غدير، مكمِّل مبعث

غدير، مكمِّل مبعث

 

 

روز هيجدهم ذي
الحجة كه امسال مصادف است با 23 مرداد، روز غدير است و روز غدير از عظيم ترين
اعياد اسلامي و روزي است كه خداوند دين خود را كامل فرمود: «اليوم يئس الذين كفروا
من دينكم فلا تخشوهم و اخشون اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي و رضيت
لكم الاسلام ديناً». (سوره مائده، آيه 35)

امروز كافران از
دين شما مايوس شدند (كه بتوانند آن را نابود كنند) پس از آنها نهراسيد و از من
بترسيد. امروز آئين شما را به سر حدّ كمال رسانيدم و نعمتم را بر شما كامل نمودم و
اسلام را به عنوان دين جاويدان براي شما پذيرفتم.

از نظر عموم مفسران
شيعه بسياري از مفسران عامه بلكه اكثر آنها و بر اساس احاديث متواتري كه در تفسير
اين بخش از آيه نازل شده است، منظور از آن روز عظيم و مبارك كه براي جامعه اسلام
حقا بايد پس از روز بعثت، بزرگترين عيد باشد، همانا روز غدير است كه به بركت ولايت
اميرالمومنين به دين اسلام جاودانگي بخشيد.

مشركين قريش و يهود
سعي داشتند كه دين نو پاي اسلام را نابود سازند و همواره مترصد فرصت ها بودند كه
مسلمانان را از دين خود بر گردانند يا از پاي در آورند. خداوند مي فرمايد: «و لا
يزالون يقاتلونكم حتي يردّوكم عن دينكم ان استطاعوا…»، (بقره،217) هم چنان با
شما مي جنگند تا از دينتان برگردانند اگر بتوانند. و در مورد يهود مي فرمايد: «ودّ
كثيرٌ من اهل الكتاب لو يردونكم من بعد ايمانكم كفاراً‌ حسداً من عند انفسهم…»
بسياري از اهل كتاب سعي دارند كه شما را پس از ايمان به كفر برگردانند و اين از
روي حسد و رشك آنها است.

هنگامي كه ابراهيم
فرزند رسول خدا صلي الله عليه و آله از دنيا رفت مشركان شادي كردند به گمان اين كه
رشته اين انقلاب قطع خواهد شد زيرا مي پنداشتند تنها كسي كه مي تواند ادامه دهندۀ
اين خط باشد فرزند رهبر است و روي اين اساس پيامبر را «ابتر» گفتند يعني كسي كه
دنباله اي ندارد؛ خداوند پيامبرش را بشارت به «كوثر» داد و شماتت كننده او را
«ابتر» خواند.

گاهي مشركان به خود
نويد مي دادند كه به هر حال پيامبر از دنيا مي رود و نهضت او در برابر شرك و ظلم
نابود مي شود خداوند در پاسخ آنها مي فرمايد: «و ما جعلنا لبشرٍ من قبلك الخلد
أفإن متّ فهم الخالدون» ما هيچ بشري را پيش از تو در اين جهان، جاودان قرار نداديم
آيا اگر تو مردي آنان جاودانند؟!

 

معرفي رهبر آينده

ولي هم چنان مشركان
و بد خواهان و منافقان، منتظر مرگ آن حضرت بودند تا به جاهليت خويش باز گردند.
خداوند براي اين كه بعثت را تكميل كند و نعمت را به كمال و تمام برساند پيامبرش را
در واپسين روزهاي زندگي فرمان داد تا رهبر آينده را معرفي كند و مقام ولايت را به
جهانيان بشناساند.

آن حضرت از اين بيم
داشت كه بدخواهان او را به انحصار طلبي متهم سازند زيرا ولي امر مسلمين طبق فرمان
آسماني و آيه «انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون
الزكاة و هم راكعون» اميرالمؤمنين علي عليه السلام بود. خداوند با لحني تهديد آميز
فرمان داد تا حجت را بر مردم تمام كند ولايت عهدي را به مولاي متقيان بسپارد و
فرمود: «يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك و ان لم تفعل فما بلَّغت رسالته و
الله يعصمك من الناس ان الله لا يهدي القوم الكافرين» اي فرستاده ما برسان به مردم
آن چه را بر تو فرو فرستاديم و اگر تبليغ اين امر نكني هرگز رسالتت را انجام نداده
اي و (از مردم هراسي به دل راه مده كه) خداوند تو را از بدخواهان محافظت مي فرمايد
و به تاكيد خداوند كافران را هدايت نخواهد فرمود. يعني اگر از گمراه شدن مردم ترس
داري بدان آنان كه ايمان دارند و سخن تو را وحي الهي مي دانند هر چه بگوئي مي
پذيرند و آنان كه در دل شك و شبهه دارند و براي دنيا و رسيدن به منصب و مقام، به
ظاهر ايمان آورده اند و در باطن كافرند، هرگز خداوند هدايتشان نخواهد فرمود پس
گمراهي آنان قطعي و حتمي است و نبايد در ابلاغ اين امر خطير به خاطر آنان تاخير
روي دهد. بگو به مردم كه علي خليفه و جانشين من و رهبر همه مسلمانان است. پيامبر
در آن جمع عظيم حاجيان در آخرين حجي كه حضرتش به جا آورد و به هنگام بازگشت در
موضعي به نام غدير خم بر فراز منبري از جهاز شتران بر آمد و پس از خطبه اي بليغ كه
بسياري از مسائل مهم اسلام را در آن مطرح فرمود و از مرگ خويش نيز آنها را باخبر
ساخت از آنان پرسيد: آيا من (طبق آيه قرآن) از شما بر مال و جانتان سزاوار نيستم؟
يعني آيا ولايت و رهبري من به معناي حق هر گونه تصرف در مال و جان شما نيست؟ همگي
گفتند: بلي يا رسول الله (صلي الله عليه و آله) پس حضرت فرمود: «الا فمن كنت مولاه
فهذا علي مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاده و انصر من نصره و اخذل من خذله».

اين سخن را در حالي
فرمود كه دستان مبارك آن حضرت را چنان بلند كرده بود كه زير بغل آن دو بزرگوار
نمايان شد تا كسي ترديدي به خود راه ندهد كه شايد اين علي شخصي ديگر است و فرمود:
هان هر كه را من مولاه و سرورم اين علي است كه او را نيز مولي و سرور است خداوندا
دوست دوستان و دشمن دشمنانش باش ياري كنندگانش را ياري فرما و آنان كه از ياريش ابا
كننده به خود واگذار.

 

نعمت بزرگ

در اين هنگام بود
كه فرشته وحي شادان و خرامان آيه اي كه حكايت از خرسندي عالم ملكوت دارد فرود آورد
امروز كافران از دست يابي به حريم مقدس اسلام مايوس و نااميد شدند و هم آن افكار
پوچ و بيهوده و نقشه هاي شوم، نقش برآب شد و ادامه نهضت به وسيله ولايت و رهبري
امام اميرالمؤمنين علي عليه السلام تامين شد. امروز خداوند نعمت بعثت را كامل
فرمود و اين همان نعمت بزرگي است كه خداوند بر مومنان به خاطر آن منت گذاشته «و
لقد منّ الله علي المؤمنين اذ بعث فيهم رسولا…» اكنون اين منت به نهايت رسيد و
نور خورشيد نبوت در تاريكي شب جاهليت از چهره فروزان ماه ولايت بر افق تاييد تا
پويندگان حقيقت هر چند كم باشند راه را بيابند و بيراهنه نروند كه هدف از خلقت
انسان كمال است نه رفاه و دولت.

نكته مهمي كه در
اين آيه است تهديدي است كه از جمله «و اخشون» به نظر مي رسد. خداوند با جمله «فلا
تخشوهم» مسلمانان را از امكان دست يابي كفاره به هدفهاي شوم خود در مورد اصل دين
مطمئن مي سازد و سپس با جمله واخشون تهديد مي كند كه تنها خطري كه در كمين است از
انتقام من است. اگر به اين نعمت كفران بورزيد و حق آن را ادا نكنيد و ولايت را
نپذيريد از ادامه نعمت هدايت الهي محروم خواهيد ماند: «ذلك بان الله لم يك مغيراً
نعمة انعمها علي قوم حتي يغيروا ما بانفسهم» خداوند نعمتي را كه بر قومي فرستاده
تغيير نخواهد داد مگر اين كه آنها خود متغير شوند و آن نعمت را كفران كنند.

متاسفانه اين تهديد
عملي شد و جامعه اسلامي، رهبري را از مجراي الهي خود خارج ساخت و اين چنين كه
مشاهده مي شود دچار اختلاف و تشتت و از هم گسيختگي گشت و بالاخره كفار گر چه
نتوانستند دين را از بين ببرند ولي هم چنان كه مشهود است بر كيان جامعه مسلمين
مسلط شدند تا آنجا كه هر گوشه اي از بلاد اسلام آشكار و نهان تحت سلطه يك قدرت
استعمارگر قرار گرفته. همه اين مصيبت ها كه بر مسلمانان وارد شده است و اين ذلتي
كه يك كشور اسلامي براي خاموش كردن صداي اسلام زير همه نوع پرچم كفر مي رود تا از
خشم ملت مسلمان در امان باشد و اين همه تشتت و جدائي كه ميان مسلمانان است و اين
همه تجاوز كه به بلاد اسلامي با آن سابقه عظمت و مجد و شكوه مي شود و اين همه
چپاول كه از سوي كافران بر ثروت هاي سرزمين هاي اسلامي روا گشته، همه و همه از آن
روز پي ريزي شد كه مسلمانان نعمت ولايت را ناديه گرفتند و فرمان تاريخي «غديرخم» را
نشنيده انگاشتند. زهراي مرضيه سلام الله عليها در خطبه اي كه در مسجد پيامبر صلي
الله عليه و آله ايراد فرمود و فلسفه احكام را به اختصار ذكر نمود، فلسفه ولايت را
وحدت و يك پارچگي جامعه اسلامي اعلام نمود: «و ولايتنا اماناً من الفرقة».

و شاهد اين مطلب
همين انقلاب شكوهمند اسلامي است كه در اين دوران تاريك بازگشت و ارتجاع به جاهليت
و شرك و آلودگي بار ديگر نور خورشيد اسلام را از چهره ولايت فقيه كه خود پرتوي از
ولايت امامان عليهم السلام است بر جهان تابيد و اين همه شكوه و عظمت و سرفرازي كه
براي اسلام در اين عصر تاريكي به وجود آمد، همه و همه از بركت نعمت ولايت است كه
ملت بزرگ ايران قرن ها است به آن افتخار مي كند و همه از بركات روز غدير است كه
ملت مسلمان ايران هر ساله آن را با شكوه فراوان جشن مي گيرند. اميدواريم كه همواره
خداوند سايه اين نعمت بزرگ را بر اين مرز و بوم مستدام بدارد و صاحب ولايت عظمي
ولي عصر ارواحنا فداه را هر چه زودتر براي برافراشتن پرچم بعثت و ولايت در همه
جهان بر انگيزد.