مصاحبه با:حجة الاسلام سيد حسن نصر الله

مصاحبه
با:حجة الاسلام سيد حسن نصر الله

 عضو بلند پايه شوراي مركزي حزب الله لبنان

جناب حجة
الاسلام سيد حسن نصر الله از چهره هاي درخشان تقوي و جهاد و مبارزه در لبنان و يكي
از مسئولين بلند پايه و بنيانگذاران حزب الله لبنان مي باشد. او در سال 1960
ميلادي (1338 هـ .ش) در يكي از روستاهاي جبل عامل و در خانواده اي نجيب و مستضعف
به دنيا آمد در مدارس لبنان تا مرحله ما قبل ديپلم تحصيل كرد و سپس در سال 1976
ميلادي براي تحصيل در مكتب امير المؤمنين (ع) رهسپار نجف اشرف شد و بي وقفه به درس
و بحث ادامه داد. پس از گذشت يك سال و سه ماه همراه با عده اي از طلاب علوم ديني
لبناني، به اتهام فعاليت عليه حزب صهيونيستي بعثي، از عراق اخراج و به لبنان
بازگشت. وي ضمن فعاليت در مسائل سياسي و اجتماعي، همچنان تحصيلات ديني خود را در
لبنان ادامه مي داد تا اينكه مرحله «سطح» را گذراند، سپس نزد بعضي از علماي بزرگ
آن ديار به درس خارج پرداخت ولي ديري نپائيد كه يورش وحشيانه دشمن صهيونيستي به
لبنان در سال 1982 آغاز شد و نيروهاي اسلام به منطقه جبل عامل روانه شدند؛ در اين
ميان آقاي نصر الله دريافت كه امروز روز جهاد و مبارزه است و بايد در صف مبارزين و
مجاهدين في سبيل الله سلاح بدست بگيرد و با دشمنان به پيكار بپردازد، از اين روي،
خود را به نيروهاي مسلّح مسلمان رساند و در گردانهاي آموزشي به آموختن روشهاي نوين
مبارزه پرداخت و همانجا بود كه همراه با ديگر ياران خود، صفوف بهم پيوسته حزب الله
لبنان را تشكيل دادند و تا امروز افتخار خدمت به اين عزيزان را در صفوف مختلف نبرد
بعهده دارد. خدايش توفيق دهد كه همراه با رزمندگان مسلمان لبناني به پيروزي نهايي
دست يافته و حكومت اسلامي را در لبنان تشكيل دهند ان شاء الله.

مجله پاسدار
اسلام كه افتخار معرفي اين چهره هاي تابناك پيرو خط مقدس رهبري انقلاب را در خطه
هاي گوناگون اسلامي دارد، اين بار پاي صحبت اين پيكارگر حق جوي و اين روحاني
دلسوخته لبنان مي نشيند تا از زبان وي حزب الله لبنان را به ملت شهيد پرور ايران
اسلامي بشناساند:

شناسنامه
حزب الله لبنان

-لطفا
نموداري از چهره حزب الله در لبنان را ترسيم كنيد؟

*بسم الله
الرحمن الرحيم. با سلام و درود بر امام مسلمين و رهبر مستضعفين حضرت امام خميني
ارواحنا فداه و با سلام و تحيت بر شهداي اسلام.

حزب الله
لبنان عبارت از يك جريان انقلابي مسلما است كه متعهد به خط امام و رهبري آن حضرت
است و در اين چارچوب، حزب الله لبنان بر تمام افرادي كه داراي چنين آرماني باشند
اطلاق مي شود خواه ضمن تشكيلات معيني باشند و خواه خارج از تشكيلات باشند. ولي
بطور كلي نخستين باري كه اسم حزب الله به عنوان يك حركت اسلامي بر سر زبانها آمد،
موقعي بود كه تجاوز رسمي اسرائيل به لبنان در سال 1982 آغاز شد و نيروهاي
صهيونيستي قسمت گسترده اي از سرزمنيهاي لبنان را اشغال كردند ومقاومت فلسطيني شكست
خورد و از لبنان رانده شد و بسياري از احزاب و گروه هاي سياسي كه دم از مليت و
پيشرفت مي زدند و شعارهاي دروغين مبارزه با اسرائيل را سر مي دادند، شكست خوردند و
مردم محروم لبنان در چنين جوّ وحشتزائي احساس يأس و نوميدي كرده و چنين پنداشتند
كه جز يك قدرت و آن هم قدرت اسرائيل، هيچ نيرويي در لبنان وجود ندارد و در برابر
ماشين نظامي اسرائيل ناچار سر تسليم فرود آوردند و معتقد شدند كه لبنان جزيي از كشور
صهيونيستي شده و هرگز توان رهايي از آن را ندارند.

من آن
روزهاي سخت و دشوار را به ياد مي آورم؛ همان روزها كه نيروهاي انقلاب اسلامي از
طريق سوريه وارد لبنان شدند؛ لبناني كه در حال سقوط كامل بدست صهيونيست ها بود. در
آن دوران سخت و حساس تنها يك نيرو وجود داشت كه عزم جدي بر مبارزه و نبرد با دشمن
صهيونيستي را داشت و اين نيروي جديد، همان مؤمنين متعهد و پيرو خط امام بودند كه
در آن وقت عددشان بسيار كم بود ولي با مرور ايام و بدست آوردن پيروزيهائي چشمگير
بر عددشان افزوده شد تا آنجا كه توانستند هيبت آمريكا و اسرائيل را بشكنند و
معنويت و اعتماد به نفس مردم را به آنان باز گردانند و دشمن تا دندان مسلّح را
مجبور به فرار از لبنان كنند و آن را به شكستي مفتضحانه وا دارند.

و همچنان
اين حركت انقلابي و اسلامي گسترش يافت و نيرومند شد تا به وضعيت فعلي رسيد كه
دشمنان براي آن حسابها باز كرده اند و براي امروز منطقه و آينده سياسي آن، آن را
از ياد نمي برند بويژه آمريكا كه تمام منافع خود را در لبنان از دست داده و
اسرائيل كه مواجه با قدرتي نيرومند شده است كه امنيت و وجودش را به خطر انداخته
است.

بنابراين،
حزب الله لبنان عبارت از تمام مؤمنين و متعهدين لبناني است كه خط امام را براي خود
برگزيده و رهبري حضرتش را با جان و دل پذيرا شده و دستوراتش را بي چون و چرا اطاعت
مي كنند، از هر گروه و طايفه اي كه باشند؛ چرا كه هركس خط امام را قبول داشته باشد
و از آن تبعيت كند، ما او را حزب الله مي دانيم.

اهداف حزب
الله لبنان

-اهداف حزب
الله لبنان در تشكلي كه به خود گرفته و در آينده چه خواهد بود؟

*همانگونه
كه عرض كرديم، اولين تشكل حزب الله از آنجا آغاز شد كه نيروهاي اسرائيلي به لبنان
يورش برد و قصد اشغال آن را داشت و در اين راستا نيروهاي آمريكايي، فرانسوي، انگليسي،
ايتاليايي و ارتش لبنان كه وابسته به رژيم كافر فالانژ است، در كنار آن، وارد جنگ
با مسلمانان محروم شدند. در برابر اين نيروي نظامي گسترده كه لبنان را احاطه كرده
بود، حزب الله براي نبرد بي امان با آنها سربلند كرد و اولين هدفش اخراج دشمن و
آزادسازي سرزمين لبنان و رهانيدن ملت از چنگال خون آشامان بود كه بحمدالله با
مقاومتي دليرانه، پيروزيهاي بزرگي را- همانگونه كه خود شاهد بوده و هستيد- بدست
آورد. ولي اگر اهداف حزب الله لبنان را به صورتي روشن تر و دقيق تر بخواهيم بيان
كنيم بايد بگوئيم:

حزب الله
لبنان خود را جزئي تفكيك ناپذير از انقلاب اسلامي ايران مي داند و در نتيجه
آرمانهايش، همان آرمانهاي انقلاب اسلامي است.

حزب الله
لبنان خود را هرگز از انقلاب اسلامي جدا نمي داند، او اين راه را براي خود برگزيده
و همان شعارها و اهداف و افكار را بازگو و تكرار مي كند و همان خط سياسي را دنبال
مي كند، دشمن دشمنان انقلاب اسلامي و دوست ياراي آن است، حزب الله لبنان قطعه اي
از انقلاب اسلامي ايران است كه در سرزميني به نام لبنان به سر مي برد.

اهداف دراز
مدت

و اما اهداف
دراز مدت ما، همانگونه كه از بيانات امام استفاده مي شود، عبارت است از: شكستن
هيبت مستكبران و قطع اميد آنان از دخالت در كشورهاي مسلمين و رهانيدن مستضعفين از
چنگال جهانخواران. و در محدوده لبنان، هدف حزب الله آزادسازي اين سرزمين از نفوذ
استعمارگران است كه اين نفوذ شكل هاي گوناگوني به خود گرفته چه در جهت استعمار
اقتصادي و يا فرهنگي و حتي نظامي، و تلاش براي سرنگوني رژيم كنوني حاكم بر لبنان
چرا كه رژيمي است كافر و متجاوز و ظالم، و جايگزيني آن با نظامي اسلامي انقلابي ان
شاء الله.

از اهداف
اصلي حزب الله نيز، مبارزه و پيكار با اسرائيل است بلكه اين بارزترين اهداف است كه
حزب الله لبنان شعار مبارزه بي امان تا نابودي اسرائيل و صهيونيست ها را همواره
بلند كرده و معتقد نيست. كه فقط اسرائيل را از سرزمين هاي لبناني طرد كند بلكه
همانگونه كه امام فرموده است بايد اسرائيل را از عالم وجود خارج سازد و لذا يك
نيروي مقاومت نيرومند و شجاع اسلامي ايجاد كرد كه در رسانه هاي گروهي جهاني به نام
«مقاومت اسلامي حزب الله» معروف شده است. و شعارهايي كه حزب الله لبنان براي رسيدن
به اين هدف مي دهد عبارت اند از: «حربا حرباً حتي النّصر- زحفاً زحفاً نحو القدس»-
جنگ جنگ تا پيروزي و همه با هم پيش به سوي قدس.

بنابراين، پيشروي
به سوي قدس نيز يكي از اهداف بزرگ و اصلي حزب الله لبنان است و يكي ديگر از
آرمانهاي ما تلاش براي پديد آوردن و ساختن جامعه اي صدر در صد اسلامي و مبتني بر
وحدت حقيقي ميان شيعه و سنّي و كوشش دسته جمعي براي برپائي حكومتي اسلامي است كه
در سايه آن تمام اقشار ملت به استقلال و آزادي برسند و از حقوقي متساوي برخوردار
گردند.

هدف ديگر ما
اين است كه افكار و شعارهاي امام و خط امام را به منطقه و دنياي عرب منتقل سازيم
چرا كه ما به زبان عربي سخن مي گوئيم و مي توانيم در بين اعراب تاثير بسزائي
بگذاريم و تجربه انقلاب اسلامي را به ساير ملتهاي عرب منتقل سازيم.

دستاوردهاي
حزب الله

-با عرض
معذرت بفرمائيد كه تا چه اندازه به اين اهداف نائل آمده ايد؟

*حزب الله
تا كنون به دست آوردهاي مهمي دست يافته است كه برخي از آنها را مي توانيم يادآور
شويم:

اولا: در
سال 1982 كه اسرائيل به لبنان تجاوز كرد، سه هدف عمده داشت:

1-    بيرون راندن مقاومت فلسطيني از
لبنان.

2-    برپائي حكومت مركزي نيرومندي در
لبنان كه در خط اسرائيل باشد و يك قرارداد مانند قرارداد ننگين «كمپ ديويد» با
اسرائيل امضا كند كه در حقيقت «امين جميل» چنين قراردادي را تحت نام «قرارداد 17
ايّار» امضاء كرد.

3-    به نابودي كشاندن حركت اسلامي در
لبنان. چرا كه پيش از تهاجم اسرائيل، روشن بود كه لبنان بيشتر از ساير نقاط جهان
وابسته به انقلاب اسلامي و رهبري امام خميني است و لذا خواستند اين حركت را در
نطفه خفه كنند پيش از آنكه خطري جدّي براي آنان در برداشته باشد و آينده سياسي
منطقه را بهم بريزد.

اين اهداف
سه گانه بود كه اسرائيل را وادار به يورش و تهاجم مسلحانه نمود و نيروهاي چند
مليتي نيز به لبنان راه يافتند تا خانواده «جميّل» را كه سرسپرده و وابسته به
دشمنان بود بر لبنان حاكم سازند و بدينسان «بشر جميل» و پس از او، «امين جميل» را
به حكومت رساندند، و امين جميل اهداف دشمنان را يكي پس از ديگري محقق مي ساخت، از
اول با اسرائيل قراداد 17 ايار را امضاء كرد و سپس فلسطينيان را بيرون راند. اينجا
بود كه حزب الله لبنان با شعارهاي سياسي اسلامي روشن خويش وارد ميدان كارزار شد و
عمليات شهادت طلبانه بزرگي را آغاز كرد كه در نتيجه يك مقاومت نوين پايه گذاري شد
كه با اسرائيل كارزار مي كرد و امنيتش را به خطر مي انداخت و اينجا بود كه اسرائيل
و اربابانش اعتراف كردند كه در هجوم سال 1982 اشتباه بزرگي مرتكب شده اند. چرا؟
براي اينكه مقاومت فلسطيني كه در لبنان به سر مي برد آماده بود كه با اسرائيل
قرارداد ببندد و در يك كنفرانس بين المللي آن را به رسميت بشناسد و تنها به يك بخش
كه بر روي آن دولت فلسطيني را تاسيس نمايد، بسنده نمايد و ساير قسمت هاي فلسطيني
همچنان تحت نفوذ اسرائيل باقي باشد. اينها ديدند كه اشتباه كرده اند زيرا مقاومت
فلسطيني را بيرون راندند و به جاي آن مقاومتي ديگر پديد آمد با مقاومتي اسلامي كه
هرگز حاضر نيست كوچكترين امتيازي به اسرائيل بدهد و آرمانش جنگ و نبرد با اسرائيل
تا آزادسازي قدس است. اين بزرگترين دستاورد حزب الله بود كه نقشه اسرائيل را نقش
بر آب كرد و آن را گرفتار جنگي مستمر و شديد نمود.

ثانيا:
امريكا و اسرائيل همراه با نيروهاي چند مليتي آمدند كه حكومت خاندان «جميل» را
تثبيت سازند و نيرو بخشند ولي عمليات شهادت طلبانه حزب الله كه نيروهاي «مارينز» و
نيروهاي فرانسوي را هدف قرار داده بود و بسياري از نيروهاي چند مليتي را از لبنان
اخراج نمود، و همچنين عملياتي كه عليه نيروهاي اسرائيلي متجاوز بر پا شد، خاندان
«جميل» را تضعيف و رژيم لبنان را به فلاكت كشاند تا آنجا كه قرارداد صلح با
اسرائيل خود بخود سقوط كرد چرا كه رژيم لبنان كه آن را امضا كرده بود، خود قادر بر
كنترل اوضاع در لبنان نبود.

 

ثالثا:
اسرائيل كه با هجوم به لبنان قصد داشت حركت اسلامي را در نطفه خفه كند نه تنها به
اين هدفش نرسيد بلكه حركت اسلامي با تشكل و انسجام بيشتري براي مقابله با اسرائيل،
توان و نيرو گرفت، اضافه بر اينكه نيروهايي از پاسداران انقلاب اسلامي و مردم حزب
اللهي لبنان در اين تشكل جديد وارد شدند و حركت اسلامي را رشدي فزون از حد بخشيدند
تا جائي كه دنياي استكباري در برابر اين حركت هماهنگ و گسترده اسلامي به وحشت
افتاده و سردرگم شده است و لذا به نظر ما- همانگونه كه امام مي فرمايند- در اين
تهاجم اسرائيلي، الطاف خفيّه اي براي ما نهفته شده بود، چنانكه جنگ دشمن بعثي با
ايران اسلامي نيز خير زيادي دربرداشت و لذا امام فرمود: «الخير في ما وقع»، ما هم
مي گوئيم: «الخير في ما وقع».

رابعا: ما
توانستيم هيبت آمريكائي ها را بشكنيم و به ملتمان ودنيا ثابت كنيم كه نبايد در
برابر قدرت پوشالي آمريكا خاضع باشند، و آمريكايي كه گمان مي كردند، شكست نمي
خورد، ثابت كرديم كه ناتوان است و شكست مي خورد و براي مؤمنين در لبنان بلكه تمام
مسلمانان ثابت شد اين سخن بزرگ كه امام مي فرمايد: «آمريكا هيچ غلطي نمي تواند
بكند» و اين دستاوردهاي مهم بود كه توانست منافع آمريكا را در لبنان به خطر
انداخته و يا به تعطيل كشاند ولبنان بحمدالله مقبره اي براي مستشاران و جاسوسان
آمريكايي شد كه به هيچ وجه در آن، احساس امنيت نمي كنند.

دستاورد
ديگري كه به آن رسيديم اين است كه بيشتر مردم لبنان با اختلاف گروه ها و عقايدشان،
به اين مطلب رسيدند كه بايد رژيم موجود در لبنان سقوط كند، و گرچه در جايگزيني آن
اختلاف نظر دارند اما بر اين عقيده توافق دارند كه نظام كنوني موجود در لبنان بايد
سرنگون شود، هرچند ما معتقديم كه هيچ جايگزيني جز نظام اسلامي را قبول نداريم و
اميدواريم اين فرهنگ در ميان امت مسلمان لبنان جا افتد، و حزب الله لبنان در اين
راستا از هر تلاشي فروگذار نخواهد بود كه در كنار برنامه هاي جهادگرانه ونبردهاي
مسلحانه، كارهاي تبليغاتي و فرهنگي گسترده اي را ان شاء الله انجام دهد.

در هرصورت،
خداي را سپاس مي گوئيم كه حزب الله هرگز از خط صحيح اسلام و امام منحرف نشده و
براي حفظ وحدت تلاش فراوان داشته و با وجود جنگها و فتنه هاي داخلي كه توسط توطئه
گران برافروخته شده، در هيچ يك از اين فتنه ها دخالت نداشته و تمام توان خود را
براي مبارزه اصلي با اسرائيل صرف خواهد كرد و همواره از گروه هاي متخاصم مسلمان-
از امل گرفته تا فلسطينيان- خواسته است كه به جنگهاي بي فايده خود پايان دهند و
نيروهاي خود را براي مبارزه با اسرائيل نگهدارند.

و خداي را
شكر كه توانستيم با بسيج عمومي نيروهاي مسلمان، مقاومت اسلامي خود را منحصر به
مناطق مرزي با اسرائيل ننمائيم بلكه جنگ با اسرائيل را هدف تمام مسلمانان لبنان
قرار داده ايم و اكنون تمام شهرها و مناطق لبنان درگير جنگي بي امان با اسرائيل
هستند و مقاومت منحصر به شيعيان نيست بلكه بحمدالله برادران اهل سنّت نيز دوش بدوش
شيعيان در اين نبرد مقدس سهيم هستند.

برنامه هاي
آينده

-برنامه هاي
آينده حزب الله لبنان چه مي باشد؟

*اهداف ما
برنامه هاي آينده مان را ترسيم مي كند:

1- نخستين
برنامه ما اين است كه در تقويت بنيه نظامي مقاومت اسلامي بيفزائيم و از امكانات
انساني و تسليحاتي بيشتري برخوردار گرديم و با ساير مسلمين- غير از لبناني ها- نيز
به توافق برسيم كه بنحوي در اين مقاومت اسلامي همكاري نمايند چرا كه مهمترين آرمان
ما نابودي اسرائيل است  اين مسئوليت تمام
مسلمانان جهان است، و چنين برنامه اي بي گمان نيز به تبليغات بيشتر و تمرينات
نظامي افزونتر و تهيه عدّه و عُدّه دارد كه به اين خاطر برنامه ريزيهايي شده است.

2- تلاش
براي بالابردن سطح فرهنگ اسلامي مردم و تبليغات بي وقفه در اين راستا. ما بايد
مفاهيم عاليه اسلام را به تمام مردم لبنان برسانيم و بفهمانيم و مستضعفين را دعوت
به قيام و شورش عليه مستكبرين و جنايتكاران بنمائيم و دست دشمنان را قطع سازيم و
رهبري جهاني امت را تثبيت كنيم.

3- نهادهاي
اسلامي را در لبنان برقرار سازيم كه در آينده جايگزين نهادهاي طاغوتي و پليد رژيم
كافر لبنان باشند، و اين نهادها بتوانند خدمات واقعي خود را به مسلمانان و
مستضعفين لبنان ارائه نمايند.

4- همانگونه
كه اطلاع داريد اكنون مشكل بزرگ اقتصادي كه توسط آمريكا و اسرائيل طرح ريزي شده
گريبانگير ملت محروم لبنان گشته است تا اينكه از راه به گرسنگي كشاندن و تحت فشار
اقتصادي قرار دادن مردم، آنان را از اهداف حق طلبانه خود دور ساخته و از انقلاب
اسلامي ايران و رهبري معظم آن منزجر نمايند. ما بايد اين مشكل اقتصادي اجتماعي را
با برنامه ريزي دقيق، از بين ببريم كه بايد عرض كنم: در چارچوب اين آرمان، خدمات
فراواني داشته ايم كه البته سهم مهم آن را جمهوري اسلامي ايفا نموده است.

جمهوري
اسلامي با يك طرح ضربتي، كمكهاي شايان تقديري انجام داده كه تا اندازه اي وضعيت
اجتماعي موجود را بهبود بخشيده است، از جمله كمكهاي ضربتي اينكه 113000 دانش آموز
را روانه مدارس كرده، درحاليكه وضع مادي آنها چنين اقتضايي را نداشت بويژه اينكه
بيشتر مدارس لبنان، ملي و خصوصي است و براي تحصيل دانش آموزان، مبالغ نسبتا زيادي
تقاضا مي كنند. و در اين راستا نيز 2500 دانشجو را روانه دانشگاه هاي كشور كرده
است.

امسال سرماي
شديدي لبنان را فرا گرفته بود و هزينه تهيه مواد سوختي خيلي بالا بود كه از عهده
خانواده هاي مستضعف خارج بود و مي توان گفت: كمكهاي جمهوري اسلامي در اين زمينه،
نياز سوختي تمام خانواده هاي مستضعف در مناطق سرد لبنان را برآورد و مواد سوختي را
به رايگان در اختيار آنها قرار داد.

همين امسال
سيل، مناطق زيادي از «بقاع» لبنان را فرا گرفته و ضررهاي فراواني وارد آورده بود
كه كمكهاي بي شائبه جمهوري اسلامي، ضررهاي وارده بر نيازمندان را جبران كرد. و هم
اكنون برنامه كمكهاي غذائي به خانواده هاي مستضعف وجود دارد كه مواد غذائي را به
يكصدو سي هزار خانواده فقير مي رساند. در هر صورت اين خدمات اقتصادي و اجتماعي
جمهوري اسلامي از طريق دستگاه هاي حزب الله لبنان و با همكاري علما و برادران اهل
سنّت و ديگر خير انديشان تحقق مي پذيرد و يكي از برنامه هاي آينده ما اين است كه
اوضاع اجتماعي مسلمانان را بهبود بخشيم و نيازهاي مادي را- تا آنجا كه در توان
داريم- برطرف سازيم تا اينكه بتوانند با آرامش خاطر، به نبرد اسلامي خود با دشمن
صهيونيستي غاصب، ادامه دهند.

و از برنامه
هاي دراز مدت ما نيز اين است كه نهادهاي اقتصادي و اجتماعي جديد پايه ريزي كنيم كه
مشكل بزرگ اقتصادي را برطرف و بيكاري و تورم را مرتفع و جامعه اسلامي لبنان را به
مرحله خودكفايي نزديك سازد. بنابراين، در كوتاه سخن برنامه هاي آينده ما عبارتند
از:

1- برنامه
نظامي و تصميم جدي بر پيكار بي امان با اسرائيل متجاوز، و آنچه كه در چارچوب جنگ
با اسرائيل پيش مي آيد از قبيل تمرينات نظامي و ايجاد آمادگي لازم و تهيه امكانات
بشري و تسليحاتي.

2- تبليغ
اسلام از نظر مكتبي و خط فكري و برنامه كاري و پيوند دادن امت مسلمان به رهبري
امام.

3- اهميت
دادن به مسأله اقتصادي و رها ساختن جامعه مسلمان لبناني از مشكل مصيبت بار گرسنيگ،
و از سويي ديگر پايه ريزي نهادها و مؤسسات جديد اقتصادي تا رسيدن به مرحله خود
كفائي.

4- تلاشي
براي عموميت دادن به قيام اسلامي در لبنان كه تمام گروه هاي مسلمان را در بر مي
گيرد و آنان را از فتنه هاي مستمري كه بي گمان توطئه اجانب و دشمنان اسلام است،
خارج سازد و به يك وحدت اسلامي برساند كه بتوانند با رهنمودهاي امام امت، در برابر
مستكبرين بايستند و به آزادي و استقلال واقعي نائل آيند.

-لطفاً اگر
ممكن است به اختصار بفرمائيد نحوه وجود اسرائيل در لبنان كنوني چگونه است؟

*اسرائيل به
دو گونه، در لبنان وجود دارد:

يكي به صورت
مستقيم و ديگري غير مستقيم.

نيروهاي
اسرائيل اشغالگر به طور مستقيم در منطقه اي محاذي مرزهاي لبنان- فلسطين در داخل
سرزمينهاي لبناني و به عمقهاي مختلف كه از هر منطقه اي تا منطقه اي ديگر به نام
«نوار مرزي» شناخته بمي شود، وجود دارد. و همچنين ارتش لبنان جنوبي با رياست
انتوان لحد كه تشكيل يافته از لبنانيان مسيحي و عدد كمي از مسلمانان خود فروخته
است، مي توان به عنوان وجود غير مستقيم اسرائيل در لبنان تلقي كرد چرا كه ارتش
انتوان لحد صد در صد مزدور براي اسرائيل و در خدمت صهيونيستها است. اينان بيشتر در
مناطق شرقي لبنان وجود دارند و گرچه لبناني هستند ولي جزئي از ارتش صهيونيستها به
حساب مي آيند. و اما در مناطق مسلمان نشين از وجود آشكار اسرائيل خبري نيست جز
اينكه برخي خود فروختگان وجود دارند كه به حساب اسرائيل جاسوسي مي كنند و در خدمت
سازمان امنيت اسرائيل مي باشند.

گروگانگيري!

-چگونه مي
توانيم گروگانگيري هايي را كه در لبنان انجام گرفته توجيه نمائيم؟

*موضوع
گروگانگيري بيگانگان در لبنان، يك موضوع مستقل است، قبلا  بايد عرض كنم كه اين نامگذاري (گروگان) چندان
دقيق نيست. بطور كلي بيشتر بيگانگاني كه در لبنان وجود دارند از عناوين گوناگون
استفاده مي كنند تا وظيفه اصلي خود را كه همانا جاسوسي براي استعمارگران است، دنبال
كنند. به عنوان مثال «ويليام بكلي» از نظر شغلي، كاري معمولي داشت ولي در پناه آن
كار، يك مسئوليت بزرگ و خطيري را براي اربابانش به عهده گرفته بود كه پس از مرگش
واشنگتن اعتراف كرد او مسئول «سي.آي.ا» در منطقه خاورميانه بوده و سالهاي متمادي
اين مسئوليت را بر عهده داشته است، آيا ممكن است چنين شخص جنايتكاري را يك گروگان
معمولي كه ربوده شده است بدانيم؟ يا اينكه بايد گفت: او جاسوسي است كه عليه منافع
اسلام و مسلمين و مستضعفين نه تنها در لبنان كه در منطقه فعاليت داشته است. و
همچنين است وضعيت بسياري از بيگانگاني كه هم اكنون بدست سازمانهاي اسلامي يا غير
اسلامي گرفتار شده اند كه با اطمينان مي توان گفت: بيشتر اين گروگانها در
سازمانهاي اطلاعاتي دنياي استكباري فعاليت و خدمت مي كنند.

بنابراين،
مزدوراني كه در كشورهاي اسلامي براي بيگانگان جاسوسي مي كنند، بايد دستگير و مجازات
شوند چرا كه اينان مصاديق بارز مفسدين في الأرض هستند، عليه ملتهاي محروم توطئه مي
كنند و به نفع اربابان پليد خود، دسترنج مستضعفين را غارت مي نمايند وانگهي بسياري
از مسلمانان متعهد در زندانهاي ابر جنايتكاران و مزدورانشان گرفتار و در بندند، در
فرانسه، در كويت و همچنين در بسياري ديگر از كشورها و توسط سازمانهاي مخفي
اطلاعاتي به زندان افكنده شده اند و در لبنان يك حكومت انساني ندارند كه از آنها
دفاع كند، و از آن طرف اين سازمانهايي كه فرزندان و برادران ملت محروم لبنان را به
گروگان گرفته يا زنداني كرده اند، سازمانهايي طاغوتي، ظالم و دست نشانده مستكبرين
مي باشند و لذا مردم چاره اي ندارند جز اينكه به اين روش (گروگانگيري) روي آورند
تا فرزندان و برادرانشان را آزاد سازند، همان بيچارگان در بندي كه حكومت لبنان
آنها را از ياد برده و سازمانهاي بين المللي بطور كلي كوچكترين دفاعي از آنان نمي
كنند.

به عنوان
مثال يادآور مي شوم در يكي از سالهاي گذشته، بازداشتگاه «عتليت» اسرائيلي از
زندانيان بي گناه فلسطيني و لبناني موج مي زد و دنيا كوچكترين حركتي براي رهائي
آنان نكرد؛ در همان حال يك گروه كوچك از جوانان لبناني دست به ربودن يك هواپيماي
(تي- دبليو- اف) آمريكائي زدند كه گروه زيادي از آمريكائي ها و ديگر بيگانگان در
آن بودند و آنگاه آنها را به بيروت بردند و با بحث و گفتگو با آنها توانستند بر
رژيم اشغالگر صهيونيستي فشار آورده و بدينسان زندانيان را در چند نوبت آزاد سازند.

من از دنيا
سؤال مي كنم: چطور وقتي ده ها و صدها مسلمان توسط صهيونيست ها دستگير و زندان و
شكنجه مي شوند، هيچ سازمان و كشوري صدايش در نمي آيد ولي اگر يك افسر آمريكائي كه
براي بيگانگان جاسوسي مي كرده اسير شود، دنيا به حركت مي افتد و تمام رسانه ها و
راديوهاي جهاني زمين و زمان را پر از سر و صدا و فرياد مي كنند؟! معلوم مي شود
هنوز دنيا نخواسته است بپذيرد كه مسلمانان نيز بشرند و احترام دارند و بايد با
آنها رفتاري انساني داشت!! حال كه اين مستكبران براي مسلمانان احترام قائل نيستند،
ما به آنها خواهيم فهماند كه چگونه رفتار كنند.

راستي چقدر
چندش آور است كه براي يك افسر آمريكائي جاسوس آن همه احترام قائل شوند و دنياي
ستمگر صدا و نعره مظلوميتش! بلند شود ولي آن همه انسان هاي بي گناه در لبنان،
ايران و افغانستان و… بمباران مي شوند و شهيد و مجروح مي گردند و آن همه خانه ها
و كاشانه هاي مسلمانان بر سر زنها و اطفال بي گناهشان ويران مي شود، و دنيا صدايش
در نمي آيد.

اين افسر
آمريكائي كه به گفته منابع آمريكائي مشاور وزير جنگ آمريكا به مدت دو سال بوده،
آيا مي تواند بي گناه باشد؟ اين جاسوسي كه مشغول توطئه عليه مسلمانان و قدس و دو
ملت فلسطين و لبنان بوده و در پي يك مأمويت ويژه در نيروهاي بين المللي فعاليت مي
كرده، اگر بازداشت شود و در مقابل فشار بر ستمگران وارد آيد كه محرومين و مستضعفين
دربندي كه در بازداشتگاه هاي طاغوت ها و ظالمين دوران شكنجه مي شوند، آزاد و رها
گردند، جرم است؟! ما چاره اي جز توسل به اين روشها براي رها ساختن عزيزانمان
نداريم و تا دنيا را به تسليم در برابر اين حقيقت وا نداشته ايم، به اين روشها
متوسل خواهيم شد، باشد كه آن مؤمنين محروم از بند اسارت دشمنان رها شوند هرچند
جنايتكاران و سرسپردگانشان را خوش نيايد.

مشكلات حزب
الله

-مشكلات و
خطرهائي كه حزب الله لبنان با آنها روبرو است چه مي باشند؟

*بعضي از
مشكلات تا كنون حل شده ولي برخي هنوز به حال خود باقي است. مثلا خطر انحراف سياسي
در جنبش حزب الله لبنان به هيچ وجه وارد نيست چرا كه ارتباط و پيوند عميق و
ناگسستني با امام امت مانع از امكان پيدايش هر نوع انحرافي ميشود و اصلا براي يك
جنبش اسلامي انقلابي كه با رهنمودهاي امام مسير خود را دنبال مي كند، خطر انحراف
معني ندارد. دومين خطري كه ممكن است جنبشها با آن مواجه شوند تفرقه و تشتت و از هم
پاشيدگي است كه اين هم در مورد حزب الله لبنان وارد نيست زيرا اساس كار ما اطاعت
از رهبري حكميانه امام امت است، وانگهي ايمان و اعتقاد به مبدأ و معاد و پيروي از
احكام مقدسه اسلام، بهترين ضمانت براي سلامت و وحدت و همبستگي ما مي باشد. و لذا
ما از نظر مذهبي و اخلاقي در رفتارها و گفتارها و برخوردهاي اعضاي امت حزب الله
هيچ وحشتي نداريم.

تنها خطري
كه ما با آن موجه هستيم، توطئه هاي همه جانبه آمريكا و فرانسه و اسرائيل و
مزدورانشان در منطقه است چرا كه نيروهاي استكباري به اين نتيجه رسيده اند كه تنها
سدّ راهشان و تنها گروهي كه منافعشان را در منطقه به خطر مي اندازد، حزب الله است
و لذا همواره كوشش مي كنند كه حزب الله را از جلو راه خود بردارند و آنها را
متلاشي سازند. بنابراين، ما پيوسته خطر جنگ و پيكار و دفاع از خويشتن را در پيش
داريم ولي آنچه ما را خرسند مي سازد اين است كه حزب الله با قدرت در صحنه حضار است
حمايت مردمي از آنان مانع از هرگونه توطئه اي است كه منجر به نابودي يا متلاشي شدن
آنان مي شود، هرچند در اين راه پر پيچ وخم، علما و برادران عزيزي را از دست داده
ايم كه بي گمان خون آن شهيدان، جنبش ما را فعالتر و نيرومندتر ساخته و افرادمان را
زيادتر و نيروهايمان را افزونتر و تصميممان را براي رسيدن به هدف جدي تر ساخته و
مي سازد.

يكي ديگر از
خطرهائي كه جنبش ما را تهديد مي كند، كشيده شدن به جنگها و درگيريها و نزاعهاي
داخلي است كه بحمدالله تا كنون توفيق دخالت نكردن در اين درگيريهاي داخلي داشته
ايم و ما مصمم بر آن هستيم در هيچ درگيري و جنگي كه در چارچوب خط صحيح اسلامي
نباشد، وارد نشويم و خود را آلوده نسازيم.

يكي ديگر از
خطرها، جنگ اقتصادي در لبنان است كه چه اثرهاي بد و ناروائي داشته و منجر به فقر
بدبختي و حتي فساد در بعضي از موارد شده است، در اين مورد نيز تلاش ما بر اين است
كه با آن جدي روبرو شويم و با اتكال بر خداي بزرگ و استمداد از جمهوري اسلامي
ايران، در اين زمينه، موفقيتهايي داشته ايم و اميدواريم با تقديم كمكهاي اقتصادي و
مادي به مستضعفين و بيچارگان، بر اين مشكل بزرگ نيز فائق آئيم.

توقع از حزب
الله ايران

-در ضمن
مصاحبه، فرموديد: حزب الله لبنان خود را جزئي تفكيك ناپذير از حزب الله ايران مي
داند، شما چه انتظاري از حزب الله ايران داريد؟

*حزب الله
ايران تجربه بزرگ انقلاب اسلامي را به مسلمين جهان آموخت و حزب الله لبنان نيروي
ايمان و معنويتش را از دست آوردها و پيروزيهاي درخشان حزب الله ايران فرا مي گيرد
و از سوئي ديگر امروز رهبري جهان اسلام بدست انقلاب اسلامي ايران است و در نتيجه
حزب الله لبنان انتظار دارد كه انقلاب اسلامي از عهده اين رهبري بزرگ به خوبي
برآيد و در حقيقت بايد گفت: خداي تبارك و تعالي ملت مسلمان ايران را برگزيد كه
الگويي براي حزب الله واقعي باشد و مستضعفين جهان را راهنمايي كنند همانگونه كه
ياران پيامبر بزرگ اسلام (ص) را براي تبليغ اسلام در جهان و رهبري مستضعفين آن
زمان برگزيد و از اين روي بايد فداكاري ها و ايثار ها و فعاليتها در اين راستا
بيشتر شود و صبر و تحمل و بردباري در راه انجام اين وظيفه سنگين الهي افزونتر گردد
و آنچه مسلمانان لبنان انتظار دارند اين است كه جنگ با صدام كافر به مرحله جدي‌تر
برسد تا بزودي اين عنصر فاسد و رژيم منحطش از بين بروند زيرا سقوط صدام، به معناي
سقوط رژيمهاي دست نشانده در منطقه است و آنجاست كه نوبت به جنگ با اسرائيل غاصب مي
رسد و مسلمانان جهان از تمام سرزمينهاي اسلامي بپا مي‌خيزند و تحت رهبري امام
آخرين ضربت را بر پيكر اسرائيل جنايتكار وارد مي آورند انشاء الله و قدس آزاد مي
گردد. پس انتظار ما اين است كه جديت و تلاش بيشتر براي به سقوط كشاندن رژيم صدام
پليد بعمل آيد تا اينكه پيروزي حقيقي در خاورميانه بدست آيد انشاءالله.