پيام شهيد
قسمتي از وصيتنامه روحاني شهيد محمود جواد
اختياردار
… وقتي خلقت عالم بمنظور لعب نباشد قهرا
هدفي و غايتي دارد و آن غايت همان معاد است که مستلزم نبوت و لوازم آن يعني تأديب
ظالمان ياغي و ستمکار است چرا که تأديب ظالمان مستلزم احياء حقوق مظلومين و محرومين
است.
اصولا زندگي هر کسي حياتي است امتحاني و
آزمايشي و معلوم است که بعد از هر امتحاني
موقفي است که در موقف نتيجه امتحان معلوم ميشود پس براي هر صاحب حياتي مرگي است
حتمي و بازگشتي است بسوي خداي سبحان تا در آن بازگشت دربارهاش داوري شود. خداي
سبحان که ملک و مالک همه عالم و تمام عالم رعيت و مملوک اوست برانجام هر کاري قادر
است و هر کمي که بخواهد ميتواند براند و اوست که مختص چنين صفاتي است، خداي سبحان
آدميان را چون انسان صغير که در گهواره مينهند و براي حيات و زندگي جهاني پرورش
ميدهند، در گهواره خاکي جاي داد تا اورا تربيت کرده و براي زندگي شريفتري بنام
آخرت مهيا کند و نيز براي انسان در زمين راهها و جادههايي بنا نهاد تا از اين
جاده بگذرد بدين معنا که بين او و هدفش که براي آن مقصود بوجود آمده و عبارت باشد
از تقرب و دخول در کرامت راهي بايد بپيمايد چنانچه براي رسيدن به مقاصد دنيوي راههائي
بايد طي گردد.
قسمتي از وصيتنامه شهيد سيد علي علوي
بارخدايا تو گواه باش که اين خدمت نه بخاطر
اسم و رياست است بلکه نشانگر اين است که به استکبار جهاني شرق و غرب بفهمانم که هر
وقت امام، رهبرم فرمان بدهد لبيک گويان به سراغش خواهم شتافت و هر گز او را تنها نخواهم گذاشت تا اينکه با پيشوايان
ديني خود علي(ع) و اباعبدالله الحسين محشور شوم پس اي پدر چون حسين(ع) و اي مادر
چون زينب(س) صبر کنيد و بر مرگ پرافتخارم که آرزوي شهادت است گريه مکنيد و از همه
ملت شهيدپرور ميخواهم که در مرگم گريه نکنند زيرا شهادت افتخار است پس خدا را
شاهد ميگيرم که از زندگي دنيا سير نشدهام و يا اينکه تحت شکنجه واقع نشدهام تا
اينکه از اين دنيا فرار نمايم و چنان
احساس ميکنم که با ريختن خونم به زمين تمامي گناهاني که داشتهام پاک ميشوند. در
پايان از شما ميخواهم که امام را تنها
نگذاريد و به سخنانش گوش فرا دهيد که نجاتبخش همه ملل دنيا و ما و شما خواهد بود
انشاء الله و در پشت جبهه با هر وسيلهاي که داريد رزمندگان و فرزندان برومند خود
را ياري نماييد (ان تنصرالله ينصرکم و يثبت اقدامکم).
قسمتي از وصيتنامه شهيد غلامعلي ابراهيمي
اينجانب بر اساس شناخت و ايمان به خدا و ايمان
به پيامبران الهي و ائمه اطهار و ولي فقيه، بر خودم تکليف دانستم که در اين شرايط
حساس و سرنوشتساز به جبهه بروم و تا اخرين قطره خونم و آخرين نفس در راه اسلام
عزيز بجنگم و اين جان ناقابلم را در اين راه هديه کنم تا از ريختن خونم انشاء الله
درخت اسلام آبياري شود و با ريختن اين خونها انشاء الله باعث از بين رفتن دشمنان
اسلام گردد.
اما سخني با ملت مسلمان.
اي مردم! اي مسلمانان! اين اسلام عزيز، اين
قرآن غريب، اين قرآني که با ايثار خون هزاران شهيد رنگ گرفته، سعي کنيد رنگش را
تازه وجلوه نگهداريد. اين قرآن عزيزيکه شهيدان بزرگي در راهش داديم، از پير و
جوان، از مرد و زنش نگذاريد تنها و غريب بماند. اي جامعه اسلامي! اي کسانيکه توانائي جسمي داريد، توان
جنگيدن را داريد، بياعتنائي به جبهه رنگ يعني بياعتنائي به قرآن يعني پايمال
کردن خون همه شهيدان تاريخ يعني پشت پازدن به هدفهاي همه پيامبران، همه صديقان،
همه شهيدان و صالحان يعني بر باد دادن نتيجه ايثار و تلاش هزاران سال انسانهاي
متعهد و فداکار يعني فراموش کردن خدا، بيائيد بخود آئيد، کمي انديشه کنيد، آزاده
باشيد، شجاع باشيد، رها کنيد اين زندگي غرق در ماديت را، رها کنيد اين زندگي اسارتبار
را، چقدر لميدن! چقدر خوردن و خوابيدن! مگر قرآن نفرموده: «انما الحيوة الدنيا لعب
و لهو» زندگي دنيا جز بازيچه و هوسراني نيست؟ بيائيد از ارزشهاي اسلامي دفاع کنيد؛
بيائيد تا ظلمي هست با آن ظلم مبارزه زورگو را قطع کنيد؛ بيائيد تا ظلمي هست با آن
ظلم مبارزه کنيد. مگر قرآن نميفرمايد: «وقاتلوهم حتي لا تکون فتنه» بيائيد تا
زماني که فتنه در عالم باقي است بجنگيد و خودتان را از اسارت و ذلت آزاد کنيد.
بکشيد يا کشته شويد که در هر حال پيروزيد.
اي پدران زحمت کش! ابراهيموار فرزندانتان را
روانه قربانگاه عشق کنيد و مسئوليت رابه عهده بگيريد، اي مادران دلسوز! زهرا وار
مسئوليت را به عهده بگيريد، اي برادران عزيز! عباسوار پرچم مردانگي را در دست
بگيريد، اي خواهران! زينبوار مسئوليت را به عهده بگيريد، اي جوانان! علي اکبروار
مسئوليت را به عهده بگيريد، اي همسران! همچون زنان صدر اسلام باشيد که همسرشان را
شب عروسي روانه نبرد ميکردند. بفرمائيد کدام يک از ائمه اطهار در خانه نشستند و
به اين زندگي مادي تن دادند تا مردند؟!
مگر ما پيرو آنان نيستيم؟ مگر ما شيعه علي(ع) نيستيم؟ مگر علي تمام عمرش را در
راه خدا مبارزه نکرد؟ تا کي چشم به هم گذاشتن و حقايق را نشنيدن؟ بيائيد حقايق را
بنگريد، از صابران باشيد از مجاهدان باشيد، حالا فرض کنيد دو روز يا دو سال يا
بيست سال ديگر هم زنده بودي آخرچي! جز اين است که زندگي حيواني ما را به پرتگاه و
سقوط در جهنم نزديکتر ميکند. بازهم تکرار ميکنم: بيائيد از اين اسلام عزيز دفاع
کنيد بکشيد و کشته شويد و ميدانيد که از نظر اسلام و بزرگان دين و پيشوايان
بزرگترين پيروزي،بالاترين مقام، برترين کاميابي، بالاترين و بهترين امتياز، عاليترين
و گرانمايهترين درجه رسيدن به فيض شهادت است.