13 رجب ميلاد امامت

بمانسبت فرا
رسيدن سيزدهم رجب،‌ولادت با سعادت امير المومنين عليه السلام

13 رجب ميلاد
امامت

بيستم بهمن ماه
امسال مصادف است با يکي از بزرگترين اعياد اسلامي ولادت با سعادت نخستين ستاره
تابناک اسمان امامت و ولايت برادر پيامبر صلي الله عليه و اله وسلم و جانشين و
خليفه اش علي عليه السلام همو که پيامبر صلي الله عليه واله درباره اش فرمود: » يا
علي جز خدا و من کسي تو را نمي شناسد.«

مکه معظمه با
ان همه عظمت و قداست  افتخار دارد که در
مثل چنين روزي خجسته اي ميزبان اين کوکب دري و اين ماه تابان و افتاب درخشان گشت.

گوهري شد از
درون کعبه بيرون از صدف     کرد بيت الله را
بان شرف بيت الشرف

گوهري سنگين
بها رخشان شد از بيت الحرام     کز ثريا تا
ثري راکرد کمتر از خزف

کعبه شد از
مقدم اوقاف عنقا قدم             شاهبازان
طريقت در کنارش صف بصف

سينه سينا مگر
از هيبتش شد چاک چاک          يا شنيد از
رأفتش موسي نداي لا تخف

خلعت خلت شد
ارزاني بر اندام خليل                کرد
بنياد حرم چون بهر ان نعم الخلف

هر دو گيتي را
به شادي کرد فردوس برين           نغمه روح
الامين، با يک جهان شوق و شعف

گوش جان بگشا و
بشنو از امين کردگار     

لا فتي الا علي
لا سيف الا ذوالفقار

دوازده سال قبل
از بعثت و سي سال پس  از عامل الفيل در روز
جمعه سيزدهم ماه رجب در درون خانه کعبه معظمه امير المومنين علي عليه السلام متولد
شد مادرش مي گويد خواستم از کعبه خارج شوم که ندائي را شنيدم که مي فرمود: اي
فاطمه نام او را علي بگذار چرا که او علي است و خداوند علي اعلي  مي گويد من اسمش را از اسم خود گرفتم و با ادب
خود تاديبش نمدم و بر دانشهاي پنهانيم ،‌اگاهش ساختم و او است که بتها را در خانه
ام مي شکند و او است که بر فراز خانه ام اذن مي گويد و مرا تقديس و تمجيد مي کند
پس خوشا بحال کسي که او را دوست بدارد و از او اطاعت کند  و واي به حال کسي که اورا دشمن بدارد و
نافرمانيش کند.

پيامبر اکرم
صلي الله عليه واله مي فرمايد:« هنگامي که علي بدنيا امد حبيبم جبرئيل نازل شد و
گفت اي حبيب خدا علي اعلي سلامت مي رساند و تورا به ولادت برادرت علي تبريک و
تهنيت مي گويد و مي فرمايد اين مقدمه ظهور پيامبري و اعلام وحي و رسالت تو
است  زيرا تو را تاييدکردم به برادرت و
وزيرت و خليفه ات و کسي که بوسيله او حمايت و پشتيباني مي شوي و نامت و يادت زنده
و جاويد مي ماند؛ پس برخيز و با دست راستت استقبالش کن چرا که او از اصحاب يمين
است….»

انس بن مالک مي
گويد: شنيدم پيامبر اکرم صل الله عليه واله را که مي فرمود:

« من و علي بر
طرف راست عرش تسبيح خدا مي گفتيم قبل از اينکه خداوند ادم را خلق کند به دو هزار
سال هنگامي که خداوند ادم را افريد ما را درصلب او قرار داد و همچنان از اصلاب پاک
وارحام مطهرات منتقل مي شديم تا اينکه به صلب عبدالمطلب رسيديم. پس ما را دو بخش
کرد نيمي در صلب عبدالله و نيمي در صلب ابوطالب قرار گرفت. و همانا پيامبري و
رسالت را در من قرار داد و وصايت و جانشيني را در علي . انگاه دو نام از نامهاي
خودش براي ما برگزيد پس خداوند محمود است و من محمد و خداوند علي است و  اين علي و اينچنين من براي پيامبري انتخاب شدم
و علي براي جانشيني.

علي عليه
السلام نخستين کسي بود که به خداي تعالي و پيامبر گراميش صلي الله عليه و اله
ايمان اورد و در اغوش ان حضرت تربيت شد و همواره يار وياور با اخلاص او بود او
نخستين کسي بود ه از اسلام دفاع و پشتيباني کرد و با مشرکين و کفار جهاد و مبارزه
کردو منحرفين و سرکشان را به نابودي فرستاد و احکام دين را به مردم  ابلاغ کرد و در تمام مواقف تنها حامي و مدافع
رسول گرامي اسلام بود .  و ان روزي که ايه
وانذر عشيرتک الاقربين نازل شد و پيامبر صلي الله عليه واله ماموريت يافت که
خويشاوندان خود را براي اعلام رسالت خويش دعوت کند غذئي تهيه کرد و انان را به
منزل خود دعوت  نمود و پيام الهي را به
انان ابلاغ کردو انها را به اسلام دعوت نمود و از انان خوات که در اين کار مهم کمک
و ياريش کنند ابولهب عموي پبامبر«ص» سخن حضرت را بريدو ديگران راعليه او تحريک کرد
و همه دعوت شدگان از او روي برگرداند ند ولي تنها کسي که به او لبيک گفت و عرض کرد
يا رسول الله من يار وياور تو هستم و با کسي که با تو بجنگد مي جنگم علي عليه
السلام بود و حضرت  هم در همان مجلس و از
همان اغاز دعوت او را برادر وصي و جانشين خود خواند.

علي عليه
السلام در هر جنگ و مبارزه اي همراه پيامبر بود. شجاعت و قهرماني اکندهاز شهامت او
بهمراهي خون وزبان وقلب او فقط و فقط وقف پيامبر اکرم و پيروزي و پيشرفت رسالت و
پيامبري او بود و اين مطلب را در خلال قهرماني ها و رزمهاي صميمانه خود عليه
دشمنان بزرگ اسلام در اغاز نهضت و تااخر عمر به خوبي نشان داد.

در واقعه خندق
که ياران واصحاب پيامبر«ص» مضطرب گشته و دلهايشان متزلزل شده بود و بهترين
اصحاب  او از او دور شده بودند و تنها علي
بود که چو ن کوهي محکم واستوار در مقابل بزرگان و گردنکشان قريش ايستاد و توانست
اميد پيروزي قطعي را در دل مسلمانان زنده کند و سرانجام قريش و قهرمانان ويلانش را
به شکست بکشاند.

جهادو مبارزه
علي در روزي که قلعه ها و دژهاي مستحکم «خيبر» بدست مبارکش فتح شد حتي براي دشمنان
ومخالفان نيز امري فوق العاده و عظيم است خيبري که دران جنگجويان سرسختي بودند و
در اثر تجربه هاي جنگي طولاني و کار ازمودگي موجب ترس و هراس مسلمانان گشته بودند
پيامبر از حضرت امير سلام الله عليه خواست که قلعه را فتح کند قلعه نشينان ديدند
که در مقابل شخصيتي هستند که هرگز در جنگي شکست نخورده و هيچ رزمنده اي در مقابل
او استقامت نياورده است بهر حال ناچار به مقابله با او شدندولي انجا که عقاب پر
بريزد از پشه کوچکي چه خيزد!علي عليه السلام فاتحانه قلعه راگشود و در حقيقت يکي
از بزرگترين پيروزي ها را براي اسلام به 
ارمغان اورد.

گذشت و فداکاري
و ايثار علي در ان شب که مشرکين قصد جان پيامبر را کرده بودندو علي در بستر حضرت
رسول «ص» خوابيد و خود را اماده شمشير هاي دشمنان اسلام کرد بالاترين و والاترين
الگوي ايثار در تاريخ انسانيت است.

و چه بسيارر
است فضيلت ها و مناقب ان جضرت که هر چه کتابها بنويسند و خطيبان و سخنوران بگويند
قطره اي از دريا گفته اند و نوشته اند.

مدت زندگانيش
با پيامبر «ص» پس از بعثت بيست و سه سال بود که سيزده سال ان پيش از هجرت در مکه
بود و در تمام گرفتاريهائي که براي ان حضرت پيش امد شريک بود و به خاطر ان حضرت
بسياري از سختي ها و دشواري ها را بر خود هموار ساخت و ده سال ديگر پس از هجرت به
مدينه بود.

علي  عليه السلام که دوستانش از ترس و دشمنانش از
کينه مناقب وفضائلش را پخش نکردند با اين حال يکي از معجزات جاودانه او اين است که
مناقبش تمام جهان را فرا گرفته و نه تنها دوستان و شيعيان که دشمنان و مخالفانش
نيز درمدح و فضيلت او روايتها نقل کرده و مطالب زيادي نوشته اند« والفضل ما شهدت
به  الاعداء»

ابن حنبل در
اين باره گويد« هيچ يک از اصحاب رسول خدا داراي انقدر فضائل زياد نيست جز علي ابن
ابي طالب»[1]

قاضي اسماعيل و
نسّائي و ابوعلي نيشابوري گويند:

« روايتهايي با
سندهاي درست در حق هيچ يک از اصحاب، نيامده است انچه در حق علي امده است».[2]

« در شگفتم از
مردي که دشمنان، کينه توزانه فضائلش را پنهان داشتند و دوستانش از ترس ان را اشکار
نکردند بااين حال انقدر فضيلت براي او ذکر شده که زمين و  اسمان را پر کرده است.»

پس خداي را
سپاس که نعمت عظماي ولايت علي عليه السلام را به 
ما ارزاني دادو ما را از شيعيان و پيروان ان حضرت قرار داد.

در خاتمه يکي
از هزاران روايتهائي که در فضيلت امير المومنين عليه السلام از لسان رسول خدا صل
الله عليه واله نقل شده است ، براي تيمن و تبرک نقل کرده فرا رسيدن اين  عيد سعيد رابه عموم شيعيان و پيروان ان حضرت
تبريک و تهنيت عرض مي کنيم/

علي عليه
السلام فرمود:« از حسد مردم نسبت به خودم ، به رسول خدا صلي الله عليه و اله شکايت
کردم  حضرت فرمود: اي علي همانان نخستين
چهار نفري که  و ارد بهشت مي شوند منم و تو
و  حسن و حسين و فرزندان ما پشت سر ما
هستندو دوستان ما پشت سر انهايند، و شيعيانمان در طرف راست و چپ ما هستند».[3]

 



[1] – مستدرک حاکم – ج 3- ص 107، تاريخ خلفاء سيوطي-ص 168.