گامهای موفقیت در زندگی مشترک
مقدمه:
در شمارههای پیشین، نُه گام از «گامهای موفقیت در زندگی مشترک» به راهکارهای عملیِ مختلف از جمله «خوش اخلاقی» و … اشاره و به برخی پرسشها در این زمینه پاسخ داده شد. و سپس در باره تاثیر مثبت فضای معنوی بر کانون خانواده پرداخته شد واینک و در ادامه، به سایر موارد تاثیرگذار «معنوی» میپردازیم.
کمک به مستمندان را در برنامههای اصلی زندگی خود بگنجانیم که یکی از بهترین کارها برای تقویت معنویت خانواده است.(۱) این که ائمه اطهار«ع» در کنار عباداتی همچون نماز و روزه و تلاوت قرآن و …، توجه ویژهای به مستمندان داشتند،(۲) نشان از جایگاه حساس این عمل در فرهنگ دینی دارد. البته توجه داشته باشید که نیازمندان فامیل برای کمک، بر دیگران تقدم دارند.(۳) خدا نکند که پدر و مادری در تنگنای مالی باشند؛ اما پسرشان در رفاه و آسودگی به سر ببرد. چنین پسری هیچگاه نمیتواند طعم معنویت را بچشد.
دنبال این بودم تا بدانم چرا وقتی دست فقیری را میگیرم، احساس میکنم تو در کنارم نشستهای. وقتی در کنار فقیری مینشینم، حس میکنم تو را در آغوش گرفتهام. وقتی لبخندی روی لب فقیری مینشانم، خشنودی تو را با تمام وجود درک میکنم. وقتی فقیری را سیر میکنم، مثل این است که وجودم از خدا سیر میشود. با لباسی که بر تن فقیری میپوشانم، حس میکنم سپری در برابر آتش خشم تو ساختهام. تا اینکه شنیدم که به حبیبت محمد«ص» گفتهای: «ای محمد! دوست داشتن من به دوست داشتن فقراست. پس به آنان نزدیک شو و محل نشستن ایشان را نزدیک خود قرار ده».(۴)
نیکی به والدین
احترام به پدر و مادر را در رأس برنامههای معنوی خویش بگذارید. بدون احترام به پدر و مادر، نمیتوان پلههای معنویت را طی کرد.(۵) هیچ بهانهای برای بیاحترامی به پدر و مادر پذیرفته نیست؛ حتی اگر پدر و مادر ظالم،(۶) مخالف اهل بیت«ع»(۷) یا مشرک(۸) باشند.
برخی خیال میکنند که با درگذشت پدر و مادر، دیگر وظیفهای در قبال آنها ندارند؛ در حالی که کسانی که در زمان حیات پدر و مادر، اهل نیکی به آنها هستند و پس از مرگ، آنها را فراموش میکنند، از معنویت محروم میشوند.(۹)
برخی از اصول اساسی نیکی به والدین عبارتند از: سپاس از زحمات آن دو، اطاعت در مواردی که خدا لازم دانسته،(۱۰) خیرخواهی در آشکار و پنهان،(۱۱) نگاه محبتآمیز،(۱۲) فراموش نکردن آنها،(۱۳) تواضع نسبت به آنها و دعا کردن آنها(۱۴) و … .
نیکی به پدر و مادر در دنیا و آخرت نتایجی دارد که طولانی شدن عمر(۱۵) و آسان جان دادن(۱۶) از جمله آنهاست.
عاق به کسی میگویند که حق پدر و مادر را ادا نمیکند. در روایات اهلبیت«ع» عقوق والدین در کنار گناهانی همچون قتل، شرک به خدا و شهادت دروغ، از گناهان کبیره به حساب آمده است.(۱۷) کسی که عاقّ والدین باشد، در قیامت از بوی بهشت هم محروم است.(۱۸)
خدایا! راستش وقتی میشنیدم که میگفتی نزدیکی، پیش خودم میگفتم: اگر تو نزدیکی، پس دور کیست؟ من که هر چه صدایم را بالا میبرم تا بشنوی، جوابی از جانب تو به گوشم نمیخورد. هر چه در خانهات را میکوبیدم، کسی در را به رویم نمیگشود. پس بهشت حضور تو کجاست که این اندازه از من فاصله دارد؟
اما حالا که فهمیدهام بهشت رضای تو، روی لبخند پدر و مادرم لانه کرده و جهنم خشم تو، در اخم آنان پنهان است، راز صدا زدن و جواب نشنیدن و در کوبیدن و باز نشدن را یافتهام. برای رسیدن به تو باید از دروازه لبخند پدر و مادر، عبور کرد.(۱۹)
محبت و نیکی به همسر و فرزندان عامل بسیار بزرگی برای پرورش روح معنوی است.(۲۰) در این میان کودکان از جایگاه ویژهای برخوردارند. بازی با فرزندان کوچک عبادتی است که ما را به صورت ویژه به خداوند نزدیک میکند. البته نه اینکه با فرزندان بزرگتر بازی نکنیم؛ اما نیاز فرزندان کوچک به بازی با پدر و مادر بیش از فرزندانی است که به سنین جوانی رسیدهاند. در سیره رسول مهربانی، پیامبر خدا«ص» یکی از رفتارهایی که بسیار مشاهده میشود، بازی با کودکان است.(۲۱)
عبادت که همیشه رکوع و سجود نیست. گاهی برای اطاعت از فرمان خدا باید خم شد؛ اما نه به نیت رکوع، بلکه برای سوار کردن کودکی بر پشت خود.
عبادت که همیشه با حالت گریه و تضرع همراه نیست. برای خدا میتوان خندید و خندانْد و عبادت کرد، چه عبادت قشنگی!
برای پاک شدن گناهان لازم نیست همیشه استغفار کنی. کمی سرِ کیسۀ محبتت را شُل و جیب دلِ خانوادهات را از سکههای زرین مهربانی پُر کن تا کشکولت از گناه خالی شود.
راستی تا به حال از خود پرسیدهای: چرا تا نام عبادت میآید، یاد نماز و روزه و قرآن خواندن میافتی؟ مگر عبادتهای خدا همه از این جنس است؟
تمام مسائلی که در تقویت بنیان معنوی خانواده گفته شدند، در صورتی میتوانند مفید باشند که سفره خانه از مال حرام تهی باشد. با وجود مال حرام در خانه، هیچ فعالیت معنویای اثر نخواهد داشت.(۲۲) داستان زیر شاهد خوبی برای تأثیر منفی لقمه حرام است.
شریک بن ابی شریک از طرفداران اهل بیت«ع» و عالم و فقیه تیزبینی بود. روزی بر مهدی عباسی از خلفای بنیعباس وارد شد. مهدی عباسی به او گفت: باید یکی از سه پیشنهاد مرا بپذیری، یا عهدهدار امرِ قضاوت شوی یا به فرزندانم درس بیاموزی و یا اینکه وعدهای غذا با ما باشی.
شریک لحظهای فکر کرد و گفت: یک وعده غذا برایم آسانتر است. مهدی عباسی او را نشاند و به آشپز دستور داد که خوشمزهترین غذاها را برای او طبخ کند. بعد از آن که خوردن غذا تمام شد، آشپز رو به مهدی عباسی کرد و گفت: پس از این، این پیرمرد دیگر روی رستگاری را نخواهد دید.
همین هم شد. شریک که نه قضاوت و نه معلمی را میپذیرفت، آرام آرام، هر دو را پذیرفت. یک بار مسئول خزانه در دادن حقوقش سستی کرد، شریک به او اعتراض کرد، مسئول خزانه هم به او گفت: مگر به من گندم فروختهای که این قدر سماجت میکنی؟ شریک گفت: بالاتر از گندم فروختهام، من دینم را به این حکومت فروختم.(۲۳)
در جریان کربلا هم کسانی که به میدان جنگ با سروَر شهیدان امام حسین«ع» آمده بودند، اگر چه از ایشان نصایح بسیاری شنیدند؛ اما از آن رو که شکمهای ایشان از مال حرام پُر شده بود، تأثیری نپذیرفتند.(۲۴)
شاید تا سخن از مال حرام پیش میآید، برخی چنین گمان کنند که مال حرام، تنها همان مال دزدی است؛ اما مالی که خمس(۲۵) و زکاتش(۲۶) داده نشده است و مال حاصل از ربا(۲۷) یا کمفروشی،(۲۸) همه حرام است.
پرسشهای شما:
چه اندازه باید به پدر و مادر احترام گذاشت؟
حد و اندازه احترام به پدر و مادر چقدر است؟ من به مادرم کمک میکنم؛ اما مادرم باز هم پیش دیگران میرود و میگوید به من پول بدهید، پسرم به من کمک نمیکند!
نیکی به والدین از اصلیترین وظایف دینی
احترام به پدر و مادر یک وظیفه عبادی است که در کنار امر به توحید و پرهیز از شرک، در برخی از آیات قرآنی آمده است، «وَ قَضی رَبُّک اَلّا تَعْبُدُوا إلّا إیّاهُ وَ بِالْوالِدیْنِ إِحْساناً؛(۲۹) و پروردگارت فرمان داده که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید».
قرآن، نهایت احترام به پدر و مادر را خواستار شده تا اندازهای که کمترین بیاحترامی را نپذیرفته، میفرماید: «وَ لا تَقُلْ لَهُما اُفٍّ».(۳۰) «اُفّ» در زبان عربی، اسم فعلی به معنای «اتضجّر»، یعنی اظهار ضَجر و خستگی است.(۳۱) این که قرآن میفرماید: «وَ لا تَقُلْ لَهُما اُفٍّ»، به این معنا نیست که به پدر و مادر اُف نگو. در روایتی آمده اگر چیزی کمتر از اُف بود، حتماً خدا از آن نهی میکرد.(۳۲) «اُف» کنایه از کمترین بیاحترامی به پدر و مادر است.
از سوی دیگر هم بیشترین تواضع را در مقابل آن دو طلب کرده، میفرماید: «وَ اخفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِن الرَّحمَهِ؛(۳۳) و از سر ِمهربانى، بال فروتنى بر آنان بگستر».
ابو ولاد حنّاط میگوید: از امام صادق«ع» پرسیدم: خدای عز و جل میفرماید: «وَ بِالْوالِدینِ اِحْساناً».(۳۴) این احسان چیست؟ امام«ع» فرمودند: [یعنی] با آنها نیکو معاشرت کنی و آنها را مجبور نکنی که چیزی را که احتیاج دارند از تو بخواهند، اگر چه بینیاز باشند؛(۳۵) [بلکه باید آنها اظهار نکرده، وظیفه خود را در قبالشان انجام دهی]. مگر خدای عز و جل نمیفرماید: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حتّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ؛(۳۶) هرگز به نیکی نمیرسید، مگر از آنچه دوست دارید، انفاق کنید؟».
پیشوای صدق و راستی، امام صادق«ع» فرمودند: و اما قول خدای عز و جل که فرمودند: «إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما؛(۳۷) اگر یکى از آن دو یا هر دو در کنار تو به سالخوردگى رسیدند، به آنها [حتى] «اُف» مگو و به آنان پرخاش مکن». یعنی اگر دلتنگت کردند، به آنها اُف مگو و اگر تو را زدند، با آنها تندی مکن. خداوند فرمود: «وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کرِیماً؛(۳۸) به آنها سخن شریف و بزرگوار بگو»؛ یعنی اگر تو را زدند، بگو: «خدا، شما را بیامرزد». این است سخن شریف تو.
امام«ع» همچنین فرمودند: «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ؛(۳۹) و از سرِ مهربانى، بال فروتنى بر آنان بگستر»، یعنی دیدگانت را به آنها خیره مکن؛ بلکه با مهربانی و دلسوزی به آنها بنگر و صدایت را از صدای آنها بلندتر مکن و دستت را بالای دست آنها نگیر و [در راه رفتن] بر آنها پیشی مگیر.(۴۰)
احترام به پدر و مادر در هر شرایطی
درست است که احترام به فرزند از وظایف پدر و مادر است؛(۴۱) اما این بدان معنا نیست که در صورتی که آنها وظیفهشان را انجام ندادند، وظیفه احترام از ما ساقط میشود. احترام به پدر و مادر باید بدون توقع انجام بپذیرد. همان طور که پیش از این هم گفته شد، احترام به هر پدر و مادری با هر عقیده و مرامی که باشد واجب است.
از پیامبر رحمت رسول خدا«ص» سئوال شد: حق پدر بر عهده فرزند چیست؟ فرمودند: «این که تا زنده است، از او اطاعت کنی.» سپس پرسیدند: حق مادر بر عهده فرزند چیست؟. پاسخ دادند: «هیهات! هیهات! اگر فرزندی به اندازه ریگهای بیابان و قطرههای باران از روزهای دنیا در مقابلش کمرِ خدمت ببندد، معادل یک روز از روزهایی که مادر او را در شکم خود نگاه داشته، نمیشود.»(۴۲)
درست است که قدرناشناسی و در نظر نگرفتن خوبیهای دیگران کار خوبی نیست؛ اما شما میتوانید کار مادر را از زاویهای نگاه کنید که این اندازه برای شما سنگین نباشد. مثلاً میتوانید در باره کار مادر در ذهن خود اینگونه تحلیل کنید:
وقتی که صدایم را کسی نمیشنید، نُه ماه در وجودت مرا مهمان خودت کردی. از خون دلت خوردم و بزرگ شدم. وقتی که میخواستم به دنیا بیایم، مرگ را هم در مقابل چشمانت آوردم. وقتی که هوای دنیا به سرم خورد، به جای تشکر از تو، زندگی را با گریه آغاز کردم و تو با نوازش، شیره جانت را به من دادی تا آرام شوم. توان دور کردن یک مگس را از خودم نداشتم؛ اما تو شبانهروزت را صرف من کردی تا آرام باشم. من به چیزی جز نیازهای خودم فکر نمیکردم؛ اما تو خودت را فراموش کرده بودی و فقط به آرامش من میاندیشیدی. خواب و خوراکت شده بود خواب و خوراکِ من. سیر که میشدم، مثل این بود که خودت سیر شدهای. شب تا صبح نمیخوابیدم و تو هم نمیخوابیدی. صبح که میشد، آرام میخوابیدم و تو بالای سرم لبخندی میزدی به آرامشِ چشمهای رویِ هم رفتهام؛ ولی دیگر فرصتی برای خواب نداشتی.
من که میخوابیدم، مثل این بود که تو خوابیدهای. مریض که میشدم، لبخند با لبت قهر میکرد. عمق لبخند تو بستگی داشت به ارتفاع سلامت من. حتی توان پاک کردن آلودگیها را از خودم نداشتم. تو بودی که همراه با ناز کشیدن، مرا پاک میکردی؛ کاری که کسی جز تو حاضر به انجامش نبود. دستان مهربانت، دستان کوچک مرا گرفت تا پاهای ضعیفم توان راه رفتن بیابند. کمی که بزرگتر شدم و زبان باز کردم، به جای آن که واژههای تشکرآمیز را روی زبانم بنشانم، دائم حروف را کنار هم میچیدم و توقعاتم را به سوی تو پرتاب میکردم. لحن بیانم، موسیقی خشن دستور را مینواخت و با خواهش، غریبه بود. همیشه تو بدهکار بودی و من طلبکار. اگر کاری برایم انجام میدادی، میگفتم وظیفهات را انجام دادهای. اگر خواستهام را روی زمین میگذاشتی، نامت را به گلایه بر زبان میآوردم.
حالا روزها به سرعت برق و باد گذشته و زمانه چین و چروک پیری را روی پیشانیت نشانده و زورِ جوانی را در بازوی من دمیده است. درست است که پیری حوصلهات را کم کرده؛ اما من که میدانم راز پیری تو، حاصل زحمتهایی است که از من به دوش کشیدهای. پس حالا اگر کمی از من توقع داشته باشی، بیشتر از آن همه حرف زوری که من به تو زدم که نیست. من اگر از امروز تا جان در بدن دارم در خدمت تو باشم، باز هم نمیتوانم از زیر دین سنگین تو بیرون بیایم. من همیشه مدیون تواَم مادر!
موفقیت در گروی انجام وظیفه است
در برابر مادر، برای خدا از محبت، خدمت و احترام دریغ نکنید و ناراحتی خود را از این رفتار مادرتان دلیلی برای کم گذاشتن در این سه عنصر قرار ندهید. در بسیاری از این موارد، رفتار گلهآمیز ما موجب میشود که کدورتها میان ما و مادرمان بیشتر و عمیقتر شود. جواب رفتارهای اشتباه مادرتان را با خوبی بدهید. این دستور دین است. پیشوای صدق و راستی امام صادق«ع» فرمودند: با کسی که با تو قطع رابطه کرده ارتباط برقرار کن. به کسی که تو را محروم کرده عطا کن. به کسی که به تو بدی کرده نیکی کن. به کسی که به تو دشنام داده سلام بده. با کسی که با تو دشمنی دارد، به انصاف رفتار کن و از کسی که به تو ستم کرده درگذر، همانگونه که دوست داری از تو در گذرند.(۴۳)
با توجه به معارف اسلامی، اگر انسان برای خدا چنین کند، خداوند کمککار او خواهد شد.(۴۴) بنابراین از احترام و خدمت به مادرتان به هیچ وجه خسته نشوید و دست بر ندارید.
حدود اطاعت از پدر و مادر چیست؟
من پدر و مادر مستبدی دارم که میخواهند حرف خود را به کرسی بنشانند. کاری هم به حق یا باطل بودن حرفشان ندارند. آنها گاهی هم راهنماییهای اشتباه میدهند. گاهی مرا به کارهای حرامی مثل رفتن به عروسیهای آنچنانی دعوت میکنند. من به پدرم نمیتوانم اعتراض کنم؛ اما گاهی با مادرم با عصبانیت برخورد میکنم و صدایم را بالا میبرم. من تا چه اندازه باید به اینها نیکی کنم؟ چه کنم که در کنار این احترام، آنچه را انجام دهم به صلاحم باشد؟
ما از این پرسشگر محترم و دیگران تقاضا میکنیم بحث حدود اطاعت از پدر و مادر را حتماً با دفتر مرجع تقلیدشان در میان بگذارند. طرح پرسشهای شما زوایای جدیدی از این بحث را باز خواهد کرد.
اطاعت در معصیت ممنوع، حتی از پدر و مادر
اما آنچه بهطور حتم مورد اتفاق همه مراجع تقلید است، آن است که در معصیت الهی جایی برای اطاعت از پدر و مادر وجود ندارد. اگر والدین، انسان را از انجام کار واجبی باز دارند و یا او را وادار به کار حرامی بکنند، نه تنها اطاعت واجب نیست؛ بلکه باید از دستور آنها سرپیچی کرد.
نیکی و بِرّ به والدین به این معنا نیست که هر چه آنها گفتند گوش کنیم. قرآن که تا این اندازه نیکی به والدین را توصیه کرده، بارها آن را در کنار امر به توحید و نهی از شرک آورده و میفرماید: «وَ وَصَّیْنَا الإنْسانَ بِوالِدَیْـهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلی وَهْنٍ وَ فِصالُهُ فِی عامَیْنِ أَنِ اشْکُـرْ لِی وَ لِوالِدَیْکْ إِلَیَّ الْمَصِیرُ٭ وَ إِنْ جاهَداکَ عَلی أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً وَ اتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنابَ إِلَیَّ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکمْ فَأُنَبِّئُکمْ بِما کنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛(۴۵) و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش او را با ناتوانى روى ناتوانى حمل کرد. [به هنگام باردارى]، هر روز رنج و ناراحتى تازهاى را متحمل مىشد و دوران شیرخوارگى او در دو سال پایان مىیابد. [آرى! به او توصیه کردیم] که براى من و براى پدر و مادرت شکر به جا آور که بازگشت [همه شما] به سوى من است! و هرگاه آن دو تلاش کنند که تو چیزى را همتاى من قرار دهى که از آن آگاهى ندارى [بلکه مىدانى باطل است]، از ایشان اطاعت مکن؛ ولى با آن دو در دنیا بهطرز شایستهاى رفتار کن و از راه کسانى پیروى کن که توبهکنان به سوى من آمدهاند. سپس بازگشت همه شما به سوى من است و من شما را از آنچه بدان عمل مىکردید آگاه مىکنم.»
پس طبق این آیه باید گفت که اطاعت از پدر و مادر در محدوده معصیت الهی ممنوع است؛ اما با همین پدر و مادری هم که به نافرمانی و حتی شرک ورزیدن به خدا فرمان میدهند، باید به خوبی برخورد کرد: «فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً؛ از آنها اطاعت مکن؛ اما بهطرز خوبی با آنها رفتار کن.»
در روایات هم از اینکه در معصیت خداوند، از پدر و مادر تبعیت کنیم نهی کردهاند. امام مهربانیها، امام رضا«ع» فرمودند: «نیکی به پدر و مادر واجب است اگر چه مشرک باشند؛ اما در معصیت آفریننده، از هیچ مخلوقی چه پدر و مادر و چه غیر اینها نباید اطاعت کرد؛ زیرا اطاعتی برای مخلوق در معصیت خالق نیست.»(۴۶)
امید است پدر و مادرتان با محبت و احترامی که از شما میبینند، به اشتباه بودن راهی که میروند پی ببرند و رویه خود را اصلاح کنند.
پینوشتها
۱ـ امام صادق«ع» فرمودند: «آگاه باشید که محبوبترینِ مؤمنان در نزد خداوند کسی است که مؤمن فقیری را در امور دنیا و زندگیاش یاری نماید و [نیز] کسی که مؤمنان را یاری نماید و به آنها فایده برساند و امر ناخوشایندی را از آنان دفع نماید» (بحار الأنوار، ج ۷۵، ص ۲۶۱).
۲ـ هشام بن سالم میگوید: «وقتی که پاسی از شب میگذشت، امام صادق«ع» انبانی از نان و گوشت و پول به دوش میانداخت و به سوی حاجتمندان میرفت و آن را میانشان تقسیم میکرد. آنها ایشان را نمیشناختند؛ اما وقتی ایشان از دنیا رفت، فهمیدند که امام صادق«ع» بود که به آنها کمک میکرد» (الکافی، ج۴، ص۸).
۳ـ رسول خدا«ص» فرمودند: «تا زمانی که خویشاوند نیازمند هست، به دیگری نباید صدقه داد» (کتاب من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۶۹).
۴ـ الجواهر السنیّه فی الأحادیث القدسیّه، ص۳۸۳٫
۵ـ رسول خدا«ص» فرمودند: «رضایت پروردگار در رضایت پدر و مادر، و خشم او در خشم این دو است» (مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۷۶).
۶ـ امام صادق«ع» فرمودند: «کسی که به پدر و مادر خود دشمنانه نگاه کند، در حالی که آن دو به او ظلم کرده باشند، خداوند هیچ نمازی از او را نخواهد پذیرفت» (الکافی، ج۲، ص۳۴۹).
۷ـ در روایتی از جابر نقل شده است: شنیدم که مردی به امام صادق«ع» گفت: «پدر و مادری دارم که مخالف شما هستند»، امام«ع» فرمودند: «به آنها نیکی کن، همانگونه که به مسلمانانی نیکی میکنی که از دوستداران ما بوده، ولایت ما را پذیرا هستند» (همان، ص۱۶۲).
۸ـ امام صادق«ع» فرمودند: «نیکی به پدر و مادر واجب است، اگر چه مشرک باشند؛ اما نباید از آن دو و از هیچکس دیگری در معصیت خدا اطاعت کرد که هیچ اطاعتی از مخلوق در معصیت خالق نیست» (بحار الأنوار، ج۷۱، ص۷۱).
۹ـ امام باقر«ع» فرمودند: «همانا بندهای در زمان حیات پدر و مادر خویش اهل نیکی به آنهاست، سپس پدر و مادرش میمیرند و او دِینشان را ادا نکرده و برای آن دو استغفار نمیکند. از این رو، خداوند او را فرزندی عاق مینویسد. بندهای هم در زمان حیات پدر و مادر عاقّ والدین بوده، اهل نیکی نیست؛ اما وقتی پدر و مادرش از دنیا میروند، دِین آنها را ادا کرده، برای آنها استغفار میکند، در نتیجه خداوند او را از نیکیکنندگان به پدر و مادر مینویسد» ( الکافی، ج۲، ص۱۶۳).
۱۰ـ حدود اطاعت از نظر شرعی را از مرجع تقلیدتان بپرسید.
۱۱ـ امام صادق«ع» فرمودند: «سه چیز است که نسبت به پدر و مادر بر عهده فرزند است: تشکر از آنها در هر حالی، اطاعت از آن دو در اوامر و نواهی البته در غیر معصیت خداوند، و خیرخواهی برای آنها در نهان و آشکار» (تحف العقول، ص۳۲۲).
۱۲ـ رسول خدا«ص» فرمودند: «نگاه کردن محبتآمیز به پدر و مادر عبادت است» (همان، ص۴۶).
۱۳ـ امام سجاد«ع» در دعای بیست و چهارم صحیفه سجادیه ــ که دعای ایشان درباره پدر و مادر است ــ میفرماید: «خدایا! یاد پدر و مادرم را در پی نمازها و در وقتی از اوقات شب و در لحظهای از لحظات روز از یاد من مبر».
۱۴ـ «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانِی صَغِیراً؛ و از سر ِمهربانى، بال فروتنى بر آنان بگستر و بگو: «پروردگارا! آن دو را رحمت کن، چنان که مرا در خُردى پروردند» (اسراء۷، ۲۴).
۱۵ـ حنّان بن سدیر میگوید: «در نزد امام صادق«ع» بودیم و میسر هم پیش ما بود. سخن از صِله رَحِم پیش آمد. امام صادق«ع» خطاب به میسّر فرمودند: «ای میسر! مرگ تو، نه یک بار و دو بار، چند بار به سراغت آمده؛ اما خداوند آن را به جهت این که صله رَحِم میکنی به تأخیر انداخته است، حال اگر میخواهی عمرت بیش از این فزونی یابد، به پدر و مادر پیرت نیکی کن» (بحارالأنوار، ج ۷۱، ص۸۴).
۱۶ـ امام صادق«ع» فرمودند: «هر کس که دوست دارد خداوند سَکَرات مرگ را بر او آسان نماید، صِله رَحِم به جا آورد و به پدر و مادرش نیکی کند. اگر بنده چنین باشد، خداوند سَکَرات مرگ را بر او آسان میکند و در زندگی به فقر مبتلا نخواهد شد» ( الأمالی، صدوق، ص۳۸۹).
۱۷ـ عیون أخبار الرضا«ع»، ج ۲، ص۲۸۵.
۱۸ـ یعقوب بن شعیب از امام صادق«ع» نقل میکند که ایشان فرمودند: «چون روز قیامت شود، پردهای از پردههای بهشت را کنار میزنند، پس هر جانداری بوی آن را از مسافت پانصد ساله میشنود، جز یک دسته». یعقوب بن شعیب پرسید: آنها کیاناند؟ فرمودند: «کسی که عاقّ پدر و مادر خود شده است» (الکافی، ج۲، ص۳۴۸).
۱۹ـ درباره نقش پدر و مادر در سیر معنوی انسان، به یاری خدا کتابی با عنوان نردبان سلوک، در آینده از نگارنده منتشر خواهد شد.
۲۰ـ امام صادق«ع» فرمودند: «هر اندازه محبت بنده نسبت به همسرانش بیشتر میشود، فضیلت او در ایمان هم بیشتر میشود.» (کتاب من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص۳۸۴). موسی«ع» در کوه طور به حضرت حق عرضه داشت: فضیلت کدامیک از اعمال در نزد تو بیشتر است؟ حق تعالی فرمود: «محبت به کودکان» ( الجواهر السنیه فی الاحادیث القدسیه، ص۱۴۳).
۲۱ـ هر گاه رسول خدا«ص» از سفر بازمیگشت و با کودکان برخورد مینمود، میایستاد. سپس دستور میداد آنان را بلند نمایند. برخی را جلوی خود و بعضی را پشت سرش سوار میکرد. پس از آن که مدتی میگذشت، آنان به یکدیگر میگفتند: «رسول خدا«ص» مرا جلوی خود سوار کرد؛ ولی تو را پشتِ سرش سوار نمود» و برخی دیگر میگفتند: «رسول خدا«ص» به اصحابش دستور داد تا تو را پشت سرِ ایشان، سوار مَرکب کنند [؛ولی مرا خود سوار نمود.]» (سیره النبی«ص»، ص۱۵۷). درباره این سیره، مطالعه کتاب رفتار پیامبر«ص» با کودکان و جوانان، نوشته محمدعلی چنارانی از انتشارات آستان قدس رضوی توصیه میشود.
۲۲ـ رسول خدا«ص» فرمودند: «عبادت همراه با حرامخواری همچون ساختن بر روی شن (و به قولی بر روی آب) است» (عِدّه الداعی و نجاح الساعی، ص۱۵۳). امام باقر«ع» فرمودند: «هر گاه مردی مالی را از حرام به دست آورَد، هیچ حج و عمره و صِله رَحِمی از او پذیرفته نمیشود…» (الأمالی، شیخ طوسی، ص۶۸۰).
۲۳ـ خلاصه عبقات الأنوار، ج۲، ص۶۱٫
۲۴ـ امام حسین«ع» در سخنرانی روز عاشورا فرمودند: «همه شما از دستور من سرپیچی کرده، سخنم را گوش نمیدهید، شکمهای شما از حرام پُر شده و بر دلهایتان مُهر زده شده است» (بحارالأنوار، ج۴۵، ص۸).
۲۵ـ امام زمان«عج» فرمودند: «کسی که چیزی از اموال ما را بخورَد، همانا درون خود را از آتش انباشته است و به زودی به رو در آتش افکنده خواهد شد» (کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۵۲۱). خمس از اموال امام«ع» محسوب میشود.
۲۶ـ امام صادق«ع» فرمودند: «دزدها سه گروهاند: کسی که زکات نمیدهد، کسی که مهریه زنان را حلال شمارد، و کسی که قرض بگیرد و قصد پرداخت آن را نداشته باشد» (تهذیب الأحکام، ج ۱۰، ص ۱۵۳).
۲۷ـ امام رضا«ع» فرمودند: «خدایت رحمت کند! بدان که ربا حرام و از گناهان کبیره است و خداوند بر آن وعده آتش داده است. پس پناه میبریم به خدا از ربا. ربا را همه پیامبران و همه کتابهای آسمانی حرام کردهاند» (فقه الرضا«ع»، ص۲۵۶).
۲۸ـ «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ٭الَّذِینَ إِذَا اکْتالُوا عَلَی النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ٭ وَ إِذا کالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ٭ أَلا یَظُنُّ أُولئِکَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ٭ لِیوْمٍ عَظِیمٍ؛ واى بر کمفروشان! آنان که وقتى براى خود پیمانه مىکنند، حق خود را به طور کامل مىگیرند؛ اما هنگامى که مىخواهند براى دیگران پیمانه یا وزن کنند، کم مىگذارند! آیا آنها گمان نمىکنند که برانگیخته مىشوند، در روزى بزرگ؛ روزى که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان مىایستند؟» (سورۀ مطفّفین: ۸۳، آیۀ ۱ ــ ۵).
۲۹ـ اسراء، ۲۳٫
۳۰ـ همان.
۳۱ـ ر.ک: لسان العرب، ج۹، ص۷٫
۳۲ـ الکافی، ج۲، ص۳۴۸٫
۳۳ـ اسراء، ۲۴٫
۳۴ـ اسراء،۲۳٫
۳۵ـ یعنی: اگر خودشان هم میتوانستند آن حاجت را بر آورده سازند؛ اما تو پیشی بگیر و آن کار را برایشان انجام بده.
۳۶ـ آل عمران، ۹۲٫
۳۷ـ اسراء، ۲۳٫
۳۸ـ اسراء، ۲۳٫
۳۹ـ اسراء، ۲۴٫
۴۰ـ الکافی، ج۲، ص۱۵۷٫
۴۱ـ رسول خدا«ص» فرمودند: «به فرزندانتان احترام بگذارید و آنها را به نیکی ادب کنید تا مورد آمرزش قرار بگیرید» (مکارم الأخلاق، ص۲۲۲).
۴۲ـ مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۸۲.
۴۳ـ تحف العقول، ص۳۰۵٫
۴۴ـ رسول خدا«ص» فرمودند: «با کسی که با تو قطع رابطه کرده ارتباط برقرار کن. به کسی که تو را محروم کرده عطا کن و از کسی که به تو ستم کرده درگذر که اگر این چنین کنی، خداوند در مقابل آنان پشتیبان تو خواهد بود» (مستدرکالوسائل، ج۱۵، ص۲۵۲).
۴۵ـ لقمان، ۱۴ ــ ۱۵٫
۴۶ـ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۱۵۵٫
سوتیترها:
۱٫
برخی از اصول اساسی نیکی به والدین عبارتند از: سپاس از زحمات آن دو، اطاعت در مواردی که خدا لازم دانسته، خیرخواهی در آشکار و پنهان، نگاه محبتآمیز، فراموش نکردن آنها، تواضع نسبت به آنها و دعا کردن آنها و … نیکی به پدر و مادر در دنیا و آخرت نتایجی دارد که طولانی شدن عمر و آسان جان دادن از جمله آنهاست
۲٫
برای پاک شدن گناهان لازم نیست همیشه استغفار کنی. کمی سرِ کیسۀ محبتت را شُل و جیب دلِ خانوادهات را از سکههای زرین مهربانی پُر کن تا کشکولت از گناه خالی شود. راستی تا به حال از خود پرسیدهای: چرا تا نام عبادت میآید، یاد نماز و روزه و قرآن خواندن میافتی؟ مگر عبادتهای خدا همه از این جنس است؟
۳٫
درست است که احترام به فرزند از وظایف پدر و مادر است؛ اما این بدان معنا نیست که در صورتی که آنها وظیفهشان را انجام ندادند، وظیفه احترام از ما ساقط میشود. احترام به پدر و مادر باید بدون توقع انجام بپذیرد. همان طور که پیش از این هم گفته شد، احترام به هر پدر و مادری با هر عقیده و مرامی که باشد واجب است