Tag Archives: جنگ تحمیلی

17فوریه/21

فتحی که پس از یک ناکامی نصیب نیروهای اسلام شد!

اشاره:

دی ماه ۱۳۶۵ یادآور دو عملیات بزرگ کربلای ۴ و کربلای ۵ است.

در دی و بهمن ۱۳۶۵ در عرصه روابط خارجی شاهد رفتار ریاکارانه دولت آلمان غربی هستیم. از سویی سفیر این کشور به وزارت امور خارجه ایران میرود و نسبت به رفتارهای پلیس این کشور همکاری پلیس فرانکفورت با مخالفین انقلاب اسلامی اظهار انزجار و اعلام عذرخواهی می‌کند و خواستار گسترش روابط دو کشور می‌شود و از سوی دیگر تلویزیون‌های این کشور، برنامه‌های مستهجنی را علیه اسلام، انقلاب و بنیانگزار جمهوری اسلامی پخش می‌کنند. این برنامه‌ها به اخراج دو دیپلمات آلمانی از ایران منتهی می‌شود.

در بهمن ماه ۱۳۶۵ بر اثر رسوایی مک فارلین که ریگان آن را بزرگترین ناکامی دولت خود در برابر ایران می‌خواند، مک فارلین خودکشی و در بیمارستان بستری می‌شود.

این رخدادها را در گزارش این‌شماره مرور می‌کنیم:

 

فتحی که پس از یک ناکامی نصیب نیروهای اسلام شد!

در دی ماه ۱۳۶۵ دو عملیات مهم در تاریخ دفاع مقدس انجام شدند: عملیات کربلای ۴ که به دلایل متعددی از جمله همکاری آمریکا و منافقین با صدام ناکام ماند و عملیات کربلای ۵ که پس از ناکامی نخست به فتحی شیرین تبدیل شد.

عملیات آبیـ خاکی کربلای ۴ یکی از عملیات‌های گسترده و غیرکلاسیک جمهوری اسلامی ایران است که توسط قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء(ص) سپاه‌پاسداران در سومین روز دی ماه ۱۳۶۵ با رمز محمد‌ رسول‌الله(ص) انجام شد. فرماندهان ایرانی به منظور بهبود شرایط سیاسی – نظامی کشور و انجام عملیات اصلی سال ششم جنگ، از ماه‌ها قبل این عملیات را طراحی کردند تا با ورود به خاک عراق، شهر مهم و اقتصادی بصره را مورد تهدید قرار دهند.

رزمندگان اسلام قصد داشتند جزایر مهمی همچون ام‌الرصاص و ابوالخصیب را در اختیار بگیرند و با ورود به خاک عراق نیروهای آنان را در شبه جزیره فاو محاصره و از حمله احتمالی دشمن به آن منطقه جلوگیری کنند.

نیروهای ایرانی برای اینکه بتوانند اهداف خود را در این عملیات کسب کنند، باید از رودخانه وحشی اروند عبور و پس از تصرف جزایر یاد شده، خود را به شهر بصره نزدیک کردند. عبور از رودخانه و ورود به خشکی، حاکی از پیچیدگی و اهمیت منطقه عملیاتی کربلای ۴ بود و سختی کار را برای رزمندگان دوچندان می‌کرد. فرماندهان کشور عراق که از انجام این عملیات آگاه شده بودند، برای پاتک‌های غافلگیرانه علیه ایران تعداد زیادی از نیروهای خود را وارد منطقه عملیاتی کربلای ۴ کردند. با توجه به اطلاعات ارسال شده توسط آمریکا و منافقین به عراق، دشمن موانع وسیعی را ایجاد کرد و در حالت آماده‌باش و کمین قرار داشت. به همین علت اهداف نهایی عملیات محقق نشدند.

رژیم بعث عراق با طراحی خطوط دفاعی متعدد، شامل سیم‌خاردارهای حلقوی، میادین مین و ایجاد آبگرفتگی در میادین، میلگردهای خورشیدی و تله‌های منور، مانع از ورود نیروهای ایرانی به خاک عراق شد.

هر چند ایران نتوانست به اهداف نهایی خود که تهدید شهر بصره بود برسد؛ اما اهمیت جزایر تصرف شده در کربلای ۴ ، در عملیات کربلای ۵ مشخص شد، زیرا نیروهای دشمن پس از عملیات کربلای ۴ به مرخصی رفتند و رزمندگان ایرانی بعد از ۱۵ روز ، عملیات کربلای ۵ را در همان منطقه  آغاز کردند و توانستند به پیروزی برسند

.

و این بار فتح کربلای۵

عملیات کربلای ‌۵ تنها پس از گذشت ‌۱۵ روز از عملیات کربلای ‌۴ آغاز شد. این فاصله زمانی در مقایسه با گذشته، بی‌سابقه و منحصر به فرد بود. موفقیت‌های جمهوری اسلامی ایران در عملیات بزرگ کربلای ‌۵ و احتمال پیروزی نظامی قریب‌الوقوع ایران، دنیا را به این نتیجه رساند که راه‌ به پایان رساندن جنگ تصویب قطعنامه ‌۵۹۸ و توجه به نظرات ایران است.

عملیات کربلای ‌۵ ضمن تثبیت موقعیت برتر سیاسی نظامی جمهوری‌ اسلامی که با فتح فاو حاصل شد، به لحاظ پیشروی در منطقه شرق بصره و نزدیک شدن رزمندگان اسلام به شهر بصره و قرار گرفتن این شهر در برد توپخانه، قوای جمهوری‌اسلامی ایران را در برابر حملات وسیع دشمن به شهرها و مردم بی‌دفاع، از موقعیت مناسبی برخوردار کرد تا با عملیات بازدارنده و اجرای آتش پرحجم توپخانه و کاتیوشا روی شهر بصره، عراق را از ادامه حملات به شهرها منصرف کند. در ضمن انهدام وسیع ارتش عراق در عملیات کربلای ۵، به مراتب بیش از عملیات والفجر۸ بود، به گونه‌ای که حتی تحلیلگران غرب هم ناچار شدند به برخی از دستاوردهای مهم این عملیات اشاره کنند.  غافلگیر شدن دشمن در منطقه حساس و باارزش شلمچه، با وجود اشراف کامل بر منطقه، از بارزترین ویژگی‌های عملیات کربلای ‌۵ محسوب می‌شود.(۱)

 

 

بزرگترین آبروریزی برای دولت ریگان

با انتصاب یک مشاور ویژه از سوی رونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا برای پیگیری رسوایی اعزام مک‌فارلین به ایران، در دی ماه ۱۳۶۵ گام جدیدی در مورد این قضیه برداشته شد. همزمان خبرگزاری فرانسه از واشنگتن گزارش داد: «مفسرین سیاسی معتقدند انتصاب «دیوید ابشایر» مبین وقوف ریگان بر اهمیت این رسوایی است.»(۲)

از سوی دیگر رونالد ریگان با اشاره به سفر مک فارلین به تهران اعتراف کرد بحران ناشی از شکست تلاش‌های آمریکا برای نزدیک شدن به جمهوری اسلامی ایران بزرگترین بحران حکومت وی بوده است. (۳) در۷ بهمن ماه این سال رئیس‌جمهور آمریکا برای ادای توضیحات پیرامون علت اعزام مک فارلین مشاور امنیتی کاخ سفید به تهران به کمیسیون تحقیق احضار شد. وی در کمیسیون تحقیق اعتراف کرد: «ماجرای «ایران گیت» بزرگترین شکست دوران ریاست جمهوری من بود و من مسئولیت کامل پیامدهای آن را بر عهده می‌گیرم.»

در همین روز آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در یک کنفرانس مطبوعاتی، انجیل امضا شده توسط ریگان و یک پاسپورت جعلی ایرلندی را که توسط مک‌فارلین در سفر به ایران مورد استفاده قرار گرفته بود  به خبرنگاران نشان داد.(۴)

در ۲۰ بهمن ماه این سال، رابرت مک فارلین، به خاطر فشار همه جانبه به او در مورد سفر مخفیانه‌اش به تهران، با خوردن چندین قرص والیوم اقدام به خودکشی کرد. در اعلامیه پلیس آمده است با توجه به مصرف زیاد این قرص‌ها به این پرونده به عنوان یک مورد خودکشی رسیدگی می‌شود.(۵)

 

 

نیش عقرب نه از ره کین است

۲ دی ماه ۱۳۶۵٫

«ارمین فرای تاگ» سفیر آلمان با حضور در وزارت خارجه ایران و دیدار با مدیر کل سیاسی اروپا و آمریکای کشورمان از همکاری پلیس فرانکفورت با مخالفین انقلاب اسلامی در حمله به نمایشگاه کتاب این شهر ابراز تأسف و عذرخواهی کرد. وی ضمن ابراز امیدواری به عدم تکرار این‌گونه وقایع و اشاره به این موضوع که طبق قوانین بین‌المللی دولت متبوعش موظف است امنیت نمایندگی‌های ایران در کشور آلمان را حفظ کند، اظهار داشت که تذکرات لازم در این زمینه به مسئولین امر داده شده است.

فرای‌تاگ در ادامه ضمن تاکید بر اظهارات «مایر لندروت» معاون سیاسی وزارت امور خارجه آلمان مبنی بر عذرخواهی رسمی، گفت که از طرف دولت متبوع خویش وظیفه دارد از مسئولین جمهوری اسلامی ایران بخواهد که این موضوع در روابط دوجانبه تاثیر نداشته باشد و روابط دو کشور گسترش یابند.(۶)

با وجود عذرخواهی سفیر آلمان غربی از دولت ایران به خاطر اقدامات ضد ایرانی پلیس فرانکفورت، این اقدامات ادامه یافتند  و در  ۲۸ بهمن ماه همین سال و در پی پخش یک فیلم تلویزیونی توهین‌آمیز و مستهجن علیه اسلام و ساحت مقدس حضرت امام(ره) و انقلاب اسلامی ایران در شبکه سراسری تلویزیون آلمان غربی، وزارت امورخارجه ضمن احضار سفیر آلمان و تسلیم یک یادداشت اعتراض شدیداللحن نسبت به روش خصمانه دولت آلمان فدرال، به دو دیپلمات آلمان غربی ابلاغ کرد که ظرف ۷۲ ساعت ایران را ترک کنند.(۷)

 

 

دبیرکل محکوم، ولی صدام باز هم بمباران کرد

۱۶ دی ماه ۱۳۶۵٫

دبیرکل سازمان ملل طی بیانیه‌ای کاربرد سلاح‌های شیمیایی از سوی عراق علیه قوای ایرانی را محکوم کرد.

دبیر کل سازمان ملل با صدور بیانیه‌ای ضمن اظهار تأسف خود از تلفات جنگ عراق و ایران و اعلام ناراحتی از تجاوز از حریم قوانین انسانی بین‌المللی خصوصاً در استفاده از سلاح شیمیایی، تصریح کرد بر اساس اتهامات اخیر ایران مبنی بر استفاده مجدد رژیم بعث عراق از سلاح‌های شیمیایی، باید این موضوع در محتوای گزارشات ماه مارس ۱۹۸۶ تأیید شود که نیروهای رژیم بعث عراق در موارد متعددی از سلاح‌های شیمیایی علیه نیروهای ایرانی استفاده کرده‌اند.(۹)

چند روز پس از محکومیت این اقدام، هواپیماهای عراقی با تکرار بمباران شیمیایی منطقه سومار، ۲۰۰ شهید و مجروح بر جای گذاشتند. در  روز ۱۰ دی ماه سال ۱۳۶۵ نیز نیروهای دشمن بعثی، بیمارستان صحرایی (زیرزمینی) ۵۲۸ سومار را مورد تهاجم حملات بمب‌های شیمیایی از نوع خردل قرار دادند که به علت عدم امکان استفاده از ماسک‌ها و لباس‌های محافظ، تعداد زیادی از کارکنان بیمارستان مصدوم شدند و تعدادی نیز به شهادت رسیدند.

یکی دیگر از موارد مهم حمله شیمیایی صدام به سومار مربوط به ۲۵ دی‌ همین سال بعد از عملیات کربلای ۵ در جنوب سومار بود. در این حمله، یگان‌های ارتش در سومار، نفت‌شهر و سایر محورهای مجموعۀ عمومی سومار مورد حمله شیمیایی قرار گرفتند. در این بمباران نیز بیش از ۲۰۰ نفر مصدوم و ۲۰ نفر شهید شدند.

مسئولان کشور طی نامه‌های متعددی جزئیات حملات شیمیایی عراق را به اطلاع شورای امنیت ملل رساندند و در خواست کردند که تیم کارشناسی برای بررسی شواهد موجود به منطقه اعزام شود، اما نتیجه‌ای در پی نداشت.

از سوی دیگر در ۲۰ دی ماه ۱۳۶۵ نیز حملات موشکی رژیم عراق به دو شهر دزفول و بروجرد ۹۰ شهید بر جای گذاشت. و در همین روز بمباران هوایی شیمیایی جاده خرمشهر توسط هواپیماهای عراقی، ۳۰۰۰ شهید و مجروح بر جای گذاشت.

 

 

جاسوسی در پوشش فعالیت بازرگانی

بهمن ماه ۱۳۶۵٫

راجر کوپر جاسوس انگلیس که در پوشش فعالیت بازرگانی به کار جاسوسی در ایران اشتغال داشت در یک برنامه تلویزیونی به فعالیت‌های جاسوسی خود در ایران اعتراف کرد. «کیهان» در این زمینه نوشت: «راجر کوپر» جاسوس انگلیسی که در جمهوری اسلامی با عنوان بازرگان فعالیت می‌کرد و یک سال قبل به وسیله مأمورین اطلاعاتی کشور شناسایی و از طریق مسئولین قضایی دستگیر شد، هفته گذشته طی گفت‌وگویی پرده از فعالیت‌های خود برداشت. وی طی این گفت‌وگو که به زبان انگلیسی صورت گرفت و از برنامه انگلیسی سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز پخش شد، ضمن تشریح فعالیت‌های خود صراحتاً اعتراف کرد که در ایران فعالیت جاسوسی داشته است. این درحالی بود که رادیو دولتی انگلستان و روزنامه‌های این کشور پس از دستگیری وی مدت‌ها روی این مسئله تاکید داشتند که راجر کوپر تاجری بی‌گناه است.(۱۰)

 

پی نوشت‌ها:

۱-  سال‌روز آغاز عملیات «کربلای۵» ، ایسنا، ۱۹ دی ۱۳۹۸٫

۲- جمهوری اسلامی، ۷ دی ۱۳۶۵، ص۳٫

۳- جمهوری اسلامی، ۸ دی ۱۳۶۵، ص۳٫

۴- کیهان، ۸ بهمن ۱۳۶۵، ص۱٫

۵- اطلاعات، ۲۱ بهمن ۱۳۶۵، ص۲۴٫

۶- کیهان، ۳ دی ۱۳۶۵، ص۲٫

۷- جمهوری اسلامی، ۲۸ بهمن ۱۳۶۵، ص۱۲٫

۸- اطلاعات، ۱۰ دی ۱۳۶۵، ص۱ و ۳ .

۹- کیهان، ۱۷ دی ۱۳۶۵، ص۱۹٫

۱۰- کیهان، ۱۸ بهمن ۱۳۶۵، ص۱۹٫

01سپتامبر/20

سلاح‌های شیمیایی آلمان، مهم‌ترین پشتوانه جنگ صدامیان

جنگ تحمیلی عراق علیه ایران

بحرانی بودن روابط ایران و عراق را باید از سال ۱۳۴۸ دنبال کرد که تا زمان ظهور انقلاب اسلامی به درازا کشید و دست‌کم ۱۰۴ درگیری میان دو کشور رخ داد. در برخی از آنها مانند جنگ ۲۱ بهمن ۱۳۵۲ صدها نفر از دو طرف کشته شدند. درگیری جنجالی دیگری که طولانی‌ترین جنگ پس از جنگ جهانی دوم نام گرفت، جنگ هشت‌ساله است که صدام، رئیس‌جمهور وقت عراق به گمان درگیری مردم و مسئولان ایرانی با مسائل داخلی پس از انقلاب و با هدف فتح یک‌ هفته‌ای تهران در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ برابر ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ برای صد و پنجمین بار از سال ۱۳۴۸ به ایران حمله کرد.

این نبرد که پر روزشمارترین جنگ متعارف در قرن بیستم میلادی و دومین جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام بود، در ایران «جنگ تحمیلی» یا «دفاع مقدس» نام گرفت و در عراق با نام قادسیه صدام شناخته می‌شود.

پس از حدود ۸ سال این جنگ در مرداد ۱۳۶۷ با قبول آتش‌بس از سوی دو طرف و پس از به‌جا گذاشتن یک ‌میلیون نفر تلفات و ۱۱۹۰ میلیارد دلار خسارات به دو کشور خاتمه یافت. مبادله اسیران جنگی بین دو کشور از سال ۱۳۶۹ آغاز شد و حدوداً در سال ۱۳۸۱ پایان گرفت.

 

استفاده گسترده عراق از سلاح‌های شیمیایی

از حدود سال ۱۳۵۵، رژیم عراق با استخدام برخی از استادان دانشگاه و صرف بودجه زیاد، به جمع‌آوری اطلاعات درباره سلاح‌های شیمیایی ـ میکروبی و رادیواکتیو پرداخت و در هر سه زمینه، موفقیت‌هایی را به دست آورد. حکومت عراق در زمان صدام برای مقابله با مخالفان داخلی و جنگ با ایران به‌طرز گسترده‌ای از سلاح‌های شیمیایی استفاده کرد. اولین حمله شیمیایی عراق به ایران که توسط سازمان ملل در جنگ ثبت‌ شد، مربوط به ۲۳ دی سال ۱۳۵۹ است که در منطقه‌ای واقع در پنجاه کیلومتری غرب ایلام صورت گرفت. در اثر این حمله شیمیایی ۱۰ نفر کشته شدند.

عراق در طول جنگ ۳۵۰۰ بار علیه ایران از حمله شیمیایی استفاده کرد که ۳۰ ‪مورد از آنها‌ در مناطق مسکونی بود. نخستین نقطه جغرافیایی ایران که قربانی سلاح‌های شیمیایی عراق شد، منطقه‌ای بین «هلاله» و «نی‌خزر» در غرب ایلام بود. بعدها این حملات به شهر‌های «سردشت»، «حلبچه»، «سرپل ذهاب» «گیلانغرب»، «اشنویه» و «فاو» و سپس در عملیات‌هایی همچون «بدر»، «والفجر ۸» و «کربلای ۴» کشیده شد.

در حال حاضر نگارنده نیز به همراه صد هزار جانباز شیمیایی در کشور از سوی این سلاح‌ها آسیب‌ دیده است. از این تعداد، اوضاع جسمی حدود هشت هزار نفر از این عزیزان وخیم گزارش می‌شود. همچنین کودکان و شهروندان غیرنظامی بی‌شماری پس از جنگ به سبب استنشاق گاز‌های سمی رهاشده از جانب صدامیان، به بیماری‌های خونی، ریوی و پوستی مبتلا شدند.(۲)

صدام از سال ۱۳۶۳ استفاده از گازهای اعصاب، تاول‌زا و عامل خون را آغاز کرد. وی در اسفند سال ۱۳۶۶ دستور داد تا علیه شهروندان عراقی حامی ایران نیز سلاح به کار گرفته شود که متجاوز از ۵۰۰۰ نفر غیرنظامی کشته و ۷۰۰۰ نفر دیگر مجروح شدند که در ادامه به ‌اجمال بدان پرداخته می‌شود.

 

سرکوب کردهای عراق با سلاح‌های شیمیایی

سابقه استفاده رژیم بعث از سلاح‌های شیمیایی علیه کردهای عراق به پیش از آغاز جنگ با ایران و به سال ۱۹۷۴ میلادی برمی‌گردد. به‌کارگیری سلاح‌های شیمیایی به‌طور محدود علیه ایران، از زمان آزادسازی خرمشهر شروع شد، اما کاربرد گسترده آنها پس از پیروزی‌های بزرگ ایران و شکست نیروهای عراق در عملیات والفجر ۲، والفجر ۴، خیبر و بدر بود.

بمباران شیمیایی شهر حلبچه در ساعت ۱۴ روز ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ توسط جنگنده بمب‌افکن‌های «میراژ» و «سوپر اتاندارد» فرانسوی توسط ارتش متجاوز رژیم بعثی عراق انجام شد. طبق اسناد موجود در این حمله‌های هوایی که به دستور مستقیم صدام و «علی‌حسن‌المجید» معروف به علی شیمیایی صورت گرفت، پنج هزار نفر کشته و بیش از ۱۵ هزار نفر از اهالی این شهر ۳۰ هزار نفری مجروح شدند.

نیروی هوایی عراق پنج نقطه شهر را با انواع بمب‌های شیمیایی از جمله گازهای اعصاب «وی ایکس»، «سارین»، «تابون» و «گاز خردل» بمباران کرد. البته این شهر چند روز قبل از فاجعه یادشده با بمب‌های متعارف هدف قرارگرفته بود و ساکنان آن اطلاع چندانی از بمباران شیمیایی و راه‌های مقابله با آن نداشتند و همین امر باعث افزایش تلفات و شدت این فاجعه شد.

از منظر حقوق بین‌الملل، بمباران شیمیایی حلبچه نقض آشکار پروتکل ۱۷ ژوئن ۱۹۲۵ در محکومیت کاربرد سلاح‌های شیمیایی، اسناد اجلاس صلح لایحه ۱۸۹۹ و ۱۹۰۷، ماده ۶ اساسنامه دادگاه نورنبرگ ۱۹۶۴، ماده پنج عهدنامه واشنگتن ۱۹۲۲، ماده سه اعلامیه جهانی حقوق بشر ۱۹۴۸ و اجلاس منع کاربرد از سلاح‌های شیمیایی (پروتکل منع استفاده از سلاح شیمیایی ۱۹۲۹ و کنوانسیون چهارم ژنو ۱۹۴۹) بود.

 

 

نقش بی‌نظیر آلمان در تولید و استفاده از سلاح شیمیایی عراق علیه مردم و رزمندگان

استفاده از گازهای سمی نخستین بار به جنگ آلمانی‌ها با فرانسوی‌ها برمی‌گردد که آلمانی‌ها در اکتبر ۱۹۱۴ در نوشاپل گلوله‌های حاوی گاز اشک‌آور را به‌سوی فرانسوی‌ها پرتاب کردند. البته به دلیل محدود بودن این مواد و پراکندگی زود هنگام نظامیان چندان مؤثر واقع نشد. آلمان‌ها در سوم فوریه ۱۹۱۵ دوباره با گلوله‌های بزرگ‌تری در منطقه یویمف وارد کارزار شدند. این بار نیز به دلیل سردی زیاد هوا گازهای متصاعد شده از این گلوله‌ها، مؤثر واقع نشدند. این کشور گاز کلر را برای اولین بار در ۲۲ آوریل همان سال در یپرس(yepres) بلژیک علیه سربازان مستعمراتی فرانسه و پیاده‌نظام کانادایی به کار برد. در آغاز سال ۱۹۱۶ بار دیگر آلمان‌ها در وردن طی شش روز جنگ با شلیک صدها هزار گلوله گازدار منجر به خفگی و مرگ با تشنج ده‌ها هزار فرانسوی شدند.(۳)

در زمان معاصر نیز آلمان غربی هم مثل سایر کشور‌های اروپایی به نفت خلیج‌فارس وابسته بود به همین جهت صنایع تسلیحاتی در آلمان غربی در دهه‌های ۱۹۵۰ که در مخفی نگاه داشته شده بود. پس از گذشت سال‌ها همان شرکت‌های آلمانی که در زمان هیتلر در تولید بمب فعالیت می‌کردند، یکی‌ یکی از میان خاکستر‌های جنگ دوم جهانی سر برآوردند.

از سوی دیگر عراقی‌ها برای دستیابی به سلاح شیمیایی و به‌ منظور خرید فناوری، مواد و تجهیزات مربوط به جنگ‌افزار شیمیایی، اقدام به برقراری مناسبات تجاری با کشورهای غربی کردند که ازجمله آنها می‌توان به انعقاد قرارداد خرید تجهیزات فنی گوناگون با شرکت‌های تولیدکننده وسایل شیمیایی در آلمان غربی و خرید ترکیبات مربوط به تولید عوامل اعصاب از کشورهای غربی، به‌ویژه آلمان اشاره کرد.

آلمان غربی دوشادوش شیمی‌دان‌ها، مهندسان موشکی و دانشمندان هسته‌ای عراق کار کردند تا یکی از متنوع‌ترین زرادخانه‌های سلاح‌های غیرمتعارف را که در هیچ جای دنیا یافت نمی‌شد، به وجود آورند. به‌عنوان ‌مثال عراق در سال ۱۹۸۱ قراردادی به ارزش ۲۱/۴ میلیون مارک با شرکت «تیسن راینشتال فنّاوری» امضا کرد که به‌ظاهر قرارداد آزمایشگاه یک دانشگاه بود، اما با استناد به قرارداد امضاشده، آزمایشگاه شیمیایی «دیاله» بود که در «تیسن سلمان پاک» در حومه «سوبره» بنا شد.

وخیم‌ترین مورد استفاده از جنگ‌افزارهای شیمیایی از زمان جنگ جهانی اول تا کنون در دوره جنگ عراق علیه ایران انجام گرفت که شمار زیادی از رزمندگان ایران، به‌ویژه هزاران نفر از غیرنظامیان کرد قربانی این سلاح‌ها شدند.(۴) حملات شیمیایی رژیم صدام که با حمایت غربی‌ها به‌ویژه آلمان‌ها صورت می‌گرفت، از ۱۰ موردحمله در سال آغاز جنگ، به ۴۵ مورد در سال ۶۷ افزایش یافت و در پایان جنگ هزاران مصدوم از این حملات به یادگار ماند که بیشترین آنها متعلق به عملیات والفجر ۱۰ و بمباران حلبچه بود.(۵)

سازمان ملل متحد طی گزارشی به کمک‌های کشورهای غربی به برنامه‌های تسلیحاتی عراق اشاره می‌کند و می‌نویسد: «عراق تسلیحات خود را از ۱۵۰ شرکت آلمانی، آمریکایی و انگلیسی تهیه‌کرده است. بر اساس گزارش‌ها، دولت عراق از سال ۱۹۷۵ توسط ۸۰ کمپانی آلمانی، ۲۴ شرکت آمریکایی و حدود ۱۲ شرکت انگلیسی و چند شرکت سوئیسی، ژاپنی، ایتالیایی، فرانسوی، سوئدی، برزیلی و آرژانتینی تجهیزات دریافت کرده است. از گاز خردل و اسید پروسیک تا گازهای عصبی سارین و تابون در این کارخانه تولید می‌شد و در خمپاره، راکت و گلوله‌های توپ جاسازی می‌شدند.»(۶)

 

اعتراف برخی رسانه‌های آلمانی

  1. حضور شرکت‌های شیمیایی و سازمان ضدجاسوسی آلمان در عراق؛ مجله «اشپیگل» چاپ آلمان ذیل یکی از گزارش‌های خود درباره جزئیات تجهیز رژیم بعث به سلاح‌های شیمیایی توسط آلمان نوشت:« یک عراقی به نام علی قاضی گرفتار زندان صدام می‌شود که با وساطت رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه آلمان از مرگ نجات پیدا می‌کند. پس از بازگشتش به آلمان با همکاری یک افسر عضو سازمان ضد جاسوسی آلمان غربی، ترتیب صدور یک کارخانه تهیه سلاح‌های شیمیائی به عراق داده می‌شود.»

به گزارش «اشپیگل» علی قاضی پس از بازگشت به آلمان بلافاصله با کمک یک عضو ارتش سازمان ضد جاسوسی آلمان در شهر هامبورگ شرکت صادرات و واردات تأسیس و از طریق این‌ شرکت از «کنسرن معروف فورستای آلمان» وسائل یک کارخانه بزرگ تولید اسلحه شیمیایی را خریداری می‌کند. این کارخانه قادر است سالیانه یک ‌میلیون و هفت ‌صد و شصت هزار تن مواد شیمیایی را به گازهای کشنده خردل و تابون مبدل سازد. بنا بر این گزارش، صدور و حمل چنین کارخانه عظیمی بیکباره صورت نگرفت، بلکه در قطعات و دفعات متعدد از طریق ترکیه به عراق صادر شد.

مجله «اشپیگل» در گزارش دیگری نوشت: «اینک در عراق در «سلمان پاک» در ساحل رودخانه دجله آزمایشگاه‌های تحقیقاتی تهیه گاز شیمیایی قرار دارند. در شهر «فلوجا» مواد خام اولیه تهیه و نهایتاً در شهر «سامره» گازهای خردل و گاز عصبی تابون به‌طور انبوه تولید می‌شوند. طبق این گزارش در هر سه شهر، شرکت‌های مختلف آلمان غربی حضورداشتند و در ساختمان و تکمیل این کارخانه از آزمایشگاه تا تولید انبوه سهیم بودند.

طبق گزارش همین مجله، اطلاعات تحقیقات محرمانه حاکی از آن است که تأسیسات شیمیایی ساخته‌ شده توسط شرکت‌های آلمانی در سامره عراق اخیراً موفق به تولید مواد شیمیایی بسیار مرگبار تابون و لاست هم شده‌اند. کارشناسان آلمانی همچنین متوجه شده‌اند که سه کارخانه فروخته ‌شده آلمانی به عراق قادر به تولید اسید سیائیدریک غلیظ و فشرده است.

  1. نمونه‌ای از گزارش خبرنگاران آلمانی: ادو اولفکات،خبرنگار آلمانی روزنامه مشهور «فرانکفورتر آلگماینه» که در دوران جنگ تحمیلی خبرنگار اعزامی این روزنامه به مناطق جنگی عراق بود می‌گوید: «مقامات آلمانی بسیار خرسند بودند که این گازها را برای استفاده علیه ایران به صدام داده‌اند.»
  2. شرکت‌های آلمانی در پوشش مؤسسات دانشگاهی: آلمان طی دوران جنگ تحمیلی ساخت تأسیسات سعد ۱۶ و قطعات کارخانه شیمیایی سامره را در اختیار رژیم بعث قرار داد و ضمن آن نیز در زمینه صنایع موشکی با بغداد همکاری کرد. یک سخنگوی وزارت اقتصاد آلمان غربی در اعترافات خود در این‌ باره می‌گوید: «یک پروژه نظامی موسوم به سعد – ۱۶ در عراق توسط شرکت‌های آلمانی تحت پوشش یک مؤسسه وابسته به دانشگاه انجام ‌شد.»(۷)
  3. توجه عراق به سلاح شیمیایی پس از بمباران مراکز اتمی: در اسفند سال ۱۳۶۵ در میانه‌های جنگ، یک نشریه آلمانی با نام «اشترن» گزارشی از تسلیحات شیمیایی عراق و کارخانه صنایع شیمیایی این کشور در ۱۲۰ کیلومتری شمال بغداد منتشر کرد. کارخانه‌ای به وسعت ۲۵ کیلومترمربع که در آن دو ردیف سیم‌خاردار بلند نصب ‌شده بود و به‌وسیله موشک‌های زمین به هوا محافظت می‌شد.

رژیم صدام در کارخانه مزبور، «گاز خردل»، «تابون» و «سارین» برای استفاده در جنگ علیه ایران، تولید می‌کرد. نکته قابل‌تأمل آنکه مواد اولیه و تجهیزات این کارخانه با هزینه تقریبی یک میلیارد مارک از شرکت‌های آلمانی و مشخصاً شرکتی با نام «پیلوت پلانت» تهیه ‌شده بود. اشترن افزود: «پس از آنکه اسرائیل در سال ۱۹۸۱ مراکز اتمی را بمباران کرد و امید‌های عراق را برای استفاده از بمب‌های اتمی بر باد داد، عراق کارخانه سموم دفع آفات نباتی در سامره را تبدیل به کارخانه ساخت مواد سمی بمب‌های شیمیایی کرد.»

در گزارش نشریه آلمانی «اشترن» به این نکته نیز اشاره ‌شده بود که در طول جنگ میان ایران و عراق شرکتی در هامبورگ، واقع در شمال آلمان، برای تولید گاز خردل، ماشین‌آلات به بغداد صادر می‌کرد.(۸)

 

پی‌نوشت:

۱- مدرس حوزه و دانشگاه.

۲- خبرگزاری میزان. فروردین ۱۳۹۷٫

۳- پایگاه اطلاع‌رسانی قربانیان سلاح‌های شیمیایی. ۳۰/۷/۱۳۹۶٫

۴- همان.

۵- رحیم محمدی از گروه دفاعی امنیتی (دفاع پرس)

۶- کیهان. آرشیو سه‌شنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۴، شماره ۲۱۱۸۷.

۷- پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی. ۲۵/۱۰/۱۳۹۶٫

۸- خبرگزاری میزان. فروردین ۱۳۹۷