Tag Archives: مک فارلین

29دسامبر/21

از تلاش ناکام آمریکا برای خشکاندن ریشه ملت ایران تا شکست پاریس در «جنگ سفارتخانه‌ها» مقابل تهران!

درآبان و آذر ۱۳۶۶ دشمنی آمریکا با «جمهوری اسلامی» رنگ و بوی تازه‌ای به خود گرفت. وزیر جنگ آمریکا خواستار اعمال شدیدترین تحریم‌ها برای خشکاندن ریشه موجودیت ملت ایران شد و از سوی دیگر ریگان واردات هرگونه کالا از ایران را ممنوع کرد. با وجود این در میان کشورهای غربی، دعوت ریگان برای پیوستن به این تحریم با بی‌اعتنایی روبرو شد.

تلاش آمریکا برای خشکاندن ریشه ملت ایران در طول چهل سال پس از انقلاب اسلامی یادآور این شعر مولاناست:

مدعی خواست که از بیخ کند ریشه ما

غافل از آنکه خدا هست در اندیشه ما

در ادامه به ارائه گزارشی از رخدادهای این دو ماه از تاریخ انقلاب اسلامی می‌پردازیم.

 

تلاش‌های ناکام برای خشکاندن ریشه موجودیت ملت ایران!

در نخستین روز آبان ۱۳۶۶ «کاسپار واین‌برگر» وزیر جنگ آمریکا در برابر نمایندگان کمیته روابط خارجی سنای آمریکا خواستار «اعمال شدیدترین تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران به منظور خشکاندن ریشه موجودیت ملت ایران» شد!

چهار روز بعد از این درخواست، رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا طی دستورالعملی واردات هرگونه کالا از ایران را ممنوع و مقررات شدیدی را بر صادرات آمریکا به مقصد ایران وضع کرد.

در همین روز روزنامه «دی‌ولت» چاپ آلمان نوشت دعوت رونالد ریگان از دولت‌های غربی برای پیوستن به تحریم اعلام شده آمریکا علیه ایران با بی‌اعتنایی این دولت‌ها مواجه شده است. در ۶ آبان نیز ۲۴ کشور صنعتی در اجلاس سازمان توسعه و همکاری‌های اقتصادی از پاسخ به درخواست رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا برای پیوستن به تحریم اقتصادی ایران خودداری کردند.

در ۷ آبان همین سال رادیو صدای آمریکا فهرست کالاهای صادراتی آمریکا را که صدورشان به ایران ممنوع شده بوداعلام کرد.

همه این تلاش‌ها برای پوشاندن رسوایی مک‌فارلین از سوی رئیس جمهور ایالات متحده بود، ولی در ۲۸ آبان همین سال کنگره آمریکا با انتشار گزارشی در مورد رسوایی ناشی از سفر مک‌فارلین، مشاور ریگان به تهران، رسماً رئیس‌جمهور آمریکا را مسئول نهایی این رسوایی اعلام کرد.

در حالی که آمریکا ایران را تهدید به تحریم می‌کرد و در این راستا قدم‌هایی نیز بر می‌داشت، در ۵ آبان ماه ۱۳۶۶ یک نفتکش ۲۶۳ هزار تنی متعلق به کویت در حالی که تحت پرچم آمریکا حرکت می‌کرد و به وسیله نیروی دریایی انگلیس همراهی می‌شد، توسط نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران توقیف شد و مورد بازرسی قرار گرفت.

دولتمردان آمریکا گمان می‌کردند که می‌توانند با تهدید ملت ایران را به زانو درآورند و «جمهوری اسلامی» را وادار به مذاکره از موضع ضعف کنند؛ ولی در ۱۲ آذر سخنگوی کاخ سفید تصریح کرد ایران تمایلی برای مذاکره و ملاقات با مقامات آمریکایی ندارد.

در ۹ آبان ۱۳۶۶ نیز هزاران نفر از اعضای سپاه با امضای طوماری آمادگی خود را برای شرکت در عملیات شهادت‌طلبانه علیه آمریکا در خلیج فارس اعلام کردند.

 

پایان «جنگ سفارتخانه‌ها» و ناراحتی آمریکا از عقب‌نشینی فرانسه در مقابل ایران!

در ۹ آذر «پل توری» و «وحید گرجی» کنسول‌های فرانسه و ایران که از نهم تیرماه گذشته در سفارتخانه‌های کشور خود در تهران و پاریس محبوس بودند، در کراچی با یکدیگر معاوضه شدند و به کشورهای خود بازگشتند.

به این ترتیب با رفع محاصره سفارتخانه‌های ایران و فرانسه و بازگشت دیپلمات‌ها به تهران و پاریس، بحران ۵ ماهه در روابط دو کشور فروکش کرد. ۵ ماه پیش بازپرس دادگستری فرانسه، وحید گرجی، یکی از کارکنان سفارت ایران را به داشتن ارتباط با یک رشته بمب‌گذاری در پاریس متهم کرده بود.

در ۱۶ آذر همین سال نیز وزارت کشور فرانسه با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد ده‌ها تن از اتباع ایرانی که به سازمان مجاهدین خلق تعلق داشتند، تحت مراقبت اداری قرار گرفتند تا از خاک فرانسه اخراج شوند.

روزنامه «کیهان» در شماره ۱۲ آذر خود نوشت: «موفقیت ایران در جنگ طولانی سفارتخانه‌ها و تسلیم فرانسه به شرایط جمهوری اسلامی ایران، واکنش تند مقامات دولت آمریکا و انگلیس را به دنبال داشته است. فرانسوی‌ها که پنج ماه پیش، حربه کند مبارزه با تروریسم را به کار گرفته و جنجال وسیعی را که به نظر می‌رسید در چهارچوب کارزار تبلیغاتی آمریکا علیه ایران سازماندهی شده بود، به راه انداخته و وارد میدان تازه‌ای از رویارویی با ایران شده بودند، سرانجام از چشم‌انداز تحت فشار گذاشتن ایران مایوس شدند و با قبول شرایط ایران به «جنگ سفارتخانه‌ها» پایان دادند.

این امر در محافل غربی نه تنها به عنوان شکست سیاست‌های غرب در مقابل ایران تلقی شد، بلکه همان‌ گونه که در اظهارات رسمی مقامات آمریکا و انگلیس منعکس شده است، تسلیم شدن یک قدرت غربی به سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران به شمار می‌رود. آمریکایی‌ها می‌گویند اقدام فرانسه نقض آشکار توافق‌های اجلاس ونیز (سران هفت کشور صنعتی غرب در مرداد گذشته) مبنی بر تسلیم نشدن به گروگانگیرهاست!(۱)

 

تحویل وصیت‌نامه جدید امام خمینی(ره) به مجلس و آستان قدس

در ۱۹ آذر ماه ۱۳۶۶ وصیت‌نامه جدید امام خمینی از سوی ایشان به مجلس خبرگان و آستان قدس رضوی تحویل شد.

روزنامه «اطلاعات» در شماره شنبه ۲۱ آذر نوشت: «در پنجمین سالگرد تحویل وصیت‌نامه سیاسی الهی امام خمینی، در حضور شخصیت‌ها و مقامات کشور: آیت‌الله منتظری و آقایان مشکینی رئیس مجلس خبرگان، سیدعلی خامنه‌ای رئیس‌جمهوری، مهدوی کنی دبیر جامعه روحانیت مبارز تهران، لطف‌الله صافی دبیر شورای نگهبان، هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی، موسوی اردبیلی رئیس دیوانعالی کشور و…، امام خمینی پس از ایراد سخنان کوتاهی، دو نسخه از وصیت‌نامه سیاسی الهی خود را که بر حسب شرایط و ضرورت‌های زمان، تغییراتی در وصیت‌نامه قبلی خود داده بودند و روی آن با دستخط خود نوشتند «متن وصیت‌نامه سیاسی الهی اینجانب جهت نگهداری در مجلس خبرگان و آستان قدس رضوی» تحویل آقایان دادند.

سپس همه دیدارکنندگان با امام، برای مهر و موم کردن وصیت‌نامه جدید به مجلس شورای اسلامی عزیمت کردند و در اتاق ریاست مجلس شورای اسلامی، مهر و موم انجام و نسخه مربوط به آستان قدس رضوی به مشهد مقدس فرستاده شد و نسخه سابق وصیت‌نامه در مجلس خبرگان، توسط حاج سیداحمد خمینی به حضرت امام عودت داده شد.(۲)

 

پی‌نوشت‌ها:

  • روزنامه «کیهان»، ۱۲ آذر ۱۳۶۶، ص ۱
  • روزنامه «اطلاعات»، ۲۱ آذر ۱۳۶۶، صص ۱ و ۲
17ژوئن/21

رسوایی بزرگی که باعث مرگ ناگهانی رئیس سیا شد!

اردیبهشت ۱۳۶۶ رسوایی مک فارلین که بحران عظیمی را در کاخ سفید و دولت ریگان باعث شده بود باعث مرگ ناگهانی رئیس سابق سازمان سیا شد.

در حوزه داخلی نیز ۲۸ اردیبهشت ارتشبد حسین فردوست رئیس دفتر اطلاعات ویژه شاه بر اثر سکته درگذشت. خرداد ماه همین سال نیز «حزب جمهوری اسلامی» با درخواست حضرت آیت خامنه‌ای و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از امام خمینی(ره) به کار خود پایان داد.

 

رسوایی بزرگی که باعث مرگ رئیس سابق سیا شد!

اردیبهشت ۱۳۶۶ رسوایی مک فارلین که بحران عظیمی را در کاخ سفید و دولت ریگان باعث شده بود باعث مرگ ناگهانی رئیس سازمان سیا شد. ۱۶ اردیبهشت این سال «ویلیام کیسی» رئیس سازمان «سیا» در آغاز جلسه بازجوئی از مشاوران ریگان و دست اندرکاران رسوایی سفر مک فارلین به تهران، ناگهان درگذشت.

روزنامه «اطلاعات» یک روز پس از فوت «ویلیام کیسی» نوشت: «ویلیام کیسی» رئیس پیشین سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) سحرگاه دیروز در سن ۷۴ سالگی در بیمارستان درگذشت…

 

مرگ رفیق دیرین و نزدیک شاه!

۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ ارتشبد حسین فردوست دوست صمیمی محمدرضا پهلوی و رئیس دفتر اطلاعات ویژه شاه بر اثر سکته درگذشت.

در میان بازیگران سیاسی و اجرایی دوره پهلوی دوم، ارتشبد حسین فردوست جایگاه و وزن ویژه‌ای داشت. او که از دوران کودکی و تحصیل محمدرضا پهلوی در سوئیس، بازگشت به ایران و  نشستنش بر سریر سلطنت تا آخرین روزهای حیات سلسله پهلوی، یار غار شاه بود.

رئیس دفتر ویژه اطلاعات دربار پهلوی (از سال ۱۳۳۸)، قائم‌ مقام ساواک (۵۷-۱۳۵۰)، تأسیس و نظارت برگارد جاویدان، دبیری شورای امنیت ملی، عضویت در کمیسیون قیمت‌های پایه در اوایل دهه۱۳۵۰ و سرانجام ریاست سازمان بازرسی شاهنشاهی (۵۷-۱۳۵۱) از مهم‌ترین مناصب او بود.(۱)

 

 

وقتی صدام هدف را اشتباه تشخیص داد!

۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۶ یک میراژ عراقی اشتباهاً به جای ناو ایرانی، کشتی جنگی آمریکایی «استارک» را هدف قرار داد. در این حمله ناو آمریکا خسارت جدی دید و ۳۷ نفر از افراد آن کشته و ۲۱ نفر دیگر مجروح شدند. دولت عراق با پرداخت غرامت، عذرخواهی کرد.

 

ده سال زندان برای یک جاسوس آمریکایی!

۲ اردیبهشت ۱۳۶۶ «جان پاتیس» جاسوس آمریکایی که در خرداد ۱۳۶۵ در حین انجام فعالیت‌های جاسوسی به حکم مسئولین قضایی دستگیر شده بود در شعبه یک دادستانی انقلاب اسلامی تهران محاکمه و به ۱۰ سال زندان محکوم شد.

روزنامه «کیهان» در ۲ اردیبهشت ۱۳۶۶ نوشت: «…جان پاتیس» جاسوس آمریکایی که پس از شناسایی توسط نیروهای اطلاعاتی به حکم مسئولین قضایی دستگیر شده بود در شعبه یک دادستانی انقلاب اسلامی تهران محاکمه و به ده سال زندان محکوم شد. وی در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۳۶۵ در حال فعالیت جاسوسی توسط نیروهای اطلاعاتی دستگیر شد. لازم به توضیح است نامبرده با نام مستعار «حیوانی پاتیس» با گذرنامه جعلی دولت ایتالیا و تحت پوشش مهندس پروژه مخابراتی به ایران آمده بود.»(۲)

 

 

انحلال حزب جمهوری اسلامی

۱۱ خرداد ۱۳۶۶ آیات خامنه‌ای و هاشمی رفسنجانی در نامه‌ای به بنیانگزار جمهوری اسلامی خواستار تعطیل حزب جمهوری اسلامی شدند. امام خمینی(ره) با این درخواست موافقت کردند.

در این نامه آمده بود: «همان‌‌طور که آن رهبر عزیز اطلاع دارند، تأسیس «حزب جمهوری اسلامی» از طرف هیئت مؤسس با مشورت آن مقام معظم و در شرایطی انجام شد که نیاز به یک تشکل در برابر انبوه مسائل در آغاز انقلاب و لزوم انسجام و انتظام نیروهای آگاه و مؤمن و گسترش آگاهی‌های انقلابی و تربیت کادرهای فعال و کارآمد برای اداره کشور و خنثی کردن توطئه گروهک‌ها و عوامل دشمن خارجی و ضد انقلاب داخلی به‌شدت احساس می‌شد…

در پایان این نامه تصریح شده بود: «اکنون به فضل الهی نهادهای جمهوری اسلامی تثبیت شده و سطح آگاهی و درک سیاسی آحاد ملت انقلاب را از جهات عدیده آسیب‌ناپذیر ساخته و روشن‌بینی و توکل و قوّت اراده آن رهبر عالیقدر و فداکاری و آمادگی مردم حزب‌الله توطئه‌های ضد انقلاب داخلی و استکبار جهانی را بی‌اثر و کم خطر کرده است. لذا احساس می‌شود که وجود حزب، دیگر آن منافع و فواید آغاز کار را ندارد…»

امام خمینی(ره) نیز در پاسخ به این درخواست تاکید می‌کنند: «موافقت می‌شود. لازم است تذکر دهم که حضرات آقایان مؤسسین محترم حزب، مورد علاقه اینجانب می‌باشند. امیدوارم همگی در این موقع حساس با اتفاق و اتحاد در پیشبرد مقاصد عالیه اسلام و جمهوری اسلامی کوشا باشید.»(۳)

 

استفاده گسترده صدام از سلاح‌های شیمیایی!

دوازدهم اردیبهشت ۱۳۶۶ انستیتو مطالعات استراتژیک لندن اعلام کرد خودداری کشورهای عضو جامعه بین‌المللی در تحریم مالی و نظامی عراق، باعث تقویت و جسارت عراق در استفاده از سلاح‌های شیمیایی علیه ایران در جنگ بوده است.

۱۸ اردیبهشت این سال نیز گزارش گروه کارشناسان سازمان ملل دائر بر استفاده مکرر عراق از سلاح‌های شیمیایی منتشر شد.

 

 

جنگ دیپلماتیک ایران و انگلیس!

۱۴ خرداد ۱۳۶۶ دولت انگلیس کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در منچستر را تعطیل و پنج دیپلمات ایران از آن کشور را اخراج کرد. این تصمیم به کاردار ایران که به وزارت خارجه انگلستان احضار شده بود ابلاغ شد.

دو روز بعد نیز وزارت امور خارجه کشورمان به پنج نفر از دیپلمات‌های دفتر حفاظت منافع انگلیس در تهران یک هفته مهلت داد تا خاک ایران را ترک کنند. این اقدام به تلافی درخواست دولت انگلیس از پنج دیپلمات کنسولگری ایران در منچستر برای ترک آن کشور صورت گرفت.

دکتر علی‌اکبر ولایتی وزیر امور خارجه وقت ایران ۱۳ خرداد در مصاحبه‌ای گفته بود: «انگلیسی‌ها هنوز هم تصور می‌کنند خورشید در امپراتوری آنان غروب نمی‌کند. اگر دولت انگلیس به خاطر بازداشت وابسته سیاسی کنسولگری ایران در منچستر از ایران عذرخواهی نکند در روابط با آن کشور تجدید نظر اساسی خواهیم کرد.»

 

 

 

 

پی‌نوشت‌ها

۱- سیدمرتضی حسینی،  نقش فردوست در نهادهای امنیتی و نظارتی دوره پهلوی قدرت پنهان، یار غار شاه، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.

۲- روزنامه «کیهان»، ۲ اردیبهشت ۱۳۶۶، صص ۱ و ۱۲٫

۳- صحیفه امام، ج ۲۰ ، صص ۲۷۶-۲۷۵٫

17فوریه/21

فتحی که پس از یک ناکامی نصیب نیروهای اسلام شد!

اشاره:

دی ماه ۱۳۶۵ یادآور دو عملیات بزرگ کربلای ۴ و کربلای ۵ است.

در دی و بهمن ۱۳۶۵ در عرصه روابط خارجی شاهد رفتار ریاکارانه دولت آلمان غربی هستیم. از سویی سفیر این کشور به وزارت امور خارجه ایران میرود و نسبت به رفتارهای پلیس این کشور همکاری پلیس فرانکفورت با مخالفین انقلاب اسلامی اظهار انزجار و اعلام عذرخواهی می‌کند و خواستار گسترش روابط دو کشور می‌شود و از سوی دیگر تلویزیون‌های این کشور، برنامه‌های مستهجنی را علیه اسلام، انقلاب و بنیانگزار جمهوری اسلامی پخش می‌کنند. این برنامه‌ها به اخراج دو دیپلمات آلمانی از ایران منتهی می‌شود.

در بهمن ماه ۱۳۶۵ بر اثر رسوایی مک فارلین که ریگان آن را بزرگترین ناکامی دولت خود در برابر ایران می‌خواند، مک فارلین خودکشی و در بیمارستان بستری می‌شود.

این رخدادها را در گزارش این‌شماره مرور می‌کنیم:

 

فتحی که پس از یک ناکامی نصیب نیروهای اسلام شد!

در دی ماه ۱۳۶۵ دو عملیات مهم در تاریخ دفاع مقدس انجام شدند: عملیات کربلای ۴ که به دلایل متعددی از جمله همکاری آمریکا و منافقین با صدام ناکام ماند و عملیات کربلای ۵ که پس از ناکامی نخست به فتحی شیرین تبدیل شد.

عملیات آبیـ خاکی کربلای ۴ یکی از عملیات‌های گسترده و غیرکلاسیک جمهوری اسلامی ایران است که توسط قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء(ص) سپاه‌پاسداران در سومین روز دی ماه ۱۳۶۵ با رمز محمد‌ رسول‌الله(ص) انجام شد. فرماندهان ایرانی به منظور بهبود شرایط سیاسی – نظامی کشور و انجام عملیات اصلی سال ششم جنگ، از ماه‌ها قبل این عملیات را طراحی کردند تا با ورود به خاک عراق، شهر مهم و اقتصادی بصره را مورد تهدید قرار دهند.

رزمندگان اسلام قصد داشتند جزایر مهمی همچون ام‌الرصاص و ابوالخصیب را در اختیار بگیرند و با ورود به خاک عراق نیروهای آنان را در شبه جزیره فاو محاصره و از حمله احتمالی دشمن به آن منطقه جلوگیری کنند.

نیروهای ایرانی برای اینکه بتوانند اهداف خود را در این عملیات کسب کنند، باید از رودخانه وحشی اروند عبور و پس از تصرف جزایر یاد شده، خود را به شهر بصره نزدیک کردند. عبور از رودخانه و ورود به خشکی، حاکی از پیچیدگی و اهمیت منطقه عملیاتی کربلای ۴ بود و سختی کار را برای رزمندگان دوچندان می‌کرد. فرماندهان کشور عراق که از انجام این عملیات آگاه شده بودند، برای پاتک‌های غافلگیرانه علیه ایران تعداد زیادی از نیروهای خود را وارد منطقه عملیاتی کربلای ۴ کردند. با توجه به اطلاعات ارسال شده توسط آمریکا و منافقین به عراق، دشمن موانع وسیعی را ایجاد کرد و در حالت آماده‌باش و کمین قرار داشت. به همین علت اهداف نهایی عملیات محقق نشدند.

رژیم بعث عراق با طراحی خطوط دفاعی متعدد، شامل سیم‌خاردارهای حلقوی، میادین مین و ایجاد آبگرفتگی در میادین، میلگردهای خورشیدی و تله‌های منور، مانع از ورود نیروهای ایرانی به خاک عراق شد.

هر چند ایران نتوانست به اهداف نهایی خود که تهدید شهر بصره بود برسد؛ اما اهمیت جزایر تصرف شده در کربلای ۴ ، در عملیات کربلای ۵ مشخص شد، زیرا نیروهای دشمن پس از عملیات کربلای ۴ به مرخصی رفتند و رزمندگان ایرانی بعد از ۱۵ روز ، عملیات کربلای ۵ را در همان منطقه  آغاز کردند و توانستند به پیروزی برسند

.

و این بار فتح کربلای۵

عملیات کربلای ‌۵ تنها پس از گذشت ‌۱۵ روز از عملیات کربلای ‌۴ آغاز شد. این فاصله زمانی در مقایسه با گذشته، بی‌سابقه و منحصر به فرد بود. موفقیت‌های جمهوری اسلامی ایران در عملیات بزرگ کربلای ‌۵ و احتمال پیروزی نظامی قریب‌الوقوع ایران، دنیا را به این نتیجه رساند که راه‌ به پایان رساندن جنگ تصویب قطعنامه ‌۵۹۸ و توجه به نظرات ایران است.

عملیات کربلای ‌۵ ضمن تثبیت موقعیت برتر سیاسی نظامی جمهوری‌ اسلامی که با فتح فاو حاصل شد، به لحاظ پیشروی در منطقه شرق بصره و نزدیک شدن رزمندگان اسلام به شهر بصره و قرار گرفتن این شهر در برد توپخانه، قوای جمهوری‌اسلامی ایران را در برابر حملات وسیع دشمن به شهرها و مردم بی‌دفاع، از موقعیت مناسبی برخوردار کرد تا با عملیات بازدارنده و اجرای آتش پرحجم توپخانه و کاتیوشا روی شهر بصره، عراق را از ادامه حملات به شهرها منصرف کند. در ضمن انهدام وسیع ارتش عراق در عملیات کربلای ۵، به مراتب بیش از عملیات والفجر۸ بود، به گونه‌ای که حتی تحلیلگران غرب هم ناچار شدند به برخی از دستاوردهای مهم این عملیات اشاره کنند.  غافلگیر شدن دشمن در منطقه حساس و باارزش شلمچه، با وجود اشراف کامل بر منطقه، از بارزترین ویژگی‌های عملیات کربلای ‌۵ محسوب می‌شود.(۱)

 

 

بزرگترین آبروریزی برای دولت ریگان

با انتصاب یک مشاور ویژه از سوی رونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا برای پیگیری رسوایی اعزام مک‌فارلین به ایران، در دی ماه ۱۳۶۵ گام جدیدی در مورد این قضیه برداشته شد. همزمان خبرگزاری فرانسه از واشنگتن گزارش داد: «مفسرین سیاسی معتقدند انتصاب «دیوید ابشایر» مبین وقوف ریگان بر اهمیت این رسوایی است.»(۲)

از سوی دیگر رونالد ریگان با اشاره به سفر مک فارلین به تهران اعتراف کرد بحران ناشی از شکست تلاش‌های آمریکا برای نزدیک شدن به جمهوری اسلامی ایران بزرگترین بحران حکومت وی بوده است. (۳) در۷ بهمن ماه این سال رئیس‌جمهور آمریکا برای ادای توضیحات پیرامون علت اعزام مک فارلین مشاور امنیتی کاخ سفید به تهران به کمیسیون تحقیق احضار شد. وی در کمیسیون تحقیق اعتراف کرد: «ماجرای «ایران گیت» بزرگترین شکست دوران ریاست جمهوری من بود و من مسئولیت کامل پیامدهای آن را بر عهده می‌گیرم.»

در همین روز آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در یک کنفرانس مطبوعاتی، انجیل امضا شده توسط ریگان و یک پاسپورت جعلی ایرلندی را که توسط مک‌فارلین در سفر به ایران مورد استفاده قرار گرفته بود  به خبرنگاران نشان داد.(۴)

در ۲۰ بهمن ماه این سال، رابرت مک فارلین، به خاطر فشار همه جانبه به او در مورد سفر مخفیانه‌اش به تهران، با خوردن چندین قرص والیوم اقدام به خودکشی کرد. در اعلامیه پلیس آمده است با توجه به مصرف زیاد این قرص‌ها به این پرونده به عنوان یک مورد خودکشی رسیدگی می‌شود.(۵)

 

 

نیش عقرب نه از ره کین است

۲ دی ماه ۱۳۶۵٫

«ارمین فرای تاگ» سفیر آلمان با حضور در وزارت خارجه ایران و دیدار با مدیر کل سیاسی اروپا و آمریکای کشورمان از همکاری پلیس فرانکفورت با مخالفین انقلاب اسلامی در حمله به نمایشگاه کتاب این شهر ابراز تأسف و عذرخواهی کرد. وی ضمن ابراز امیدواری به عدم تکرار این‌گونه وقایع و اشاره به این موضوع که طبق قوانین بین‌المللی دولت متبوعش موظف است امنیت نمایندگی‌های ایران در کشور آلمان را حفظ کند، اظهار داشت که تذکرات لازم در این زمینه به مسئولین امر داده شده است.

فرای‌تاگ در ادامه ضمن تاکید بر اظهارات «مایر لندروت» معاون سیاسی وزارت امور خارجه آلمان مبنی بر عذرخواهی رسمی، گفت که از طرف دولت متبوع خویش وظیفه دارد از مسئولین جمهوری اسلامی ایران بخواهد که این موضوع در روابط دوجانبه تاثیر نداشته باشد و روابط دو کشور گسترش یابند.(۶)

با وجود عذرخواهی سفیر آلمان غربی از دولت ایران به خاطر اقدامات ضد ایرانی پلیس فرانکفورت، این اقدامات ادامه یافتند  و در  ۲۸ بهمن ماه همین سال و در پی پخش یک فیلم تلویزیونی توهین‌آمیز و مستهجن علیه اسلام و ساحت مقدس حضرت امام(ره) و انقلاب اسلامی ایران در شبکه سراسری تلویزیون آلمان غربی، وزارت امورخارجه ضمن احضار سفیر آلمان و تسلیم یک یادداشت اعتراض شدیداللحن نسبت به روش خصمانه دولت آلمان فدرال، به دو دیپلمات آلمان غربی ابلاغ کرد که ظرف ۷۲ ساعت ایران را ترک کنند.(۷)

 

 

دبیرکل محکوم، ولی صدام باز هم بمباران کرد

۱۶ دی ماه ۱۳۶۵٫

دبیرکل سازمان ملل طی بیانیه‌ای کاربرد سلاح‌های شیمیایی از سوی عراق علیه قوای ایرانی را محکوم کرد.

دبیر کل سازمان ملل با صدور بیانیه‌ای ضمن اظهار تأسف خود از تلفات جنگ عراق و ایران و اعلام ناراحتی از تجاوز از حریم قوانین انسانی بین‌المللی خصوصاً در استفاده از سلاح شیمیایی، تصریح کرد بر اساس اتهامات اخیر ایران مبنی بر استفاده مجدد رژیم بعث عراق از سلاح‌های شیمیایی، باید این موضوع در محتوای گزارشات ماه مارس ۱۹۸۶ تأیید شود که نیروهای رژیم بعث عراق در موارد متعددی از سلاح‌های شیمیایی علیه نیروهای ایرانی استفاده کرده‌اند.(۹)

چند روز پس از محکومیت این اقدام، هواپیماهای عراقی با تکرار بمباران شیمیایی منطقه سومار، ۲۰۰ شهید و مجروح بر جای گذاشتند. در  روز ۱۰ دی ماه سال ۱۳۶۵ نیز نیروهای دشمن بعثی، بیمارستان صحرایی (زیرزمینی) ۵۲۸ سومار را مورد تهاجم حملات بمب‌های شیمیایی از نوع خردل قرار دادند که به علت عدم امکان استفاده از ماسک‌ها و لباس‌های محافظ، تعداد زیادی از کارکنان بیمارستان مصدوم شدند و تعدادی نیز به شهادت رسیدند.

یکی دیگر از موارد مهم حمله شیمیایی صدام به سومار مربوط به ۲۵ دی‌ همین سال بعد از عملیات کربلای ۵ در جنوب سومار بود. در این حمله، یگان‌های ارتش در سومار، نفت‌شهر و سایر محورهای مجموعۀ عمومی سومار مورد حمله شیمیایی قرار گرفتند. در این بمباران نیز بیش از ۲۰۰ نفر مصدوم و ۲۰ نفر شهید شدند.

مسئولان کشور طی نامه‌های متعددی جزئیات حملات شیمیایی عراق را به اطلاع شورای امنیت ملل رساندند و در خواست کردند که تیم کارشناسی برای بررسی شواهد موجود به منطقه اعزام شود، اما نتیجه‌ای در پی نداشت.

از سوی دیگر در ۲۰ دی ماه ۱۳۶۵ نیز حملات موشکی رژیم عراق به دو شهر دزفول و بروجرد ۹۰ شهید بر جای گذاشت. و در همین روز بمباران هوایی شیمیایی جاده خرمشهر توسط هواپیماهای عراقی، ۳۰۰۰ شهید و مجروح بر جای گذاشت.

 

 

جاسوسی در پوشش فعالیت بازرگانی

بهمن ماه ۱۳۶۵٫

راجر کوپر جاسوس انگلیس که در پوشش فعالیت بازرگانی به کار جاسوسی در ایران اشتغال داشت در یک برنامه تلویزیونی به فعالیت‌های جاسوسی خود در ایران اعتراف کرد. «کیهان» در این زمینه نوشت: «راجر کوپر» جاسوس انگلیسی که در جمهوری اسلامی با عنوان بازرگان فعالیت می‌کرد و یک سال قبل به وسیله مأمورین اطلاعاتی کشور شناسایی و از طریق مسئولین قضایی دستگیر شد، هفته گذشته طی گفت‌وگویی پرده از فعالیت‌های خود برداشت. وی طی این گفت‌وگو که به زبان انگلیسی صورت گرفت و از برنامه انگلیسی سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز پخش شد، ضمن تشریح فعالیت‌های خود صراحتاً اعتراف کرد که در ایران فعالیت جاسوسی داشته است. این درحالی بود که رادیو دولتی انگلستان و روزنامه‌های این کشور پس از دستگیری وی مدت‌ها روی این مسئله تاکید داشتند که راجر کوپر تاجری بی‌گناه است.(۱۰)

 

پی نوشت‌ها:

۱-  سال‌روز آغاز عملیات «کربلای۵» ، ایسنا، ۱۹ دی ۱۳۹۸٫

۲- جمهوری اسلامی، ۷ دی ۱۳۶۵، ص۳٫

۳- جمهوری اسلامی، ۸ دی ۱۳۶۵، ص۳٫

۴- کیهان، ۸ بهمن ۱۳۶۵، ص۱٫

۵- اطلاعات، ۲۱ بهمن ۱۳۶۵، ص۲۴٫

۶- کیهان، ۳ دی ۱۳۶۵، ص۲٫

۷- جمهوری اسلامی، ۲۸ بهمن ۱۳۶۵، ص۱۲٫

۸- اطلاعات، ۱۰ دی ۱۳۶۵، ص۱ و ۳ .

۹- کیهان، ۱۷ دی ۱۳۶۵، ص۱۹٫

۱۰- کیهان، ۱۸ بهمن ۱۳۶۵، ص۱۹٫

03ژانویه/21

از دلال‌های رابطه که به در بسته خوردند تا…

شاید بتوان مهم‌ترین رخداد آبان ۱۳۶۵ را رسوایی مک فارلین دانست که در ۱۳ آبان همین سال توسط حجت‌الاسلام والمسلمین هاشمی‌رفسنجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی افشا شد، در همین ماه و در پی دستگیری «سید مهدی هاشمی» حجت‌الاسلام والمسلمین ری‌شهری، وزیر وقت اطلاعات از امام خمینی(ره) خواست تا نظر خود را درباره جوسازی‌ها اعلام کنند و بنیانگزار جمهوری اسلامی وزارت اطلاعات را موظف به رسیدگی جدی و دقیق به پرونده مهدی هاشمی و افراد وابسته به او کردند.

در ادامه به مرور رخدادهای این دو ماه از تاریخ انقلاب اسلامی می‌پردازیم.

 

دلال‌های رابطه که به در بسته خوردند.

ماجرای سفر غیرقانونی و پنهانی «مک‌فارلین»، مشاور امنیت ملی رئیس جمهور امریکا به تهران که با هدف بررسی راه‌های بازگشایی روابط سیاسی با جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت توسط حجت‌الاسلام والمسلمین هاشمی‌رفسنجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی در سخنرانی مراسم ۱۳ آبان فاش شد.

شاید ماجرای «ایران – کنترا» یا همان «مک فارلین» باید اتفاق می‌افتاد تا ریگان جمهوری‌خواه نیز فشارهایی را که بر جیمی کارتر، رقیب دموکرات او وارد شده بود، تجربه کند. سال ۱۳۵۹ با تداوم اسارت گروگان‌های آمریکایی در ایران، کارتر کاخ سفید را ترک کرد و صندلی ریاست‌جمهوری را به رقیب جمهوری‌خواه خود ریگان سپرد. جاسوس‌های آمریکایی آزاد شدند، ولی چند سال بعد یعنی سال ۱۳۶۵ نوبت به ریگان جمهوری‌خواه رسید تا با پیچیدگی‌های دیپلماسی ایران روبه‌رو شود و طعم تلخ یک ناکامی دیگر را با تمام وجود احساس کند.

در چهارم خردادماه ۱۳۶۵ هواپیمایی که از آن سوی اقیانوس اطلس به پرواز درآمده بود در خاک ایران بر زمین نشست. رابرت مک‌ فارلین، مشاور امنیت ملی ریگان و الیور نورث، عضو شورای امنیت ملی آمریکا دو مسافر آن هواپیما بودند.

نمایندگان آمریکایی، کیکی در شمایل کلید را آورده بودند تا نشانه‌ای باشد از گشایش باب روابط میان دو کشور و نیز یک قبضه تپانچه و علاوه بر آن یک جلد انجیل ‌مقدس با امضای رونالد ریگان و خطاب به رهبری ایران به عنوان یادگاری!

اما هدیه اصلی برای ایرانی‌ها نه کیک و کلید و انجیل که تسلیحات مورد نیاز ایران از جمله تسلیحاتی چون موشک‌های هاگ، تاو و لامپ‌های رادار بود که هواپیمای مک فارلین حامل آنها بود. فروش این تسلیحات به ایران پیرو مذاکراتی صورت می‌گرفت که منوچهر قربانی‌فر، دلال اسلحه  و محسن کنگرلو، مشاور نخست‌وزیر وقت، میر حسین موسوی، انجام داده بودند.

مک‌ فارلین با ورود به تهران خواستار ملاقات با رئیس‌جمهور ایران شد و خود را حامل پیام رونالد ریگان معرفی کرد، ولی خود را با درهای بسته روبه‌رو دید. رئیس‌جمهور ایران به مذاکره با مک‌ فارلین آمریکایی ننشست و دیپلمات آمریکایی برای مذاکره با نخست‌وزیر و رئیس مجلس ایران هم با درهای بسته روبه‌رو شدند.

در نهایت دکتر محمدعلی هادی و فریدون وردی‌نژاد به نمایندگی از مجلس و سپاه با نمایندگان رئیس‌جمهور آمریکا مذاکره کردند. مک‌ فارلین به‌قدری متعجب و ناراحت بود که با چهره‌ای درهم کشیده به ایرانی‌ها گفت: «شانس در خانه شما آمده است. فضای شما در تصرف هواپیماهای عراقی است و ما آمده‌ایم تا مشکلاتتان را حل کنیم، اما شما این‌ طور با ما رفتار می‌کنید؟ من اگر برای خرید پوست به روسیه رفته بودم، گورباچف روزی سه بار با من ملاقات می‌کرد. شما چه جور آدم‌هایی هستید که خاضر نیستید با نماینده مخصوص رئیس‌جمهور آمریکا صحبت کنید؟» (۱)

بعدها امام خمینی(ره) پاسخ این اظهارات مک فارلین را به‌روشنی دادند و فرمودند: «آنی که ادعا می‌کند که اگر من به شوروی رفته بودم، رئیس شوروی سه مرتبه دیدن من می‌آمد، گمان می‌کند اینجا هم شوروی است. این‌جا کشور اسلام است. اینجا نه کرملین قابل این است که ذکری ازش بشود و نه کاخ سیاه. اینجا کشور رسول خداست«ص». اینجا کشور حضرت صادق است«ع». اینجا پاسدارهای ما شرافت دارند بر کاخ‌نشین‌ها، اینجا بسیجی‌های ما و امت ما شرافت دارند بر تمام کاخ‌نشین‌های عالم و همه کسانی که ادعای پوچ خودشان را می‌کنند و گمان می‌کنند که باید عالم پیش آنها خاضع باشد.»(۲)

 

 

لحنی که از اسرائیل تندتر بود

در ۲۵ آبان ۱۳۶۵ هشت نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نامه‌ای به هیئت رئیسه مجلس با اشاره به سفر مخفیانه یک هیئت امریکایی به ریاست رابرت مک فارلین، مشاور امنیت ملی امریکا به تهران، خواستار توضیح وزیر امور خارجه در این زمینه شدند.

چند روز پس از انتشار این نامه، امام خمینی خطاب به آنان فرمودند: «لحن شما از لحن اسرائیل تندتر است.» بنیانگزار جمهوری اسلامی در پاسخ به نمایندگان و افرادی که می‌خواستند رسوایی آمریکا را وسیله‌ای برای برخوردهای داخلی کنند اظهار داشتند: «می‌خواهم‏‎ ‎‏عرض کنم چرا این‌ قدر ما عقب‌افتاده هستیم؟ چرا ما باید به واسطۀ اغراض نفسانیه این‏‎ ‎‌قدر خودمان را ببازیم؟ چرا باید وقتی که دنیا به تزلزل درآمده است برای این بی‌اعتنایی‏‎ ‎‏ایران به کاخ سفید و سیاه، چرا ما باید توجیه کنیم مسائل آنها را؟ چرا ما باید این قدر‏‎ ‎‏غرب‌زده باشیم یا شیطان‌زده؟ من هیچ توقع نداشتم از بعض این اشخاص، ولو بعضی‌شان در‏‎ ‎‏نظر من پوچ‌اند، لکن از بعضی از این اشخاص که سابقه دارند هیچ توقع نداشتم که در این‏‎ ‎‏زمان که باید فریاد بزنند بر سر آمریکا، فریاد می‌زنند سر مسئولین ما. چه شده است؟ شماها‏‎ ‎‏چه‌تان است؟ چه کردید شماها؟ شماها چرا باید تحت تأثیر تبلیغات خارجی واقع بشوید‏‎ ‎‏یا تحت تأثیرات نفسانیت خودتان؟ در یک همچون مسئلۀ مهمی که باید همۀ شما دست‏‎ ‎‏به هم بدهید و ثابت کنید به دنیا که ما وحدت داریم، وحدت ما این ‌طور شده است و در‏‎ ‎‏روزی که هفتۀ وحدت است، چرا شماها می‌خواهید تفرقه ایجاد کنید؟ چرا می‌خواهید‏‎ ‎‏بین سران کشور تفرقه ایجاد کنید؟ چرا می‌خواهید دو دستگی ایجاد کنید؟ چه شده است‏‎ ‎‏شما را؟ کجا دارید می‌روید؟ ‏‏اَینَ تَذهَبون؟‏‎ من نمی‌توانم که آن طوری که می‌خواهم با‏‎ ‎‏شما صحبت کنم و نمی‌خواهم در روز عید رنجش برای شما پیدا کنم، لکن شما انصاف‏‎ ‎‏بدهید که در یک همچو وقتی، وقت یک همچو اموری است؟ وقت یک همچو‏‎ ‎‏تأییدی است از کاخ سفید؟ وقت یک همچو تأییدی است از ریگان؟ لحن شما در آن‏ چیزی که به مجلس دادید، از لحن اسرائیل تندتر است. از لحن خود کاخ‌نشینان آن‌جا‏‎ ‎‏تندتر است. شما را چه شده است که این طور شده‌اید؟ شما که این نبودید بعضی‌تان. من بعضی‌تان‏‎ ‎‏را می شناسم، شما این طور نبودید.‏»(۳)

 

 

و باز هم پرونده جنایت‌های یک نور چشمی

۴ آبان ۱۳۶۵ و در پی دستگیری سید مهدی هاشمی و تعدادی از مرتبطین با او، حجت‌الاسلام والمسلمین ری‌شهری وزیر وقت اطلاعات طی نامه‌ای از محضر امام خمینی تقاضا کرد که معظم له با توجه به جوسازی‌هایی که در جهت تخریب اذهان و ایجاد اختلاف به وجود آمده، نظر خود را اعلام کنند.

امام خمینی در پاسخ به نامه حجت‌الاسلام والمسلمین ری‌شهری، وزارت اطلاعات را موظف به رسیدگی جدی و دقیق به پرونده مهدی هاشمی و افراد وابسته به او کردند. بنیانگزار جمهوری اسلامی در این نامه تصریح کردند: «با توجه به مسائلی که تا کنون کشف شده و یا مورد سوءظن است و با توجه به‏‎ ‎‏جوسازی و اطلاعیه‌هایی که با اسامی مختلف توسط افراد ضد انقلاب و منحرف و‏‎ ‎‏وابسته به مهدی هاشمی پخش شده‌اند که نه تنها سوءظن را بیشتر می‌کنند که خود‏‎ ‎‏دلیل مستقلی است بر خط انحراف از انقلاب و اسلام. جنابعالی موظف هستید به جمیع‏‎ ‎‏جوانب این امر با کمال دقت و انصاف رسیدگی کنید و تمام افراد متهمی را که از سران‏‎ ‎‏این گروه محسوب می‌شوند و نیز افراد دیگری را که در انتشار مسائل کذب و قضایای‏‎ ‎‏دیگر دست داشته‌اند تعقیب کنید. بدیهی است که این امر چون مربوط به اسلام و‏‎ ‎‏انقلاب و امنیت کشور است، تحقیق آن منحصراً در اختیار وزارت اطلاعات کشور‏‎ ‎‏است.‏»

در ادامه این نامه آمده بود: «باید تأکید کنم که همه در پیشگاه قضاوت اسلام مساوی هستند و نیز به همان اندازه که‏‎ ‎‏اغماض از مجرمین گناه بزرگی است، تعرض نسبت به بیگناهان از گناهان نابخشودنی‏‎ ‎‏است. خداوند تعالی را حاضر و ناظر بدانید که این امر عبادتی است که دامان بزرگانی‏(۴) را از اتهامات پاک و توطئۀ منحرفان را خنثی می کند.»(۵)

متاسفانه آیت‌الله منتظری در آن شرایط به‌گونه‌ای تحت تأثیر سید مهدی هاشمی و دیگر اطرافیان خود بود که به هیچ یک از تذکرات دوستانه و مشفقانه وقعی نمی‌نهاد و بر مبنای تحلیلی که از سوی برادر داماد خود دریافت می‌کرد، همه این توصیه‌ها را ناشی از بدفهمی یا توطئه‌گری دیگران می‌پنداشت.

مهدی هاشمی از صفحه اول تا دهم پرونده خود کارهایی را که انجام داده بود شرح ‌داد که سرفصل‌های آن از این قرارند:

۱. اقرار به ساواکی بودن.

۲. لودادن افرادی که به آنها دستور قتل آیت‌الله شمس‌آبادی را داده بود.

  1. دستور قتل مهدی‌زاده، شیخ قنبرعلی صفرزاده، مهندس بحرینیان، عباس‌قلی حشمت و دو فرزندش و زنی به نام جهان سلطان.
  2. دستور اختفای مقادیر قابل توجهی سلاح و مهمات و مواد منفجره.

و …

با این همه آیت‌الله منتظری تا آخرین لحظه از مهدی هاشمی دفاع کرد و زمانی که او در دادگاه عدل اسلامی به اعدام محکوم شد، علناً در مقابل نظام اسلامی ایستادگی کرد.

 

اعتراف به جنایات صدام و همزمان کمک به او

در آبان ۱۳۶۵ تلویزیون دولتی انگلیس با پخش یک برنامه مستند ۴۵ دقیقه‌ای به نام «پانوراما» برای اولین بار به کاربرد گسترده سلاح‌های شیمیایی توسط عراق در جنگ با ایران اعتراف کرد و صراحتاً از آمریکا، هلند، آلمان غربی و کانادا به عنوان تأمین کنندگان مواد شیمیایی لازم عراق برای تهیه سلاح شیمیایی نام برد.

در ۱۷ آبان ماه این سال نیز ژاک شیراک نخست وزیر فرانسه در مصاحبه‌ای با روزنامه واشنگتن تایمز گفت که عراق آغازگر جنگ بود، زیرا در نظر داشت با توجه به ضعفی که بر ارتش جمهوری اسلامی ایران در ابتدای انقلاب به وجود آمده بود، ضمن تجاوز به این کشور، کمر جمهوری اسلامی را بشکند.

در ۱۷آذر ۱۳۶۵ نیز نماینده انگلیس در سازمان ملل بی‌آنکه نامی از رژیم صدام ببرد، اقدام این رژیم در بمباران مناطق مسکونی در جنگ ایران و عراق را محکوم کرد و کاربرد سلاح‌های شیمیایی را نقض آشکار پروتکل جامعه ملل و پروتکل مشهور «۱۲ مارس» شورای امنیت خواند و آن را محکوم کرد.

با وجود این اعترافات آمریکا و انگلیس کمک به رژیم صدام را ادامه دادند. در ۱۴ آذر ماه همین سال چارلز ردمن سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد آمریکا از دوستان خود در خلیج فارس با صدور اسلحه و حراست از آزادی کشتیرانی حمایت خواهد کرد.

در ۲۴ آذر نیز روزنامه واشنگتن پست فاش کرد که آمریکا از سال ۱۳۶۳ سرگرم ارائه کمک‌های اطلاعاتی «سیا» به رژیم عراق برای تسهیل حملات آن کشور به تأسیسات اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بوده است.

در ۲۵ آذر ماه نیز مقام‌های پنتاگون اعتراف کردند که دولت امریکا اطلاعات نظامی برای حملات دقیق به هدف‌های ایران با هدف وادار کردن ایران به قبول آتش‌بس را در اختیار عراق قرار داده است.

 

 

سقوط هواپیمای رزمندگان اسلام در شرق زاهدان

در ۱۱ آبان ۱۳۶۵ بر اثر سقوط هواپیمای سی ـ ۱۳۰ ارتش ۹۸ نفر از رزمندگان اسلام به شهادت رسیدند. هواپیما از کرمانشاه به زاهدان در پرواز بود که در ۱۰ کیلومتری شرق فرودگاه زاهدان با کوه برخورد کرد. دو روز بعد مسئولین امر علت سقوط هواپیمای سی ـ۱۳۰ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را از کار افتادن سیستم ارتفاع‌سنج هواپیما اعلام کردند.(۶)

 

روابط ایران و جهان در آبان و آذر ۱۳۶۵

در اولین روز آبان ۱۳۶۵ در اعتراض به بازگشایی سفارت ساحل عاج در بیت‌المقدس، ایران روابط سیاسی خود را با این کشور قطع کرد.

در ۴ آبان این سال نیز وزارت امور خارجه ایران تبانی انگلیس با آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه سوریه را محکوم کرد. دولت انگلیس با متهم کردن سوریه به تلاش برای منفجر کردن یکی از هواپیماهای خطوط هوایی اسرائیل، روابط خود را با دمشق قطع کرد. متعاقب این اقدام، آمریکا و اسرائیل نیز از این تصمیم لندن حمایت کردند.

همچنین در ۴ آذر ماه این سال وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در نامه‌ای انتقادی به دبیرکل سازمان ملل، عملکرد مغرضانه و تبعیض‌آلود شورای امنیت این سازمان و دلایل بی اعتماد شدن ایران به این شورا را تشریح کرد.

 

پی‌نوشت‌ها

۱- کیهان، ۱۴ آبان ۱۳۵۹، ص ۱ و ۳ و ۱۸٫

۲- صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۱۶۰٫

۷- صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۱۶۳-۱۶۲٫

۴- اشاره به آیت‌الله منتظری.

۵- صحیفه امام، جلد ۲۰ ، ص ۱۴۵٫

۶- کیهان، ۱۳ آبان ۱۳۶۵، صفحه ۳٫

29جولای/20

از سفر ناکام مک فارلین به ایران تا هروله منافقین میان پاریس و بغداد

اردیبهشت و خرداد ۱۳۶۵ ماه‌های پر خبر و حادثه‌ای برای ایران در حوزه‌های گوناگون، بخصوص روابط بین‌الملل بود، در این دو ماه، جنگ دیپلماتیک ایران با برخی کشورهای غربی بخصوص انگلیس به اوج خود رسیده و از سوی دیگر گروهک تروریستی منافقین حضور خود در بغداد را با سفر مسعود رجوی به عراق علنی کرد، از سرکرده گروهک نفاق در بغداد به گرمی استقبال شد تا فصل نوینی از تاریخچه این گروهک جنایت‌پیشه باز شود.

از سوی دیگر درگیری‌ها در جبهه‌های جنگ، به سود عراق پیش‌رفته و مهران به اشغال قوای دشمن درآمد.

شاید بتوان مهم‌ترین رویداد خرداد ماه این‌سال را آبروریزی مک فارلین برای آمریکا دانست، سفر ناموفقی که در خرداد ۱۳۶۵ رخ داد و ماه‌ها بعد افشا و فاجعه حیثیتی بزرگی را برای ریگان رقم زد.

 

آبروریزی بزرگ برای دولت ریگان؛ مک فارلین چگونه دست خالی به آمریکا بازگشت!

«مک‌فارلین» مشاور امنیت ملی امریکا ۴ خرداد ۱۳۶۵/ ۲۵ می ۱۹۸۶ مخفیانه و به‌طور غیرقانونی با گذرنامه ایرلندی و هواپیمای باری وارد تهران شد تا به نمایندگی از رونالد ریگان ـ رئیس جمهور امریکا ـ راه‌های گشودن رابطه سیاسی با ایران را بررسی کند، اما نتیجه‌ای به دست نیاورد.

۷ خرداد ۱۳۶۵ / ۲۸ می ۱۹۸۶ نیز رابرت مک فارلین مشاور امنیت ملی رئیس جمهور امریکا پس از ۴ روز اقامت در تهران به کشورش بازگشت.

چنان‌چه گفته شد در ۲۵ مه ۱۹۸۶ (خرداد ۱۳۶۵) یک هیئت آمریکایی مرکب از مک فارلین مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا، الیور نورث عضو شورای امنیت ملی، جرج کیو مامور سابق سیا در تهران، هوارد تیچر از کارکنان شورای امنیت ملی، آمیرام‌نیر مامور امنیتی اسراییل به ظاهر، برای انجام معاملات اسلحه وارد ایران شدند. طبق اظهار خود اعضا، قرار بود در مدت اقامت در تهران، با مقامات عالی‌رتبه ایران از جمله رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر و رئیس‌مجلس ملاقات کرده و مذاکراتی انجام دهند. اما نه تنها در فرودگاه، هیچ یک از مقامات به استقبال آنها نیامدند، بلکه در طی چهار روز اقامت در تهران هم موفق به دیدار با مسئولین جمهوری اسلامی نشدند.

عمده‌ترین هدفِ سفر مک فارلین به تهران، تجدید روابط سیاسی با ایران بود. دولت ریگان، که در پیشبرد اهدافش در قبال جمهوری اسلامی – علی‌رغم اتخاذ سیاست خشن- ناکام مانده بود، بعد از اعلام نتایج مطالعات شورای امنیت ملی درباره وضعیت ایران تصمیم به تجدیدنظر در سیاست خود در قبال ایران گرفت. دلایل این بازنگری عبارت بودند از:

۱- کاهش احتمال شکست ایران در جنگ

۲- استفاده از نفوذ ایران در بین حزب‌الله لبنان برای آزادی اتباع آمریکایی

۳- هراس از نفوذ شوروی در ایران

۴- بحران جانشینی در ایران بعد از امام و لزوم نفوذ در ایران برای استفاده از این بحران.

آمریکایی‌ها بر این باور بودند که نیاز ایران به اسلحه، بهترین بهانه برای برقراری رابطه است. اما به دلیل قطع ارتباط ایران و آمریکا و تحریم تسلیحاتی ایران از سوی آمریکا، امکان برقراری ارتباط به صورت مستقیم نبود؛ از این‌رو آمریکا با قاچاقچیان و دلالان اسلحه مرتبط با ایران وارد مذاکره شد تا از این طریق به اهداف خود برسد. منوچهر قربانی‌فر واسطه ایرانی این معاملات بود و آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان، شرط اولیه آن تعیین شد. بدین ترتیب اولین و دومین محموله سلاح‌های آمریکایی در فوریه و مه ۱۹۸۶ به ایران ارسال و به دنبال آن یکی از گروگان‌های آمریکایی آزاد شد.

پس از این توفیق، تصور آمریکایی‌ها این بود که دولتمردان ایران به دلیل نیاز شدید به اسلحه، آماده‌ی کنار گذاشتن خصومت‌ها هستند. از این‌رو در خرداد ۱۳۶۵ مک فارلین و همراهانش با نام‌های مستعار و پاسپورت‌های جعلی ایرلندی، با یک فروند هواپیمای بوئینگ۷۰۷ اسراییلی که به نام کشور ایرلند رنگ شده بود و حامل قطعات سلاح‌های استراتژیک و هدایایی شامل یک کتاب انجیل امضا شده توسط ریگان و یک کیک به شکل کلید، وارد تهران شدند. پس از اطلاع از هویت مسافران و اهداف آنها به دستور حضرت امام(ره) هیچ‌کدام از مسئولین عالی‌رتبه نظام به ملاقات مک فارلین و هیئت همراه نرفتند.

هیئت آمریکایی پس از ۴ روز و بدون آنکه معامله‌ای صورت بپذیرد بازگشت. البته بعد از بازگشت مک فارلین ارتباطات قطع نشد و ارسال تسلیحات نظامی از سوی آمریکا به ایران و تلاش ایران برای آزادی گروگان‌ها تا زمان افشای ماجرا ادامه یافت.(۱)

علی‌رغم این‌که ریگان از حامیان چنین طرحی بود، اما هیچ مدرک افشا شده‌ای وجود ندارد که نشان دهد وی اجازه چنین کاری را صادر نموده است. پس از افشای این معامله تسلیحاتی در نوامبر ۱۹۸۶، رونالد ریگان در تلویزیون ملی آمریکا ظاهر شد و با اعلام واقعی بودن چنین معاملات تسلیحاتی‌ای، یادآوری کرد که این معاملات در برابر آزادی گروگان‌ها، صورت نگرفته است.

البته پس از نابودی و از بین رفتن بسیاری از اسناد و مدارک مربوط به این معاملات از سوی همقطاران رونالد ریگان، روند تحقیقات با مشکلات زیادی روبرو گردید. سرانجام در ۴ مارس ۱۹۸۶، ریگان در یک سخنرانی سراسری تلویزیونی اعلام نمود که مسئولیت همه اقداماتی را که بدون اطلاع وی، روی داده و به تجارت اسلحه در برابر گروگان‌ها از سوی ایرانی‌ها منجر شد را می‌پذیرد.

به دنبال این رسوایی، تحقیقاتی از سوی کنگره صورت گرفت و در نهایت همه آنان این نتیجه را اعلام نمودند که ریگان در جریان این فعالیت‌های همکارانش نبوده است. در پایان نیز، ۱۴ نفر از مسئولین به عنوان عوامل این رسوایی معرفی شدند و ۱۱ تن از جمله وزیر وقت دفاع “کاسپر واینبرگر” محکوم گردیدند. البته همه این افراد در آخرین روز ریاست جمهوری جورج اچ.دبلیو بوش (پدر) که در آن دوره معاون رییس جمهور بود، بخشیده شدند.

افتضاح «مک فارلین» شامل دو بخش «فروش اسلحه به ایران» و در اختیار نهادن درآمد ناشی از این مبادله به ضدانقلابیون «کنترا» در نیکاراگوا» بود که بر اساس قوانین داخلی ایالات متحده در ارائه کمک‌های دولتی به این گروه‌ها ممنوع بوده است.

این رسوایی زمانی فاش شد که یک روزنامه آمریکایی اعلام کرد ایالات متحده برای آزادی گروگان‌هایش در بیروت که در دست «جهاد اسلامی» هستند، به تجارت اسلحه با ایران می‌پردازد. سفیر رژیم صهیونیستی در آمریکا نیز اعلام نمود که این معامله مستقیماً با مقامات نظامی ایران صورت گرفته است. همچنین بعدها فاش شد که «کنترا»ها همه مبلغ این سلاح‌ها را دریافت ننموده‌اند و مانند گذشته، برای پیشبرد فعالیت‌هایشان به درآمد ناشی از قاچاق مواد مخدر، متکی بوده‌اند.(۲)

 

تشدید جنگ دیپلماتیک ایران و انگلیس

دوم اردیبهشت ماه ۱۳۶۵، ۱۱۷ نفر از اعضای پارلمان انگلیس با انتشار جزوه‌ای جمهوری اسلامی ایران را به نقض حقوق بشر متهم کرده و به مجازات بهائیان، محاربین و افراد مفسد فی‌الارض اعتراض کردند.

۲۷ اردیبهشت این سال نیز به تلافی ممانعت انگلیس از پذیرش حسین ملائک (که در ماجرای تسخیرسفارت آمریکا در ۱۳۵۸ نقش داشت) به عنوان رئیس هیأت دیپلماتیک ایران در لندن، ایران از دادن ویزا به «هیو آرتونات» کاردار جدید انگلیس در تهران امتناع کرد.

روزنامه «اطلاعات» در این‌زمینه به نقل از «خبرگزاری جمهوری اسلامی» نوشت: وزارت امور خارجه انگلیس اعلام کرد: ایران به تلافی ممانعت انگلیس از منصوب شدن یک دانشجوی انقلابی ایران به عنوان رئیس هیئت دیپلماتیک آن کشور در لندن، از ورود کاردار جدید انگلیس برای عهده‌دار شدن سمت خود در تهران جلوگیری کرد.

رویترز از لندن گزارش داد: دیپلمات ایرانی به نام «حسین ملائک» یکی از رهبران حدود یکصد دانشجوی اسلامی بود که در سال ۱۹۷۹ سفارت آمریکا در تهران را تصرف کردند و ۵۰ آمریکایی را مدت ۴۴۴ روز گروگان نگه داشتند.(۳)

از سوی دیگر و علاوه بر انگلیس، روابط ایران و آمریکا نیز در این دو ماه چالش‌های متنوعی را تجربه کرد، از سفر ناکام مک‌فارلین که ذکر آن گذشت؛ تا دستگیری یک جاسوس آمریکایی که با گذرنامه ایتالیایی به ایران آمده بود!

۲۹ خرداد ۱۳۶۵ «جان‌پاتیس» جاسوس آمریکایی که با استفاده از گذرنامه ایتالیایی و با نام «جیوانی پاتیس» وارد ایران شده بود در تهران دستگیر شد.

 

جنایت بزرگ رژیم صدام با حمله به یک قطار مسافری!

۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۵ بر اثر حمله هوایی رژیم بعث عراق به یک قطار مسافری در ایستگاه هفت‌تپه اهواز ۶۰ نفر شهید و ۳۰۰ نفر مجروح شدند. این قطار از اهواز عازم تهران بود.

۲۷ اردیبهشت این‌سال نیز عملیات موسوم به «دفاع متحرک» از جانب عراق آغاز شد و منجر به سقوط شهر مهران و نواحی اطراف آن گردید.

چندروز بعد از آغاز این عملیات در ۴ خرداد ۱۳۶۵ نیز رژیم بعث صدام جنایت دیگری مرتکب شد و بر اثر بمباران شیمیایی مهران توسط هواپیماهای عراقی، صدها نفر مصدوم شدند. بمب‌های شیمیایی به کار رفته در این حمله از نوع تاول‌زا و تخریب کننده اعصاب بوده است.

یک‌روز پس از این جنایت، رژیم عراق نقاط مسکونی شهرهای تهران، ایلام، باختران، مریوان، پیرانشهر، گیلانغرب، بانه، کرند و اسلام‌آباد غرب را مورد حمله هوایی قرار داد.

 

آغاز فصل جدید از تاریخچه وطن‌فروشی گروهک نفاق!

خرداد ماه ۱۳۶۵ سرانجام ارتباطات گروهک نفاق با رژیم بعث صدام علنی شده و مسعود رجوی سرکرده منافقین به بغداد سفر کرد.

۸ خرداد ۱۳۶۵ نزارحمدون سفیر عراق در واشنگتن اعلام کرد اگر سازمان مجاهدین خلق مجبور شود دفاتر خود را در حومه پاریس برچیند، دولت متبوع وی از این سازمان خواهد خواست مرکزیت خود را به بغداد انتقال دهد.

سرانجام در ۱۷خرداد ۱۳۶۵ مسعود رجوی سرکرده منافقین با دعوت مقامات بعثی عراق راهی بغداد شد. از چند ماه قبل، گفت‌و‌گوهایی میان رهبران حزب بعث (استخبارات) با رهبری سازمان منافقین صورت گرفته بود.

یک‌روز پس از سفر مسعود رجوی به بغداد، در روز ۱۸ خرداد ۱۳۶۵ روزنامه جمهوری اسلامی راجع به این سفر نوشت: رجوی در بغداد مورد استقبال عزت ابراهیم معاون صدام، عدنان خیرالله وزیر جنگ و لطیف نظیف جاسم وزیر اطلاعات رژیم صدام قرار گرفت.

روزنامه «کیهان» نیز در شماره ۱۹ خرداد ۱۳۶۵ به نقل از «آسوشیتدپرس» نوشت: مسعود رجوی به همراه چهار تن از اعضای گروه خود، با یک جت اختصاصی از فرودگاه نظامی بورژه پاریس به بغداد رفت.

آژانس خبری عراق که تحت کنترل دولت است گزارش داد رجوی قبل از نیمه شب شنبه [۱۷ خرداد] وارد بغداد شد.

آسوشیتدپرس در گزارش خود از بغداد افزوده بود: رجوی سال گذشته در یک مصاحبه طولانی ۲ ساعته کلیه دعاوی را که او پایگاه چریکی در عراق دارد، تکذیب کرده بود، رجوی همچنین دریافت کمک مالی از عراق را نیز تکذیب کرده بود. یونایتدپرس نیز از پاریس گزارش داد که رجوی توسط پلیس فرانسه تا فرودگاه نظامی «بورژه» اسکورت شده است. وی به همراه چهار نفر دیگر از جمله مریم عضدانلو همسرش با یک جت اختصاصی فرانسه را ترک کرده‌اند.(۴)

 

پی نوشت‌ها:

  • زهرا محمدی، ماجرای مک فارلین، پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
  • جزئیاتی از رسوایی مک فارلین، خبرگزاری فارس، ۷ مهر ۱۳۸۸
  • روزنامه «اطلاعات»، ۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۵، صفحه ۱
  • روزنامه «کیهان»، ۱۸ خرداد ۱۳۶۵، صفحه ۱۹