درآمد:
در سلسله مقالات «در آستان امامان» یک دوره امامشناسی شیعی را در محور «زیارت جامعه کبیره» مطرح کردیم و با عنایت خداوند مجموع آن سلسله مقالات در «پاسدار اسلام» منتشر شد. به دنبال آن بخشهایی از زیارت امیرالمؤمنین(ع) در روز غدیر مطرح و تقدیم شد. در پی آن شیفتگان معارف اهلبیت(علیهمالسلام) درخواست آن را داشتند که مجموعه این زیارت شرح شود. زیارتی که اگر نگوییم که در معرفی امیرمؤمنان علی(ع) بینظیر، لااقل کمنظیر است.
بر این اساس از این شماره به ترتیب از آغاز زیارت امیرالمؤمنین در روز غدیر که امام هادی(ع) آن را انشاء کرده است آغاز میکنیم و با همان سبکی که در شرح زیارت جامعه آشنا هستید به شرح آن میپردازیم. انشاءالله عنوان این مقالات به دنبال در آستان امامان، «سیمای امیرالمؤمنین(ع) در قرآن» است. از این جهت که حضرت امام هادی در این زیارت فراوان به آیات استناد کرده است.
***
زیارت، کلاس تربیت و اخلاق
زیارت معصومین(ع) کلاس تربیت و اخلاق است. نگاه زائر به حضرات معصومین نگاه الگوست. نگاهی که پیامبر(ص) نسبت به آنان داشتند، زیرا آنان معصوماند و این زمینه الگو بودن آنهاست. از آن حضرت روایت شده است که «اهل بیتی یفرقون بین الحق و الباطل و هم الائمه الذین یقتدی بهم؛»(۱) اهل بیت من هستند که حق را از باطل جدا میکنند و آنان امامانی هستند که باید به آنان اقتدا کرد. در چند روایت از آن جناب رسیده است که آن کس که زندگی سعادتمندانه این جهانی و آن جهانی میخواهد ولایت حضرت امام علی(ع) را میپذیرد و دوستانش را دوست دارد، «ولیقتد بالادمه من بعده؛ و به امامان بعد از او اقتدا میکند و آنها را به عنوان الگو برمیگزیند.»(۲)
زائر با این نگاه به زیارت آن میشتابد. بر متولیان این عتبات مقدسه است که ابعاد برجسته این اسوههای جهان هستی را برای زائران تبیین کنند. در این صورت است که این مزارها قطب فرهنگی خواهند شد. امامزادههای صحیحالنسب که راه امامان را در پیش گرفتند مثل حضرت معصومه(س)، حضرت احمدبن موسی(ع) (شاهچراغ) و… نیز فضائل بالائی دارند و چراغ راه هستند.
زیارتنامهها
زیارتنامهها بر دو نوعند. کلیات برخی از زیارتنامهها از حضرات معصومین(ع) رسیدهاند و با انطباق بر آن بزرگی که به زیارتش میرویم، عالمی از عالمان انشا کرده است. خواندن این نوع زیارتها به قصد رجا فضیلت دارد و اصطلاحاً «غیر مأثور» نامیده میشوند. نوع دوم زیارتنامههائی هستند که معصوم(ع) خود خوانده یا انشا کرده است. اینها زیارتهای «مأثوره» نامیده میشوند، مثل زیارت جامعه کبیره، زیارت امین الله، زیارت عاشورا، زیارت اربعین و…
از منابع اعتمادکردنی در شناخت امامان زیارتهای مأثوره هستند. به عنوان نمونه برای شناخت نهضت سالار شهیدان سه راه وجود دارد. یکی کلمات خود حضرت، دوم منابع تاریخی معتبر و سوم زیارتهای مأثوره همانند عاشورا، زیارت اربعین هستند. در این زیارتنامهها هدف، دوستان و همراهان قیام و دشمنان حضرت و… به خوبی تبیین شدهاند.
زیارت امیرالمؤمنین در روز غدیر
در عرصه شناخت حضرت مولی علی(ع) کتابهای فراوانی نوشته شدهاند، ولی قطعاً هیچکدام به خوبی زیارت امیرمؤمنان علی(ع) در روز غدیر نتوانسته است این سیمای نورانی را تصویر کند. ویژگی برجسته این زیارت، ترسیم چهره نورانی حضرت از نگاه قرآن است. محدث بزرگ مرحوم حاج شیخ عباس قمی میگوید این زیارت با سندهای معتبر از حضرت امام علیالنقی(ع) نقل شده است. و این زیارت از جهت عمق آنچنان است که از عهده غیرمعصوم ساخته نیست که این همه معارف بلند را انشا کند. همان که در مورد صحیفه سجادیه و زیارت جامعه کبیره باور داریم.
به یاری خداوند برآنیم که در این سلسله مقالات بر سر سفره فرازهای نورانی آن نشسته بهرهمند شویم.
سیمای نورانی پیامبر اکرم(ص)
جناب شهید اول فرموده وقتی تصمیم بر زیارت امیرمؤمنان علی(ع) گرفتی غسل کن و پاکیزهترین جامه خود را بپوش و اذن دخول بخوان. این اذن دخول در مورد تشرف به همه حرمهای نورانی نقل شده است.(۳) آنگاه پای راست را مقدم دار و داخل شو در نزدیک ضریح بایست و چنین بگو:
در آغاز این زیارت عرض ادب و تحیت به محضر نبی اکرم(ص) است چرا که علی جان رسولالله است و بدون عرض ادب به ساحت تقدس پیامبر اعظم زیارت مولی جفاست. در این زیارت پیامبر اکرم(ص) با هفت صفت بیان شده است.
السلام علی محمد رسولالله(ص)
این وصف در آیات فراوانی از قرآن برای حضرت آمده است لکن صریحترین آن آیه ۲۷ سوره فتح است که هم عَلَم حضرت آمده است هم وصف حضرت: محمد رسول الله… محمد فرستاده خداست… چه در ماجرای صلح حدیبیه سهیلبن عمرو که نماینده کفار قریش بود بپسندد چه نپسندد، خداوند گواهی به رسالت او داده و همه گواهان گواهی میدهند.
او پیامآور خداست. پیام فطرت، پیام اخلاق، پیام منطق و استدلال و…
سلام و درود بر رسول خدا. او رسول همه فضائل است هم رسول مهر مقدس است! هم رسول خشم مقدس! هم رسول مهربانیهاست هم رسول قاطعیتها، هم رسول دنیای آباد است هم رسول آخرت آباد، هم رسول معنویتهای والای عرفانی است، هم رسول دنیای عزتمندانه، آری او رسولالله(ص) است تمام آنچه از فضائل در ذات مقدس ربوبی است در پیامش تجلی دارد.
پیامبر خاتم الانبیا
۲- او خاتم انبیاست «و خاتم النبیین»
در سوره احزاب آیه ۴۰ پیامبر را چنین توصیف میکند… و لکن رسولالله و خاتم النبیین…؛ او پیامبر خدا و ختمکننده پیامبران است…
لفظ خاتم را به چند صورت میتوان خواند، ولی اختلاف در تلفظ آن کوچکترین اثری در مفاد و معنای آن پدید نمیآورد:
۱- خاتِم بر وزن حافِظ که به صورت اسم فاعل است و معنای آن ختم کننده است.
۲- خاتَم بر وزن عالَم و معنای آن آخر و آخرین است.
۳- خاتًم بر وزن همان عالَم به معنای چیزی که با آن اسناد و نامهها را مهر میکردند.
۴- خاتَمَ به فتح تاء و میم بر وزن ضارَبَ (فعل ماضی باب مضاربه) یعنی کسی که باب بعثت پیامبران الهی را ختم کرد.
بنابراین معنای ختم نبوت این است که موضوع نبوت به مرتبه نهایی رسیده و به وسیله پیامبر گرامی باب نبوت و پیامبری مهر شده و به روی هیچ کس تا دامنه قیامت باز نخواهد شد.
این تنها آیهای نیست که دلالت بر ختم نبوت دارد. آیات ۱/ فرقان، ۴۱ و ۴۲/ فصلت، ۱۹/ انعام، ۲۸/ سباء نیز بر این دلالت دارد با این تفاوت که آیه ۴۰ احزاب و خاتم النبیین با صراحت کامل میرساند که باب نبوت بهطور مطلق بسته شده، خواه دارنده آن کتاب و شریعت داشته باشد و یا تنها مروّج شریعت پیشین شمرده شود.
ولی چهار آیه دیگر فقط به این اندازه دلالت دارد که پس از رسول اکرم(ص) و شریعت اسلام شریعت و کتاب آسمانی دیگری که ناسخ قرآن و شریعت اسلام باشد نمیآید و بیش از این دلالت ندارد. با این آیات ادعای کسانی را که پس از رسول اکرم(ص) ادعای نبوت و آوردن کتاب و شریعت جدیدی کردند باطل میشود.
پیامبر گرامی بزرگ انبیا
۳- و سیدالمرسلین؛ او آقای فرشتگان خداوند است.
«سید» به معنای رئیس و آقاست. راغب میگوید به جماعت کثیره سواد گویند مثل علیکم بالسواد الاعظم سید کسی است که متولی سواد اعظم باشد. جمع سید سادات است.
«سیدالمرسلین» گویای آن است که پیامبران الهی با اینکه از نظر نبوت و رسالت همانند هستند، ولی از جهت جایگاه و مقام یکسان نبودهاند، زیرا هم شعاع مأموریت آنها متفاوت بوده و هم میزان فداکاری آنها با هم تفاوت داشته است «… وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلَىٰ بَعْض؛ و ما بعض پیامبران را بر بعض دیگر ترجیح دادیم…» (اسراء، ۵۵)
« تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْض؛ آن رسولان را بعضی بر بعض دیگر برتری دادیم.» (بقره، ۲۵۳)
پیامبر اکرم برترین آنان است، زیرا آئینش کاملترین و آخرین آئینهاست و کسی که رسالت او آوردن کاملترین ادیان باشد، باید خود او نیز از همه بدتر باشد. به همین دلیل در آیه ۴۱ سوره نساء، پیامبر اسلام را در قیامت به عنوان گواه همه پیامبران شمرده، در حالی که هر پیامبری گواه امت خویش است:
« فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَی هَؤُلَاءِ شَهیداً؛ حال آنها چگونه است آن روزی که از هر امتی شاهد و گواهی بر اعمالشان میآوریم و تو را نیز بر آنان گواه خواهیم آورد.»
برای این آیه تفسیر دیگری هم شده است و آن اینکه هؤلاء اشاره به گواهان امتهای پیشین است یعنی ای پیامبر اسلام تو را گواه همه گواهان و انبیای گذشته قرار خواهیم داد. در پارهای از روایات به همین تفسیر اشاره شده است. (نور ۱/۴۸۱ و ۴۸۲ ، برهان ۲/۷۹؛ بحار ۶/۲۳۳٫)
در هر حال چه آن تفسیر و چه این تفسیر آیه دلالتی خوب بر «سیدالمرسلین» بودن پیامبر دارد.
پیامبر بنده برگزیده خداوند
۴- «و صفوه رب العالمین؛ برگزیده پروردگار عالم
واژه «صفوه» به معنی خالص بودن چیزی از آمیختگی است.
واژه اصفاء به معنای مخصوص گردانیدن است. (اسراء/۴۰)
«اصطفاء» به معنای انتخاب کردن قسمت خالص چیز است. (آلعمران/۳۳)
«مصطفین» به معنای برگزیدگان است. (ص/۴۷)(ص ۴۷)
بر این اساس در این زیارت خطاب به پیامبر عرضه میداریم که او برگزیده پروردگار عالم است گزینش خداوند، گزینشی کاملاً حکیمانه و روی حساب است. خداوند پیامبران را برگزیده میداند. (آلعمران/۳۳، فاطر/۳۲) «… الله اعلم حیث یجعل رسالته…؛ خداوند آگاهتر است که رسالت خویش را کجا قرار دهد…» (انعام/۱۲۴) رسالت نه ارتباطی به سن و سال دارد و نه به موقعیت قبایل، بلکه شرط آن قبل از هر چیز آمادگی روحی پاکی ضمیر، سجایای انسانی فکرر بلند و اندیشه قوی تقوی و پرهیزگاری فوقالعاده در مرحله عصمت است و این خصال را جز خدا کسی نمیداند.
همین ویژگی در امامت هست چرا که امامت هم از نگاه قرآن جایگاه بلندی دارد بر این اساس امامان سلام الله علیهم اجمعین هم مصطفا و برگزیده خدایند.
پیامبر اکرم(ص) برگزیده ویژه خداوند است که این مقام والا و شایسته را به دست آورده است.
پیامبر امین
۵- «امین الله علی وحیه و عزائم امره؛ امین خدا بر وحی و بر امور مهم و لازم اوست. «امین» صفت برجسته پیامآوران خداوند است. (شعرا/۱۰۷ – ۱۲۵ – ۱۴۳ – ۱۶۲ – ۱۷۸) این پیامبران بزرگ امانتداری خود را عملاً به مردم محیط اثبات کردهاند.
پیامبر گرامی اسلام قبل از نزول وحی آنچنان در امانتداری در میان مردم مکه زبانزد خاص و عام بود که او را محمد امین لقب داده بودند.
در تاریخ طبری آمده:
«کانت قریش تسمّی رسولالله قبل ان ینزل علیه الوحی الامین؛(۴) قریش پیامبر خدا را پیش از آنکه بر او وحی فرود آید امین نامیده بودند.»
در کتاب شریف کافی روایت شده:
قریشیان خواستند کعبه را خراب و از نو بنا کنند و به مساحت آن بیفزایند سپس از این کار ترسیدند… و گفتند به ارتفاعش میافزاییم (پس خرابش کردند و دوباره) آن را ساختند و چون دیوار به جایگاه حجرالاسود رسید بر سر نصب کردن آن با هم درگیر شدند و هر قبیله خود را سزاوارتر به نصب آن دانست هنگامی که کشمکش میان آنها بالا گرفت به داوری هر که از در بنیشیبه وارد شود تن دادند. در این حال پیامبر خدا وارد شد. همه گفتند: «هذا الامین جاء؛ این امین است از راه رسید.» او را داور قرار دادند. پیامبر(ص) ردای خود را که برخی آن را عبایی از خز گرفتهاند گسترد و حجرالاسود را در آن نهاد. سپس فرمود هر قبیله قریش مردی بیاید… و حجرالاسود را بلند کردند و پیامبر آن را در جای خود نصب کرد.(۵)
جناب ابوطالب پدر مؤمن امیرمؤمنان علیبن ابیطالب در شأن پیامبر چنین سروده است:
انت الامین امین الله لا کذب
و الصادق القول لا لهواً و لا لعب
انت الرسول رسول الله نعلمه
علیک تنزل من ذی العزه الکتب(۶)
تو امینی امین راستین خداوند دروغ در آن راه ندارد
راستگو بی آنکه بازی و بیهودهگویی در میان باشد
تو فرستادهای فرستاده خدا و ما میدانیم
از نزد خدای عزتمند کتابها بر تو نازل میشود.
نهجالبلاغه در موارد متعدد پیامبر را به این وصف ستوده است (طه/۲۶-۷۲-۹۴-۱۷۳) و…
پیامبر اکرم(ص) با این سرمایه بعثت خویش را اعلام کرد.
در ذیل آیه و انذر عشیرتک الاقربین آمده است که بعد از نزول این آیه پیامبر اکرم(ص) بر کوه صفا بالا رفت و بنی عبدالمطلب و بنی عبد مناف را صدا زد و آنها جمع شدند فرمود بگویید ببینم اگر من به شما خبر دهم که لشگر عظیمی از کنار این کوه به سوی شما میآید آیا میپذیرید یا نه؟ همه گفتند: آری ما هرگز دروغی از تو نشنیدهایم. فرمود: بنابراین بدانید که من شما را از عذاب الهی برحذر میدارم.(۷)
پیامبر، امین خدا بر وحی و ابلاغ آن بوده است که در این زیارت از آن تعبیر به امور مهم و لازم (عزائم امره) شده است. در آیاتی صبوری و تقوی از مصادیق «عزم الامور» شمرده شده است. (لقمان/۱۷، شوری/۴۳، آلعمران/۱۷۶) روشن است بدون عنصر مقاومت بار سنگین رسالت به مقصد نمیرسد.
پیامبر(ص) گشاینده راه سعادت بشریت تا ابد
۶- و الخاتم لما سبق و الفاتح لما استقبل و المهیمن علی ذلک کله؛ او خاتم رسالتهای سابق و گشاینده علوم و معارف آینده است و بر تمام آنها تسلط و برتری دارد.
او مربوط به گذشته و زمان خویش نبود، بلکه پیامبر ابدیت بود و هر آنچه بشر تا قیامت به آن نیازمند بود در همه عرصهها آورد. رسالت او هدایت بود. او خطوط اصلی هدایت بشریت را ترسیم کرد. او نه تنها در عرصه علمی از معارفی گفت که نه تنها بشریت آن روز، بلکه قرنها بعد از آن هم از آن مطلع نبودند. همانند جاذبه عمومی، حرکت زمین و منظومه شمسی، زوجیت عمومی و گیاهان و… بلکه در تمامی عرصههای مورد نیاز راه را نشان داده است.
و رحمهالله و برکاته و صلواته و تحیاته؛ رحمت و برکات و درودها و تحیات خدا بر او باد.
انبیای خداوند
السلام علی انبیاءالله و رسله؛ سلام بر پیامبران و رسولان خداوند
عدد پیامبرانی که نام آنها صریحاً در قرآن آمده ۲۶ نفرند: آدم، نوح، ادریس، صالح، هود، ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یوسف، لوط، یعقوب، موسی، هارون، شعیب، زکریا، یحیی، عیسی، داود، سلیمان، الیاس، ذالکفل، ایوب، یونس، عزیز و محمد صلوات الله علیهم اجمعین.
و علاوه بر این ۲۶ پیامبر پیامبران دیگری هستند که در قرآن بدون ذکر نام آنها اشاره شده است مانند نام اشموئیل (که برخی نام او را یوشع و بعضی شمعون دانستهاند) که در آیه ۲۴۷ بقره به عنوان قالَ لَهُم نَبیِّهِم آمده است. و مانند ارمیا (که بعضی ازمیا گفتهاند) (بقره/۲۵۹)
و…
… وَ رُسُلاً قَد قَصَصناهُم عَلَیْکَ مِن قَبلُ وَ رُسُلاً لَم نَقصُصْهُم عَلَیکَ مِن قَبل… (نساء/۱۶۴)؛ … پیامبرانی که سرگذشت آنها را قبلاً برای تو بیان کردهایم و پیامبرانی که سرگذشت آنها را بیان نکردهایم.
در حدیثی از امام علیبن موسیالرضا(ع) آمده است که پیامبر گرامی فرمود:
خلق الله عزوجل مأته الف نبی و اربعه و عشرین الف نبی انا اکرمهم علی الله و لا فخر؛ خداوند ۱۲۴ هزار پیامبر آفرید که من از همه آنان نزد خدا گرامیترم و در عین حال فخر مباهاتی نمیکنم (این از لطف خداست)
و خلق الله عزوجل مأته الف وصی و اربعه و عشری الف وصی فعلی اکرمهم علی الله و افضلهم؛ و خداوند ۱۲۴ هزار وصی آفرید که علی از همه آنان نزد خداوند گرامیتر است.
در حدیث دیگری از امام باقر(ع) و حضرت از پیامبر اکرم چنین نقل میفرماید: کان عدد جمیع الانبیاء مأته الف نبی و اربعه و عشرین الف نبی خمسه منهم اولوالعزم نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد؛(۸) عدد تمام انبیا ۱۲۴۰۰۰بوده که ۵ نفر آنان اولوالعزم بودند. نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد(ص)(۹)
عرض ادب به ساحت مقدس انبیا بدان جهت است که زائر این حقیقت را ابراز میکند که خط هدایت و صراط مستقیم در طول تاریخ یکی بوده است و آن خط انبیاست.
در این ره انبیا چون ساربانند
دلیل و رهنمای کاروانند
ملائکه خداوند و بندگان صالحش
و ملائکته المقربین و عباده الصالحین؛ سلام و درود بر فرشتگان مقرب و بندگان صالح او.
قرآن مجید ایمان به فرشتگان را در ردیف ایمان به خدا و کتب آسمانی و رسولانش شمرده است.
« آمَنَ الرَّسولُ بِما أُنزِلَ إِلَیهِ مِن رَبِّهِ وَالمُؤمِنونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِه…(۱۰)
پیامبر به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورده است و همه مؤمنان نیز به خدا و فرشتگان او کتابها و فرستادگانش ایمان آوردهاند.
در قرآن از این موجود عاقل و نورانی و خبررسان حدود هشتاد بار با الفاظ مختلف یاد شده است:
آنان موجوداتی عاقل، با شعور بندگان گرامی هستند همواره سر بر فرمان خدا دارند و هرگز معصیت او نمیکنند.(۱۱)
دارای مقامات مختلف و مراتب متفاوتاند و برخی از آنها رئیس ملائکهاند.(۱۲)
برخی حاملان عرشند و دور آن حلقه زدهاند.(۱۳)
برخی مدبرات امرند. (نازعات/۵)
برخی مأمور قبض ارواحاند. (اعراف/۳۷، سجده/۱۱)
گروهی مراقب اعمال بشرند. (ق/۱۷-۱۸، انفطار/۱۰-۱۲)
گروهی حافظان انسان از خطرات و حوادثاند. (انعام/۶۱)
گروهی مأمور عذاب و مجازات اقوام سرکشاند. (هود/۷۷-۸۲)
جمعی دیگر امدادگران الهی نسبت به مؤمنان در مواقع لزوماند. (احزاب/۹)
گروهی رسانندگان وحی و آورندگان کتب آسمانی برای انبیا هستند. (شعرا/۱۹۱-۱۹۵، آلعمران/۳۹)
اینها برخی از ویژگیهای فرشتگان در قرآن است.
بحث ملائکه در قرآن و روایات بحثی است مبسوط در عرصه شرح زیارت به همین مقدار اکتفا میکنیم.
در پایان این بخش سخنی از سلام و عرض ادب بر بندگان صالح اوست. در این فراز هم سخن از تبارنامه خوبان و اولیاست که از جمله آنان حضرت امیرمؤمنان علی(ع) است که این فصل اول مدخل این زیارت بلند غدیریه است. بعد از این مدخل بیان فضائل مولی علی(ع) شروع میشود.
پینوشتها:
۱- الخصال، ص ۴۶۴٫
۲- الکافی، ج ۱، ص ۲۰۸؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج ۱، ص ۲۹۲٫
۳- مفاتیح الجنان، ص ۶۹۳٫
۴- تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۹۰٫
۵- کافی، ج ۴، بحار، ج ۹۹، ص ۴۷؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۸۹؛ طبقات کبری، ج ۱، ص ۱۴۵؛ السیره النبویه ابن هشام، ج ۱، ص ۲۰۹٫
۶- مناقب ابن شهر آشوب، ج ۱، ص ۵۶؛ بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۲۰۳، حدیث ۳۳٫
۷- الکامل، ج ۲، ص ۶۰٫
۸- بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۳۰، حدیث ۲۱٫
۹- بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۴۱، حدیث ۴۲٫
۱۰- بقره/۲۸۵
۱۱- تحریم/۶
۱۲- صافات/۱۶۴، نساء/۱۷۱، تکویر/۱۹-۲۱
۱۳- غافر/۷، حاقه/۱۷، زمر/۷۵