رویکرد امام علی(ع) در مواجهه با اعتراضات، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمدعلی محمدی

درآمد:

امامان معصوم کشتی‌های هدایت، الگوها و چراغ‌های تابناکی هستند که ما وظیفه داریم با مراجعه به سخنان و رفتار آنها، مسائل و مشکلات را حل کنیم. در این نوشتار رویکرد امام علی«ع» در مواجهه به اعتراضات و اغتشاشات را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده‌ایم که امام علی«ع» اعتراض مسالمت‌آمیز را حق همه افراد جامعه می‌دانستند و سعی می‌کردند اعتراض‌های به‌حق، به بیراهه کشیده نشود؛ ولی اگر به اغتشاش منجر می‌شد با راهکارهایی که در مقاله به آن اشاره شده با آن مقابله می‌کردند.

اهمیت بحث

پیامبران و امامان معصوم«ع» الگوهایی هستند که همه وظیفه دارند از گفتار و رفتار آنان درس بیاموزند. به این اصل مهم در قرآن کریم نیز اشاره شده است. قرآن کریم، الگوها و سرمشق‌هایى را در همه‌ی زمینه‏ها براى مؤمنان معرفى مى‏کند که حضرت ابراهیم«ع» و پیامبر اعظم«ص» از آن جمله‌اند؛ برای نمونه قرآن کریم در باره پیامبر اعظم«ص» می‌فرماید: «لَّقَد کانَ لَکُم فى رَسولِ اللَّهِ أُسوَهٌ حَسنَهٌ لِّمَن کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الاَخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِیراً؛(۱): مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیکویى بود، براى آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد مى‏کنند.» امامان معصوم نیز بهترین الگوهای برای ما هستند. امام به معنای پیشواست؛ یعنی کسی که پیشاپیش دیگران حرکت و دیگران را راهنمایی می‌کند. امام خامنه‌ای در باره نقش الگویی حضرت علی«ع» می‌فرماید می‌توان علی را با خود داشت؛ پیشاپیش حرکت خود و پیش روی خود داشت، مشروط بر اینکه ما سیره‌ امیرالمؤمنین و رفتار امیرالمؤمنین را مثل یک سرمشق مورد توجه قرار بدهیم.(۲) با توجه به این مهم ضروری است با بررسی سیره آن امام روش مواجهه به اعتراض‌ها و اغتشاش‌ها را بیابیم. در بررسی سیره‌ی امام می‌توان  به سه گزاره و راهبرد کلیدی دست یافت.

۱)اعتراض، حقی همگانی است.

۲)امام علی(ع) برای پیشگیری از اغتشاش آخرین تلاش خودش را انجام می‌داد.

۳)آن حضرت در مواجهه با اغتشاشات مرحله به مرحله اقدام می‌کرد و برخورد نظامی آخرین مرحله آن بود.

در ادامه پس از مفهوم‌شناسی مختصر این سه راهبرد را توضیح خواهیم داد.

مفهوم شناسی

اعتراض در دانش‌های مختلف معانی متفاوتی دارد. آنچه در این مقاله منظور نظر است، اصطلاح سیاسی آن یعنی مخالفت، رد، عدم قبول، خرده‌گیری، ایراد و نکته‌گیری و عیب‌جویی از دیدگاه‌ها یا عملکرد دیگران(۳) به‌ویژه مسئولان است.

اغتشاش در لغت به معنای  آشوب، انقلاب، بلوا، تنش، شورش، قیام، نهضت، بلبشو، هرج ومرج و… آمده است. ولی معنای آن در اصطلاح سیاسی، آشوب و  اقدام همراه با خشونت دسته‌ای از افراد است که در مقابله با نظام حاکم اتفاق می‌افتد و همواره بی‌نظمی و ناامنی با خود به همراه دارد.(۴) نزدیک‌ترین واژه به شورش و اغتشاش، در منابع اسلامی، واژه «بغی» است. بغی در اصطلاح فقه به‌معنای خروج و شورش علیه امام عادل و برحق است و کسی که علیه امام عادل شورش کند، باغی نامیده می‌شود(۵) مهم‌ترین مصادیق «باغیان» در زمان حضرت علی«ع» برپاکنندگان جنگ‌های دوران مانند جمل، صفین و نهروان هستند.(۶)

امام علی«ع» مرز  اعتراض مخالفان با آشوب و اغتشاش را تا مرحله‌ای می‌دانند که حرکت مخالفان سبب مفسده و گسیختگی نظام جامعه اسلامی نشود. چنانکه در باره اصحاب جمل فرمودند: «این گروه به سبب نارضایتی از حکومت من به یکدیگر پیوسته‌اند و من تا هنگامی که بر جامعه و اجتماع احساس خطر نکنم، شکیبایی پیشه می‌کنم؛ چه اینکه آنان اگر بر این افکار سست و فاسد باقی بمانند و بخواهند اهداف خود را عملی سازند، نظام جامعه اسلامی از هم گسیخته خواهد شد.»(۷)

در قوانین جمهوری اسلامی ایران نیز به تفکیک بین اعتراض و اغتشاش اشاره شده است. برابر اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تشکیل اجتماعات و راه‌پیمایی‌ها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است. در حالی که برابر قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران، قیام مسلحانه کند، باغی محسوب و در صورت استفاده از سلاح، به مجازات اعدام محکوم می‌شود. شورشیان اگر قبل از درگیری و استفاده از سلاح، دستگیر شوند؛ به حبس تعزیری محکوم می‌شوند.(۸)

۱٫اعتراض، حقی همگانی

در بررسی سیره‌ی امام علی«ع» روشن می‌شود که آن حضرت اعتراض به کارگزاران حکومت را حق همه مردم می‌دانست. مردم به‌راحتی نزد ایشان می‌آمدند و اعتراض خود نسبت به حکومت را بدون کمترین ترسی ابراز می‌کردند. برای نمونه فرماندار حضرت علی«ع» در همدان از زنی به نام سوده چند کیلو گندم اضافه گرفت. سوده برای اعتراض به این رفتار به کوفه آمد و وقتی که امام علی«ع» آماده اقامه نماز مغرب بود، در مسجد نزد حضرت رفت. امام او را دید نشست و فرمود:

«حاجتی داری؟» زن ماجرا را شرح داد. امام با شنیدن سخنان سوده گریست و گفت:

«خدایا تو گواهی که من آنها را برای ستم به مردم دعوت نکردم.»

سپس قطعه پوستی گرفت و حکم عزل فرماندار را نوشت و بدون آنکه آن را مهر و موم کند به دست زن داد.

بلافاصله پس از بازگشت سوده به «شهر همدان» فرماندار عزل و دیگری به جای او آمد.(۹)

در جریانی دیگر امام«ع» در مسجد کوفه برای مردم سخنرانی می‌کرد. ناگهان، از گوشه مسجد یکی از خوارج به پا خاست و با صدای بلند، شعار «لا حکم الا لله» را سر داد. به دنبال او یکی دیگر از خوارج از گوشه دیگر مسجد همین عمل را تکرار کرد و پس از آن گروهی برخاستند و همصدا به دادن شعار پرداختند. حضرت مدتی صبر کرد تا آنها ساکت شدند، آنگاه فرمود: «سخن حقی است، ولی آنان اهداف باطلی را دنبال می‌کنند.» سپس ادامه داد: «تا وقتی با ما هستید از سه حق برخوردارید: اول اینکه از ورود شما به مساجد جلوگیری نمی‌کنیم و دوم اینکه حقوقتان را از بیت‌المال قطع نمی‌کنیم و سوم اینکه تا اقدام به جنگ نکنید با شما نبرد نمی‌کنیم.»(۱۰)

  1. امام علی(ع) و پیشگیری از اغتشاش

در زمان امام علی«ع» گاه اعتراض‌ها بسیار جدی می‌شد یا عده‌ای با برنامه‌ریزی قبلی جریان‌های سیاسی را به سوی اغتشاش و مواجهه نظامی با حکومت اسلامی سوق می‌دادند، ولی آن حضرت تمام سعی خودش را انجام می‌داد که  اعتراض‌ها به اغتشاش منجر نشود. رویکرد امام در این موارد را می‌توان به شرح زیر تبیین کرد:

۲٫۱٫ خیرخواهی حداکثری

اگر مردم احساس کنند که رهبر و حاکم آنان به‌راستی خیرخواه همگان است، پس از آنکه اعتراض و اشکال خودشان را ابراز کردند به حاکمان فرصت می‌دهند که امور را اصلاح کنند تا کار به اغتشاش نرسد. از این رو رهبران الهی تا آنجا که امکان داشت، به خیرخواهی نسبت به همگان همت می‌گماشتند. حضرت علی«ع» در عهدنامه خود به مالک اشتر، اوج خیرخواهی نسبت به همگان حتی مخالفان را این گونه تصویر کرده‌اند:

مهربانی، عطوفت و نرم‌خویی با مردم را در دل خود جای ده، [از صمیم قلب آنان را دوست بدار و به ایشان نیکی کن] نسبت به ایشان به‌سان درنده‌ای مباش که خوردن آنان را غنیمت شماری؛ زیرا مردم دو گروهند، دسته ای برادر دینی تو هستند و گروه دیگر در آفرینش همانند تو. اگر گناهی از ایشان سر می‌زند، عیب‌هایی برایشان عارض می‌شود و خواسته و ناخواسته خطایی انجام می‌دهند، آنان را عفو کن و از خطاهایشان چشم بپوش، همان گونه که دوست داری خداوند تو را ببخشد…هیچ گاه از بخشش و گذشت پشیمان نشو و به کیفر و مجازات شادمان مباش. در عمل به خشم و غضبی که می‌توانی خود را از آن برهانی، شتاب نکن.(۱۱)

۲٫۲٫ نهایت مدارا

یکی از مهم‌ترین راهبردهای معصومان در مواجهه با معترضان و در راستای پیشگیری از اغتشاش، مدارای حداکثری بود. پس از اینکه حضرت علی«ع» به حکومت رسید، عده اندکی سر به اعتراض برداشتند. امام علی«ع» نه تنها با آنان مواجهه قهرآمیز نداشت، بلکه تا آنجا که ممکن بود با آنها مدارا می‌کرد. حتی حقوق آنها از بیت‌المال را  هم قطع نکرد.(۱۲)

رویکرد امام در مواجهه با خوارج نیز قبل از اینکه سلاح به دست بگیرند و در مقابل حکومت اسلامی صف‌آرایی کنند مدارای حداکثری بود روزی امام علی«ع» یاران خودش را نصیحت می‌کرد که در مواجهه با نامحرم چگونه رفتار کنند. یکی از خوارج گفت: «خداوند این کافر را بکشد، چقدر دانا و فقیه است!» اصحاب یورش بردند که او را بکشند، امام فرمود: «آرام باشید! جواب دشنام، دشنام است یا گذشت از گناه.»(۱۳)

امام علی«ع» در مواجهه با معاویه نیز در ابتدا رویکرد مدارای حداکثری را در پیش گرفت. ایشان سعی کرد از هر وسیله ممکن استفاده کند تا شاید بتواند معاویه را از شورش باز دارد و از خونریزی و کشته شدن مسلمانان جلوگیری کند. ابتدا جریر بن عبدالله را که سابقه دوستی و رفاقت با معاویه داشت برای گرفتن بیعت از معاویه و اهل شام به آنجا اعزام داشت.(۱۴) ولی معاویه از حسن نیت و صداقت امام«ع» نهایت سوءاستفاده را به نفع خود کرد و به دلیل اینکه در آن زمان آمادگی کامل برای مقابله با حضرت علی«ع» را نداشت و از نظر تبلیغاتی در وضعیت مناسبی به سر نمی‌برد به سیاست وقت‌کشی روی آورد و حدود چهار ماه جریر بن عبدالله را در شام نگه داشت و هر روز به بهانه‌های مختلف از دادن پاسخ صریح به او خودداری می‌کرد.(۱۵) او در این مدت توانست عبدالله بن عمر، عمروعاص و عده دیگری به‌ویژه سران قبایل شام را با وعده و وعید با خود همراه کند و آنها را برای جنگ با حضرت علی«ع» آماده کند.

حتی پس از بازگشت جریر و شکست مأموریت او باز هم حضرت علی«ع» دست از تلاش‌های خود برای دستیابی به راه حل مسالمت‌آمیز برنداشت. آن حضرت بارها به سوی معاویه نامه نوشت و نماینده اعزام کرد؛ ولی معاویه کسی نبود که تسلیم حق شود و بتواند از حبّ ریاست و مقام بگذرد.  حتی پس از اینکه دو سپاه در مقابل هم صف بستند، باز هم حضرت امیدوار بود بدون جنگ و خونریزی مشکل حل شود، از این رو به یاران خود دستور داد که آغازکننده نبرد نباشند. در این بین معاویه به انگیزه از پای در آوردن یاران امام«ع» آب را بر روی آنها بست، ولی پس از آنکه یاران امام«ع» با فداکاری و جانفشانی آب را به تصرف خود در آوردند، امیر مؤمنان«ع» حاضر نشد مقابله به مثل کند و آب را بر روی آنان ببندد. همه این موارد نشان‌دهنده مدارای حداکثری امام در برابر معترضان است.

۲٫۳٫تبلیغ چهره به چهره

یکی از اقدامات حضرت علی«ع» برای پیشگیری از شورش و اغتشاش، فرستادن اشخاص سرشناس و دانشمند  برای  هدایت و راهنمایی معترضان بود.  برای نمونه آن حضرت برای هدایت خوارج و پیشگیری از شورش نظامی و تسلیم شدن معترضان، ابن‌عباس را که در بحث و گفتگو مهارت زیادی داشت به سوی آنها فرستاد تا با آنها به بحث و گفتگو بپردازد و اشکالاتشان را پاسخ گوید.(۱۶) پس از او بزرگانی همچون صعصعه بن صوحان، زیاد بن نضر را برای نصیحت آنان فرستاد، ولی سخنان آنها نتوانست خوارج را از خواب غفلت بیدار کند و بدون نتیجه به سوی امام«ع» بازگشتند. آنگاه امام«ع» شخصاً به اردوگاه آنها رفت و با ایشان به گفتگو پرداخت. در این گفتگو سخنان زیادی بین آن حضرت و خوارج ردّ و بدل شد و امام«ع» به همه شبهات آنها پاسخ گفت.(۱۷)

تلاش‌های امام در مواجهه با معترضان و تبلیغ چهره به چهره در موارد فراوانی نتیجه‌بخش بود، چنانکه در یک مورد حدود دو هزار نفر از خوارج توبه کردند و به مسیر حق بازگشتند. ولی در مواردی نیز به دلیل عناد و لجاجت آنها به نتیجه دلخواه نمی‌رسید.(۱۸)

پیش از شروع جنگ نهروان نیز امام«ع» به این رویکرد ادامه داد. در یک مورد امام از خوارج خواست دوازده نفر را از بین خود انتخاب کنند و خود نیز به همین تعداد جدا کرد و با آنها به گفتگو پرداخت. در پایان این گفتگو عبدالله بن کواء که از رهبران آنان بود با پانصد نفر از خوارج جدا شد و به یاران حضرت پیوست.(۱۹)

  1. امام علی«ع» و مواجهه گام به گام با اغتشاش

رویکرد امام در مواجهه گام به گام با اغتشاش را می‌توان در امور زیر تبیین کرد:

۳٫۱٫ گشودن راه بازگشت

پس از آنکه آتش آشوب فراگیر می‌شد و عده‌ای در آن  گرفتار می‌شدند و امام مجبور به مواجهه با اغتشاشگران می‌شد، یکی دیگر از اقدامات امام در مواجهه با شورشیان، باز گذاشتن راه توبه و بازگشت برای آنان بود. پس از آنکه خوارج در نهروان جمع شدند و همه راه‌های گفتگو را بستند، امام«ع» پس از آرایش سپاه خویش، در بخش سواره نظام پرچم امانی برافراشت و به ابوایوب انصاری دستور داد که فریاد زند:

راه بازگشت باز است و کسانی که به دور این پرچم گرد آیند توبه آنان پذیرفته می‌شود و هر کس وارد کوفه یا از این گروه جدا شود، در امن و امان است.(۲۰)

این اقدام امام در کنار اقدامات قبلی به‌ویژه جهاد تبیین و گفتگوهای امام و یاران آن حضرت ۸۰۰۰ نفر از ۱۲۰۰۰ نفر از خوارج جدا شدند و توبه کردند و ۴۰۰۰ نفر به عناد و لجاجت خود ادامه دادنده و به جنگ مسلحانه روی آورند که امام آنان را با شدت سرکوب کرد.(۲۱)

۳٫۲٫ تفکیک بین افراد مغرض و ناآگاه

در غالب آشوب‌ها، بسیاری از افراد آلت دست دیگران و با موج‌های فتنه همراه می‌شوند؛ در حالی که عده‌ای دیگر سوار بر موج می‌شوند و سعی می‌کنند با آشوب‌آفرینی به اهداف پلید خود برسند. حاکمان عادل و دلسوز بین این دو گروه تفاوت می‌گذارند با بررسی سیره حضرت علی«ع» نیز تفکیک یاد شده به چشم می‌خورد. تمام تلاش حضرت در سه نبردی که داشت این بود که بین سردمداران اغتشاش با بدنه آشوب جدایی اندازد.

به‌عنوان نمونه در تاریخ می‌خوانیم: پس از آنکه حضرت امام علی«ع» شریعه فرات را از دست اصحاب معاویه گرفت و اجازه استفاده از آب را به دوست و دشمن داد تامدتی دست به جنگ نزد و پیامی هم بین او و معاویه رد و بدل نشد. این سبب شد که بین عراقیان این شبهه مطرح شد که چرا امام، فرمان جهاد صادر نمی‌کند؟ در این بین عده‌ای با پخش سخنانی بیهوده به شایعات دامن می‌زدند. روزی امام  از برخی پرسید: «افراد لشگر چه می‌گویند؟» پاسخ دادند: بعضی معتقدند از ترس کشته شدن، فرمان جنگ صادر نمی‌کند! و بعضی می‌گویند در مبارزه و جنگ با شامیان تردید دارد. حضرت در پاسخ اینان فرمود: «اما اینکه می‌گویید آیا این تاخیر به خاطر ترس از مرگ است، به خدا سوگند باک ندارم، من به سوی مرگ روم یا مرگ به سوی من آید! اما اینکه می‌گویید در مبارزه با شامیان تردید داشته باشم، هرگز چنین نیست به خدا سوگند! حتی یک روز جنگ را به تاخیر نینداختم مگر آنکه امیدوار بودم، عده‌ای از آنها به ما پیوسته و هدایت شوند و در لابلای تاریکی‌ها پرتوی از نور مرا ببینند و به سوی من آیند و این برای من از کشتار آنان در راه گمراهی بهتر است…»

۳٫۳٫ قاطعیت

آنگاه که روش‌های پیش گفته کارگر نیفتاد و اغتشاشگران کمر به نابودی حکومت اسلامی بستند، امام علی«ع» با قاطعیت با آنان مواجه شد و چشم فتنه را کور کرد.

برای نمونه پس از بیعت مردم با آن حضرت، طلحه و زبیر به بهانه زیارت بیت الله از مدینه خارج شدند. امام علی«ع» با آنکه از قصد شوم آنها آگاه بود، ولی تا زمانی که دست به شورش نزده بودند با آنان مقابله نکرد. اما آنگاه که با آشوب و جنگ‌افروزی کیان جامعه اسلامی را به خطر انداختند و در بصره عده‌ای را به شهادت رساندند، عملاً تمام راه‌های مسالمت‌آمیز را بستند، با قاطعیت تمام با فراخواندن نیروهای خود برای دفع فتنه جملیان به سوی بصره حرکت کردند. حضرت در جواب جمعی از سربازان که ایشان را از تعقیب طلحه و زبیر منع می‌کردند، فرمودند: «به خدا سوگند، من چون کفتار نباشم که با آهنگ به خوابش کنند و فریبش دهند و شکارش کنند. من تا زنده‌ام، با یاریِ جویندگانِ حق و فرمانبران یکدل، به رویگردانانِ از حق و نافرمانانِ بددل خواهم تاخت.»(۲۲)

و نیز فرمودند: «اگر سر باز زنند، تیغ تیز در کار است که درمان نابکار است و حق را یار. شگفتا! از من می‌خواهند به میدان کارزار آیم و در نبرد پایداری کنم. مادرشان بر آنان بگرید. تا کنون کسی مرا از جنگ نهراسانده و از شمشیر نترسانده که من به خدای خود یقین دارم و در دین خود شبهه‌ای ندارم.»(۲۳)

پی‌نوشت‌ها:

۱٫احزاب،۲۱

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=80332-

۳- لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه.

۴- ر.ک، فرهنگ عمید، ذیل واژه.

۵- شیخ طوسی، النهایه، ص۲۹۶؛ علامه حلی، قواعدالاحکام، ج.۱، ص۵۲۲٫

۶- شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۲۶۰-۲۵۸٫

۷- نهج‌البلاغه، خطبه ۱۶۹٫

۸- قانون مجازات اسلامی، ماده ۲۸۸.

۹- ابن صباغ مالکی، فصول‌المهمّه، ص۱۲۹٫

۱۰- بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۲، ص۳۹۵٫

۱۱- نهج‌البلاغه، خطبه ۵۳٫

۱۲- ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۴، ص۱۱۸٫

۱۳- نهج‌البلاغه، حکمت ۴۲۰٫

۱۴- یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲،ص۱۸۴٫

۱۵- رسول جعفریان، سیره خلفا، ص۲۸۲٫

۱۶- جعفر سبحانی، فروغ ولایت، ص۶۳۲٫

۱۷- همان، ص۶۲۷٫

۱۸- همان، صص۶۳۸-۶۳۶٫

۱۹- بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۲، ص۳۵۴٫

۲۰- همان، ج۲،ص۳۷۰-۳۶۲٫

۲۱- ابن اعثم الفتوح، ج۴، صص۱۲۵-۱۲۱٫

۲۲- نهج‌البلاغه، خطبه ۶٫

۲۳- همان، خطبه ۲۲٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *