طنز تلخ حقوق بشر آمریکایی، دکتر احمد مومنی راد

آمریکا بزرگ‌ترین مدعی حقوق بشر و در عین‌ حال بزرگ‌ترین ناقض حقوق بشر در دنیاست. رعایت حقوق بشر در عملکرد آمریکا در جهان بیشتر به یک طنز تلخ شبیه است تا یک واقعیت عینی. سیاست‌های اعلامی این کشور ۱۸۰ درجه با سیاست‌های اعمالی آن متفاوت است. این کشور بیشترین مطالبه حقوق بشری را از سایر کشورها دارد، در حالی که همه دنیا باید از آمریکا اجرای حقوق بشر را مطالبه کنند. اگر بخواهیم نقض‌های حقوق بشری دولت آمریکا را شمارش کنیم فهرست بسیار بلند بالایی را تشکیل می‌دهد. دخالت‌های نظامی آمریکا در اقصی نقاط جهان، حمایت از رژیم‌های مستبد و فاسد غیر مردمی و مقابله با حکومت‌های مستقل، ایجاد جنگ و بحران و طراحی کودتاهای خونین برای رسیدن به اهداف نامشروع، تنها بخش کوچکی از ریز نقض‌های فاحش حقوق بشری توسط دولت آمریکاست. ایجاد گروه‌های تروریستی و حمایت سیاسی مالی و تبلیغاتی از آنان موضوع قابل کتمانی نیست و حتی خود آنها هم به آن اعتراف کرده‌اند.

ایالات متحده آمریکا تنها در نیمه دوم قرن بیستم حدود ۱۰۰ کودتای نظامی و براندازی حکومت‌ها را طراحی و رهبری کرده و ده‌ها بار به‌طور مستقیم دست به اشغال نظامی کشورها زده و یا آنها را تهدید به مداخله نظامی کرده است. مداخله آشکار از طریق پیاده کردن نظامیان، تهدید و یا توسل به کودتای نظامی و اقدام به براندازی به منظور سرنگون کردن دولت‌های ملی و مردمی که حاضر نیستند به برنامه‌ها و خواسته‌های یکجانبه‌گرایانه آمریکا تن در دهند و جایگزین کردن آنها توسط دولت‌های مجری منافع سرمایه‌داری، از جمله روش‌هایی است که ایالات متحده آمریکا در یک قرن اخیر و به‌ویژه از اوایل دهه ۵۰ میلادی برای اجرا و پیشبرد منافع خود در کشورهای جهان و خصوصاً جهان سوم به کار برده است.

 

طراحی و اجرای سرنگونی دولت‌های مردمی

از جنگ جهانی دوم، کشورهای زیر سلطه، صحنه اصلی دخالت‌ها و کودتاهای نظامی یا شبه کودتا و ضد کودتا و استقرار دیکتاتوری‌های نظامی بوده‌اند و به‌سادگی می‌توان برآورد کرد که کاربرد گسترده شیوه‌هایی چون تهدید، کودتا، اشغال نظامی و غیره تا چه اندازه به استقلال کشورها و به فرایند تصمیم‌گیری دولت‌ها صدمه و زیان وارد می‌آورد.

بدون تردید دستگاه‌ها و آژانس‌های مختلف جاسوسی آمریکا در طراحی و اجرای کودتاها و توطئه‌ها برای سرنگونی حکومت‌های مردمی، فعالانه مشغول‌ و مسئول کودتاهای بی‌شمار در جهان هستند. البته در این راستا و برای دستیابی موفقیت‌آمیز به اهداف، آمریکا از کمک و پشتیبانی سیاستمداران طرفدار سیاست غرب استفاده‌های زیادی برده است. مداخلات آمریکا در عرصه جهانی، در دوران ریاست جمهوری دموکرات‌ها و جمهوریخواهان‌ همواره وجود داشته است، اما نوع آن از دخالت سیاسی در زمان تصدی دموکرات‌ها به دخالت نظامی در دوران جمهوری‌خواهان‌ متغیر بوده است.

داعیه‌دار دموکراسی و تاب نیاوردن هرگونه اعتراض مردمی

اما در داخل جامعه آمریکا نیز وضعیت خوبی وجود ندارد. آمریکا داعیه این را دارد که دموکراسی و مردم‌سالاری، حقوق بشر و حقوق شهروندی، آزادی‌های مدنی و آزادی‌های سیاسی را در جامعه خود اجرا می‌کند، ولی با توجه به رخدادهای فعلی جایگاهش به‌شدت مخدوش شده است. آمریکایی‌ها که داعیه رهبری نظم نوین جهانی را دارند امروزه به‌شدت موقعیت خود را افول یافته می‌بینند و جهانیان در حال حاضر آمریکای بدون روتوش را مشاهده می‌کنند.

سال‌های سال جمهوریخواهان و دموکرات‌ها، آمریکای بزک کرده با شعارهایی چون آزادی، دموکراسی و حقوق بشر را به نمایش گذاشتند، اما اکنون مشخص شده است که آمریکایی‌ها نمی‌توانند حتی یک اعتراض ساده مردمی را نیز در خیابان‌های خود تحمل کنند و حتی از شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد خارج می‌شوند.این امر نشان می‌دهد که آمریکا برای حقوق بشر احترام قائل نیست.

قدرت و جایگاه آمریکا امروزه بسیار افول کرده است، این موضوع در کنار بحران کرونا و سوء مدیریت دولت آمریکا در کنترل این بیماری سبب شده که ایالات متحده در رأس کشورهای آلوده به کرونا با بیشترین تعداد فوتی قرار گیرد. لذا مشخص است که قدرت این کشور پوشالی است و با تبلیغات و سلطه رسانه‌ای، خود را به‌گونه‌ای جلوه داده است که بسیاری از کشورهای دنیا از آمریکا وحشت دارند؛ اما اکنون افول قدرت آمریکا برای بسیاری از مردم دنیا آشکار شده است.

سیطره سیاست، قدرت و  ثروت بر حقوق بشر

حقوق بشر غربی و آنچه که در اعلامیه و سایر اسناد حقوق بشر غربی (شامل اسناد و معاهدات) وجود دارد، ماهیت دوگانه دارند؛ یعنی قدرت‌های بزرگ، حقوق بشر را به ابزاری علیه بشریت مبدل کرده‌اند. حقوق بشر در دنیا در اجرا دچار سیطره «سیاست»، «قدرت» و «ثروت» شده است.

برخی از کشورها در حوزه سیاست از این قدرت استفاده می‌کنند و برخی کشورها از ناحیه قدرت سیاسی و فرهنگی و… حقوق بشر را به انقیاد کشیده‌اند و برخی کشورها نیز مثل عربستان تنها ثروت دارند، ولی همین ثروت به‌گونه‌ای در عمل کارکرد خود را نشان می‌دهد که دبیرکل سازمان ملل به شکل مفتضحانه می‌گوید: «عربستان را در بالای لیست کودک‌کش قرار دادیم، ولی چون از ثروت عربستان برخورداریم نمی‌توانیم آن را اعلام کنیم»!

نگاه آمریکا به حقوق بشر یک نگاه ابزاری است. کشورهای همسو و وابسته به آمریکا، از هرگونه انتقادی در حقوق بشر داخلی خود، از ناحیه آمریکا مصون هستند، یعنی اجرای حقوق بشر در این کشورها به هرگونه که باشد از نظر آمریکایی‌ها پسندیده است، اما راهبرد ایالات متحده با کشورهایی که با آمریکا همسو نیستند، به شکل دیگری است. در این کشورها کوچک‌ترین اقدام مخالف حقوق بشر با بزرگ‌نمایی، جار و جنجال و هیاهو بیان می‌شود.

نژادپرستی ساختاری

همه مردم دنیا امروزه وضعیت آمریکا را مشاهده می‌کنند. بنا به گفته یک مقام آمریکایی، به پلیس و کارمندان دولت در این کشور آموزش داده می‌شود که با سیاه‌پوستان همانند یک حیوان برخورد کنند، به این دلیل که سیاه‌پوستان موجودات خطرناکی هستند. در حال حاضر مشخص است که ایالات متحده راهبرد حقوق بشری خود را این ‌گونه پیش می‌برد که توجهی به حقوق بنیادین و حقوق اولیه بشر و حقوق شهروندی ندارد. آمریکا این داعیه را دارد که اعلامیه ۱۹۴۸ حقوق بشر را تصویب کرده و باید آن را اجرا کند، اما در عمل می‌بینیم در این کشور چه اتفاقاتی رخ می‌دهند که حتی سبب ورود ارتش شده است. مردم آمریکا اکنون به نقطه‌ای رسیده‌اند که پرچم خود را به‌عنوان نماد نژادپرستی آتش می‌زنند. رفتار با سیاه‌پوستان در طول سال‌ها بسیار تبعیض‌آمیز است، گرچه از لحاظ جمعیتی سیاه‌پوستان از سفیدپوستان کمترند، ولی اقدام‌های پلیس نسبت به سیاه‌پوستان بسیار شدیدتر است.

طبق آمار موجود حدود ۸۶ درصد از عملیات پلیس شامل شلیک، دستگیری و برخورد با سیاه‌پوستان انجام می‌شود. این حاکی از این است که گرچه نژادپرستی ظاهراً لغو شده، ولی در عمل نژادپرستی در لایه‌های مختلف دولت آمریکا به صورت ساختاری وجود دارد.

نژادپرستی در ایالات متحده صرفاً محدود به سیاه‌پوستان نیست، بلکه سایر رنگین‌پوستان را نیز شامل می‌شود. در این کشور یک روز به نام «روز کلمب» یا همان روز کشف آمریکا ثبت شده، در حالی که بومیان و درصد بالایی از آمریکایی‌ها نسبت به این روز معترض هستند و خواهان حذف این روز از تقویم هستند. در سال ۱۴۹۲ کریستف کلمب وارد آمریکا شد و ادعای کشف سرزمین جدید را داشت. این در حالی است که سرخ‌پوستان از ۱۲ هزار سال پیش در آن سرزمین زندگی می‌کرده‌اند و تمدن و جمعیت داشتند.

متأسفانه در طول تاریخ میلیون‌ها سرخ‌پوست توسط نژادپرستان آمریکایی از بین رفته‌اند. در سه سال اول ورود کریستف کلمب به آمریکا حدود ۵ میلیون سرخ‌پوست قتل‌عام فیزیکی، فکری و فرهنگی شدند. عده‌ای معتقدند اندک زمانی بعد این رقم ۱۵ میلیون و بعدها بیشتر شد و این کشتار هم اکنون نیز ادامه دارد.

در سال‌های اخیر تظاهرات مردم در آمریکا بسیار فراگیر شده است. در کنار تظاهرات‌کنندگان سیاه‌پوست، تعداد زیادی سفیدپوست نیز در اعتراض به نژادپرستی به خیابان‌ها آمده‌اند. ترامپ شعار سفیدپوستان افراطی را در برتری نژاد سفید تأیید کرد، هر چند کاخ سفید این اظهار نظر را که بازتاب منفی زیادی پیدا کرده بود سریعاً از سایت خود حذف کرد، اما این سیاست اعمالی و نه اعلامی روسای جمهور آمریکاست.

 

حقوق بشر به اقتضای منافع!

مفاهیمی مانند منع سلب حیات، منع بردگی، منع کشتار جنگی، منع جنایات جنگی، منع تجاوز، منع نسل‌کشی و… از جمله مواردی‌اند که ذیل عنوان حقوق بشر به‌گونه‌ای خود را بر جوامع و حتی سازمان ملل تحمیل کرده‌اند. البته باز در اجرا، با نقض این موضوع مواجه هستیم. این اسناد هرچند که از جمله قواعد آمره‌ حقوق بشر محسوب می‌شوند، با این وصف، همین موارد از طرف برخی از دولت‌ها نقض می‌شوند.

متاسفانه در این بخش از حقوق بشر که در زمره قواعد آمره هستند، تضمین اجرایی وجود ندارد. در چنین فضایی، حقوق بشر را باید در دو ساحت نظر و اجرا ببینیم. در اسناد مربوط به حقوق بشر، واژه‌ها و کلمات بسیار خوبی وجود دارند، اما در عمل متاسفانه شاهد نقض‌ مکرر حقوق بشری هستیم.

فهرست بلند بالایی از جنگ و بحران و فجایع انسانی و زیست محیطی وجود دارد که همین کشورهای قدرتمند در آن نقش ایفا کرده‌اند. منافع نامشروع دولت‌ها، به‌ویژه دولت‌های بزرگ اقتضا می‌کند که حقوق بشر را زیر پا بگذارند و در مجموع به آن، به‌عنوان یک ابزار و نه موضوعی که فی‌نفسه ارزش دارد، نگاه کنند.

مداخلات ایالات متحده در جهان از آغاز هزاره سوم و قرن بیست‌ و یکم اگر چه ادامه سیاست قبلی این کشور در قرن بیستم بود، اما وارد فصل جدیدی شد. در این دوره، در سال ۲۰۰۱ هنگامی که جرج واکر بوش از حزب جمهوریخواه به ریاست جمهوری رسید، به همراه خود تیمی از روشنفکران نئولیبرال و گردنکشان نظامی و راستگرایان مذهبی را آورد که هدفشان بریدن از سیاست انعطاف‌پذیری چندجانبه ‌بود.

اروپایی که خود را داعیه‌دار حقوق بشر و دموکراسی و آزادی می‌داند، جنگ خونین بالکان و یا نقض حقوق مسلمانان در هرزگوین را به راه می‌اندازد. این اتفاق در قرن ۵ و ۶ میلادی و قرون وسطی بود اتفاق نیفتاده، بلکه در قرن ۲۱ اتفاق افتاده است. ‌غیر از این موارد، جنگ‌های متعدد دیگری توسط قدرت‌های بزرگ برای نیل به اهداف نامشروعی چون فروش اسلحه و حاکمیت بر کشور‌ها اتفاق افتاده‌اند.

نگاهی به لیست بلند بالای جنایات آمریکا

در ادامه، بـه نمایی از چهره کریـه آمریکای جنایتکار اشاره می‌نمائیم:

الف: حملات نظامی به دیگر کشورها:

ایالات متحده آمریکا در طول ۲۴۵ سال در ۲۲۷ جنگ شرکت داشته و تنها در نیمه دوم قرن بیستم، به ۲۲ کشور حمله نظامی کرده است که در این مقاله به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

  1. بمباران هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن در سال ۱۹۴۵ و کشتن ۳۰۰ هزار نفر
    ۲. لشکرکشی به برلین در سال ۱۹۴۸
    ۳. حمله به کره شمالی در سال ۱۹۵۱ و کشتن صدها هزار نفر
    ۴. حمله به اردن در سال ۱۹۵۷
    ۵.حمله به لبنان در سال های ۱۹۵۸ و ۱۹۸۲
    ۶.حمله به کوبا در سال ۱۹۶۰
    ۷. حمله به ویتنام شمالی در سال ۱۹۶۴ و کشتن ۳ میلیون نفر
    ۸. حمله به کامبوج در سال ۱۹۷۰
    ۹. حمله به آنگولا در سال ۱۹۷۵
    ۱۰. حمله به گرانادا در سال ۱۹۸۱ که دست نشانده خود را هم در آن جا به قدرت رساند.
    ۱۱. حمله به پاناما در سال ۱۹۸۷
    ۱۲.حمله به عراق در سال‌های ۱۹۹۱ و ۱۹۹۳، نصب فرماندار نظامی در این کشور و رسوایی حقوق بشری در زندان‌های ابوغریب و گوانتانامو
    ۱۳.حمله به سومالی در سال ۱۹۹۲
    ۱۴. حمله به هائیتی در سال ۱۹۹۴
    ۱۵.حمله به افغانستان در سال ۲۰۰۱ و کشتار یک میلیون نفر
    ۱۶.حمایت از حملاتداعشبه سوریه و عراق
    ۱۷.حمایت از حملات عربستان به یمن و بحرین
    ۱۸.حمایت از حملات رژیم جعلی صهیونیستی به لبنان و فلسطین

ب: دخالت آمریکا در امور داخلی کشورها

ایالات متحده آمریکا در نیمه دوم قرن بیستم، در امور داخلی ۱۷ کشور دخالت کرده است. ما در این‌جا به برخی از آن اشاره می‌کنیم:

۱٫دخالت در بحران یوگسلاوی در سال ۱۹۴۸
۲. دخالت در جنگ به نفع تایوان علیه چین در سال های ۱۹۵۵ تا ۱۹۵۸
۳. دخالت در بحران مجارستان در سال ۱۹۵۶
۴. دخالت در مصر در سال ۱۹۵۶
۵. دخالت در کوبا در سال ۱۹۵۹
۶. دخالت در برلین در سال ۱۹۶۱
۷. دخالت در اتیوپی در سال ۱۹۷۲
۸. دخالت در نیکاراگوئه در سال ۱۹۷۹
۹. دخالت در لهستان در سال ۱۹۸۱

ج: کودتای آمریکایی در بعضی از کشورها

۱. کودتا در ایران در سال ۱۹۵۲
۲. کودتا در عراق در سال ۱۹۶۰
۳. کودتا علیه پاتریس لومومبا در سال ۱۹۶۳
۴. کودتا علیه آلنده در شیلی در سال ۱۹۷۳
۵. کودتا در آرژانتین در سال ۱۹۷۶
۶. کودتا در ترکیه در سال ۱۹۸۰
۷.کودتا در پاکستان در سال ۱۹۹۹

د: شکل‌دهی به انقلاب مخملی، توسط آمریکایی‌ها

۱. انقلاب مخملین در چکسلواکی در سال ۱۹۸۹
۲. انقلاب مخملین در شوروی سابق در سال ۱۹۹۱
۳. انقلاب مخملین در گرجستان در سال ۲۰۰۳
۴. انقلاب مخملین در اوکراین در سال ۲۰۰۴
۵. انقلاب مخملین در قرقیزستان در سال ۲۰۰۵

هـ: جنایت آمریکایی‌ها به ملت آمریکا

۱.آمریکایی‌ها در سال ۱۸۹۰ در ایالت داکوتای، ۳۰۰ نفر از سرخپوستان را کشتند.
۲. شکستن حرمت زنان در آمریکا:
۲ـ۱. طبق آمار سال ۱۹۸۸، میلیون‌ها زن آمریکایی قربانی سوء قصد جنسی و یا تجاوز کامل قرار گرفتند.
۲ـ۲. در سال ۱۹۹۰ نزدیک ۳۵۰ هزار تجاوز جنسی در آمریکا به وقوع پیوسته است.
۲ـ۳. هر ساله هزار کودک آمریکایی مورد سوء استفاده جنسی قرار می‌گیرند.
۲ـ۴. در ۱۱ سال گذشته، فقط در ارتش آمریکا ۱۳۵ هزار زن مورد تجاوز جنسی گزارش شده است. سربازان آمریکایی در جنگ جهانی دوم، به ۱۹۰ هزار زن و دختر آلمانی، و به ۳۵۰۰ دختر فرانسوی تجاوز کردند.
۲ـ۵. بیش از ۶۰ درصد از زنان در آمریکا مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته‌اند و ۸۹ درصد زنان آمریکایی از آزار و اذیت جنسی به عنوان مهم‌ترین معضل اجتماعی جامعه آمریکا نام می‌برند.
۲ـ۶. ۹۴ درصد زنان مشغول در سینمای هالیوود تجاوز و تعارض جنسی را تجربه کرده‌اند.
۲ـ۷. برای همه زنان جوان آمریکایی به خصوص کسانی که ۱۸ یا ۱۹ ساله هستند، با آغاز تحصیلات دانشگاهی، دانشگاه‌های آمریکایی مکان‌هایی بسیار خطرناک به حساب می‌آیند.

و: جنایت آمریکایی‌ها علیه ملت ایران

۱. کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
۲. جاسوسی علیه جمهوری اسلامی از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا ۱۳ آبان ۱۳۵۸ در سفارت آمریکا در ایران
۳. حمله نظامی به طبس در ۵ اردیبهشت ۱۳۵۹
۴. طراحی و سازماندهی کودتای نوژه در تیر ۱۳۵۹. این کودتا از لحاظ تجهیزات نظامی که قرار بود از داخل و خارج در جریان آن به کار گرفته شود، در تاریخ کودتاهای جهان بی‌سابقه بود.
۵.تحریک صدام‌ برای تحمیل جنگی هشت ساله علیه ایران از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹. آمریکا و حامیانش بیش از ۶۰ میلیارد دلار به صدام کمک مالی کردند. آمریکا در طول جنگ از طریق هواپیماهای آواکس و ماهواره های فضایی به عراق اطلاعات می‌داد.
۶. حمله به سکوهای نفتی ایران در سال ۱۳۶۶
۷. سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرباس در سال ۱۳۶۷ و به شهادت رساندن بیش از ۳۰۰ نفر
۸. فشار بر اتحادیه اروپا و ژاپن برای قطع روابط اقتصادی با ایران در سال ۱۳۷۵
۹.تصویب بودجه در کنگره آمریکا برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران. سال ۲۰۰۷، ۶۶ میلیون دلار، سال ۲۰۰۹، ۱۰ میلیون دلار، سال۲۰۱۰، ۷۵ میلیون دلار و سال ۲۰۱۱، ۲۵ میلیون دلار
۱۰. حمایت جدی از فتنه‌گران در سال‌های ۱۳۷۸، ۱۳۸۸، ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸. هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه وقت آمریکا در سال ۱۳۸۸: دولت آمریکا از بیرون ایران هر حمایتی از دستش بر می‌آمد، از معترضان کرد.
۱۱.حمایت از منافقین در به شهادت رساندن ۱۷۰۰۰ انسان بی‌گناه، از جمله شهید کردن ۷۲ نفر از مسؤولان کشورمان به همراه شهید آیت الله بهشتی در ۷ تیر ۱۳۶۰. اسناد و مدارک فاش شده از ارتباط آمریکا با منافقین، نشان از حمایت آمریکا از ترورهای منافقین دارد. همچنین آمریکا در سال ۲۰۱۲ گروه تروریستی منافقین را از لیست سیاه خارج کرد.
۱۲.آمریکا در اردیبهشت ۱۳۹۷ تحریم دارویی بیماران خاص را علیه ایران اجرایی کرد که در نتیجه بیش از ۱۰۰۰ بیمار دچار مرگ تدریجی شدند.
۱۳.راه اندازی رادیو فردا، رادیو زمانه، و شبکه‌های ماهواره‌ای و مجازی برای براندازی نرم جمهوری اسلامی ایران
۱۴. به شهادت رساندن سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، فرمانده جبهه مقاومت، به دستور مستقیم ترامپ رئیس جمهور وقت آمریکا در سال ۱۳۹۸

موارد یاد شده، ذره‌ای از هزاران جنایت آمریکا علیه جامعه بشری است. آمریکا با همه این ظلم به ملت خود و مردم جهان و ملت ایران، مدعی حمایت از حقوق بشر است!!

در یک کلام میتوان گفت: در همه جنایت‌های جهان، رد پای اقدامات‌ ضد حقوق بشری آمریکا دیده می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *