«کَم مِن فِئَهٍ قَلِیلَهٍ غَلَبَت فِئَهً کَثِیرَهً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ»
«رَبَّنَا أَفرِغ عَلَیْنَا صَبرًا وَثَبِّت أَقدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَومِ الْکَافِرِینَ»(۱)
گرچه همه نسلهای بشری پیوسته در اندیشه غلبه و پیروزی بر رقبا و دشمنان خود بودهاند، ولیکن اهمیت پیروزی آنگونه که برای نسل کنونی ما روشن و ملموس است، هرگز در این سطح و عمق برای پیشینیان ما آشکار نبوده است. همانگونه که پیروزی راهبردیِ مکتب برای ما حساسیت و درجه اهمیت بالاتری دارد، زیرا از یکسو تاریخ پرفراز و نشیب گذشته زندگی بشر را در مقابل خود داریم و از سوی دیگر پرشتابترین تحولات جوامع انسانی در قرن حاضر را بهویژه پس از وقوع معجزهآسای انقلاب پرشکوه اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و استمرار توفنده آن را با زعامت مقام معظم رهبری، حضرت آیتاللهالعظمی امام خامنهای(مدظله) با تمام وجود حس کرده و به نظاره و داوری نشستهایم.
این موضوع با نزدیکتر شدن به آینده سرنوشتساز و برونداد تمدنیِ در شرف وقوع، تمام تلاشهای بشر، یعنی آخرالزّمان اهمیتی مضاعف مییابد.
از همینروی کشف راز و رمز و چرایی و چیستی و چگونگی پیروزی و غلبه بر فئه کثیر، بهویژه از منظر وحی و در منظومه معرفتی اسلام ناب، نه فقط به لحاظ عملی و کاربردی، بلکه به لحاظ نظری و تبیینی و بهعنوان تلاشی برای شناخت اصول و قواعد پیروزی با زبان فنی و کاربردی بسیار با اهمیت و مورد اشتیاق و علاقه صاحبان فکر و اندیشه و نظریهپردازان در رشتههای گوناگون علمی است. تقدم شناخت ابعاد نظری و تأثیر آن بر راهیابی به ساز و کارهای عملی، ضرورتی مورد اجماع در بین صاحبنظران مختلف است. در این میان اعجابآمیزترین وجه پیروزی و کشف راز و رمز آن، مسئله پیروزیِ گروهی اندک بر گروهی زیاد است که در متن رویدادهای بیرونی، موقعیتِ مستمر و پیوسته طرفداران حق در گردونه حوادث و فراز و نشیبهای جابهجایی قدرت، همواره وجود داشته و باعث مضاعف شدن اهمیت آن شده است.
شناخت ماهیت پیروزی و کشف چرائی و چگونگی و همچنین تبیین الگویی قابل انتقال به دیگران، بهمنظور گفتمانسازی، همراهسازی و امیدبخشی به طرفدارانِ اندک حق در جهان بشریت بهمثابه تنها راه نجات فراروی آنان در گرداب فتنهها و غبار غائلهها برای رسیدن به هدف و برای ملت ما راه منحصر تحویل سالم انقلاب و دستاوردهای امام و شهیدان به صاحب اصلی و مقتدایِ جریان حق در انتهای تاریخ بشریت است.
آنچه از طریق یک نگاه کلی به آموزههای قرآنی دراین زمینه به دست میآید، ما را به این حقیقت رهنمون میشود که مؤلفههای متعددی در شکلگیری پیروزی تأثیرگذار هستند. از جمله این مؤلفهها وجود اهداف بلند و انگیزه الهی، اخلاص، توکل، رضا، تسلیم، استغاثه، تضرع، دعا، ذکر، نماز، انس با قرآن و عدم اعجاب به کثرت، رهبری و ولایت، فرماندهی، مشروعیت قتال و مبارزه، اطاعت و پیروی، ابتلائات پیچیده، وحدت و عدم تنازع، انسجام و تعاون و همکاری، سازماندهی و تشکیلات، ایجاد حکومت، حرکت و اقدام، جهاد، مجاهدت، مبارزه و جهاد کبیر (عدم اطاعت از کفار و عدم وابستگی)، شجاعت، قوت قلب، باور به لقاء الهی، حسن ظن به پروردگار، شهادتطلبی، مقاومت، استقامت، ثبات قدم، ایثار، انفاق، شکر، عدم سستی و ضعف، عدم تسلیم در برابر دشمن، به کارگیری تدبیر، علم، ابزار، تسلیحات و تاکتیک، قدرت و عِدّه و عُدّه و برنامه و آمادگی و در یک جمله ایمان و صبر و ثبات منتهی به پیروزی است. همان حقیقتی که در آیه شریفه «رَبَّنَا أَفْرِغ عَلَینَا صَبْرًا وَثَبِّت أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَومِ الْکَافِرِینَ» بیان شده است.
از آیات قرآن استنتاج میشود که این باورها، معرفتها و بینشها هستند که در همه ساحتهای مرتبط با پیروزی، منجر و منتهی به حالات و روحیات قلبی، روحی و روانی میشوند و این حالات و روحیات قلبی هستند که رفتار و کنش و اعمال متناسب برای شکل دادن به پیروزی ، ثمره آنهاست.
با تأمل در آیات قرآن به این حقیقت میرسیم که چگونه میتوانیم از یکسو عوامل قدرت و پیروزی بر محور ایمان، از جمله صبر، توکل، تقوا(۲) را به دست آوریم و سپس راههای ایجاد و تقویت آنها را تبیین کنیم و از سوی دیگر، راههای به انزوا کشیدن و شکست دشمن را شناسایی کنیم و همچنان که پایدارسازی، استقامت و مقاومسازی مردمِ خود را دنبال میکنیم، از طرفی با راهکارهای مناسب، آسیبهای جدیای را که میتوان به جبهه دشمن وارد کرد، شناسایی و بدین ترتیب راهکارهای قدرتافزایی برای فئه قلیل و قدرتزُدایی برای «فئه کثیر» را تقویت کنیم، بدین معنی که در مییابیم چه چیزی فئه قلیل را تقویت میکند و چه چیزی فئه کثیر را به شکست میکشاند و در تقابلِ میان این دو، کاری را که فئه قلیل باید انجام دهد شناسایی کنیم و به کار ببندیم.
کاری که امام خمینی(ره) و انقلاب بزرگ ایشان با نظام کفر و سلطه جهانی کرد و نتایج پیروزی آن روز به روز آشکارتر میشود. امام به عملیاتیسازی برخی از مفاهیم کلیدی که نقش بهسزایی در پیروزی و موفقیتهای کشورمان داشت، اقدام کردند. رهبر معظم انقلاب در این باره فرمودند:
«مفاهیم مهمی که امام(ره) از آنها استفاده کردند مثل مفاهیم توکل، تکلیف، ایثار، شهادت، جهاد، همه مفاهیم شرعی هستند. اینها مطرح شدند و با حضور و تحرک و تبیین امام و خواست امام که مؤید به اراده الهی بود، وارد عمل زندگی مردم شدند. نتیجه این شد که ما مثلاً در هشت سال، در یک جنگ در واقع بینالمللی، توانستیم بر مخالفینمان پیروز بشویم. این حرکت عظیم مردم در میدان جنگ ناشی از این مفاهیم بود. این مفاهیم را امام در بین مردم رایج کرد و اینها را از جایگاه مفهومی که همین طور در قرآن و در حدیث و مانند اینها میخواندیم و میگفتیم، اما در عمل حضور نداشت، به [عرصه] عمل آورد.»(۳)
بی تردید مسلمانان باید دشمنیِ دشمن را «باور» داشته باشند. منظور از باور، بیان یک معرفت و عقیده است. وقتی چنین باور و اعتقادی به وجود آمد، آنگاه نوعی «روحیه» و ارزش در انسان ایجاد میشود و بر اساس آن روحیه نیز «اعمالی» را انجام میدهد. بنابراین اگر کسی دشمن را دشمن نداند، این به معنای آن است که در سطح باور و عقیده دچار خلل شده و در نتیجه نمیتواند کاری را صورت دهد.
لذا اینکه امروز میبینیم در داخل امت اسلام برخی افراد و جناحها روحیه درافتادن با دشمن را ندارند به دلیل آن است که اساساً در شناخت دشمنِ اصلی مشکل دارند. این در حالی است که:(۴) «دشمن اصلى ما، سردمداران استکبار جهانى، در رأسشان هم رژیم آمریکا و شریرترینشان عناصر صهیونیست اشغالگر فلسطین هستند.»(۵)
آنگاه که مسلمانان دشمنیِ دشمن را درک و باور کنند، در نتیجه روحیه دشمنستیزی یا خشم انقلابی در آنها به وجود میآید و در نهایت هم نسبت به دشمن دچار ضعف و بیعملی نمیشوند، و لذا به مبارزه با دشمن اقدام میکنند. بنابراین اگر کسی به دشمنیِ دشمن اعتقاد داشته باشد، روحیه دشمنشناسی، دشمنستیزی و خشم و عصبانیت نسبت به دشمن در او شکل میگیرد و در قبال دشمن اقدام میکند و برای غلبه بر او بهدنبال راهکار میگردد. همچنین چنین شخصی هیچگاه به دشمن اعتماد نمیکند، فریب دشمن را نمیخورد، تطمیع دشمن در او تأثیر ندارد، تهدید دشمن نیز او را به عقبنشینی وادار و با دشمن سازش نمیکند و تسلیم او نمیشود.
بنابراین بر اساس اعتقادات و باورهای انسان نسبت به یک موضوع، روحیه ویژهای در انسان شکل میگیرد و در پی آن روحیه، سلسله رفتارها و اعمال خاصی از انسان سر میزند و این بیانگر فرایندی سه مرحلهای شامل: «باور»، «روحیه» و «رفتار» است.
از طرفی وقتی کسی راه و مسیرش حق باشد و بر اساس اعتقاد به « إِحدَى الْحُسنَیَیْنِ»،(۶) به پیروزی و صدق وعدههای الهی باور داشته باشد: «…هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ …»،(۷) در این صورت، حال و روحیهای به نام روحیه امید به پیروزی و امیدواری به آینده در تمام شرایط در او به وجود میآید و به واسطه این روحیه، رفتارهایی مبتنی بر یقین به پیروزی از او سر میزند و در نتیجه در مصاف با جبهه کفر و الحاد پیروز میشود.
در واقع یک چنین «باور» و «روحیه» و «رفتاری» است که به عنوان بخشی از عوامل قدرت و عناصر انسانی ایران، موفقیت انقلاب اسلامی و جریان مقاومت را تضمین کرده است.
«باور به لقای الهی» و جهان آخرت از دیگر مفاهیم و باورهای قدرتساز است. این باور موجب بروز نترسیدن از مرگ، روحیه شهادتطلبی و بالاتر از آن آرزوی شهادت و آمادگی برای قربانی شدن در راه خدا میشود. همچون امام علی(ع) که برای شهادت لحظهشماری میکردند.
بنابراین «باور به لقای الهی» منجر به ایجاد «روحیه شهادتطلبی» و این روحیه، «عملیات استشهادی» را موجب میشود. درست شبیه کاری که امام علی(ع) انجام دادند و به جای رسول گرامی اسلام(ص) در بستر ایشان خوابیدند و خود را در معرض تیغ تیز دشمنان قرار دادند تا جان پیامبر(ص) در امان باشد.(۸) همچنین اعتقاد به باورهای عمیق و ریشهدارِ ایمانی بود که موجب شد آن حضرت هیچ ابایی از جنگ و جهاد و شهادت نداشته باشند، زره بدون پشت بر تن کنند(۹) و هیچگاه پشت به دشمن نکنند.
همچنین باورِ انسان به آنچه که ایمان اقتضا میکند، موجب بهرهمندی از روحیه صبر و مقاومت در انسان میشود که از عناصرِ آن خستگیناپذیری، تحمل سختیها، تسلیم نشدن و اجتناب از ضعف و سستی و تردید در مقابل دشمن است.
بدین ترتیب بر اساس منظومه معارف غنی اسلامی میتوان تمام شاخصهای ملموس و مؤثری را که در غلبه بر دشمن نقش دارند به دست آورد و تحلیل کرد تا راز غلبه فئه مؤمنه و برحق، هرچند قلیل باشند بر فئه غیرمؤمنه باطل، ولو کثیر باشند، کشف شود.
از دیگر عناصر کلیدیِ منظومه معرفتی مؤمنین، «معنویت» است. معنویت میتواند ظرفیتی بیانتها و تمام ناشدنی برای انسان ایجاد کند.
بدیهی است که معنویت خود شامل اجزا و عناصری از جمله: دعا، راز و نیاز، ذکر، انس با قرآن، نماز است. هر یک از اینها نقش تعیین کنندهای در پیروزی دارند.
«عملِ به تکلیف» نیز از دیگر مؤلفههای کلیدی برای فئه قلیله است. فئه قلیل به دنبال ادای تکلیف است و نتیجه را فرعِ مسئله میداند.
البته با توجه به نگاه بُرد بلندی که فئه قلیل دارند، میدانند که پیروزیِ نهایی از آنِ حق است، لذا ناملایمات، ناهمواریها، سختیها، آسیبها و حتی شکستها و خسارتهای احتمالی را نیز به جان میخرند و تحمل میکنند. ضمن اینکه میدانند چنین آسیبها(۱۰) و درد و اَلَمهایی(۱۱) دوطرفه (هم برای خودی و هم برای دشمن) هستند.
بر اساس آنچه گفته شد، از جمله عوامل پیروزی، غلبه و موفقیت فئه قلیل در پرتو ایمان عبارتند از:
*کار و تلاش و حرکت: فئه قلیله، فئه تنبل و بیحال و نشسته نیست، بلکه دائماً در حال پیشرفت و کار است.
*ایثارگری و فداکاری: که در رأس آن شهادتطلبی و نترسیدن از مرگ قرار دارد.
*شجاعت و عمل شجاعانه و جسورانه.
*پیروی و اطاعت: فئه قلیل پیرو ولایت و به معنای واقعی گوش به فرمان اوست. مصداق واقعی چنین تبعیتی را همگان در زمان حضرت امام راحل(ره) شاهد بودیم. وقتی ایشان فرمانی همچون شکستن حصر آبادان و … را صادر میفرمودند، کسی تردید نمیکرد و لذا امتثال امر و اطاعت از ولی، خاصیت فئه قلیل است.
*آمادگیهای دائمی در تمام زمینهها.
*صبر و تحمل و مقاومت در برابر سختیها.
اگر به همین فرمول، قاعده و الگو با مفاهیم و خصوصیات و عناصر مربوط به آن، دقت و توجه شود، ملاحظه میشود که مبارزات مربوط به انقلاب اسلامی، سقوط رژیم طاغوت، تثبیت انقلاب، مقابله با گروهکهای تجزیهطلب و ضدانقلابِ داخلی و خارجی و نیز پیروزی در دوران دفاع مقدس، بر اساس چنین الگویی موفق شد.
حتی امروز نیز کشورهایی چون یمن با تأکید بر عناصر چنین الگویی است که توانستهاند به عنوان فئهای قلیل در مقابل ائتلافی از دشمنان بزرگ مقاومت کنند. جنگ ۳۳ روزه(۱۲) نیز شاهد مثال دیگری است که به تبع چنین الگویی به نفع گروه قلیلی به نام حزبالله لبنان و علیه اسرائیل به موفقیت رسید. جنگهای میان غزه و رژیم صهیونیستی (۲۲ روزه،(۱۳) ۵۵ روزه(۱۴) و ۲ روزه(۱۵)) نیز مصداق عینی دیگری بر بهرهگیری از چنین الگویی است که توانست آستانه تحمل اسرائیل را به دو سه روز کاهش دهد و روحیه نیروهای جهادی را بهشدت تقویت و مضاعف کند:
«پس از دیدن پیروزی جوانان حزباللّه و حماس در جنگهای ۳۳ روزه، ۲۲ روزه، طریق القدس و شکست و خروج آمریکا بدون هیچ دستاوردی در عراق، امید به پیروزی و آینده، در جوانان عرب مضاعف شده است.»(۱۶)
امروز مقاومت، منجر به پیروزیِ فئههای قلیل شده و این واقعیتی تلخ برای قدرتهای کثیر، استکباری و به اصطلاح افسانهای است:
«امروز برخلاف سی سال پیش، رژیم صهیونیستی دیگر یک هیولای شکستناپذیر نیست. برخلاف دو دهه پیش، آمریکا و غرب تصمیمگیران بی چون و چرا در خاورمیانه نیستند. برخلاف ده سال پیش فناوری هستهای و دیگر فناوریهای پیچیده برای ملتهای مسلمان منطقه، دور از دسترس و افسانهگون به شمار نمیرود. امروز ملت فلسطین، قهرمان مقاومت است، ملت لبنان بهتنهایی شکننده هیبت پوشالی رژیم صهیونیستی و فاتح جنگ ۳۳ روزه و ملت ایران پرچمدار و خطشکن حرکت به سمت قلههاست.»(۱۷)
واقعیت آن است که امروز بیکفایتی واقعیِ قدرتهای متکی به اسباب و عناصر مادی در مقابله با فئههای قلیلی که عناصر معنوی قدرت را به کمک گرفتهاند، در صحنهها و عرصههای میدانی بر همگان آشکار شده است:
«[از جمله] حوادث مهم و تعیینکنندهاى [که] اتفاق افتاده است…شکست شگفتآور نظامى و سیاسى اسرائیل در برابر مقاومت اسلامى در جنگ ۳۳ روزه لبنان در سال ۱۴۲۷ هجرى قمرى و ناکامى خفتآور رژیم صهیونیستى در جنگ ۲۲ روزه جنایتکارانهاش با مردم و دولت قانونى فلسطین در غزه است. اکنون رژیم غاصب که چند دهه با ارتش و تسلیحات خود و با پشتیبانى نظامى و سیاسى آمریکا، چهرهاى مهیب و شکستناپذیر نشان مىداد، دو بار از نیروهاى مقاومت که با اتکای به خدا و مردم، بیش از اتکای به سلاح و تجهیزات مىجنگیدند، شکست خورده و با وجود تمرینها و آمادهسازیهاى نظامى و سازمانهاى عریض و طویل اطلاعاتى و حمایت بىدریغ آمریکا و بعضى از دولتهاى غربى و همدستى برخى منافقان جهان اسلام، انحلال و شیب تند سقوط و عدم کفایت خود در برابر موج نیرومند بیدارى اسلامى را ظاهر ساخته است.»(۱۸)
در آخرین نمونه کاملاً آشکار و بدون ابهام از مصادیق پیروزی «فئه قلیل بر فئه کثیر» همانا عملیات معجزهآسای «طوفان الاقصی» است که توسط گروه بسیار معدودی به نام حماس علیه اشغالگران صهیونیسم اعمال شد و پیروزی قاطع همراه با دستاوردهای بسیار زیادی را به ارمغان آورد. از جمله این دستاوردها، تفکیک بین جریان حق و باطل در دنیا، احیای غرور عربی ـ اسلامی، ضربات سنگین سیاسی، اقتصادی و امنیتی به اسرائیل، افشای چهرههای خباثتآمیز و منافق، سست بودن بنیان رژیم غاصب اسرائیل، تهییج احساسات عمومی مردم دنیا علیه صهیونیستها، تأیید حقانیت مواضع و منطق جمهوری اسلامی ایران و پدیدار شدن قدرت بلامنازع خط مقاومت در منطقه و….است.
با این توصیف تا حدودی عوامل، عناصر، شاخصها، مؤلفههای کلیدی و چگونگی غلبه فئه قلیل بر فئه کثیر، به استناد آیات قرآن و بیانات حضرت امام خمینی(ره)و حضرت امام خامنهای روشن شده است.
پینوشتها:
۱- بقره/۲۵۰: «…پروردگارا بر [دلهاى] ما شکیبایى فرو ریز و گامهاى ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز فرما.»
۲- پیامبر اکرم(ص): «اِعْمَلْ بِفَرائِضِ اللّه ِ تَکُنْ اَتْقَى النّاسِ»: «به واجبات خدا عمل کن تا با تقواترین مردم باشى.» کافى، ج. ۲، ص. ۸۲ ، ح ۴.
۳- امام خامنهای: همان (۴/۱۲/۱۳۹۹)
۴- از دیگر بیانات امام خامنهای راجع به دشمن اصلی جمهوری اسلامی ایران:
• «دشمن اصلی … استکبار است.» بیانات در دیدار مسئولان نظام، مورخه ۲۶/۲/۱۳۹۴
• «آمریکا … دشمن اصلی ماست.» بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، مورخه ۱۵/۱۱/۱۳۸۹
• «دشمن اصلی اسلام، یعنی آمریکای جنایتکار.» پیام تشکر به رئیس جمهور نیجریه، مورخه ۴/۸/۱۳۶۰
• «دشمن اصلی ما نظام آمریکا و رژیم آمریکاست.» سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید قربان، مورخه ۱۰/۵/۱۳۹۹
• «امروز دشمن اصلى ما در دنیا، صهیونیسم و استکبار هستند.» بیانات در دیدار با مردم مشهد و زائران امام رضا(ع)، مورخه ۴/۱/۱۳۷۵
• «دشمن، فقط آمریکا نیست؛ اسرائیل هم دشمن اصلى است.» بیانات در دیدار گروه کثیرى از جوانان استان اردبیل، مورخه ۵/۵/۱۳۷۹
• «آن طرف آمریکاست؛ این طرف هم صهیونیستها هستند. دشمنِ اصلى با ملت ایران، اینها هستند.»
• «امروز دشمن اسلام و آن دشمن اصلی، آن «اَئِمَّهً یَدعونَ اِلَی النّار»، همین استکبار و صهیونیسم است.» بیانات به مناسبت سالروز ولادت پیامبر اعظم(ص)، مورخه ۱۳/۸/۱۳۹۹
• «دشمن اصلى براى جمهورى اسلامى کیست؟ امروز دشمن اصلى ما در دنیا، صهیونیسم و استکبار است.» بیانات در دیدار با زائران امام على بن موسىالرضا«ع»، مورخه ۴/۱/۱۳۷۵
• «دشمنِ اصلی نظام جمهوری اسلامی که استکبار است، مظهرش رژیم متجاوز آمریکاست.» بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی، مورخه ۲۹/۱۱/۱۳۹۷
• «الان منفورترین دولت در دنیا، دولت آمریکاست که دشمن درجه یک ما و دشمن اصلی ماست.» گزیدهای از بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، مورخه ۴/۷/۱۳۹۸
• «دشمن اصلی ما که رژیم ایالات متحده آمریکاست، یکی از فاسدترین و ظالمترین حکومتهای دنیاست.» بیانات در دیدار اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، مورخه ۶/۱۰/۱۳۹۶
• «این را همه مردم دنیا بدانند. دشمن اصلى، در مقابل نظام جمهورى اسلامى و ملت ایران، اولًا صهیونیستها هستند … دشمن دیگر هم، رژیم آمریکاست که در واقع، روى دیگر این سکه است.» بیانات در دیدار جمع کثیرى از بسیجیان سراسر کشور، مورخه ۳۰/۸/۱۳۷۵ و …
۵- امام خامنهای: بیانات در خطبههاى نماز جمعهى تهران، مورخه ۱۲/۱۱/۱۳۷۵
۶- پیروزی یا شهادت.
۷- احزاب/۲۲: «…این همان است که خدا و فرستادهاش به ما وعده دادند و خدا و فرستادهاش راست گفتند…»
۸- اشاره به موضوع «لیله المبیت» است. شبی که حضرت علی(ع) به جای پیامبر اکرم(ص) در بستر آن حضرت خوابید تا رسول خدا(ص) بتواننداز توطئه قتلی که مشرکان مکه برای ایشان طراحی کرده بودند، جان سالم به در ببرند و از مکه به مدینه هجرت کنند. عمل حضرت علی(ع) در لیله المبیت یکی از فضائل ایشان است که در شأن آن آیه ۲۰۷ سوره بقره نازل شد: «وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغَآءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَءُوفُ بِالْعِبَادِ»: و از میان مردم کسى است که جان خود را براى طلب خشنودى خدا مىفروشد و خدا نسبت به (این) بندگان مهربان است.»
۹- اشاره به زره امام علی(ع) است که سینه داشت، ولی پشت نداشت. در این خصوص، از ایشان سئوال شد. فرمودند: «اگر دشمنم به پشت من دست یافت، مرا زنده نگذارَد!» عیون الاخبار، ابن قتیبه، ج. ۱، ص. ۱۳۱٫
۱۰- آل عمران/۱۴۰: «إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ…»: «اگر به شما آسیبى رسید، آن قوم را نیز آسیبى نظیر آن رسید…»
۱۱- نساء/۱۰۴: «…تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمُونَ…»: «…اگر شما درد مىکشید آنان [نیز] همان گونه که شما درد مىکشید درد مىکشند…»
۱۲- جنگ رژیم صهیونیستی با حزب الله لبنان در سال ۲۰۰۶٫
۱۳- جنگ رژیم صهیونیستی با غزه در سال ۲۰۰۸٫
۱۴- جنگ رژیم صهیونیستی با غزه در سال ۲۰۱۴٫
۱۵- جنگ رژیم صهیونیستی با غزه در سال ۲۰۱۹٫
۱۶- امام خامنهای: بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، مورخه ۱۴/۱۱/۱۳۹۰٫
۱۷- امام خامنهای: بیانات پیام ولیامر مسلمین به حجاج بیتاللهالحرام، مورخه ۲۴/۸/۱۳۸۹٫
۱۸- امام خامنهای: بیانات در چهارمین کنفرانس حمایت از ملت فلسطین، مورخه ۱۴/۱۲/۱۳۸۷٫