مکتب مقاومت در الگوی انقلاب اسلامی / حجه‌الاسلام والمسلمین سید سجاد ایزدهی

۱٫ فقه شیعه همواره فرزند زمانه خویش بوده و در سایه ظرفیت‌های فراگیر منابع غنی و روش‌شناسی اجتهاد، در طول زمان به مسائل و معضلات جامعه خویش پاسخ گفته است و از همین روی، ضمن اینکه مؤمنان را از مراجعه به مکاتب دیگر بی‌نیاز کرده، روزآمدی و کارآمدی فقه در حل مسائل جامعه شیعی را تضمین کرده است. لذا ضمن اینکه می‌توان مسئله «مقاومت» را به فقه شیعه عرضه داشت، می‌توان متناسب با موضوع‌شناسی و روش‌شناسی متناسب، پاسخی روزآمد، کارآمد و درخور از فقه شیعه، در خصوص مسئله «مقاومت»، دریافت کرد.
۲٫ در خصوص موضوع‌شناسی «مقاومت» در عصر حاضر باید گفت همچنان که نظام سلطه جهانی، استکبار و سلطه بر کشورهای ضعیف را به‌عنوان نقشه راه خویش در جوامع تحت سلطه، اختیار کرده است، پیروزی انقلاب اسلامی در کشور ایران را که به حاکمیت اسلام بر جامعه اسلامی ایران منجر شده و رویکرد مقابله با نظم سلطه را مدّ نظر قرار داده است، برنتابیده و از هیچ تلاشی برای از بین رفتن این نظام، دریغ نکرده است. لذا نسخه اصیل برای رهائی از سلطه‌گری مستکبران عالم، استکبارستیزی و «مقاومت» در برابر هژمونی سلطه تمدن غربی نسبت به سایر جوامع، به‌خصوص جوامع مسلمان است.
۳٫ سه موضوع «دفاع»، «جهاد» و «مقاومت» ضمن اشتراک در رویکرد امنیتی، با یکدیگر متفاوتند. در توضیح این تمایز باید گفت هنگامی‌ که دشمنان به کشوری دیگر حمله می¬کنند، شهروندان کشور بر حفاظت از میهن خویش اهتمام دارند و ازاین‌ روی، «دفاع» از مرز و بوم را وجهه همت خویش قرار می‌دهند.
این در حالی است که جامعه اسلامی و مؤمنان در موقعیت صدور هنجارها و ارزش‌های اسلامی خویش به سایر جوامع و کشورها «جهاد» پیشه می‌کنند. لکن در عصر حاضر که سلطه‌گران جهانی، به غرض نفوذ و سلطه بر کشورهای ضعیف و مسلمان و مسلط کردن تمدن مادی بر جوامع اسلامی، اهتمام می‌ورزند، جامعه اسلامی در راستای حفظ هویت جامعه و خروج از سلطه سعی دارد در مقابل این سلطه مقاومت کند؛ لذا ضمن اشتراک سه موضوع «دفاع»، «جهاد» و «مقاومت»، ذیل مقوله امنیت، چون تحصیل امنیت ناظر به مسائل، شرایط و اقتضائات هر جامعه متفاوت است؛ لذا ضمن تمایز میان این سه موضوع، باید موضوع «مقاومت» را در نقطه مقابل سلطه‌گری و نفوذ مستکبران و به‌غرض تلاش در حفظ هویت جامعه اسلامی معنا کرد. «مقاومت، واکنش طبیعیِ هر ملت آزاده و باشرف در مقابل تحمیل و زورگویی است.»(۱)
۴٫ ازآنجا که سلطه قدرت‌های مستکبر در جهان، اختصاص به حوزه نظامی ندارد، بلکه در عرصه‌های متعددی مانند فرهنگی، اقتصادی و نظامی ظهور یافته است، لذا نوع مقاومت هم باید متناسب با سلطه قدرت‌ها، در عرصه‌های مختلف، نمود و بروز داشته باشد که از آن جمله می‌توان به ضرورت رویکرد مقاومت اقتصادی، مقاومت فرهنگی و مقاومت نظامی اشاره کرد که البته باید در بستر اقتصاد مقاومتی و فرهنگ مقاومتی ایجاد شود.
«وقتی مقاومت گفته می‌شود، فوراً ذهن به سمت مقاومت نظامی و امنیتی و امثال اینهامی‌رود. خب بله، آن هم قطعاً مقاومت است، اما بالاتر از آن، مقاومت فرهنگی است.»(۲)
۵٫ ازآنجاکه غرض از مقاومت، حفظ هویت و استقلال جامعه اسلامی نسبت به سلطه و نفوذ مستکبران عالم است، لذا مقوله «مقاومت» تا جایی موضوعیت دارد که جامعه اسلامی از حیث فرهنگی، اقتصادی و نظامی در جایگاه سلطه و قدرت قرار نداشته باشند؛ بلکه بر اساس منطق خاتمیت و جاودانگی دین اسلام، جامعه اسلامی ضمن اینکه باید بر اساس «نفی سبیل کفار بر مسلمانان»، استقلال و هویت خویش را حفظ کند، در صورت وجود استقلال و قدرت، باید دعوت جوامع دیگر به ارزش‌های اسلامی را مدّ نظر قرار دهد و با ایجاد تمدن اسلامی، منطق تمدنی اسلامی را به‌مثابه الگوی زندگی صادر کند.
طبعاً در صورت تحقق رویکرد تمدنی برای اسلام، دیگر مقاومت نسبت به قدرت‌های سلطه‌گر وجود ندارد، گرچه با عنایت به اینکه صبر و استقامت با مقوله مقاومت متفاوت است، لذا ضمن اینکه فرایند اسلام و توسعه آن همواره و در همه مراحل مبتنی بر استقامت و بردباری است، استقامت برای توسعه دین را ضرورتاً نمی‌توان به مرحله مقاومت در برابر سلطه و استکبار محدود کرد.
۶٫ مقاومت به‌مثابه واکنش طبیعیِ ملت‌های آزاده و مستقل در برابر تحمیل و زورگویی حاکمان سلطه‌گر، اختصاص به مکاتب و کشورهای معینی ندارد؛ بلکه هر جامعه زنده‌ای به این قضیه اهتمام دارد. لکن «مقاومت» در هر مکتب و هر جامعه‌ای، متناسب با مبانی و فرهنگ حاکم بر آن جامعه شکل می‌گیرد و از ویژگی‌های متمایزی نسبت به مکاتب دیگر برخوردار است. به‌عنوان نمونه در دهه‌های پیشین، مکتب مارکسیسم، مقابله با سلطه لیبرالیسم و سرمایه‌داری را وجهه اهتمام خویش قرار داد و گونه‌ای از مقاومت را طراحی کرد که در طی سالیان طولانی، به‌مثابه مکتب معیار در مقاومت و مبارزه با سلطه، بر اساس منطق مبارزه با سلطه‌گران توجیه می‌شد. این مکتب که رویکردی مسلحانه و مبتنی بر اراده طبقه کارگر داشت، در بسیاری از مناطق جهان مانند آمریکای لاتین و بلکه در منطقه فلسطین تجویز می‌شد. لکن در قبال رویکرد مقاومت در مکتب مارکسیستی می‌توان از مقاومت گاندی در برابر سلطه انگلیس یاد کرد که رویکردی متمایز داشت و ضمن مشارکت دادن توده مردم، بر پرهیز از مبارزه مسلحانه تأکید می‌کرد.
۷٫ «مقاومت» متناسب با رویکرد انقلاب اسلامی، ایده‌ای بود که در فرایند مبارزه با شاه در کشور ایران رقم خورد و از ویژگی‌های متمایزی برخوردار بود. این رویکرد که از یک‌ سو مبتنی بر مبانی اسلامی بود، در راستای «نفی سبیل و سلطه استکبار و استبداد داخلی» شکل گرفت و در ادامه در راستای «نفی سبیل و سلطه استکبار جهانی»، «تثبیت هویت و استقلال جامعه اسلامی» و «حمایت از مظلومان»، از ویژگی‌های خاصی برخوردار بود.
۸٫مقاومت در مکتب انقلاب اسلامی از ویژگی‌هایی برخوردار است که آن را از سایر مکاتب مقاومتی در جهان متمایز و ممتاز می‌کند. از آن جمله می‌توان به انسان بنیادی، مردم‌محوری، ظلم‌ستیزی، اخلاق‌مداری و معنویت‌گرایی اشاره کرد.
الف) مقاومت اسلامی، مقوله‌ای «انسان بنیاد» است. لذا ضمن تأکید بر جلوگیری از سلطه در جهان اسلام، اختصاص به جهان اسلام ندارد، بلکه هر جا اقدامی ظالمانه نسبت به انسان‌ها انجام شود، بر خود فرض می‌داند که به آن بی¬توجه نباشد.
ب) بر خلاف برخی از مکاتب مقاومتی که بر مبارزه مسلحانه تأکید می‌کنند، در مکتب مقاومتی مطابق با بنیادهای شیعی، مقاومت می‌بایست «مردم محور» باشد. بر این اساس، مقاومت توسط توده مردم صورت می‌پذیرد و ضمن اینکه اختصاص به نخبگان ندارد، ضرورتاً مقوله‌ای نظامی و مبتنی بر خشونت و استفاده از ابزار جنگی نیست، بلکه بر حضور حداکثری مردم و مشارکت آنان در مواجهه با نظام سلطه به هر طریق ممکن و مؤثر تأکید دارد.
ج) باوجوداینکه مقاومت در مکتب اسلام ناظر به ارزش‌های اسلامی است و بر از بین رفتن استعمار و غلبه تمدن مادی غرب تأکید می‌کند؛ اما سویه غالب آن، مقابله با ظلم و ستم و سلطه گری نظام سلطه و استثمار ملت‌های ضعیف و تحت سلطه و ظلم به آنهاست و اختصاص به دشمنی با اسلام و ارزش‌های اسلامی ندارد.
د) در مکتب دفاعی اسلام، هدف هر چند مقدس باشد، منجر به استفاده از ابزارها و روش‌های غیراخلاقی و غیرانسانی نمی‌شود. لذا در این مکتب، هدف، وسیله را توجیه نمی‌کند؛ بلکه می‌بایست نسبت به دوست و دشمن اخلاق را مراعات کرد و جانب انصاف و عدالت را نگه داشت.
هـ) مقاومت در مکتب اسلام، مقاومتی از سنخ «ناسیونالیسم» و «ماتریالیسم» نیست، بلکه چون مبتنی بر باور به توحید و پذیرش اسلام و تلاش در استقرار ارزش‌های اسلامی است، لذا بر خودآگاهی، معنویت و إتکای به خداوند مبتنی است:
«این خودآگاهی اسلامی، پدیده‌ای شگرف و معجز‌آسا در قلب دنیای اسلام آفریده است که قدرت‌های استکباری در برابر آن به‌شدت دچار مشکلند. نام این پدیده «مقاومت» و حقیقت آن، بُروز قدرت ایمان و جهاد و توکل است.(۳)
بر اساس منطق مقاومت، پیروزی بر دشمن یا شهادت، در هر صورت مطلوب و شکست در این مسیر بی‌معناست. طبعاً مسلمانان با تأکید بر معنویت از قدرت مضاعفی بهره‌مند و ضمن دارا بودن توان تاب‌آوری بیشتر، از ضریب بالاتری برای پیروزی و مقابله با سلطه برخوردار خواهند شد:
«عنصر چهارم از منطق مقاومتی است که امام بزرگوار در نظام جمهوری اسلامی پایه‌گذاری کرد. این بخشِ قرآنیِ وعده الهی است. خداوند متعال در آیات مکرر قرآن این وعده را داده است که اهل حق، طرفداران حق، پیروز نهایی‌اند. آیات فراوان قرآن بر این معنا دلالت می‌کنند. ممکن است قربانی بدهند، اما در نهایت شکست نمی¬خورند.»(۴)
و) مقاومت در مکتب اسلام از سنخ اقناع و باور است؛ لذا ضمن اینکه مقوله‌ای جهانی است و اختصاص به سرزمین و منطقه‌ معین و نیز به مسلمانان اختصاص ندارد، رویکردی تمدنی دارد و در راستای زوال تمدن سلطه‌گر مادی غرب و جایگزینی نظام عادلانه مبتنی بر ارزش‌های فطری، انسانی و اسلامی است.
۹٫ الگوی مقاومت اسلامی که امروزه جایگزین الگوهای رقیب شده است به خاطر برخورداری از ویژگی‌های فوق، از وجاهت، اثرگذاری و کارآمدی بیشتری برخوردار است، لذا مبارزان فلسطینی که در سالیان دور به خاطر استفاده از الگوی مارکسیستی از مقاومت، هیچ پیروزی‌ای را به دست نیاورند و همواره بخش‌هایی از کشور خویش را از دست دادند، در سالیان پس از انقلاب و به خاطر استفاده از الگوی مقاومت انقلاب اسلامی، همواره در موقعیت رو به رشد قرار گرفته و پیروزی‌های متعددی به دست آورده‌اند؛ به‌گونه‌ای که رژیم صهیونیستی که در سالیان دور، کشورهای عرب را مغلوب و اراده خویش را بر آن‌ها تحمیل کرد و همواره در صدد توسعه مرزهای خویش بود، امروزه خود را در دیوارهای بلند و محکم محصور کرده و نگران از دست رفتن بقای رژیم خویش در تقابل با جریان مقاومت منطقه‌ای است.
تأسیس بسیج‌های مردمی در کشورهای اسلامی و حضور و مشارکت فراگیر آزادگان عالم در مخالفت با نظام سلطه و اشغالگری رژیم صهیونیستی را نیز باید از برکات نفوذ منطق مقاومت اسلامی در مناطقی فراگیر از جهان دانست:
«اینک مردم فلسطین در کارنامه سه دهه گذشته خود، دو الگوی متفاوت را تجربه کرده‌ و میزان تناسب آن با شرایط خویش را دریافته‌اند. در مقابل روند سازش، الگوی مقاومت قهرمانانه و مستمرِ انتفاضه مقدس قرار دارد که دستاوردهای عظیمی برای این ملت داشته است.»(۵)

پی‌نوشت:
۱- بیانات رهبر معظم انقلاب، ۱۴/۳/۱۳۹۸.
۲- بیانات رهبر معظم انقلاب، در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران، سی و یکم مرداد ۱۳۹۵٫
۳- پیام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به حجاج بیت‌الله الحرام. ۱۷/۴/۱۴۰۱٫
۴- بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مراسم سی‌امین سالگرد رحلت امام خمینی(ره) ۱۴/۳/۱۳۹۸٫
۵- بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ششمین کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه فلسطین. ۳/۱۲/۱۳۹۵٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *