درالشفایی حرم معصومان(ع)

حرم مطهر معصومان(ع) و مراقد بزرگان دین مکانی برای حاجت‌خواهی و شفاجویی است و به موازات بروز و شیوع بیماری‌هایی چون کرونا و پدیده‌های شرّنمای دیگر، توجه به این موضوع دوچندان می‌شود. این سئوال مطرح است که آیا مزارات هر بیماری و عیبی را شفا می‌دهند؟ آیا متعلق شفا تنها بیمارهای جسمی و ویروس‌های کشنده عمومی است و یا بیمارهای روحی و روانی را نیز دربر می‌گیرد؟ برای پاسخ ضروری است ضمن شناخت مفهوم شفا، به گستره آن نیز اشاره شود.

۱- واژه «شفاء» به معناى صحت و سلامت است و در مقابل آن بیمارى، عیب و نقص مى‏‌آید. معمولاً در ادبیات عمومی وقتی از شفا یاد می‌شود تنها جنبه جسمی آن مدنظر است. در حالی که گستره شفا عام است؛ زیرا هر فردى دو بعد جسمى و روحى دارد و هر کدام ممکن است در معرض بیمارى قرار بگیرند و بیمارى در هر بُعد موجب اختلال در کارایى ابعاد دیگر انسان شود، لذا مى‌‏توان بیمارى‏‌ها را به اعتقادى، روحى و جسمى تقسیم کرد و شفا را در این ساحت‌ها تعمیم داد.

۲- شفای بیمارهای جسمی از سوی پیشوایان معصوم(ع) امری شایع و جاری است و مراقد مقدس ایشان اقتضای شفای بیماری را داراست و بسیاری از حاجتمندان و شفاجویان مشمول عنایات ایشان قرار گرفته‌اند. اصولاً حاجت‌روایی و شفادهی معصومین(ع) به اذن خدا و به قدرت و فعل اوست و همه آن بزرگواران در نظام طولی اسباب، فاعل بالاذن هستند و خداوند به اولیاى درگاهش مقام شفاعت و وساطت در آمرزش گناهان، شفای بیماری و برآمدن حاجات را می‌بخشد و حتى در تربت آنان اثر شفا می‌گذارد.(۱)

۳- شفا منحصر به بیماری‌های جسمی نیست و شامل بیماری‌های اعتقادی و روحی نیز می‌شود. برای تبیین این جایگاه می‌توان به شفابخش بودن قرآن اشاره کرد. خداوند قرآن را برای مؤمنان مایه درمان و رحمت قرار داده است: «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَهٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ»(۲) و در آیه دیگری به صورت خاص می‌فرماید: «قَدْ جَاءتْکُم مَّوْعِظَهٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ؛(۳) به‌یقین براى شما از جانب پروردگارتان اندرزى و درمانى براى آنچه در سینه‏هاست.»

۴- داروى شفابخش: آیات قرآن سرشار از خیر و برکت‌اند. امیرمؤمنان(ع) قرآن را داروى شفابخشى می‌داند که هیچ بیمارى‌ای از آن برنمى‌خیزد: «شِفَاءً لَا تُخْشَى أَسْقَامُهُ»(۴) ایشان سفارش می‌کنند که از این کتاب آسمانى براى بیماری‌هاى خود شفا بخواهید و براى حل مشکلاتتان از آن یارى بطلبید، زیرا کتاب درمان بزرگ‌ترین دردها یعنی کفر و نفاق و گمراهى و ضلالت است.(۵)

۵- در تبیین شفابخشی قرآن، به تفسیر دو مفسر بزرگ شیعی اشاره می‌شود. امین الاسلام طبرسی، قرآن را کتاب پرشکوه شفابخش دل‌ها از بیمارى مرگبار شرک و کفر و آفت شک و تردید می‌داند و تأکید دارد واژه «شفاء» بسان دارو و درمان است که براى برطرف ساختن بیمارى به کار مى‏رود. مى‏دانیم که بیمارى جهل و نادانى از بیمارى جسم زیانبار‌تر و درمان آن نیز دشوارتر و طبیب آن نیز کمتر و نجات از این آفت نیز سرنوشت‌ساز‌تر است.

سینه به خاطر شرافت دل، شریف‌ترین جایگاه وجود انسان است.(۶) علامه طباطبایی نیز  قرآن را هدایت و شفاء براى مؤمن می‌دانند که او را به سوى حق هدایت مى‏کند و بیماری‌هاى درونى از قبیل شک و ریب را شفا مى‏دهد. ایشان معتقد است انسان در کنار سلامتى و ناسلامتى جسمى، سلامتى و ناسلامتى روحى هم دارد و همان‌ گونه که اختلال در نظام جسمى او، موجب بروز بیمارهای جسمى می‌شود، اختلال در نظام روح نیز موجب امراض‌ روحى می‌شود.

چیزی که قرآن کریم آن را مرض می‌خواند، قطعاً عارضه‌ای است که ثبات قلب و استقامت نفس را مختل مى‏سازد، از قبیل شک و ریب که آدمى را در باطن دچار اضطراب و تزلزل می‌کند و به سوى باطل و پیروى هوى متمایل مى‏سازد. عموم مردم با ایمان نیز دچارشک می‌شوند که خود یکى از نواقص و نسبت به مراتب عالیه ایمان نوعی شرک محسوب مى‏شود.

قرآن کریم با حجت‏هاى قاطع خود، انواع شک و تردیدها و شبهات در زمینه معارف حقیقى را از بین می‌برد و با مواعظ شافى و داستان‌هاى آموزنده و عبرت‏انگیز و مثل‌هاى دلنشین و وعده و وعید و انذار و تبشیر و احکام و شرایع، آفات دل‌ را ریشه‏کن مى‏سازد. بدین جهت خداوند قرآن را شفاى دل مؤمنین نامیده است.(۷)

۶- با توجه به عمومیت مفهوم شفا، به شفابخشی حرم معصومین(ع) نیز باید از این منظر نگریست و تأثیر این اماکن مقدس را منحصر به شفای جسمی نکرد و از شعاع گستره شفا به‌خصوص سالم‌سازی اعتقادی و صحت روحی نیز یاد کرد. به جرئت می‌توان بر این نکته پای فشرد که آمار شفایافتگان اعتقادی و روحی و روانی به‌مراتب بیشتر از شفایافتگان بیماری‌های جسمی است. زمانی که انسان به آستان معصومین(ع) پا می‌نهد، حس شرمندگی از گناه و سرافکندگی در پیشگاه این حجت‌های الهی، فرصت توبه را فراهم می‌سازد. انسان در آن لحظه نیاز به سبکی از بار سنگین گناه را با تمام وجود درک می‌کند و حرم امام را کانونی برای درخواست بخشش، جبران لغزش‌ها و تصمیم‌ برای شکل‌دهی زندگی عاری از هر معصیت می‌بیند. در زیارت امامان مدفون در قبرستان بقیع می‌خوانیم: «وَ هذا مَقامُ مَنْ أَسْرَفَ وَ أَخْطَا وَ اسْتَکانَ وَ أَقَرَّ بِما جَنی وَ رَجا بِمَقامِهِ الْخَلاصَ…؛(۸) اینجا محل ایستادن و جایگاه کسی است که اسراف و خطا کرده است. اینجا کسی در حضورتان ایستاده که شکسته و خاکسار، به جرم خویش اقرار می‌کند و به ‌سبب حضورش در این مقام، امید رهایی دارد.» به ‌واقع زائر با استغفار، زندگی‌اش را عطرآگین می‌سازد و در پرتو توجه امام شفای روحی می‌یابد.

۷- اباصلت هروی می‌گوید: نزد امام‌رضا(ع) بودم که گروهی از مردم قم به حضور حضرت رسیدند. سلام کردند و امام نیز پاسخ ایشان را دادند و آنان را نزدیک خود نشاندند. حضرت پس از خوشامدگویی فرمودند: «أَنْتُمْ شِیعَتُنَا حَقّاً یَأْتِی عَلَیْکُمْ زَمَانٌ تَزُورُونَ فِیهِ تُرْبَتِی بِطُوسَ أَلَا فَمَنْ زَارَنِی وَ هُوَ عَلَی غُسْلٍ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ»؛(۹) شما شیعیان راستین ما هستید. زمانی خواهد آمد که مزارم را در توس زیارت خواهید کرد. بی‌تردید کسی که مرا پس از غسل زیارت کند، همانند روزی که از مادر به ‌دنیا آمده است، از گناه پاک خواهد شد.»

 

پی‌نوشت:

۱- طباطبایی، المیزان، ج ۱۰، ص۲۹۵٫

۲- اسراء، آیه ۸۲.

۳- یونس، آیه ۵۷.

۴- نهج البلاغه، خطبه ۱۹۸٫

۵- نهج‌البلاغه، خطبه ۱۷۶.

۶- طبرسی، مجمع البیان، ج۹، ص ۳۰، ج ۵، ص۲۰۰.

۷- طباطبایی، المیزان،  ج۱۳، ص ۱۹۲.

۸- جعفر‌بن‌ محمدبن ‌قولویه قمی، کامل الزیارات، ص۵۴.

۹- عاملی، وسائل الشیعه، ج‌۴، ص‌۵۶۹.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *