Tag Archives: دیانت

16آوریل/21

سیاست تا دیانت

حکایت درویش و «جو»

روزی «جو بایدن» از خانقاهی گذر کرد. درویشی صاحبدل او را دید و ندا درداد که: «ای بنده نافرمان خدا! از چه روی تو را «جو» نام نهادند؟»

بایدن بخندید و گفت: «از آن روی که «بهائم» رسیدن به من را چون وصال «جنت عدن» می‌دانند! اما خود می‌دانم که  «جو» هم نیستم، زیرا مادرم پیوسته می‌گفت: ای خیره‌سر! تو را بر سبیل مبالغت «جو» نام نهادمی و نیک می‌دانم که «هلاهلی» و تو را بایست «زقوم» نام نهادن!»

درویش گفت: «حال که چنین است پس چرا برخی «ندیده» شیفته تو شده و برای دمی مصاحبت و «مذاکره» با تو، گریبان می‌درند و  سینه‌چاک می‌کنند؟»

بایدن جواب داد: «ای حیف خانقاه! مگر نگفتمت که شیفتگان من از کدام صنف‌اند و مرا چه می‌بینند؟»

* نقل است که چون حکایت مذاکره درویش و «جو» به شیخ خانقاه رسید، بی‌درنگ خرقه از درویش ستاند و او را از خانقاه خود براند و او را نفرین کرد که: «الهی تا عمر داری در تحریریه روزنامه‌های اصلاحات گرفتار گردی! که سال‌ها در حلقه ما از لاهوتیان بودی، اما در دمی به آخور درآمدی و به «جو» مشغول گشتی!»

درویش خرقه چاک داد و جامه «دیپلمات» بر تن کرد و گفت:

پدرم روضه رضوان به دو «گندم» بفروخت

ناخلف باشم اگر من که به «جو» نفروشم

 

 

  «ترین‌های» اصلاحات

اصولاً جناح اصلاحات در همه چیز برتر از سایرین است و از هر نوع و جنسی، بهترش را دارد. به عنوان نمونه:

* برترین حامی حقوق زنان: دکتر نجفی (به خاطر ویژه‌ترین رفتار با همسر دومش)

* وطن‌پرست‌ترین: پرفسور محمود صادقی (به دلیل ارائه پیشنهاد تقدیم جزیره تنب به امارات)

* کارآمدترین: مهندس عباس آخوندی (به واسطه عدم ساخت حتی یک باب مسکن طی شش سال تصدی وزارت مسکن)

* موفق‌ترین دولت: حسن روحانی (به خاطر کسب رضایت حداکثری مردم از عملکرد دولت‌های یازدهم و دوازدهم)

* پاک‌ترین دولتمردان: دکتر حسین فریدون و مهندس مهدی جهانگیری (به صورت مشترک به دلیل عدم سوء استفاده اقتصادی از موقعیت خود و اخوی‌های گرامی‌شان حتی به اندازه دو زار)

* قاطع‌ترین دیپلماسی: دکتر عباس عراقچی (به دلیل پرتاب موفقیت‌آمیز خودکار به روی میز حین مذاکره با آمریکایی‌ها)

* جوان‌گراترین کابینه: کابینه تدبیر و امید (به دلیل رساندن میانگین سنی اعضای کابینه به ۶۵ سال)

 

 

ابتکار فرهنگی اعتدالی

دولت تدبیر و امید در جهت حل مشکل اصلی جوانان (عدم ازدواج به علت نداشتن مسکن و شغل) دست به ابتکار جالبی زده که تا کنون به علت تنگ‌نظری‌ها، دشمنی‌ها و حملاتی که از جانب عوامل و مزدوران داخلی اسرائیل با این دولت شده است، مورد تقدیر قرار نگرفته است. از آنجا که عمر این دولت در حال به سر آمدن است، لذا به میزان وسع و توان با معرفی این ابتکار زمینه تقدیر از آن را فراهم می‌سازیم.

# نام طرح:

ازدواج اجتماعی

# هدف طرح:

ارضای آسان غرایز جنسی جوانان بدون متحمل شدن هزینه‌ها و دردسرهای ازدواج سنتی انحصارطلبانه

# مراحل طرح:

۱) ترویج و تسهیل بی‌حجابی و عادی‌سازی کشف حجاب در سطح جامعه

۲) عادی‌سازی اختلاط دختر و پسرهای جوان در دانشگاه‌ها، خیابان‌ها، استادیوم‌ها، پیست‌های اسکی، کافی‌شاپ‌ها و…

۳) زمینه‌سازی برای رقص و پایکوبی دسته‌جمعی و مختلط (بدون محدودیت جنسی و سنی) در همه جای جامعه (این بخش از طرح از همان ایام تبلیغات انتخاباتی سال ۹۲ در مقابل ستادهای «کلید نشان» آغاز شد و ادامه یافت.)

۴) مقابله با هر گونه مزاحمت‌های احتمالی با این طرح از جانب پلیس و گروه‌های خودسر

# نتایج طرح:

الف) افزایش نشاط اجتماعی در میان افراد مشارکت‌کننده در این طرح (عمده این افراد در نظرسنجی‌ها ابراز داشته‌اند که از هنگام مشارکت در این طرح «توپ توپ»‌اند و گویی در آسمان سیر می‌کنند.)

ب) پاسخ به تنوع‌طلبی جوانان در ارضای غریزه جنسی و عبور از محدودیت‌های خشک، زن‌ستیز  و ضد شادی (در اجرای این طرح یک جوان بسته به سلیقه و توان مالی و جنسی‌اش می‌تواند با هرکسی که بخواهد رفیق و شریک جنسی باشد و به هیچ کسی یا نهادی هم مربوط نیست که او با چه فردی رابطه داشته، دارد و خواهد داشت.)

ج) مقابله با افسردگی جوانان و دورکردن جامعه از غم و اندوه و دلمر‌دگی

# ابزارهای طرح:

* گسترش فضای مجازی (اینستاگرام، تلگرام و…) بدون هرگونه محدودیت در محتوا و به شکل کاملاً آزاد

** آموزش انواع و اقسام روش‌های مخ‌زنی و تور کردن رفیق یا شریک جنسی در سینما و تئاترها (این مهم در جشنواره‌های فیلم و تئاتر فجر به نحو احسن تحقق یافته است.)

*** تبدیل جزیره کیش، سواحل شمال، پارک‌ها و سایر مراکز تفریحی به اماکن آموزش این نوع جدید از ازدواج

# امتیازات این طرح:

۱) حذف دردسرها و هزینه‌های مربوط به خواستگاری و همسریابی به شکل سنتی و عقب‌مانده

۲) حذف مخارج عقد، عروسی، پاتختی، حنابندون، جهیزیه، شاباش، سیسمونی و غیره در این شرایط اقتصادی

۳) احترام به تنوع‌طلبی نسل جوان و محدود نکردن جوانان به تحمل یک نفر به نام همسر تا آخر عمر

۴) حفظ جوانان و کسب رأی آنها برای انتخابات‌های آتی

۵) جلوگیری از افزایش جمعیت و اضافه شدن دردسر بچه‌داری به مشکلات فعلی جوانان

17فوریه/21

سیاست تا دیانت

کدام سرنوشت؟!

* یک چهره اصلاح‌طلب مدعی شد در صورت خودداری از مذاکره با آمریکا، سرنوشت ایران مانند ونزوئلا خواهد شد.

* یک اصلاح‌طلب دیگر ادعا کرد نرفتن زیر بار مذاکره با آمریکا، ایران را مانند کره شمالی بیچاره خواهد کرد.

 

الف) خوب است دوستان اصلاح‌طلب درباره سرنوشت کشور در صورت استنکاف از مذاکره با آمریکا یک مشورت و هماهنگی کنند تا تکلیف ملت و مخالفان مذاکره روشن شود که بالاخره ایران بدون مذاکره با آمریکا مثل کره شمالی به یک قدرت هسته‌ای برتر تبدیل می‌شود و یا مانند ونزوئلا یک صادر کننده بزرگ نفت خواهد شد؟

ب) برخی معتقدند تبدیل شدن به کره شمالی یا ونزوئلا بسیار بهتر است تا اینکه ایران مثل سعودی‌ها به «گاو شیرده آمریکا» تبدیل شود!

ج) البته هنوز هیچ اصلاح‌طلبی معلوم نکرده که در صورت مذاکره با آمریکا به کدام کشور تبدیل خواهیم شد؟ شاید در صورت مذاکره با آمریکا مثل مصر یا اردن شدیم که پس از چهل سال مذاکره و دوستی با آمریکا هنوز مشکل تأمین «برق» دارند.

د) البته حکومت اصلاح‌طلبان در هشت سال اخیر باعث شده تا کشور از نظر وضع اقتصادی و کاهش ارزش پول ملی و سرعت تورم و گرانی و مشکل معیشت و بیکاری شبیه «سومالی» یا «بورکینافاسو» بشود!

 

 

تشکر بابت حقوق

* نوبخت (رئیس سازمان برنامه و بودجه): کارمندان باید بابت اینکه حقوق‌شان بهموقع واریز می‌شود از دولت تشکر کنند.( آذر ماه ۹۹)

در همین زمینه، نامه‌ای از یک کارمند به جناب نوبخت ارسال شده است. از پاسخ ایشان به این نامه اطلاعی در دست نیست. حتی از این موضوع هم که نامه به محضر جناب نوبخت شرفیاب شده باشد، خبری نداریم. متن نامه به شرح ذیل است:

 

جناب آقای دکتر نوبخت

معاون محترم رئیس جمهور و ریاست عالی سازمان برنامه و بودجه

با سلام و تحیات. پیرو دستور جنابعالی پیرامون تشکر کارمندان از دولت بابت واریز بهموقع حقوق و در راستای اجرای اوامر صادره، مستدعی است چاکر را در موارد زیر ارشاد فرمایید تا جان‌نثار بهنحو احسن اقدام به «تشکر» نماید:

* مشخصاً مقصود از دولت در فرمایش جنابعالی کدام اداره و یا مدیر محترم است؟ به عبارت دیگر کارمندان باید از کجای دولت تشکر کنند؟ از رئیسجمهور؟ از سازمان برنامه؟ از وزارتخانه متبوع؟ از همه اینها؟ نکند مقصود خود شمایید؟ اگر کسی بخواهد از «دولت» تشکر کند، باید به کدام قبله رو کند؟ آیا امر حضرتعالی صرفاً متوجه کارمندان است و مدیران را شامل نمی‌شود؟ نکند منظور شما این است که چون مدیران چندین برابر کارمندان مواجب می‌گیرند از انجام تشکر معافند؟ زیاده جسارت است، عمر و عزت و شوکت حضرتعالی دراز و سایه شما بر سر کارمندان مستدام باد.

جان نثار

کارمند دون پایه

رونوشت به:

– امور مالی و ریاست اداره متبوع جهت استحضار و درج در پرونده

 

 

 

 

 

چادر ممنوع

* مدتی پیش مسئولان سازمان سنجش در حین برگزاری یک آزمون سراسری در شهر رشت از ورود بانوان چادری به آزمون جلوگیری و شرکت آنها در آزمون مذکور را منوط به برداشتن چادر کردند. مسئولان مربوطه دلیل این اقدام را مقابله با «تقلب» عنوان کردند.

 

** نتایج منطقی:

الف) چادری‌ها متقلبند و فلسفه این پوشش امکانسازی برای «تقلب» است.

ب) زنان خارجی در آزمون‌ها تقلب نمی‌کنند.

ج) مبارزه با چادر، تقلب را در کشور ریشه‌کن می‌کند.

د) آقایان قادر به تقلب نیستند، چون نمی‌توانند چادر سر کنند!

*** نتیجه فلسفی تاریخی: مرحوم رضاخان هم به دنبال ریشه‌کنی تقلب از ایران بوده است!

انشاءالله متولیان مبارزه با چادر در رشت، در آخرت با رضاخان محشور شوند و دسته‌جمعی پاداش «تقلب‌ستیزی» خود را دریافت کنند.

 

 

وای به روزی که بگندد نمک

چند ماه پیش نمایشی با مجوز و تأیید وزارت ارشاد، در یکی از سالن‌های تهران به اجرا گذاشته شد که در این نمایش زشت‌ترین ادبیات جنسی میان بازیگران زن و مرد رد و بدل ‌شد و بماند که خانم بازیگر رسماً کت و شلوار و کراوات پوشیده و بابت خالی نبودن عریضه هم کلاه کوچکی بر سر نهاده و گریبان و موهای خود را به سمع و نظر تماشاچیان محترم ‌رساند! هرچند در این سال‌ها موارد متعددی از این قبیل نمایش‌های خلاف شرع و قانون با مجوز وزارت ارشاد بر صحنه رفته، اما آنچه تعجب تماشاچیان تئاتر مذکور را برانگیخته و حتی موجبات شرمندگی آنها در برابر اهل و عیال و دوست و آشنا را فراهم آورده بود به کارگیری عبارات زننده جنسی از سوی بازیگر مرد خطاب به بازیگر زن بود که در برخی موارد از دایره واژگان مورد استفاده الواط و اراذل و اوباش خیابانی هم فراتر می‌رفت که به نوبه خود تحول و نقطه عطفی در تاریخ تئاتر مملکت محسوب می‌شود.

* نکته جالب اینکه این نقطه عطف نه در عصر پهلوی که در دوران «روحانی» رخ داد، دقیقاً وقتی که یک روحانی، رئیسجمهور و یک روحانی دیگر (عباس صالحی) وزیر ارشاد بوده است!

29آگوست/19

سیـاست تا دیـانـت

تیمّم برای دریاچۀ ارومیـه

یک خانم میانسال اهل ارومیه که به برکت «تکرار» بعضی‌ها به عضویت شورای شهر پایتخت در آمده، در یک اظهارنظر علمی و اصولی از ساکنین اطراف دریاچه ارومیه خواسته که با نگرفتن وضو در مصرف آب، صرفه‌جویی کرده و به افزایش آب دریاچه کمک کنند.

چرا بعضی از به میز رسیده‌ها تصور می‌کنند در باب هر مسئله‌ای حق اظهار نظر دارند؟ و چرا خیال می‌کنند از حرف نزدن خواهند مرد؟!

 

وزارت و بیسـوادی

وزیر بهداشت به دلیل نامعلومی (شاید ابتلا به بیماری خود رضاخان‌بینی مزمن) ضمن فرمایشات درباره بیماری‌های روحی و روانی، اظهار نموده که برپایی عزاداری و سوگواری برای وفات معصومین(علیهم‌السلام) باعث شده تا همیشه گریه کنیم و ضجه بزنیم و همین فضای غم‌انگیز عامل خودکشی و بسیاری از خشونت‌های اجتماعی شده است!.

۱)وقتی هر بیسوادی می‌داند افراد مومن و علاقمند اهل‌بیت اهل خودکشی و آزار دیگران نبوده و نیستند، چرا  وزیر بهداشت دولت جمهوری اسلامی چنین بیاناتی می‌کنـد؟ آیا روح رضاخان در جسم ایشان حلول کرده؟

۲)برای معالجه و اصلاح نگرش وزیر فوق‌الذکر شاید لازم باشد ایشان تحت‌نظر یکی از بیسوادهای مذکور در بند۱ دوره‌های آشنایی با حرمت خودکشی و خشونت‌ورزی در اسلام را بگذراند تا کم‌کم متوجه شود آدم مومن و هیأتی اهل خودکشی و مردم‌آزاری نیست!

۳) اگر جناب وزیر توفیق درک یک جلسه روضه‌خوانی ساده را هم پیدا کرده بود، می‌فهمید که سوگواری برای اهل‌بیت بر خلاف سوگواری‌های عادی، منشاء و مبدأ نشاط و حرکت و بهجت و امید است و به همین دلیل مومنان با توسل به اهل‌بیت و حضور در مجالس روضه‌خوانی برای مبارزه با مشکلات نیرو می‌گیرند و اکثر خودکشی‌ها و مردم آزاری‌ها در میان کسانی رخ می‌دهد که مانند وزیر بهداشت فکر می‌کنند!

 

آزمـون ادعـا

در طول سی‌سال گذشته، اندیشمندان اصلاح‌طلب و فعالین سیاسیِ پیرو آنها، به قاعده، هزاران بارنوشتند و گفتند که: اسلام دینی مردم‌سالار است و فقه آن هم کاملاً به نفع مردان تنظیم شده و حکم تعدد زوجات را خیانت و ظلم به زن معرفی کرده و مهدورالدم بودن زن در صورت خیانت به همسر را نقض حقوق انسانی زن و مخالف عقل و حقوق بشر خوانده و در یک کلام «خود را مدافع و ناجی زنان و اسلام را ظالم به زن» می‌دانستنـد! و البته از آنجا که سنت خداوندی بر این قرار گرفته که هر صاحب ادعایی باید در پایبندی به ادعایش امتحان بشـود، قبیلۀ اصلاحات هم سربلندی در آزمون رعایت کامل حقوق زن را به یکی از «صنادید و ابطال» خودش، یعنی «جناب نجفی» سپرد و الحـق که ایشان و جناح مربوطه و متفکرین وابسته به جناح مذکور به شرح پیوست در این آزمون پیروز شدند:

اول این‌که نجفی روی سرِ زن اولش که جوانی و زندگی‌اش را فدای او کرده بود «هوو» آورد و زن دوم گرفت! آن‌هم زنی که نصف خودش سن و سال داشت.

دوم این‌که بعد از ازدواج دوم، همسر اولش را به امان خدا رها کرد.

سوم این‌که بعد از مدتی کوتاه، زندگی با همسر دوم، دلش را زد و بنای ناسازگاری با او را گذاشت، تا آنجا که با شلیک چند گلوله از فاصله نزدیک، حق و حقوق زن دومش را تمام و کمال کف دستش گذاشت و به قول وکیل مدافع نجفی در دادگاه: نجفی با اسلحه به حمام (محل قتل) رفت تا زنش را به زندگی برگرداند!!

چهارم این‌که بعد از قتل فوق، هیچ اصلاح‌طلبی حاضر نشد این جنایت را به عنوان یک مورد خشونت علیه زن محکوم کند! (همانطوری که ازدواج دوم نجفی و رها کردن زن اولش را هم نادیده گرفته و بی‌خیال شدند.)

پنجم این‌که بسیاری از اهالی اصلاحات، مقتول را «مهدورالدم» خوانده و سعی کردند از این‌طریق، راهی برای نجات رفیقشان پیدا کنند و البته در این شرایط دیگر اتهام زدن به زنی که دستش از دنیا کوتاه شده و گلوله باران او بر اساس این اتهام، اشکالی نداشت و مخالف حقوق انسانی زنان تلقی نمی‌شـد! و بماند که بعضی اعضای قبیله اصلاحات مقتول را به جرم «پرستو بودن» لازم‌القتل می‌دیدند! (ظاهراً توقع داشتند مرحومه مقتوله مثل خودشان دایناسور یا هیولا باشد!.)

#و این‌گونه بود که «نجفی» به عنوان «نماد رعایت کامل حقوق زن در قبیله اصلاحات» جاودانه شد و به تاریخ پیوست!

 

نتایـج منطقـی

رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس: طیفی از نمایندگان مجلس نه تنها موافق ضرورت حجاب نیستند بلکه مخالف حجاب الزامی در کشورند.(۱۹/۴/۹۸)

# وقتی در یک حکومت اسلامی طیفی از نمایندگان مجلس مخالف جاری شدن حکم الهی حجاب در جامعه باشند نتیجه این می‌شـود کـه:

۱- همراه اول، آگهی تبلیغ جهت حضور در «دیسکو» را برای مشترکان محترم خودش ارسال می‌کند!

۲-به علت مخالفت دولت با تخصیص ارز دولتی جهت واردات پارچه چادری، قیمت هر قـواره چادر به ۶۰۰ هزار تا یک میلیون تومان افزایش یافته است.

۳- به گزارش معاون فضای مجازی دادستانی کل کشور روزانه حدود ۷۵ میلیون پیام با محتوای غیر اخلاقی در میان ۲۵میلیون کاربر ایرانی اینستاگرام مبادله می‌شود! آن‌هم در حالی که بسیاری از کشورهای اروپایی خیلی دقیق‌تر از کشور ما به فکر کنترل فضای مجازی‌اند.

۴- پس از دستور صریح رهبرانقلاب به وزارت آموزش و پرورش درباره عدم اجرای سند۲۰۳۰، وزارت ارتباطات پرچم‌دار اجرای سند ۲۰۳۰ در کشور شده است.

# وقتی نمک بگنـدد دیگر این‌که هر چیزی بوی گند بدهد و گندیدگی را در هرجا بتوان یافـت تعجبی ندارد.

 

دیپلماسـی یعنــی

دیپلماسی یعنی این‌که خطوط قرمز سیاست خارجی کشورت را زیر پا بگذاری، با وزیر خارجه شیطان بزرگ هم‌قدم و هم‌کلام بشـوی‌، روبروی گرگ‌های دنیا که هنوز چنگ و دندانشان از خون خواهران وبرادرانت رنگین است بنشینـی و لبخنـد بزنـی!

داشته‌هایت را به خواست آنها به باد بدهی و به قول‌شان اعتمـاد کنی و آخر سر، فقط اجازه پیدا کنی در چند خیابان نیویورک تـردد کنی و کارمندان دفتر نمایندگی کشورت در سازمان ملل به همراه خانواده در محدوده سازمان ملل زندانی بشونـد!. محدودیتی که تا امروز برای دیپلمات‌های هیچ کشوری اعمال نشده جز تو که خدای دیپلماسی بودی!

 

 

مجـازات انتخـاباتـی

سردبیر روزنامه شـرق در ۲۲ تیرماه امسال در سرمقاله روزنامه‌اش نوشت: مردم در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ دچار خطای فاحشی شدند! چه کسی مردم را به خاطر این خطا محاکمه و مجازات خواهد کـرد؟

#سردبیر عزیز! خیلی نگران نباشید! الان حدود شـش سال است که مردم دارند مجازات می‌شوند، آن‌هم به شکلی مرگبار و دردناک و بدون محاکمه! دردناک‌ترین قسمت این مجازات هم این است که متوجه نشدند تو و امثال تو برای مجازات و چزاندن‌شان «تکرار» کردید تا «کلید» را انتخاب کننـد!، کلیدی که فقل زندگی‌شـان شد و مامور مجازاتشـان!

13مارس/19

سیـاست تا دیانـت

حکـم  شـراب تقلبـی                                                         

اگر بتوان از تقلبی بودن هر کالایی گذشت، بعید است که بتوان از تقلبی بودن نوشیدنی‌های الکلی صرف‌نظر کرد! چون دادستان محترم تهران خبر داده که با توجه به ساخت و فروش مشروبات تقلبی و مرگ و نابینایی برخی به‌دلیل مصرف این‌گونه مسکرات، عده‌ای از روشنفکران و اهالی اصلاحات برای مغبونین از شراب تقلبی دلسوزی نموده و خواستار برخورد جدی با سازندگان چنین مسکراتی شده‌اند. جالب اینجاست که این جماعت با ساخت و مصرف شراب ناب و اصل، مشکلی نداشته و صرفاً با تقلبی بودن آن مشکل دارند و جالب‌تر این که تا امروز کسی از منتقدان شراب تقلبی، نقد یا اعتراضی در مورد تولید مواد غذایی تقلبی یا لوازم یدکی تقلبی و سایر کالاهای تقلبی ندیده و نشنیده است! درهمین راستا اقدامات زیر جهت مقابله با تقلب در تولید مسکرات  پیشنهاد می‌شود:

الف) اجرای حد برای تولید و فروش مشروبات تقلبی (به هر مقدار حتی یک پیاله) به شرح زیر: در مرتبه اول دویست و خورده‌ای (مقدار خورده‌ای آن بسته به نظر قاضی و بر اساس درصد تقلب در تولید مسکر تغییر می‌کند!) و در مرتبه دوم اعدام به همراه اعمال شاقه (برای نشان دادن قاطعیت نظام در مقابله با این اقدام غیر انسانی و مغایر با حقوق بشر.)

ب) انجام کار فرهنگی جهت نمایش قبح تقلب و بویژه تقلب در تولید نوشیدنی‌های الکلی.

ج) ایجاد زیرساخت‌های لازم جهت عرضه مستقیم شراب ناب و بهداشتی و اصل به مصرف‌کنندگان محترم (‌با اولویت در عرضه مشروبات الکلی درجه یک خارجی)

د ) فرهنگ‌سازی در جامعه با هدف آگاه‌سازی مردم و مخصوصاً مصرف‌کنندگان محترم مشروبات الکلی درباره لزوم توجه به خرید و مصرف مسکرات استاندارد و اجتناب از خرید شراب‌های ارزان قیمت و غیر استاندارد (‌و آموزش این‌نکته که آدم باید به سلامتی‌اش توجه کند و به خودش احترام بگذارد و هر نجسی نامرغوب و به درد‌نخوری را بالا نیاندازد!)

 

آشیـانه جـدیـد قوم لـوط                                                                 

معمولاً شب‌ها بساط «پیروان قوم لوط» داغتر است. زمستان و تابستان هم ندارد. تا آنجا که پنج‌شنبه شب‌ها، کل محدوده چهار راه را قرق می‌کنند. در این حالت دیگر نمی‌توانی تشخیص بدهی که افراد آرایش کرده و زیر ابرو برداشته که با موهای رنگ کرده افشان و لباس‌های بسیار زننده در هم می‌لولند دخترند یا پسرهای دخترنما! اغلب اوضاع آنچنان افتضاح می‌شود که مردم عادی برای رد شدن از این محدوده مجبورند راهشان را کج کنند. «رهروان قوم سدوم» بدون مزاحمت پلیس یا… به چک و چانه زدن با مشتری‌ها مشغولند و در کمال آرامش مواد‌مخدر یا روانگردان مصرف می‌کنند و…! مدت‌هاست که این محل به پاتوق این جماعت تبدیل شده و مشاهده دختران بی‌حجاب با بلوز و شلوارهای کوتاه و جلف و موهای آشفته آبی و بنفش (و پسرهایی با همین ریخت و قیافه که پسر بودن‌شان فقط از هیکل زمختشان مشخص است) که در زشت‌ترین اطوار جنسی با مردانی زن صفت‌تر از خودشان مشغول مغازله‌اند، تعجب کسی را برنمی‌انگیزد! و آنچه به چشم می‌آید افزایش روزافزون این جماعت است: هر روز بیشتر از دیروز و هر هفته بیشتر از هفته پیش، و البته با آزادی عمل بیشتر و وقاحت افزونتر! اینجا آشیانه جدید قوم لوط است، آن‌هم در قلب تهران، همان تهرانی که بسیاری آن‌را ام‌القرای جهان اسلام می‌دانند. فقط کاش اسم این چهارراه تغییر کند تا دیگر نام (ولی‌عصر«عج») براین  چهارراه نباشد.

رونوشت به:

۱- اصلاح‌طلبان معزز، جهت شادمانی، بابت به بارنشستن تساهل و تسامح.

۲- اصول‌گرایان مکرم، جهت ابراز ندامت از بی‌خیالی و ندیده گرفتن دین‌زدایی از جامعه‌ اسلامی.

۳- عدلیه و نیروهای‌انتظامی جهت پیدا کردن عذر تقصیر مورد پذیرش در محکمه عدل‌ الهی.

۴- وعاظ، علما و روحانیون و ائمه‌جمعه و جماعات جهت بازنگری در نحوه پاسداری از دیانت در جامعه.

# تذکر ضروری: از کسانی که در صحت مطلب فوق شک و تردید دارند درخواست می‌شود شخصاً در یک شب جمعه به محل مذکور مراجعه بفرمایند تا «لیطمئن قلبی» در موردشان محقق شود.

 

آمـوزش جنسـی بـه اطفـال                                                              

وقتی روزنامه دولتی «ایران» مورخه ۱/۹/۹۷ در صفحه اول و با افتخار اعلام می‌کند که دولت اعتدال موفق به شکستن تابوی آموزش جنسی به نوجوانان و جوانان مملکت شده و آموزش جنسی به نسل آینده را ضروری و لازم می‌شمارد، بد نیست در این خصوص به نکات و نتایج زیر توجه کنیم:

الف) همه مشکلات مملکت از روز اول تا الان، به خاطر این بوده که بچه‌ها نسبت به امور جنسی بی‌اطلاع بوده‌اند و اگر سر و گوش‌شان بجنبد و اطلاعات جنسی‌شان افزایش پیدا کند دیگر مشکلی نخواهیم داشت. خوب اگر ماجرا این است چرا «برجام» را قبول کردند؟ می‌آمدند و تعدادی آدم بی‌تربیت می‌آوردند و امورات جنسی را به صورت مو به مو به بچه ها توضیح می‌دادند تا از شر تحریم و گرانی و سقوط ارزش پول ملی و ناکارآمدی دولت و ناهماهنگی وزرا با یکدیگر و با رئیس جمهور و… نجات پیدا می‌کردیم! (البته هرجور فکر کردیم ارتباط میان حل مشکلات مملکت و آموزش جنسی به بچه‌ها را نفهمیدیم! شاید به این دلیل که مکتب اعتدال و شیخ آن قائل به «ربط» نیست و شاید هم به این دلیل که فهم این ارتباط نیازمند دیدن آموزش جنسی در کودکی است که تمامی نسل های قبل از آن بی‌بهره ماندند.)

ب) البته این که، یک بچه مسائل جنسی را چه جوری و از چه کسی و تا چه حدی یاد بگیرد، مطلبی است که بزرگان دولت اعتدال در پاسخ به آن ساکت مانده‌اند! شاید به این‌دلیل که خودشان در بچه‌گی آموزش جنسی ندیده و در مورد استانداردها و اندازه‌های آن بی‌اطلاعند و شاید هم تا الان به بچه‌هایشان آموزش جنسی نداده‌اند و خودشان هم درباره نحوه آموزش مربوطه دچار سرگردانی و حیرت شده‌اند (هر چند درباره ضرورت آن تردیدی ندارند!) البته به‌نظر می‌رسد بچه در هر موردی(حتی آموزش موارد جنسی) سر سفره بابا و ننه‌اش بزرگ شود بهتر است. لذا از مدیران فرهنگی دولت اعتدال خواستاریم در این مسیر به عنوان خط شکن وارد عمل شده و رأسا به کودکان‌شان آموزش جنسی بدهند و اگر نتایج درخشانی حاصل شد آنگاه رعیت هم به تبعیت از آنان مشغول شوند.

ج) این که آموزش جنسی به اطفال چگونه به رفع تحریم و کاهش تورم و افزایش قدرت خرید جامعه و بالا رفتن اعتبار گذرنامه و برقراری اشتغال حداکثری و رفع آلودگی هوا و حل معضل کم آبی و… می‌انجامد نکته ظریفی است که شرط فهم آن، ایمان به کدخدا و تبعیت محض از اوست و تاکنون جز مومنان حقیقی به کدخدا کسی به حقیقت آن، راه نیافته و نخواهد یافت!

د) فقط باید در حین آموزش جنسی به اطفال مراقب بود تا آنها روی دست اولیا بلند نشده و مواردی را که والدین‌شان تجربه نکرده و نشنیده‌اند را با جزئیات به پدر و مادرها آموزش ندهند! (چون به مدد گسترش  بی‌نظیر فضای مجازی در دوران حاکمیت اعتدال، معلومات بچه‌ها در این مسائل از والدین بیشتر و دقیق‌تر است.)