Tag Archives: احکام

29آوریل/21

حکمرانی درفضای مجازی

اشاره:

بخش مهمی از زیست انسانی در فضای مجازی اتفاق می‌افتد. فضای مجازی بسان فضای حقیقی نقشی پررنگ در زندگی انسان‌ها دارد و مازاد بر تسهیل سبک زندگی با آسیب‌هایی نیز همراه است. آسیب‌های فرهنگی و اخلاقی برآمده از بستر فضای مجازی هستند. بر همین اساس ارایه راه‌حلی برای رهائی از آسیب‌های فضای مجازی ضرورتی غیر قابل اجتناب است. رویکرد نگارنده در بهره‌وری بهتر وارایه سبک زیست مسلمانی با روش «فقه فضای مجازی» است که با اجتهاد سه‌گانه به تبیین چگونگی سبک زندگی در این بخش می‌پردازد. اجتهاد بخش اول به معرفی فضای مجازی مطلوب اختصاص دارد. در اجتهاد قسم دوم به بازشناسی فضای مجازی موجود پرداخته می‌شود و در اجتهاد قسم سوم راه‌حل برای حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب ارائه می‌شود.

 

الف: سبک زندگی در فضای مجازی

زندگی انسان امروز آمیخته با فضای مجازی است، بهگونه‌ای که بخشی از فعالیت‌های روزمره اعم از اقتصادی، آموزشی و… به وسیله فضای مجازی انجام میشود. بر همین اساس فضای مجازی مثل فضای حقیقی نقش پررنگی در زندگی انسان‌ها دارد و شاید بتوان گفت تأثیر فضای مجازی پررنگ‌تر از فضای حقیقی است. مخصوصاً درایام بیماری کرونا که بیشتر بخش‌های آموزشی به فضای مجازی منتقل شدند.

فضای مجازی ویژگی‌هایی دارد که آن را توانمندتر از فضای حقیقی می‌کند. زمان، مکان و پیوستگی در فضای مجازی بهگونه‌ دیگری رقم می‌خورد. در فضای مجازی پویائی زمانی وجود دارد و روز وشب در آن معنا ندارد و هر زمان که به اینترنت وصل می‌شوید، هزاران نفر را می‌بینید که آنلاین هستند. فضای مجازی فاصله جغرافیایی را از بین برده و جهان متکثر را به جهانی واحد تبدیل کرده است.

گمنامی و سیال بودن هویت کاربران، ویژگی دیگر فضای مجازی است و در آن هویت، جنس، سن، طبقه و سایر ویژگیهای افراد، پنهانند. بنابراین زمان و مکان که ویژگی اصلی فضای حقیقی است، در فضای مجازی تغییر می‌کنند و در نگاهی ژرف، زیست انسانی در این فضا معنای دیگری پیدا می‌کند و به خاطر این تغییر، امکان بروز فساد و جنگ نرم‌افزاری بهمراتب بیشتر از فضای حقیقی است. دشمنان جهان اسلام با استفاده از ظرفیت فضای مجازی به جنگ نرم پرداخته‌اند. «راشورون» خاخام یهودی در سال ۱۸۶۹ در سخنرانی خود در شهر پراگ اعلام کرد که پس از طلا، دستگاه‌های خبررسانی، دومین ابزار یهود برای استیلا بر جهان هستند. مجله نشنال ونگارد در مورد کنترل رسانه‌ها توسط یهود می‌نویسد: «کنترل یهود بر رسانه‌های گروهی مهم‌ترین واقعیت زندگی، نه تنها در آمریکا که در سراسر جهان است.»

از سوی دیگر آسیب‌های ناشی از فضای مجازی که هویت خانواده‌ها را نشانه گرفتهاند، قابل اغماض نیستند. خانم گالیا نورکو متخصص دیجیتال، در مقاله‌ای به آسیب‌های ششگانه فضای مجازی که می‌توانند یک فرد، سازمان یا کشور را تحت تأثیر قرار دهند می‌پردازد. نویسنده در میان آسیب‌های جسمی، اقتصادی و روانی، مهم‌ترین و سخت‌ترین آنها را آسیب‌های فرهنگی می‌داند و می‌نویسد: «اندازه‌گیری آسیب فرهنگی سخت‌ترین سنجش است و بهتر است با افزایش نابسامانی‌های اجتماعی توضیح داده شود. یک مثال خوب در این مورد گسترش اطلاعات نادرست در اینترنت است که به خشونت در دنیای واقعی منجر میشود، همان‌ طور که در هند، سریلانکا و میانمار رخ داد.»

 

ب: فقه فضای مجازی و الگوی حِکمی اجتهادی

راهکار رهائی از آسیب‌های فضای مجازی در گرو ارایه سبک زندگی دینی در فضای مجازی است. سبک زندگی دینی در فضای مجازی با دو روش و هنجار قابل دسترسی است. به نظر نگارنده  تبیین هر دو بخش در مدل الگوی «فقه فضای مجازی و الگوی حِکمی اجتهادی» به دست می‌آید. به بیان دیگر امتداد فقه نظام ولایی به سوی فقه‌های مضاف همانند فقه فضای مجازی حرکت می‌کند و می‌توان با تبیین فقه فضای مجازی الگوی زیست مسلمانی در این بخش را تکمیل کرد.

«فقه نظام ولایی» به ‌عنوان «رویکردی حاکم بر فقه» در نظر گرفته می‌شود و رویکرد حاکم بر کلّ آن ولایی است. چنانکه امام خمینی(ره) نه تنها شأن عالم‌بودن اهل‌بیت(ع) را در نظر داشتند، بلکه شأن ولایی(حاکمیت و حکمرانی) ایشان را نیز مد نظر قرار دادند. فقیه دو شأن دارد: شأن فقاهت و شأن ولایت. شأن فقاهت شأن کشف احکام شرعی و دستاورد آن حکم تکلیفی و وضعی است. شأن ولایت، شأن جعل است که دستاوردش حکم ولایی است. فقه نظام ولایی مازاد بر دارا بودن احکام اشیا به تبیین احکام رفتاری راهبردی و ساختاری هم می‌پردازد. بنابراین در فقه نظام ولایی، احکام در شش حوزه بررسی میشوند که عبارتند از:

  1. احکام اشیا ۲٫ احکام فعل رفتاری ۳٫ احکام فعل اجتماعی ۴٫ احکام نهاد ۵٫ احکام ساختار و ۶٫ احکام سازمان.

روش‌شناسی فقه نظام ولایی در فقه فضای مجازی با سه نوع اجتهاد پیوند دارد: هدف اجتهاد قسم اول، فهم جامع و روشمند نصوص دینی و تطبیق بر شئون زندگی است. در این اجتهاد می‌خواهیم به انسان مطلوب در نگاه دینی دسترسی پیدا کنیم.

هدف اجتهاد قسم دوم، اجتهاد پایشی برای شناخت موضوعات خارجی با روش شجره‎ای است. اینکه فقیه کاری به موضوع ندارد همه جا درست نیست. موضوعات خارجی را باید درست شناخت. برخی در بحث حجاب الزامی می‎گویند مردم به حجاب اجباری قائل نیستند. در تحقیقات میدانی انجام شده، روش تحقیقشان غلط است. هدف این اجتهاد، اجتهاد پایشی است.

هدف  استراتژی اجتهاد قسم سوم، نقد وضعیت موجود و امر انسانیِ محقق و تغییر آن به وضعیت امر مطلوب اسلامی است. در این زمینه میتوان به چند روشهای ذیل اشاره کرد:

روش انتقادی، روش رفتارسازی، روش راهبردسازی، روش ساختارسازی.

 

ج: معناشناسی فقه فضای مجازی

فقه فضای مجازی به دو معنای متفاوت کاربرد دارد. گاهی مقصود از فقه فضای مجازی، احکام شرعی فعالیت‌هایی هستند که در درون فضای مجازی صورت می‌گیرند. احکامی نظیر رشوه در فضای مجازی، سرقت‌های مجازی، امر به معروف و نهی از منکر در فضای مجازی. این یک نوع نگاه است و فقیه بر اساس قواعد و ادله‌ای که در اختیار دارد، می‌تواند بحث‌های مربوط به عبادات، معاملات، سیاسات، احکام قضایی و… را در فضای مجازی بیان کند.

گاهی معنای وسیعی از آن لحاظ می‌شود که مراد از آن، نگاه کلان‌تر به فقه است. یعنی نگاه حکمرانی داشتن و به لحاظ حکمرانی در فضای مجازی وارد شدن که در این بخش نمای کل فضای مجازی مد نظر قرار میگیرد و با سه عملیات راهبردی، رفتاری و بیان احکام ساختاری به تبیین توصیفی و هنجازی فقه حاکم در فضای مجازی پرداخته می‌شود .

 

د: راهکارهای فقه فضای مجازی

تحلیل فقه فضای مجازی با روش فقه نظام ولایی در سه ساحت از اجتهاد امکان‌پذیر است. در اجتهاد بخش اول به تبیین چیستی فضای مجازی مطلوب در نگاه دین پرداخته می‌شود. در اجتهاد در بخش دوم به شناسائی فقه فضای مجازی درنفس الامر پرداخته می‌شود و در اجتهاد قسم سوم رسیدن از فضای محقق به فضای مطلوب دنبال می‌شود.

 

  1. ۱. اجتهاد قسم اول و کشف فضای مجازی مطلوب

روش تفسیر شبکه‌ای در اجتهاد قسم اول، حکمرانی مطلوبی را بیان می‌کند. فضای مجازی مطلوب و راهکارهای رسیدن به آن کدامند؟ توصیف فضای مجازی مطلوب فرع بر تصویر فضای مجازی مطلوب است. یعنی در مرحله اول باید فضای مجازی مطلوب را شناخت و سپس با روش تفسیر شبکه‌ای به تبیین نظام مطلوب پرداخت.

روش تفسیر شبکه‌ای بیانگر یک نظام حکمرانی برآمده از قرآن و روایات است. قرآن کریم واژه حکم را با دو بخش کتاب و نبوت پیوند میزند. این حکم با احکام جامع اعم از فردی و اجتماعی نیز که حدود الهی را بیان می‌کنند و ذیل طاغوت و ولایت قرار می‌گیرند، پیوند پیدا می‌کند. این احکام جامع، در ولایت، اطاعت از خدا و رسول و اولوالامر مطرحند و در طاغوت، اطاعت از غیر خدا مطرح می‌شود.

 

  1. اجتهاد قسم دوم و بررسی فضای مجازی موجود

بعد از شناسایی فضای مجازی مطلوب در مرحله دوم به بررسی فضای مجازی موجود پرداخته می‌شود و اینکه فضای مجازی موجود چیست و در معرض چه آسیب‌هایی است؟ امروزه چهار دسته علوم نوین یعنی علوم شناختی، نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی و اطلاعات و ارتباطات بر زندگی انسان‌ها حاکم و همه دربردارنده مبنای هستی‌شناختی، انسان‌شناختی و معرفت‌شناختی هستند. ۶۰ درصد از افراد ۱۲ سال به بالا در جهان عضو یکی از شبکه‌های اجتماعی هستند.

شبکه‌ها و فضای مجازی، دسترسی آزاد را فراهم میآورند، سرعت زیادی دارند و مشارکت در آنها زیاد است. اینها حتی حریم خصوصی را نیز از بین بردهاند و در قبال قوانین مدنی ملت ـ دولت‌ها محدودیتی ندارند. اجتهاد قسم دوم با به کارگیری روش منظومه‌ای کمک‌رسانی، شناختی جامع و منظومه‌ای از فضای مجازی به دست می‌دهد که میتوان از طریق آن به مولفه‌ها، مبانی و دستاوردهای فضای مجازی دسترسی پیدا کرد. چنانچه فقیه شناخت جامعی از فضای مجازی موجود پیدا کند و تصویر مطلوبی از حکمرانی مطلوب به دست آورد، می‌تواند بگوید فقه حکمرانی فضای مجازی چگونه تحصیل می‌شود.

فضای مجازی موجود را میتوان با روش منظومه‌ای شناخت. در توصیف وضع موجود سه پارادایم حاکم وجود دارند: تبیینی، تفسیری و انتقادی. در پارادایم تبیینی، علل و عوامل حاکم بر انسان محقق بررسی می‌شوند. در پارادایم تفسیری، به منظور معناکاوی، انگیزه‌ها و علل و عوامل درونی انسان مطالعه می‌شوند. بنابراین در پارادایم تبیینی، علت‌کاوی و در پارادایم تفسیری معناکاوی صورت می‌گیرد. بر این باوریم که پدیده محقَق را باید با روش منظومه‌ای شناخت. یعنی آن را تک ‌بعدی نبینیم؛ علاوه بر دستاوردهای فضای مجازی، مبانی آن را نیز ببینیم و مولفه‌های درونی آن را نیز مشاهده کنیم. اگر نظام و منظومه‌ای که این فضا را تشکیل داده، دیده شود، می‌توانیم با روش منظومه‌ای به شناخت جامعی برسیم.

 

  1. ۳. اجتهاد قسم سوم رسیدن به انسان مطلوب

بعد از شناخت انسان‌شناسی مطلوب در اجتهاد قسم اول و انسان شناسی موجود در اجتهاد قسم دوم به تبیین اجتهاد در قسم سوم یعنی رسیدن از انسان موجود به انسان مطلوب می‌پردازیم. راهکاری که با روش‌های انتقادی، رفتارسازی، راهبردسازی و روش ساختارسازی می‌توان به آن دسترسی پیدا کرد.

خلاصه و نتیجه‌گیری

  1. زمان و مکان که ویژگی اصلی فضای حقیقی است دچار تغییر می‌شود و در نگاهی ژرف زیست انسانی در آنجا معنای دیگری پیدا می‌کند. بر اساس تغییر زیست انسانی امکان بروز فساد و جنگ نرم‌افزاری بهمراتب بیشتر از فضای حقیقی است.
  2. راهکار رهائی از آسیب‌های فضای مجازی در گرو ارائه سبک زندگی دینی در این فضاست. سبک زندگی دینی در فضای مجازی با دو روش و هنجار قابل دسترسی است. به نظر نگارنده تبیین هر دو بخش از مدل الگوی «فقه فضای مجازی و الگوی حِکمی اجتهادی» به دست می‌آید.
  3. روش‌شناسی فقه نظام ولایی در فقه فضای مجازی، با سه نوع اجتهاد پیوند دارد: هدف از اجتهاد قسم اول فهم جامع و روشمند نصوص دینی است. هدف اجتهاد قسم دوم پایشی برای شناخت موضوعات خارجی است و هدف اجتهاد قسم سوم نقد وضعیت موجود و امر انسانیِ محقق و تغییر آن به وضعیت امر مطلوب اسلامی است.
  4. مراد از فقه فضای مجازی نگاه کلان‌تر به فقه است. یعنی نگاه حکمرانی داشتن و به لحاظ حکمرانی در فضای مجازی وارد شدن که در این بخش نمای کل فضای مجازی در نظر گرفته و با سه عملیات راهبردی، رفتاری و بیان احکام ساختاری به تبیین توصیفی و هنجازی فقه حاکم در فضای مجازی پرداخته می‌شود.
  5. تحلیل فقه فضای مجازی با روش فقه نظام ولایی در سه ساحت از اجتهاد امکان‌پذیر است. در اجتهاد بخش اول به تبیین چیستی فضای مجازی مطلوب در نگاه دین پرداخته می‌شود. در اجتهاد در بخش دوم به شناسایی فقه فضای مجازی در نفس‌الامر پرداخته می‌شود و در اجتهاد قسم سوم رسیدن از فضای محقق به فضای مطلوب دنبال می‌شود.

 به کوشش: قاسم بابایی

13مارس/19

سیـاست تا دیانـت

حکـم  شـراب تقلبـی                                                         

اگر بتوان از تقلبی بودن هر کالایی گذشت، بعید است که بتوان از تقلبی بودن نوشیدنی‌های الکلی صرف‌نظر کرد! چون دادستان محترم تهران خبر داده که با توجه به ساخت و فروش مشروبات تقلبی و مرگ و نابینایی برخی به‌دلیل مصرف این‌گونه مسکرات، عده‌ای از روشنفکران و اهالی اصلاحات برای مغبونین از شراب تقلبی دلسوزی نموده و خواستار برخورد جدی با سازندگان چنین مسکراتی شده‌اند. جالب اینجاست که این جماعت با ساخت و مصرف شراب ناب و اصل، مشکلی نداشته و صرفاً با تقلبی بودن آن مشکل دارند و جالب‌تر این که تا امروز کسی از منتقدان شراب تقلبی، نقد یا اعتراضی در مورد تولید مواد غذایی تقلبی یا لوازم یدکی تقلبی و سایر کالاهای تقلبی ندیده و نشنیده است! درهمین راستا اقدامات زیر جهت مقابله با تقلب در تولید مسکرات  پیشنهاد می‌شود:

الف) اجرای حد برای تولید و فروش مشروبات تقلبی (به هر مقدار حتی یک پیاله) به شرح زیر: در مرتبه اول دویست و خورده‌ای (مقدار خورده‌ای آن بسته به نظر قاضی و بر اساس درصد تقلب در تولید مسکر تغییر می‌کند!) و در مرتبه دوم اعدام به همراه اعمال شاقه (برای نشان دادن قاطعیت نظام در مقابله با این اقدام غیر انسانی و مغایر با حقوق بشر.)

ب) انجام کار فرهنگی جهت نمایش قبح تقلب و بویژه تقلب در تولید نوشیدنی‌های الکلی.

ج) ایجاد زیرساخت‌های لازم جهت عرضه مستقیم شراب ناب و بهداشتی و اصل به مصرف‌کنندگان محترم (‌با اولویت در عرضه مشروبات الکلی درجه یک خارجی)

د ) فرهنگ‌سازی در جامعه با هدف آگاه‌سازی مردم و مخصوصاً مصرف‌کنندگان محترم مشروبات الکلی درباره لزوم توجه به خرید و مصرف مسکرات استاندارد و اجتناب از خرید شراب‌های ارزان قیمت و غیر استاندارد (‌و آموزش این‌نکته که آدم باید به سلامتی‌اش توجه کند و به خودش احترام بگذارد و هر نجسی نامرغوب و به درد‌نخوری را بالا نیاندازد!)

 

آشیـانه جـدیـد قوم لـوط                                                                 

معمولاً شب‌ها بساط «پیروان قوم لوط» داغتر است. زمستان و تابستان هم ندارد. تا آنجا که پنج‌شنبه شب‌ها، کل محدوده چهار راه را قرق می‌کنند. در این حالت دیگر نمی‌توانی تشخیص بدهی که افراد آرایش کرده و زیر ابرو برداشته که با موهای رنگ کرده افشان و لباس‌های بسیار زننده در هم می‌لولند دخترند یا پسرهای دخترنما! اغلب اوضاع آنچنان افتضاح می‌شود که مردم عادی برای رد شدن از این محدوده مجبورند راهشان را کج کنند. «رهروان قوم سدوم» بدون مزاحمت پلیس یا… به چک و چانه زدن با مشتری‌ها مشغولند و در کمال آرامش مواد‌مخدر یا روانگردان مصرف می‌کنند و…! مدت‌هاست که این محل به پاتوق این جماعت تبدیل شده و مشاهده دختران بی‌حجاب با بلوز و شلوارهای کوتاه و جلف و موهای آشفته آبی و بنفش (و پسرهایی با همین ریخت و قیافه که پسر بودن‌شان فقط از هیکل زمختشان مشخص است) که در زشت‌ترین اطوار جنسی با مردانی زن صفت‌تر از خودشان مشغول مغازله‌اند، تعجب کسی را برنمی‌انگیزد! و آنچه به چشم می‌آید افزایش روزافزون این جماعت است: هر روز بیشتر از دیروز و هر هفته بیشتر از هفته پیش، و البته با آزادی عمل بیشتر و وقاحت افزونتر! اینجا آشیانه جدید قوم لوط است، آن‌هم در قلب تهران، همان تهرانی که بسیاری آن‌را ام‌القرای جهان اسلام می‌دانند. فقط کاش اسم این چهارراه تغییر کند تا دیگر نام (ولی‌عصر«عج») براین  چهارراه نباشد.

رونوشت به:

۱- اصلاح‌طلبان معزز، جهت شادمانی، بابت به بارنشستن تساهل و تسامح.

۲- اصول‌گرایان مکرم، جهت ابراز ندامت از بی‌خیالی و ندیده گرفتن دین‌زدایی از جامعه‌ اسلامی.

۳- عدلیه و نیروهای‌انتظامی جهت پیدا کردن عذر تقصیر مورد پذیرش در محکمه عدل‌ الهی.

۴- وعاظ، علما و روحانیون و ائمه‌جمعه و جماعات جهت بازنگری در نحوه پاسداری از دیانت در جامعه.

# تذکر ضروری: از کسانی که در صحت مطلب فوق شک و تردید دارند درخواست می‌شود شخصاً در یک شب جمعه به محل مذکور مراجعه بفرمایند تا «لیطمئن قلبی» در موردشان محقق شود.

 

آمـوزش جنسـی بـه اطفـال                                                              

وقتی روزنامه دولتی «ایران» مورخه ۱/۹/۹۷ در صفحه اول و با افتخار اعلام می‌کند که دولت اعتدال موفق به شکستن تابوی آموزش جنسی به نوجوانان و جوانان مملکت شده و آموزش جنسی به نسل آینده را ضروری و لازم می‌شمارد، بد نیست در این خصوص به نکات و نتایج زیر توجه کنیم:

الف) همه مشکلات مملکت از روز اول تا الان، به خاطر این بوده که بچه‌ها نسبت به امور جنسی بی‌اطلاع بوده‌اند و اگر سر و گوش‌شان بجنبد و اطلاعات جنسی‌شان افزایش پیدا کند دیگر مشکلی نخواهیم داشت. خوب اگر ماجرا این است چرا «برجام» را قبول کردند؟ می‌آمدند و تعدادی آدم بی‌تربیت می‌آوردند و امورات جنسی را به صورت مو به مو به بچه ها توضیح می‌دادند تا از شر تحریم و گرانی و سقوط ارزش پول ملی و ناکارآمدی دولت و ناهماهنگی وزرا با یکدیگر و با رئیس جمهور و… نجات پیدا می‌کردیم! (البته هرجور فکر کردیم ارتباط میان حل مشکلات مملکت و آموزش جنسی به بچه‌ها را نفهمیدیم! شاید به این دلیل که مکتب اعتدال و شیخ آن قائل به «ربط» نیست و شاید هم به این دلیل که فهم این ارتباط نیازمند دیدن آموزش جنسی در کودکی است که تمامی نسل های قبل از آن بی‌بهره ماندند.)

ب) البته این که، یک بچه مسائل جنسی را چه جوری و از چه کسی و تا چه حدی یاد بگیرد، مطلبی است که بزرگان دولت اعتدال در پاسخ به آن ساکت مانده‌اند! شاید به این‌دلیل که خودشان در بچه‌گی آموزش جنسی ندیده و در مورد استانداردها و اندازه‌های آن بی‌اطلاعند و شاید هم تا الان به بچه‌هایشان آموزش جنسی نداده‌اند و خودشان هم درباره نحوه آموزش مربوطه دچار سرگردانی و حیرت شده‌اند (هر چند درباره ضرورت آن تردیدی ندارند!) البته به‌نظر می‌رسد بچه در هر موردی(حتی آموزش موارد جنسی) سر سفره بابا و ننه‌اش بزرگ شود بهتر است. لذا از مدیران فرهنگی دولت اعتدال خواستاریم در این مسیر به عنوان خط شکن وارد عمل شده و رأسا به کودکان‌شان آموزش جنسی بدهند و اگر نتایج درخشانی حاصل شد آنگاه رعیت هم به تبعیت از آنان مشغول شوند.

ج) این که آموزش جنسی به اطفال چگونه به رفع تحریم و کاهش تورم و افزایش قدرت خرید جامعه و بالا رفتن اعتبار گذرنامه و برقراری اشتغال حداکثری و رفع آلودگی هوا و حل معضل کم آبی و… می‌انجامد نکته ظریفی است که شرط فهم آن، ایمان به کدخدا و تبعیت محض از اوست و تاکنون جز مومنان حقیقی به کدخدا کسی به حقیقت آن، راه نیافته و نخواهد یافت!

د) فقط باید در حین آموزش جنسی به اطفال مراقب بود تا آنها روی دست اولیا بلند نشده و مواردی را که والدین‌شان تجربه نکرده و نشنیده‌اند را با جزئیات به پدر و مادرها آموزش ندهند! (چون به مدد گسترش  بی‌نظیر فضای مجازی در دوران حاکمیت اعتدال، معلومات بچه‌ها در این مسائل از والدین بیشتر و دقیق‌تر است.)