Tag Archives: اینترنت

29دسامبر/21

در فضای مجازی هم خدا ناظر است

اشاره

با گسترش زیرساخت‌های فضای مجازی و افزایش امکانات بهره‌گیری از آن، تحولی چشمگیر در زندگی اقتصادی و اجتماعی پدید آمد. ولی این تحول در زمینه اخلاق رسانه‌ای و آداب رفتاری ایجاد نشد و همین امر سبب کمرنگ شدن  برخی از باورهای ارزشی کاربران شده است. در اینجا به نکاتی از آن اشاره می‌شود:

 

۱٫ شناخت خود را از خداوند به‌روزرسانی کنید

کاربر وقتی از پنجره نمایشگر به فضای مجازی نگاه می‌کند، انگار خود را در  فضای امنی تصور می‌کند. از پشت پنجره بدون اینکه کسی او را ببیند هر کاری که بخواهد انجام می‌دهد و گاهی در خیال و تصورات ذهنی خود فرو می‌رود و بازخوردی از رفتار خوب و بد خود پیدا نمی‌کند. به نظر می‌رسد که کاربران می‌بایست باورهای گزاره‌های تازه‌ای را به باورهای خود اضافه کنند:

کاربر در برابر صفحه نمایش فضای مجازی قرار می‌گیرد و با حرکت دادن ماوس و کلیک کردن، صفحه‌ای را انتخاب می‌کند و یا متنی را بر می‌دارد یا می‌چسباند و چه بسا اگر خطا و گناهی باشد، نگاهی به اطراف می‌اندازد و چون خود را  تنها می‌بیند، نفس راحتی می‌کشد و تصور می‌کند کسی متوجه او نیست و  خبردار نمی‌شود و لذا خطری را متوجه آبروی خود نمی‌بیند.

شاید مقصر والدین باشند که ما را با خدایی آشنا نکرده‌اند که همه چیز را می‌بیند(۱) و همه جا در کنارمان هست(۲) و از رگ گردن به انسان نزدیک‌تر است(۳) و سفارش شده است که در خلوت که هستید از خداوند پروا کنید و گناه نکنید؛ او شما را می‌بیند و داور حقیقی اوست.(۴) باور کنیم که خداوند دانا و توانا در خلوت و جلوت، ما را می‌بیند. ما باید شناخت بهتری از خداوند پیدا کنیم تا رفتارهای پاک و  عفیفانه  داشته باشیم.

 

۲٫ ناخواسته گناهکار نشوید!

در این فضا گاهی تنها یک بردار و بچسبان کردن، انسان را در ردیف گناهکاران جای می‌دهد. افراد در اطلاع‌رسانی و خبر دادن در این فضا مجاز نیستند بدون ملاحظه و بررسی، هر خبری را به دیگران  برسانند، مثلاً  اگر خبر خطا و گناه انسان مسلمانی که دیگران از آن بی خبرند و یا خبری را که خوشایند او نیست، برای دیگران، پست بگذارد، زیرا با این عمل در ردیف غیبت‌کنندگان و یا پخش‌کنندگان گناه قرار می‌گیرد(۵) و خداوند عذاب دنیا و آخرت را برای این دسته از افراد وعده داده است و کیفر آن مانند کسی است که گناه را انجام داده است.(۶)

گفته شده در روز قیامت ندا داده می‌شود که یاران ستمکاران کجا هستند؟ آن کسی که دواتی برای ستم کنندگان تهیه می‌کرد یا  سرکیسه‌ای را برای آنها می‌دوخت یا قلمی را برای آنها تیز می‌کرد، همه اینها با هم محشور می‌شوند.(۷)

 

  1. گناهان تراریخته!

در گذشته باور این مسئله سخت بود که زمانی فرا خواهد رسید که انسان با فشار کلیدی گناهکار و یا با گذاشتن یک علامت لایک (پسندکردن) با گناه دیگران شریک می‌شود. یعنی اگر مردی در مشرق به قتل برسد و کسی در مغرب با یک لایک آن را پسند کند، او نیز در پیشگاه خداوند قاتل است!(۸) و یا با پسند یک کار خوب، در پاداش الهی او شریک می‌شود. پس در این فضا باید مواظب تشویق‌ها و پسندها بود.(۹)

گناه در فضای حقیقی به قول امروزی‌ها «ارگانیک» است؛ یعنی خداوند سبحان، با اظهار پشیمانی و جبران آسیب‌های وارده به دیگران آن را می‌بخشد. اما گناهی که در فضای مجازی تراریخته می‌شود یعنی همیشه در دسترس دیگران است و ممکن است با هر بار خواندن آن بر آسیب‌های به افراد و جامعه افزوده شود. البته خداوند سبحان بخشنده و مهربان است و هر جا که انسان ماهیت عمل خود را دریافت و  به سوی خداوند بازگشت، در‌های توبه باز است،  اما سخن از خساراتی است که با گناهان در این فضا جاری می‌شوند.

گفته شده است که هر کسی که مطلب گمراه کننده‌ای را ثبت کند، به اندازه عمل‌کنندگان به آن برای او هم گناه می‌نویسند.(۱۰)

 

۴٫ مواظب دستور غذایی ذهنتان باشید

دانستن اخبار تازه و جالب مانند خوردن غذاهای چرب و خوشمزه باب طبع انسان است؛ با این تفاوت که در غذا انسان زود سیر می‌شود؛ اما ذهن انسان همیشه جا برای دریافت اخبار به‌خصوص خبرهای اشتهابرانگیز دارد.

این اشتها و حس کنجکاوی انسان را وادار به وبگردی در شبکه‌ها و پایگاه‌های خبری می‌کند تا اخبار هیجان‌برانگیز درباره احوال دیگران را پیدا کند و آنها را به دیگران انتقال دهد تا تعجب آنها را برانگیزد و او از ایجاد این حس در دیگران لذت ببرد. همین امر انسان را به حیطه آبروی دیگران سوق می‌دهد، در حالی که خداوند هشدار داده که مومنین دنبال نقطه ضعف هم نباشند و پشت سرهم بدگویی نکنند و از خیال‌پردازی در باره  یکدیگر خودداری کنند که اینها گناه است.(۱۱) و در روایت آمده است که هر کسی ماجرایی را که به ضرر مومنی است  به دیگری انتقال دهد تا آبروى او را بریزد و او را از چشم مردم بیندازد، خدا او را از تحت سرپرستی‌اش بیرون می‌اندازد.(۱۲)

 

  1. مواظب نوامیس دین و جامعه باشیم

با انقلاب ارتباطات و انفجار اطلاعات، مرزها و دیوار کنار زده شدند و هرکسی به درون حریم‌های سرک می‌کشد. در این میان بیگانگان با هر انگیزه‌ای خواه دینی و مذهبی و خواه سیاسی و اقتصادی، در صدد به دست آوردن خبر هستند تا آنها را علیه دین و جامعه  به کار بگیرند و ضربه بزنند.  هر گاه که دیوار خانه‌ای فرو ریخت و یا در خانه باز بود، باید مراقبت‌ها بیشتر شود تا دزد وارد نشود و بیگانه‌ای به حریم ناموسمان سرک نکشد.

در قرآن آمده که مومنین نباید از بیگانگان یعنی کسانی که دشمنی آنها از حرف زدنشان پیداست، محرم اسرار بگیرند. آنها از هیچ شرّ و فسادى درباره شما کوتاهى نمى‏کنند و دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید.(۱۳)  این یعنی رابطه حرام و اگر به خاطر این رابطه، ضرری به کسی برسد و جان کسی به خطر بیفتد در روز قیامت می‌گویند تو شریک جانیان بوده‌ای.(۱۴)

  1. پیشنه‌ای برای آیندگان

آثار خطا در فضای حقیقی پس از چندی فراموش می‌شوند؛ اما در فضای مجازی تا مدت‌ها و شاید سال‌ها باقی بمانند. یکی از راه‌های تشخیص شخصیت افراد، برای استخدام و تعاملات اجتماعی و اقتصادی و خانوادگی، بررسی فعالیت‌های او در فضای مجازی است.

کاربران پیش از آنکه مطلبی را به اشتراک بگذارند، بهتر است نخست فکر کنند که اگر خانواده و یا مردمی که مرا می‌شناسند و یا فرزندانم در آینده آن را ببیند قضاوتشان درباره من چگونه خواهد بود و آیا من سبب خجالت و شرم آنها نمی‌شوم. نهایت دوراندیشی است که انسان از خداوند بخواهد که او را با آنچه از اسرار نهانش می‌داند رسوا نسازد.(۱۵)

بزرگان سفارش کرده‌اند که اگر می‌خواهی عزیز باشی مطلبت را نگه‌دار تا مهار تو به دست مردم نیفتد.(۱۶) و سبب تهدید تو در آینده نشوند و پرونده‌ات را نزد جامعه و آیندگان خراب نکنند.

 

توصیه‌ها:

۱. بدانید که هر مطلب و محتوایی را که در فضای مجازی  بردار و چسبان می‌کنید، مسئولیت آن‌جهانی آن، بر دوش شماست و چیزی به پرونده شما اضافه می‌کند. پس با تأمل و فکر  عمل کنید.

  1. عضو گروهی که هیچ‌یک از افراد آن را نمی‌شناسید و یا اهداف آن را نمی‌دانید نشوید و وقت خود را تلف نکنید.
  2. بدانید یک مطلب خلاف اخلاق و اشتراک گذاشتن فایل‌های مربوط به آبروی اشخاص ممکن است زندگی و خانواده‌ای را نابود و یا انسانی را از جامعه منزوی کند. پس همیشه به عواقب کار دقت کنید و بدانید خداوند همیشه حاضر و ناظر و داور است و ممکن است خودتان را به همین مصیبت گرفتار کند.

۴٫هر کسی باید به اندازه‌ای که می‌تواند در خوبی‌های جامعه مؤثر باشد. پس سعی کنید سهم خود را در ترویج ارزش‌های دینی بپردازید.

 

پی‌نوشت‌ها:

۱- (علق/۱۴): اَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى.

۲- (انفال/۲۴): وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ.

۳- (ق/ ۱۶):

۴- نهج البلاغه (للصبحی صالح)؛ ص۵۳۲، حکمت [۳۳۰] ۳۲۴  و عیون الحکم و المواعظ (للیثی)؛ ص۹۰، ح ۲۱۳۶ و وسائل الشیعه؛ ج‏۱۵؛ ص۲۳۹، ح ۲۰۳۷۸- ۱۱ وَ قَالَ ع‏ اتَّقُوا مَعَاصِیَ‏ اللَّهِ‏ فِی‏ الْخَلَوَاتِ‏ فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاکِم‏.

۵- (نور/۲۴): اِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَهُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ.

۶- وسائل‏الشیعه، ج ۱۲، ص ۲۹۶٫

۷- وسائل الشیعه، ج‏۱۷، ص ۱۸۰، ح ۲۲۲۹۹- ۱۱٫

۸- ابن بابویه، محمدبن على، عیون أخبار الرضا «ع»، ۲جلد، نشر جهان – تهران، چاپ: اول، ۱۳۷۸ق. ج‏۱، ص۲۷۳، ح ۵، رُوِیَ عَنِ الصَّادِقِ(ع) … لَوْ أَنَّ رَجُلًا قُتِلَ بِالْمَشْرِقِ فَرَضِیَ بِقَتْلِهِ رَجُلٌ فِی الْمَغْرِبِ لَکَانَ الرَّاضِی‏ «۳» عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شَرِیکَ الْقَاتِلِ …

۹- شریف الرضی، محمدبن حسین، نهج البلاغه (للصبحی صالح) – قم، چاپ: اول، ۱۴۱۴ ق.؛ ص۴۹۹، حکمت [۱۴۸] ۱۵۴ وَ قَالَ ع‏ الرَّاضِی‏ بِفِعْلِ‏ قَوْمٍ‏ کَالدَّاخِلِ فِیهِ مَعَهُمْ.

۱۰- وسائل الشیعه؛ ج‏۱۶؛ ص۱۷۳، ح ۲۱۲۷۱- ۲-: «۱» أَبِی جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: مَنْ عَلَّمَ بَابَ هُدًى فَلَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ لَا یُنْقَصُ أُولَئِکَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَیْئاً وَ مَنْ‏ عَلَّمَ‏ بَابَ‏ ضَلَالٍ‏ کَانَ عَلَیْهِ مِثْلُ أَوْزَارِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ لَا یُنْقَصُ أُولَئِکَ مِنْ أَوْزَارِهِمْ شَیْئاً.

۱۱- (الحجرات/۱۲): «یا ایُّها الذینَ آمَنُوا اجتَنِبُوا کثیراً مِنَ الظَّنِّ انَّ بَعضَ الظَّن إثمٌ و لاتَجَسَّسُوا و لایَغتَب بَعضُکم بَعضاً.»

۱۲- کلینى، محمدبن یعقوب، الکافی (ط – الإسلامیه) – تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق؛ ج‏۲؛ ص۳۵۸ ح۱: لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع)‏ مَنْ‏ رَوَى‏ عَلَى‏ مُؤْمِنٍ‏ رِوَایَهً یُرِیدُ بِهَا شَیْنَهُ وَ هَدْمَ مُرُوءَتِهِ لِیَسْقُطَ مِنْ أَعْیُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلَایَتِهِ إِلَى وَلَایَهِ الشَّیْطَانِ فَلَا یَقْبَلُهُ الشَّیْطَانُ.

۱۳- (آل‏عمران/۱۱۸): یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَهً مِنْ دُونِکُمْ لا یَأْلُونَکُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ …

۱۴- الکافی، ج ۲، ص ۳۷۲ – یُحْشَرُ الْعَبْدُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ مَا نَدِیَ دَماً فَیُدْفَعُ إِلَیْهِ شِبْهُ الْمِحْجَمَهِ أَوْ فَوْقَ ذَلِکَ فَیُقَالُ لَهُ‏ هَذَا سَهْمُکَ مِنْ دَمِ فُلَانٍ فَیَقُولُ یَا رَبِّ إِنَّکَ لَتَعْلَمُ أَنَّکَ قَبَضْتَنِی وَ مَا سَفَکْتُ دَماً فَیَقُولُ بَلَى سَمِعْتَ مِنْ فُلَانٍ رِوَایَهَ کَذَا وَ کَذَا فَرَوَیْتَهَا عَلَیْهِ فَنُقِلَتْ حَتَّى صَارَتْ إِلَى فُلَانٍ الْجَبَّارِ فَقَتَلَهُ عَلَیْهَا وَ هَذَا سَهْمُکَ مِنْ دَمِهِ»

۱۵- فرازی از دعای کمیل: و لا تفضحنی بخفی‏ما اطلعت علیه من سری.

۱۶- کلینى، الکافی (ط – الإسلامیه) – تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق.؛ ج‏۲؛ ص۱۱۳ ح ۴- حَضَرْتُ أَبَا الْحَسَنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ قَالَ لَهُ رَجُلٌ أَوْصِنِی فَقَالَ لَهُ احْفَظْ لِسَانَکَ تَعِزَّ وَ لَا تُمَکِّنِ‏ النَّاسَ‏ مِنْ قِیَادِکَ فَتَذِلَّ رَقَبَتُکَ‏.

30آگوست/21

تهدیدهای واقعی در قاب‌های مجازی

اشاره

در حال حاضر، مهم‌ترین رویداد علمی جامعه بشری، پدیده فضای مجازی است. فضایی که دیوارهای ارتباطی زندگی بشری را برداشته و ارتباط و تبادل اطلاعات درآن را شبیه به ارتباط بین ساکنان یک خانه کرده است. بی‌تردید این گستردگی ارتباط و دسترسی به اطلاعات گوناگون فواید بسیاری دارد؛ اما مانند  استفاده از هر پدیده جدید دیگری در زندگی انسان، بدون آشنایی با کاربرد درست آن، درآغاز با مشکلات و تهدیدها و آسیب‌های ویژه‌ای همراه خواهد بود. فضای مجازی آسیب‌ها و تهدیدهایی را برای زندگی انسان به ارمغان آورده و آرامش و امنیت و گاه روابط خانوادگی و سرمایه‌های مادی و معنوی افراد را مورد تهدید قرارداده است.

برخی از زمینه‌های تاثیرپذیری از فضای مجازی عبارتند از:

 

الف. تهدید رابطه زناشوئی

حضور ناشیانه و بهره‌گیری نادرست از شبکه‌های اجتماعی در تلفن‌های هوشمند و رایانه سبب دگرگونی  روابط میان اعضای خانواده، به‌ویژه زن و شوهرها شده و روابط غلط بین مردان و زنان متاهل با جنس مخالف، توقع و ذائقه آنها را نسبت به یکدیگر تغییر داده و منجر به سرد شدن ارتباطات عاطفی بین زن و شوهرها و نارضایتی از زندگی و بالا رفتن آمار طلاق شده است. تهدید بدتر اینکه گاهی زوجین به جای مراجعه به کارشناسان مطمئن، به افراد سودجوئی که در این فضا فعالند، مراجعه می‌کنند و در دام‌های خطرناک و نامشروع و خیانت گرفتار می‌شوند.

ازآسیب‌های مهمی که ممکن است شادی و نشاط خانواده‌ها را به اضطراب و افسردگی تبدیل کند، از بین رفتن اعتماد به نفس و حس موفقیت از اعضای خانواده است؛ زیرا در این فضا، افراد در اموری چون زیبائی و شیک‌پوشی، تناسب اندام و طبخ غذا و یا تهیه مایحتاج زندگی مانند خانه و ماشین و… خود را در رقابت با یک جامعه وسیع می‌بینند و چون در این سطح وسیع قادر به رقابت نیستند، احساس کمبود می‌کنند؛ اعتماد به نفسشان تضعیف می‌شود و دچار بیماری‌های روحی و روانی مانند افسردگی و یا تخیل گرایی مزمن می‌شوند. همچنین توقعات و انتظارات کسانی که در آستانه ازدواج هستند، با مشاهده مدل‌های فریبنده و جذاب گوناگون بالا می‌رود و در انتظار و آرزوی پیوند با آن مدل‌ها باقی می‌مانند و در نتیجه به برخی از معضلات اجتماعی از قبیل تجرد جوانان و بالا رفتن سن ازدواج و  فریب خوردگی دامن زده می‌شود. در اینجاست که نقش کارشناسان اخلاق و فرهنگ و رسانه برای آگاهی دادن و ارتقای سواد رسانه‌ای به خانواده‌ها اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

 

ب. آسیب دیدن کودکان

در اکثر جوامع، انتقال ارزش‌ها و آداب و هنجارهای اجتماعی توسط والدین به فرزندان صورت می‌گیرد. گاهی والدین شیوه تربیتی فرزندان را فرصتی تازه برای خود می‌بینند تا برخی از رفتارهای نادرست پیشین خود را جبران کنند و اثری نیک از خود در جامعه برجای گذارند؛ اما جذابیت‌های فضای مجازی این مسئولیت و فرصت مهم را از والدین گرفته و کودکان را به آسیب‌های اجتماعی و فکری متعددی دچار کرده است.

به برخی از این آسیب‌ها اشاره می‌کنیم:

 ۱- گوشه‌گیری، تنبلی وفرار از مسئولیت: امروزه درکوچه‌ها و محله‌ها از جنب و جوش و بازی‌های دسته جمعی کودکان اثری نیست، بلکه کودکان به گوشه خانه‌ها و فضای مجازی پناه برده و چشم‌های خود را به صفحات نمایشگر دوخته‌اند. آنان بخش اعظم وقت خود را این‌گونه می‌گذرانند و از پذیرش مسئولیت‌هایی که معمولاً در خانه به کودکان محول می‌شوند، خودداری می‌کنند؛ در نتیجه به افرادی گوشه‌گیر و تنبل و پرخاشگر تبدیل شده‌اند.

۲ موهوم‌گرایی: کودکانی که بخش اعظم اوقات فراغت خود را در فضای مجازی می‌گذرانند، معمولاً حوادث و پدیده‌های واقعی را با حوادث، بازی‌ها و فیلم‌ها مقایسه می‌کنند و ممکن است توانایی آنان در تشخیص واقعیت از خیال کاهش یابد و در واقعیت نیز خود را در معرض بیگانگان و جادوگران ببینند و خشونت‌های پیش‌بینی نشده‌ای از آنان سر بزند و یا به سبب دسترسی به محتویات و صحنه‌های جنسی دچار بلوغ زودرس شوند.

از آنجائی که که کودکان دوست دارند در قالب بزرگ‌تر‌ها ظاهر شوند و دیگران به آنها توجه کنند؛ پیشنهاد می‌شود از این ویژگی استفاده شود و کودک به عنوان عضوی جدی از خانواده  به رسمیت شناخته شده و در برخی از موارد با او مشورت شود. ضروری است که مسئولیت انجام برخی از کارهای خانه باید به کودکان واگذار و به آنان تفهیم شود که در گردش امور خانواده عضو مؤثری هستند. در کنار این کارها لازم است برنامه‌های شادی‌آفرین و سرگرم کننده در قالب توصیه‌های دینی مانند  صله‌رحم و میهمانی‌های خانوادگی و عیادت‌ها و عبادت‌های جمعی، بدون ذکری از دین و تکلیف تدارک دیده شوند. در مواردی نیز باید کودکان را تشویق کرد تا فیلم و بازی‌ها را نقد و آسیب‌شناسی کنند و از این راه به آنها  فهمانده شود که این آثار بی‌عیب و نقص نیستند و باید با دیده نقد به آنها نگاه کرد.

 

ج.درگیری همه‌جانبه نوجوانان

ازآنجا که نوجوانان وقتی به سن بلوغ می‌رسند و در انجام امورشان استقلالی نسبی به دست می‌آورند، یکی از خطرپذیرترین طیف‌های اجتماعی در فضای مجازی محسوب می‌شوند؛ زیرا آنها در این سنین از دوره کودکی گذر می‌کنند و وارد دنیا  جدیدی می‌شوند و به دوستان، حرف‌ها و رفتارهای تازه‌ای نیاز پیدا می‌کنند. نوجوانان با و جود پایه‌های تربیتی و ارزشی مختلف، علائق و نیاز و پرسش‌های مشترکی با نوجوانان دیگر دارند و همین‌ امر سبب می‌شود تا شخصیت و فکر و رفتار آنان تحت تاثیر همسالان قرار بگیرد.

از جمله تأثیرپذیری‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

۱ اختلال شخصیت و هویت

دوران نوجوانی و سن بلوغ  با پیدایش ویژگی‌های روانی و فیزیکی خاصی برای دختران و پسران آغاز می‌شود. آنها در این دوران تمایل بیشتری به برقراری رابطه با دیگران، به‌ویژه دوستان و همسالان پیدا می‌کنند و فضای مجازی آسان‌ترین راه برای برقراری این ‌گونه ارتباطات است. آنها در اثر ارتباط با گروه‌های مختلف، هویت اجتماعی تازه‌ای پیدا می‌کنند و می‌توانند در قالب این هویت، شخصیت تازه‌ای را از خود نشان بدهند تا دیگران، شخصیت آنها را به رسمیت بشناسند.

از آنجایی که والدین هر روز در کنار فرزندانشان هستند، دیرتر از دیگران متوجه این تغییرات می‌شوند و در نتیجه با فرزند نوجوان خود مثل یک کودک رفتار می‌کنند و کمتر شخصیت جدید او را به رسمیت می‌شناسند، در حالی که او بر خلاف قبل، نیازمند استقلال بیشتر و نظارت کمتر از سوی والدین است. در این مرحله است که نوجوان از خانه گریزان می‌شود و  شخصیت او در جمع خانواده با شخصیتی که از خود در فضای مجازی نشان می‌دهد، تفاوت می‌کند و در نتیجه دچار اختلال شخصیتی می‌شود.

 

۲-تعارض ارزش‌ها

نکته مهم‌تر این است که نوجوانی که هنوز باور‌ها و ارزش‌های دینی و فرهنگی‌اش پایدار نشده‌اند، از طریق فضای مجازی با فرهنگ‌ها و ارزش‌های دیگر آشنا می‌شود و خود را مخیر می‌بیند تا بر اساس ارزش‌هائی که بیشتر مطابق میلش هستند، رفتار کند و گرفتار پلورالیسم اخلاقی و ارزشی می‌شود. از همین روی مشاهده می‌کنیم که فرهنگ و ارزش‌های غربی و کره‌ای و ژاپنی و … وارد خانواده‌ها شده‌اند.

گفته می‌شود علاقه و گرایش به ارزش‌های معنوی و تفکر در باره فلسفه زندگی در سنین نوجوانی آغاز می‌شود. از آنجا که نوجوانان بیشترین وقت خود را به فضای مجازی اختصاص می‌دهند، پاسخ‌های خود را از این فضا و به‌خصوص از فیلم‌ها دریافت می‌کنند؛ فضایی که در آن فقط بر ضرورت رعایت حریم خصوصی افراد تکیه می‌شود و کمتر سخنی از مفاهیم ارزشی و باورها به میان می‌آید. نوجوانان در فضای مجازی بر خلاف فضای واقعی و اجتماعی، کمتر با محرمات و تابوها سر و کار دارند و در نتیجه در زندگی واقعی نیز به این موضوعات اهمیتی نمی‌دهند و همین امر سبب پیدایش آسیب‌ها و برخی از ناهنجاری‌های اجتماعی می‌شود.

فضای مجازی ارتباط با افراد، مذاهب و فرقه‌های گوناگون را ممکن می‌سازد و زمینه مناسبی را برای پیدایش وسوسه‌های فکری و شبهات و شک و تردید  نسبت به باورها را فراهم می‌آورد. این مشکل به هنگام مواجه با تکالیف و خط قرمز‌های دینی و مبانی اعتقادی آشکارتر و موجب کوتاهی نوجوان در انجام تکالیف و رعایت خط قرمز‌ها می‌شود. بعد هم نوجوان برای آرام کردن وجدان خود و یا پاسخ به تذکرات دیگران، دلایلی را برای نقض باورهای پیشین خود می‌تراشد و گاه به گروه‌های منحرف و لائیک و فرقه‌های مختلف گرایش پیدا می‌کند و از ادبیات و مفاهیم  آنها استفاده می‌کند.

 

۳- عشق‌های ناشیانه  

نوجوانان در اثر اعتیاد به فضای مجازی، در اواخر دوره کودکی با بلوغ زودرس روبرو می‌شوند و پرسش‌های خود را از فضای مجازی، فیلم‌ها و انیمیشن‌ها وحتی بازی‌های کامپیوتری دریافت می‌کنند؛ در نتیجه موضوعاتی مانند فرزندآوری در قالب قصه‌هائی چون آوردن نوزاد توسط لک‌لک‌ها برایشان تبدیل به جوک می‌شود. کودکان هنگامی که به سن بلوغ می‌رسند؛ از نظر جسمی و روانی تغییراتی را در درون خود احساس می‌کنند. از جمله به جنس مخالف تمایل پیدا می‌کنند و گرفتارعشق‌های نوجوانی می‌شوند که معمولاً با تفکر غیرمنطقی و تخیلی و تصمیم‌های نادرست ملازم هستند و آینده آنها را به خطر می‌اندازد.

 

چند توصیه

پیش از آنکه به درمان آسیب‌های ناشی از حضور در فضای مجازی بپردازیم، باید فرصت‌ها و کاربردها و نیز تهدیدها و آسیب‌های فضای مجازی را به خانواده‌ها و افراد جامعه آموزش بدهیم. به دیگر سخن اعضای خانواده به‌خصوص نوجوانان را باید با سواد رسانه‌ای آشنا کرد.

نقش زن و شوهر و فرزندان در فضای مجازی، مانند تعیین ساعات‌ و موارد حضور در این فضا و نیز کار با تلفن‌های هوشمند و ممنوعیت استفاده از تلفن همراه در ساعات خواب و استراحت، باید توسط تمام اعضای خانواده تعریف و مرزها و خط قرمزها را مشخص شوند و یک آیین نامه قابل احترام از سوی همه افراد تنظیم و مراعات شود.

والدین ضمن ارتباط صمیمی و شاداب با یکدیگر  که نقشی اساسی در رشد شخصیت فرزندان دارد، می‌بایست با فرزندان ارتباط محکم و استوار و صمیمی داشته باشند. شرکت اعضای خانواده در فعالیت‌های اجتماعی اعم از ورزشی و مذهبی و خیریه و… باید تشویق  شود. لازم است که والدین  با مطالعه و مشاوره، آگاهی‌های لازم را در برخورد با نوجوانان کسب کنند تا بتوانند زمینه‌های شکل‌گیری شخصیت تازه را برای فرزندان خود فراهم آورند.

30آگوست/21

نقش و نفوذ صهیونیسم در توییتر

امپریالیسم رسانه‌ای یا اطلاعاتی به عنوان شکل جدیدی از فرایندی حساب شده و هدفمند در جهت تاثیرگذاری بر اذهان و فرهنگ پذیری است. امروزه با رشد و گسترش تکنولوژی‌های نوین ارتباط‌ جمعی همچون اینترنت، ماهواره و شبکه‌های اجتماعی مجازی راه برای تحقق این امر گشوده شده و محدوده نفوذ و گستره مخاطبین این شکل جدید از امپریالیسم، در حال رشد روزافزون است.

موضوع قابل توجه در این میان بهره‌گیری از امپریالیسم رسانه‌ای به عنوان ابزاری کارآمد توسط صهیونیسم جهانی است. ابزاری که در راستای حرکت گسترده صهیونیسم برای تسخیر رسانه‌های بزرگ جهانی از ابتدای شکل‌گیری این رژیم مورد توجه قرار گرفته است. تسلط بر رسانه‌های خبری و ارتباطی جهانی موضوعی است که در اولین کنگره صهیونیست‌ها در شهر بال سوئیس به ریاست تئودور هرتزل در سال ۱۸۹۷ عنوان شد. در این کنگره صهیونیست‌ها روی این موضوع اتفاق نظر داشتند که برپایی دولت اسرائیل جز با تسلط بر سازمان‌های خبری جهان میسر نخواهد بود.(۱) در این راستا تسلط و گسترش دامنه نفوذ و سلطه صهیونیسم در شبکه‌های اجتماعی محبوب و پرکاربرد مجازی نظیر فیس‌بوک، اینستاگرام، توییتر و…، به عنوان تکمیل کننده پازل سلطه صهیونیست‌ها بر رسانه‌های جمعی شناخته می‌شود.

در این نوشتار سعی بر آن است تا با اشاره به بخشی از خدمات توییتر به رژیم صهیونیستی، به سیطره و نفوذ این رژیم بر شبکه اجتماعی مذکور پی ببریم.

 

توییتر چیست؟

پس از فیس‌بوک که به عنوان پرطرفدارترین شبکه اجتماعی شناخته می‌شود و با افزایش کارکردهای اطلاعاتی، جاسوسی، هک و… امروزه کاربرد اجتماعی و ارتباطی آن به کارکردی فرعی تبدیل شده است، از توییتر به عنوان دومین شبکه اجتماعی شناخته شده و پرطرفدار در جهان نام برده می‌شود.

توییتر یک شبکه اجتماعی اینترنتی است که به کاربران خود این امکان را می‌دهد تا پیام‌هایی را با عنوان توییت برای یکدیگر ارسال و دریافت کنند. «توییت» پست‌هایی متنی با حداکثر ۲۸۰ حرف هستند که در صفحه پروفایل نویسنده نمایش داده می‌شوند و به کسانی که در صفحه توییتر فرد عضویت دارند و برای آنها دنبال کنندگان نیز گفته می‌شود، ارسال می‌شوند. تمام کاربران می‌توانند توییت (پیام) خود را از طریق وبگاه توییتر، پیامک (اس.ام.اس) یا برنامه‌های خارجی که توسط تلفن‌های هوشمند ایجاد و برنامه‌ریزی شده‌اند ارسال و دریافت کنند. هم اکنون تعداد کاربران این وبگاه در سراسر جهان از مرز ۲۰۰ میلیون گذشته است.(۲)

توییتر به عنوان نوعی میکروبلاگینگ(۳) در مارس ۲۰۰۶ توسط ایوان ویلیامز و بیز استون طراحی شد و پس از پیوستن جک دورسی به تیم مدیریت، نسخه کامل آن راه‌اندازی و در ژوئیه ۲۰۰۶ آغاز به کار کرد.

توییتر در ابتدا با کارکردی مشابه سامانه پیامک و برای ارتباط‌گیری مستمر اعضای یک شرکت پادکستینگ با یکدیگر و به شکل یک سرویس داخلی شکل گرفت. این برنامه برای به اشتراک گذاشتن وضعیت افراد به دوستان و اطرافیانشان شروع به کار کرد، اما به‌زودی فراتر از این حد رفت و به ابزاری مفید و کاربردی در خبررسانی تبدیل شد. هدف اصلی توییتر بنا به گفته سازندگان آن، جریان متناوب و ممتد اطلاعات است. به همین دلیل نیز «توییتر»، «صدای چهچهه زدن پرنده با آواهای متناوب» نام گرفته است.

توییتر در سال ۲۰۰۹ استراتژی اطلاعاتی – شبکه‌ای خود را با تغییر سئوال پرسیده شده از کاربران برای به روزرسانی وضعیت‌ها از، «چه کار داری می‌کنی؟» به «چه اتفاقی دارد می‌افتد؟» تغییر داد.(۴)

 

 خدمات توییتر به رژیم صهیونیستی

توییتر نیز همانند فیس‌بوک و دیگر شبکه‌های اجتماعی، ابتدا با هدف اشتراک‌گذاری و ارتباط اجتماعی پا به عرصه وب گذاشت؛ اما بررسی اجمالی روند گسترش و نقش‌آفرینی آن حاکی از تغییر اهداف این شبکه است. یکی از نکات مهم در این زمینه بانک اطلاعاتی عظیمی از کاربران توییتر است که توجه سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی را برای دستیابی و جمع‌آوری اطلاعات کاربران به خود جلب می‌کند. توییتر در بخش حریم خصوصی خود عنوان می‌کند که اطلاعات مربوط به کاربران خود را از طریق وبگاه‌های مختلف، سامانه پیامک، ای.پی.آی و سایر خدمات اینترنتی جمع‌آوری می‌کند. طبق اعلام توییتر در این بخش، کاربران  با عضویت در توییتر، با جمع آوری، انتقال، دستکاری، ذخیره و افشای اطلاعات خود توسط این وبگاه موافقت می‌کنند.

در واقع کاربران باید بدانند که با استفاده از خدمات توییتر، به این وبگاه اجازه جمع‌آوری و استفاده از اطلاعات و انتقال آنها به ایالات متحده و رژیم صهیونیستی یا سایر کشورها برای ذخیره، پردازش و استفاده را می‌دهند.(۵)

 

سانسور در توییتر

سانسور اخبار ضد یهود و ضد صهیونیست در کشورهایی چون فرانسه، آمریکا و… برای کنترل افکار عمومی و جلوگیری از بروز اعتراضات داخلی به جریانات صهیونیستی و همچنین سانسور اخبار برای حفظ منافع صهیونیسم جهانی و هم‌پیمانانش، یکی از کاربردهای اصلی رسانه‌ای برای صهیونیست‌هاست. سانسور اخبار جنایات رژیم اسرائیل در صبرا و شتیلا، ترور بیش از ۸۰۰ دانشمند مصری، کشتار فلسطینیان، حمایت از مزدوران و جنایتکاران جهانی، ترور دانشمندان هسته‌ای ایران و همدستی با گروهک‌های تروریستی و… بخشی از موضوعات سانسور شده است.(۶)

در این میان صهیونیسم جهانی علاوه بر حاکمیت بر شبکه‌های تلویزیونی و ماهواره‌ای، رسانه‌های خبری و مطبوعات، از ابزار شبکه‌های اجتماعی مجازی همچون اینستاگرام، توییتر، فیس‌بوک و…. غافل نیست و از آنها در راستای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کند. سانسور یکی از کاربردی‌ترین ابزارهای رژیم صهیونیستی در شبکه‌های خبری و اجتماعی است.

دو شکل رایج سانسور در شبکه‌های مذکور از سوی رژیم صهیونیستی عبارتند از:

۱- مسدودسازی حساب های کاربری مخالف رژیم صهیونیستی

۲- حذف مطالب، اخبار و وقایع مربوط به جنایات این رژیم

سانسور در شبکه‌های اینترنتی فیس‌بوک، اینستاگرام و توییتر موضوعی است که از سوی این شبکه‌ها به‌طور رسمی در خرداد ۱۳۹۸ اعلام شد. این شبکه‌ها اعلام کردند که صدها اکانت و صفحه و گروه در شبکه‌های اجتماعی را که علیه رؤسای جمهور اسرائیل، آمریکا و عربستان سعودی خبر و گزارش می‌دادند مسدود کردند. هرچند قبل و بعد از آن نیز در مراحل مختلف حذف و مسدودسازی و سانسور حساب‌های کاربری مخالف سیاست‌های آمریکا و اسرائیل در شبکه‌های اجتماعی مذکور سابقه داشت.

با این اوصاف، تعریف سانسور در اینترنت از سوی رسانه‌های زنجیره‌ای روشن‌تر می‌شود: هر خبر و گزارشی که علیه اسرائیل و حتی علیه نتانیاهو (که از سوی بسیاری از نیروهای داخلی این رژیم هم مورد انتقاد است) باشد، باید حذف شود و عنوان آن البته سانسور نیست، بلکه «اخبار جعلی» هستند.(۷)

در این میان، توییتر شبکه‌ای است که بنابر قوانین خود همیشه حق دارد هر نوع محتوا یا خدماتی را حذف کند یا جلوی انتشار آن را بگیرد یا حساب شخصی کاربری را مسدود کند. موضوعی که رژیم صهیونیستی از آن حداکثر بهره را می‌برد و در موارد متعددی شرکت توییتر را تهدید به اقدام قضایی در صورت عدم مسدودسازی حساب‌های مورد نظر خود می‌کند.

در همین راستا، در سال‌های اخیر «گلعاد آردان» وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در نامه‌ای خطاب به رئیس اجرایی شرکت توییتر، با ادعای اینکه فعالیت آزادانه گروه‌هایی نظیر حماس و حزب‌الله در فضای توییتر و انتشار پیام‌های تحریک‌آمیز توسط آنها ناقض قوانین رژیم صهیونیستی است، خواهان مسدودسازی حساب‌های کاربری گروه‌های مذکور شد و علاوه بر این مسئولان توییتر را تهدید کرد که اگر حساب گروه‌های مقاومت را نبندند، علیه این شرکت اقامه دعوی قضایی خواهد کرد.(۸)

افزون بر این وزیر امور استراتژیک کابینه رژیم صهیونیستی نیز در سال گذشته، در نامه‌ای به جک دورسی مدیرعامل توئیتر خواستار مسدودسازی صفحه رهبر انقلاب اسلامی شد. وی با اشاره به توییتی که در روز قدس در حساب کاربری مذکور منتشر شد و نیز پیام‌هایی که در این صفحه مبنی بر غده سرطانی خواندن این رژیم و ریشه‌کن کردن آن منتشر می‌شوند، خواستار تعلیق فوری حساب کاربری رهبر انقلاب اسلامی شده است.(۹)

بنابراین توییترعلاوه بر مسدودسازی حساب‌های کاربری مخالف رژیم صهیونیستی، حذف و سانسور اخبار و موضوعات مربوط به جنایات رژیم صهیونیستی را نیز در دستور کار خود دارد. چنانچه در جریان طرح الحاق کرانه باختری اشغالی به این رژیم، شرکت توییتر تحت فشار رژیم صهیونیستی ده‌ها حساب مخالف طرح الحاق را مسدود کرد.

بنا به گفته یک گروه داوطلب که نقض حقوق دیجیتال فلسطینیان را پیگیری می‌کند، توییتر یک روز پس از گزارش وزارت امور راهبردی رژیم صهیونیستی درباره حساب‌های جعلی‌ای که این رژیم را مورد انتقاد قرار می‌دهند، ده‌ها حساب کاربری فلسطینیان را به حالت تعلیق درآورد. حساب‌های مذکور همچنین خواستار تحقیقات بین‌المللی در مورد سران رژیم صهیونیستی به جرم ارتکاب جنایات جنگی بودند.(۱۰)

وزیر امور راهبردی رژیم صهیونیستی در این خصوص گفته است: «به واسطه فشارهای ما، توییتر ۳۰ حساب کاربری مخالف با طرح الحاق بخش‌هایی از کرانه باختری را مسدود کرد.»

بنا بر ادعای «اوریت هکوهین» این حساب‌ها مشکوک به ربات‌هایی هستند که پیام‌های مخالف طرح الحاق و نیز گشایش پرونده تحقیق بین‌المللی در دادگاه جنایی لاهه را در شبکه‌های اجتماعی بازنشر می‌کنند. همچنین به گزارش یکی از سایت‌های رژیم صهیونیستی، وزارت امور راهبردی در جریان این موضوع طی دو ماه متوالی با جستجوی پیام‌های منتشر شده پیرامون طرح الحاق در توییتر، به بررسی مجموعاً ۲۵۰ حساب توییتری و مقابله و مسدودسازی آنها از طریق توییتر پرداخت.(۱۱)

بنا بر گزارش این وزارت، تصمیم توییتر در مورد تعلیق حساب‌های مذکور، یک شاخص واضح برای پاسخ سریع پرسنل توییتر به درخواست‌های رسمی این رژیم علیه مردم فلسطین اشغالی محسوب می‌شود. موضوعی که نقض آشکار قوانین بین المللی و اصول حقوق بشر است که پلتفرم توییتر خود را ملزم به پشتیبانی از آن می‌داند.(۱۲)

مثالی دیگر در خصوص حذف و سانسور مطالب ضد صهیونیستی از سوی توییتر، حادثه حمله به کاروان آزادی غزه است. پس از حمله اسرائیل به کاروان آزادی غزه در سال ۲۰۱۰، افرادی که برای جستجوی حادثه از توییتر استفاده کردند متوجه شدند که وبگاه توییتر کلمه فلوتیلا را که برای جستجوی اخبار مربوط به این حادثه توسط کاربران استفاده می‌شد، سانسور کرده است. بسیاری از کاربران عنوان کردند که جستجوی توییتر برای یافتن خبر در مورد غزه نیز نتیجه‌ای نداشته است. سانسور اخبار مربوط به کاروان آزادی غزه در توییتر در حالی صورت گرفته است که این شبکه اجتماعی در توضیح خدمات خود ادعا می‌کند که هر نوع خبر، از اخبار فوری و ترافیک محلی گرفته تا پیام‌های شخصی را در وبگاه خود منتشر می‌کند، در صورتی که در آن زمان، اخبار مربوط به حمله به کاروان آزادی در صدر اخبار دنیا قرار داشت.(۱۳)

اخیراً نیز شبکه اجتماعی توییتر، همزمان با روز جهانی قدس و در اقدامی ضد فلسطینی و همسو با سیاست‌های رژیم صهیونیستی، اقدام به حذف و فیلتر پست‌های کاربران و مسدودسازی ده‌ها حساب توییتری به دلیل اعلام همبستگی با ساکنان «شیخ جراح» در قدس اشغالی و پوشش جنایات رژیم صهیونیستی علیه آنها کرده است.(۱۴)

در جریان درگیری‌های خشونت‌بار پلیس رژیم صهیونیستی با معترضان فلسطینی در اطراف مسجدالاقصی در ماه مه سال جاری میلادی که با پرتاب موشک به سمت اسرائیل از سوی گروه‌های فلسطینی مستقر در نوار غزه و پاسخ این رژیم به حملات مذکورهمراه بود، به یک رویارویی نظامی همه جانبه تبدیل شد، سانسور خبری و حذف پست‌ها و حساب‌های کاربری در شبکه‌های اجتماعی نظیر فیس‌بوک، اینستاگرام و توییتر به اوج خود رسید. کاربران فلسطینی شبکه‌های اجتماعی می‌گویند که با حذف حساب‌های کاربری خود در توییتر یا مسدود شدن برخی گزینه‌های اینستاگرام یا محدود کردن دسترسی به محتوا با موضوعات مربوط به شیخ جراح، غزه یا بیت‌المقدس مواجه شده‌اند و به این ترتیب نمایش واقعیت ناآرامی‌های بیت المقدس سانسور شده است.(۱۵) حساب‌های مذکور به دلیل به کار بردن هشتگ «شیخ جراح را نجات دهید» به زبان‌های عربی و انگلیسی مسدود شده‌اند.

علاوه بر این حساب‌های کاربری برخی از خبرنگاران فلسطینی نیز که به پوشش اخبار درگیری‌ها می‌پرداختند، از دسترس خارج شدند. حساب کاربری مریم برغوثی، روزنامه‌نگار فلسطینی-آمریکایی یکی از ده‌ها حسابی است که توسط توییتر به حالت تعلیق درآمد، زیرا او سرکوب خشونت‌آمیز نیروهای رژیم صهیونیستی علیه فلسطینی‌ها در نزدیکی رام‌الله در کرانه باختری رود اردن را پوشش می‌داد.

طبق گزارش اورشلیم پست، حذف محتوای ضد صهیونیستی از پلتفرم شبکه‌های اجتماعی در زمان درگیری‌های مذکور، موضوعی است که بنی گانتز وزیر دادگستری رژیم صهیونیستی در جلسه‌ای ویدیوئی با مدیران ارشد فیس‌بوک و توییتر خواسته است. مدیران ارشد این شبکه‌ها نیز در پاسخ به این درخواست اعلام کردند که در پلتفرم‌هایشان این موضوع را رعایت و از این محتوا جلوگیری می‌کنند. نیوپرس نیز در این زمینه گزارش داده است که توییتر در حال مقابله با محتوای مرتبط با فلسطین است که جرایم آواره ساختن فلسطینی‌ها از محله شیخ جراح در قدس را افشا می‌کند و حساب کاربری آن توسط توییتر تعلیق شده است.(۱۶)

 

استفاده از بستر توییتر در راستای تطهیر چهره رژیم صهیونیستی

علاوه بر موارد ذکر شده، یکی دیگر از اقدامات رژیم صهیونیستی در بستر شبکه اجتماعی توییتر، ایجاد حساب‌هایی به زبان فارسی برای برقراری ارتباط با مردم ایران است. در این راستا ارتش اسرائیل که نام اصلی آن «نیروهای دفاعی اسرائیل» (به اختصار: آی دی اف) است از تاریخ ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ اقدام به انتشار محتوا به زبان فارسی در تلگرام، توییتر و اینستاگرام کرده است. ارتش رژیم صهیونیستی در خصوص اقدامات مذکور همزمان با اعلام راه‌اندازی رسمی این بستر جدید در پیامی در توییتر نوشت: «مردم ایران شایسته آن هستند که حقایق را بشنوند و این، دقیقاً همان چیزهایی است که ما هم‌رسانی می‌کنیم. ایرانی‌ها می‌توانند حساب ما را در توییتر دنبال کنند و خودشان ببینند که دشمن آنها نه ارتش اسرائیل که رژیم سرکوبگر ایران است.»

این پیام به‌وضوح نشان‌دهنده تلاش رژیم صهیونیستی برای تطهیر چهره خود از طریق شبکه‌های اجتماعی است. دیگر نهادهای دولتی رژیم صهیونیستی نیز چند سالی است در شبکه‌های اجتماعی به زبان فارسی حساب‌ کاربری دارند. وزارت امور خارجه اسرائیل در توییتر به زبان فارسی فعال است و ۱۲۰ هزار دنبال کننده دارد.(۱۷)

 

 

 

پی نوشت ها:

۱-http://zionism.pchi.ir/

۲- امپراتورهای فضای مجازی(توییتر)،خبرنامه دانشجویان ایران،ویژه نامه رسانه

۳- https://goums.ac.ir/content/5108

۴-خبرنامه دانشجویان ایران،ویژه نامه رسانه

۵-http://farhangesadid.ir/fa/news/ HYPERLINK “http://farhangesadid.ir/fa/news/1209″1209

۶- https://kayhan.ir/fa/news/213126/

۷- https://www.mashreghnews.ir/news/864202

۸- https://www.alef.ir/news/3990306109.html

۹- https://www.middleeasteye.net/news/twitter-palestine-israel-accounts-suspended-ministry-report

۱۰- https://www.eghtesadnews.com

۱۱- https://www.middleeasteye.net/news/twitter-palestine-israel-accounts-suspended-ministry-report

۱۲- خبرنامه دانشجویان ایران، ویژه‌نامه رسانه

۱۳- موج جدید اعتراض فلسطینی‌ها، به دنبال احتمال اخراج شماری از ساکنان محله شیخ جراح از خانه‌هایشان آغاز شد. اسرائیل این منطقه در بیت‌المقدس را در جنگ سال ۱۹۶۷ به تصرف خود درآورد.

۱۴- https://per.euronews.com/2021/05/12

۱۵- https://www.mehrnews.com/news/5213494

۱۶- https://ir.voanews.com/persiannewsworld/israel-idf-farsi-social-media

29آوریل/21

فردای فرهنگ، چشم انتظار امروز

نباید در انتظار آینده نشست و آنگاه که از راه فرا رسید، تازه به فکر افتاد و چاره‌جویی و طرح‌ریزی کرد، بلکه باید پیش از آنکه آفتاب فردا طلوع کند، به مسائل و چالش‌هایش اندیشید و راه‌حل‌ها و راهکارهای آماده را فراهم کرد. در متن واقعه، به چاره اندیشیدن دشوار است؛ پس باید پیش از فرارسیدن آن، حدس زد و پیش‌بینی کرد و گزینه‌های پیش رو را از نظر گذراند.

از این‌رو، اینکه رهبر معظم انقلاب تأکید کردند که جوانان مؤمن انقلابی باید برای استقرار دولت جوان حزب‌اللهی زمینه‌سازی کنند، برنامه اولیه و ابتدایی است. در مرحله بعد باید از امروز درباره فهرست و مضمون سیاست‌هایی هم که این دولت در پیش خواهد گرفت، اندیشید و چاره‌جویی کرد. از آن جمله، مسئله بنیادین و دیرینه فرهنگ است که در همه دولت، مظلوم و مهجور بوده و اغلب به حاشیه رانده شده است. باید دید که اکنون با کدام‌یک از مسائل و چالش‌های فرهنگی روبرو هستیم و هریک از آنها در چه وضعیتی قرار دارند و با توجه به امکانات‌ چه می‌توان کرد؟ فرهنگ در پاره‌ای از بخش‌ها و ساحت‌ها به‌راستی به مسئله تبدیل شده و گره‌های فروبسته فراوانی دارد.

در این مجال مختصر به برخی از این مسائل راهبردی و حیاتی می‌پردازیم و اندکی درباره آنها توضیح می‌دهیم.

 

۱ . مسئله بی‌اهتمامی و کج‌اندیشی دولتی نسبت به فرهنگ

از دهه‌های گذشته تا کنون، همواره تکالیف فرهنگی دولت‌ها یکی از مباحث مناقشه‌برانگیز بوده است. با وجود اینکه‌ اصل و اساس گفتمان انقلاب اسلامی و اندیشه فرهنگی امام خمینی حاوی دلالت‌های روشنی درباره تکالیف فرهنگی دولت اسلامی است و دولت‌ها باید در همان چهارچوب حرکت می‌کردند و در بدیهیات و مسلمات انقلاب، تردید و تشکیک روا نمی‌داشتند، اما در عمل، حجم انبوهی از ظرفیت‌ها و گفتگوها صرف این موضوع شده و جدال‌ها و مناقشه‌ها همچنان ادامه دارند. واقعیت این است که آن دسته از نیروهای سیاسی که به قدرت دولتی دست یافتند و زمام امور را در دست گرفتند، از فرهنگ به‌عنوان ابزاری در جهت بازی‌های انتخاباتی و سیاسی خویش بهره گرفتند و هیچ‌گاه فرهنگ را بر صدر ننشاندند و پدیدآوردن گشایش‌های فرهنگی را وظیفه تمایزبخش خویش قلمداد نکردند.

از این روی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همواره از این منظر به دولت‌ها انتقاد داشته‌اند. این انتقادها یا برخاسته از بی‌اهتمامی دولت‌ها به فرهنگ‌ و یا ناشی از کج‌اندیشی‌ها و کج‌روی‌های آنها در عرصه فرهنگ بوده‌اند. از لحاظ نظری، هنوز مناسبات دولت اسلامی با فرهنگ حل نشده است.

این ذهنیت حتی در سطوح عالی قوای سه‌گانه هم دیده می‌شود، در حالی‌ که کسانی‌که در این لایه قرار می‌گیرند، علی‌القاعده می‌بایست به مؤلفه‌های اساسی و زیربنایی خط فرهنگی انقلاب، معتقد و متعهد باشند. اگر مدیران و کارگزاران عالی دولت اسلامی تفکر فرهنگی انقلاب را باور نداشته باشند جامعه و اوضاع فرهنگی آن دستخوش تضادها و کشمکش‌ها خواهد بود.

باید چاره‌ای اندیشید که قطعیات و بینات فرهنگی انقلاب، خط قرمز شمرده شوند و این‌گونه نباشد که هر کسی با تکیه بر آرای مردم بتواند سرکشی کند و مسیرهای متفاوت و معارضی را در پیش بگیرد. در غیر این ‌صورت، استحکام و ثبات فرهنگی جامعه، همواره در معرض تنش و تزلزل قرار خواهد گرفت و انجام هیچ برنامه فرهنگی بلندمدت و پایداری ممکن نخواهد بود.

 

۲ . مسئله رهاشدگی و  افسارگسیختگی فضای مجازی

امروز از هر سو به مسائل فرهنگی می‌نگریم، با فضای مجازی روبرو می‌شویم، به‌طوری ‌که فضای مجازی نسبت به مسائل فرهنگی، هم نقش زمینه و بستر را بازی می‌کند و هم خود به ‌صورت مستقل در حکم یک مسئله فرهنگی است. معضل بودن فضای مجازی، همچنان در حال تشدید و گسترش است و همانند یک ریشه اصلی، فروع‌ و شاخه‌های گوناگونی را شامل می‌شود. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در طول دهه‌های گذشته همواره نسبت به این مسئله، حساس و دغدغه‌مند بوده و آن را مسئله‌ای بنیادین و زیربنایی قلمداد کرده‌اند. از سوی ‌دیگر، ایشان درباره نحوه مواجهه با آن نیز راه‌حل‌هایی را پیشنهاد کرده‌اند، از جمله راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات، حمایت از پیام‌رسان‌های داخلی، تولید محتوای فاخر و بومی در فضای مجازی، مقابله جدی و قاطع با روند تخریب‌گری فرهنگی در فضای مجازی و ایجاد بازدارندگی و… در این ‌میان، راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات، کاری اساسی و تعیین‌کننده است که می‌تواند نقص‌های دیگر را تا حد زیادی برطرف کند، با این‌ حال تا کنون به آن اهتمام نشده است. نیروهای تکنوکراتی که در دولت حاکم هستند، راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات را خویش‌تحریمی ارتباطی معرفی کرده‌اند.

به ‌این ‌ترتیب، نوعی بدبینی اجتماعی نسبت به شبکه ملی اطلاعات در جامعه پدید آورده و در طول سال‌های گذشته، مردم را از چشیدن طعم یک تجربه شیرین و دلنشین از ارتباطات و تعاملات مجازی داخلی، محروم کرده‌اند. تنها سیاست به‌کار گرفته شده در طی این سال‌ها اجرای برنامه انسداد بخش‌هائی از فضای مجازی در مواقعی است که جامعه از لحاظ سیاسی، دچار بحران و تشنج می‌شود، اما با عادی‌شدن اوضاع، دوباره رویه قبلی ادامه پیدا می‌کند.

بنابراین یک عقل آینده‌نگر و راهبردی بر عرصه تدبیر فضای مجازی حاکم نبوده و سیاست‌ها، تابع سلیقه‌ها و گرایش‌های سیاسی منفعت‌جویانه بوده‌اند. در دوره تاریخی جدید، باید به‌گونه‌ای سیاست‌گذاری و اقدام کرد که توده‌های مردم، فضای مجازی بومی و داخلی را ترجیح بدهند و  فرآیند مهاجرت به قلمروی بومی به‌صورت خودجوش شکل بگیرد. شبکه ملی اطلاعات و پیام‌رسان‌های داخلی باید به‌گونه‌ای طراحی شوند که محرک‌هایی چون سرعت بیشتر و هزینه کمتر نقش تسهیل‌کننده را ایفا کنند.

 

۳ . غفلت از استقرار سبک زندگی اسلامی و ایرانی

با وجود همه فضیلت‌ها و ارزش‌هایی که بر جامعه ایران حاکم است، در سبک زندگی ما اشکالات و کاستی‌های غیرقابل انکاری وجود دارند. نخستین بار که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به موضوع سبک زندگی اشاره کردند، از مواردی نام بردند که همگی ناظر به عیب‌های موجود در سبک زندگی بودند. این مسئله از آن زمان تا کنون دستمایه مطالعات نظری و تجربی قرار گرفته و کسانی کوشیده‌اند با گره‌گشایی، جامعه را به افق‌های مطلوب فرهنگ اسلامی و انقلابی نزدیک کنند. خوشبختانه‌ این کوشش‌های متنوع بی‌تأثیر نبوده‌اند‌ و  خلقیات و رفتارهای فرهنگی تا حدی اصلاح و بازسازی شده و جامعه به مرحله خودآگاهی انتقادی و آسیب‌شناسانه نسبت به وضعیت فرهنگی موجود رسیده و حرکت‌‌ها و تحولات بزرگی در جامعه رقم خورده‌اند.

 

۴ . کم‌عملی در تولید فرهنگی نوآورانه و قوی

هرچند ما در برابر یک جبهه فرهنگی بسیار گسترده و متراکم قرار داریم که با تکیه بر ثروت و قدرت، هزاران محصول فرهنگی تولید می‌کند و تا حد زیادی عرصه فرهنگ را در گستره جهانی به تصرف خود درآورده است، با این‌حال ما نیز فرصت‌ها و امکانا‌ت خوبی را در اختیار داریم و می‌توانیم با وجود انبوه فرآورده‌های فرهنگی جبهه جریان معارض و بیگانه، مخاطب ایرانی را در کنار خود نگه داریم.

این امر تنها از طریق تولیدات فرهنگی نوآورانه و قوی میسر است. محصولات فرهنگی ما باید بتوانند در بازار رقابتی و بی‌رحم امروز گوی سبقت را از دیگران بربایند و برای مخاطب ایرانی جذاب و گیرا باشند. ما می‌توانیم با تولید و بازتولید محصولات فرهنگی دینی و بومی قوی و فاخر، ذائقه فرهنگی مخاطب را نیز تغییر دهیم و آن را هرچه بیشتر به معیارهای اسلامی و انقلابی نزدیک سازیم.

۵ . بی‌تکیه‌گاهی نیروها و جریان‌های فرهنگی خودجوش

در یک دهه اخیر، موج محسوسی از  نیروها و جریان‌های فرهنگی خودجوش شکل گرفته‌ است که در متن جامعه و متناسب با نیازها و خواسته‌های فرهنگی مردم فعالیت می‌کند. این فکر که باید نیروهای مردمی را در عرصه فرهنگی بازسازی کرد و به ‌کار گرفت، برخاسته از نظر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است. ایشان معتقدند که حتی اگر دولت هم به تکالیف فرهنگی خود عمل کند و اهمال نورزد، باز هم مسئولیت از نیروهای جوان مؤمن انقلابی سلب نمی‌شود، بلکه عرصه فرهنگی به‌قدری اندازه گسترده و پردامنه است که با امکانات‌ و فاعلیت‌‌ مستقیم دولت تناسب ندارد. پس باید نیروهای خودجوش مردمی را به‌ کار گرفت.  همچنین ضرورت حضور مردم در صحنه جنگ نرم و تقابل با تهاجم فرهنگی امری بدیهی و دلیل دیگری بر این راهبرد رهبری است. همچنانکه در دفاع مقدس از ظرفیت و استعداد نیروهای مردمی استفاده شد و بسیج مردمی شکل گرفت، در جنگ فرهنگی نیز باید امکانا‌ت و قابلیت‌های مردمی به‌ کار گرفته شوند. دولت اسلامی نباید به شکلی متمرکز و انحصارطلبانه، بر تمام عرصه‌های فرهنگی حکم براند و جایی برای تلاش‌های فرهنگی نیروهای خودجوش مردمی باقی نگذارد. از سوی دیگر این نیروها و جریانات‌ فرهنگی، نباید بی‌پشتوانه و بی‌تکیه‌گاه یله شوند و از حمایت‌های دولتی و رسمی بی‌نصیب بمانند.

 

۶ . فقدان شاخص‌برای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت فرهنگی

در گستره جهانی، مبنای داوری درباره فرهنگ و سیاست‌های فرهنگی دولت‌ها، برنامه توسعه فرهنگی است که اساساً ماهیتی تجددی دارد و بیشتر شاخص‌های آن بر مبنای تفکر غربی طراحی و به‌عنوان شاخص‌های جهانی، به دیگران تحمیل شده‌اند. انقلاب اسلامی که به‌طور بنیادین و ساختاری، خارج از قلمروی تجدد غربی و افق تاریخی آن به ‌سر می‌برد و می‌خواهد عالم و آدم دیگری را پدید آورد، هرگز نمی‌تواند تسلیم چنین نقشه‌ها و سندها و شاخص‌هایی بشود و آنها را در دستور کار خویش قرار دهد.

در سال‌های اخیر رهبر معظم انقلاب نسبت به اجرای پنهانی سند آموزشی ۲۰۳۰ که بخشی از سند توسعه پایدار است، واکنش‌ بسیار تند و شدیدی نشان دادند و آن را برنتافتند. ما باید در مقابل تحمیل‌ الگوها و شاخص‌هایی که ماهیت سکولار دارند، در پی الگوسازی و شاخص‌پردازی موازی و بدیل بر مبنای تفکر انقلاب اسلامی باشیم. اسنادی چون سند دانشگاه اسلامی، سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش، سند مهندسی فرهنگی و… در چهارچوب چنین ضرورت‌ها و اقتضائاتی تهیه شدند. با این ‌حال چون این سندها، اولین تجربه‌های ما در سندنگاری فرهنگی هستند و زمان زیادی هم بر آنها گذشته است، باید مورد بازنگری قرار گیرند.

از سوی‌ دیگر، نسخه پیش‌نویس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که چند سال پیش با بخشی فرهنگی ارائه شد؛ نیاز به بازنویسی و تجدیدنظر جدی دارد. نسخه فعلی این سند چندان قابل ‌دفاع نیست و ضعف‌ها و کاستی‌های فراوانی دارد. از این ‌رو باید به‌ شکلی جدی مورد بازبینی قرار بگیرد. حتی شاید لازم باشد که سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت فرهنگی، به‌ صورت مستقل و مجزا نگاشته و ارائه شود که این خود نشانه اهمیت امر فرهنگ است.

نکته بسیار تعیین‌کننده و اساسی، تعیین و تعریف شاخص‌‌های مشخص و صریح مبتنی بر نظریه الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی، با توجه به تفاوت‌های فرهنگی است. به ‌عبارت ‌دیگر، در کنار تبیین صریح و شفاف نظریه توسعه فرهنگی، نظریه پیشرفت فرهنگی نیز باید به شکلی دقیق تبیین و مرزبندی شود.

 

  1. بی‌توجهی به ظرفیت فرهنگی برای علاج آسیب‌های اجتماعی

هر چند آسیب‌های اجتماعی مسئله‌ای کلان و عام‌تر و کلی‌تر از مسائل فرهنگی هستند، اما آسیب‌های اجتماعی در درون خود، آسیب‌های فرهنگی را نیز پرورش می‌دهند و تقویت می‌کنند. از طرفی می‌توان آسیب‌های اجتماعی غیرفرهنگی را از طریق سازوکارها و روش‌های فرهنگی برطرف کرد. بنابراین، آسیب‌های اجتماعی از دو جهت با فرهنگ مرتبط هستند: یکی از جهت مضمون و محتوا که تداخل و همپوشانی دارند و دیگری از جهت چگونگی و روش که یکی در خدمت دیگری قرار می‌گیرد. با این ‌حال، تأملات خاص و جدی در باره مناسبات این دو با یکدیگر صورت نگرفته‌ و در حال حاضر نقشه‌ها و طراحی‌های مشخص و عمومی درباره اضلاع فرهنگی آسیب‌های اجتماعی و نحوه مواجهه فرهنگی با آنها وجود ندارد. به ‌این ‌ترتیب، باید در این‌باره نیز چاره‌اندیشی کرد و رویکردی نو و خلاقانه ساخت ‌و ‌پرداخت و در متن آن، از امکانات‌ و استعدادهای درونی فرهنگ برای مهار و تقلیل آسیب‌های اجتماعی استفاده کرد.

 

۸ . کژکارکردهای فرهنگی ناشی از کندی در روند تولید علوم انسانی اسلامی

اگرچه علوم انسانی اسلامی از سنخ علم است و علم نیز با فرهنگ تفاوت‌هایی دارد، اما از آنجا که علوم انسانی با عالم ارزش‌ها و فرهنگ، تماس و ارتباط جدی دارند و از آنها اثر می‌پذیرند و بر آنها تأثیر می‌گذارند، باید دست‌کم بخشی از آن را چون مسئله‌ای فرهنگی دید و تفسیر کرد. بر این ‌اساس در اینجا از تولید علوم انسانی اسلامی نیز سخن به میان آمده است. با وجود اینکه اندکی بعد از انقلاب اسلامی و در جریان انقلاب فرهنگی، نزاع با علوم انسانی تجددی آشکار شد و شخص امام در برابر آن موضع‌گیری کردند، اما در طول سال‌های گذشته، حرکت ما در راستای تولید علوم انسانی اسلامی، چندان قوی و مطلوب نبوده است و از تمام امکانا‌ت و ظرفیت‌ها در راستای آن بهره نگرفته‌ایم. البته در آغاز برنامه انقلاب فرهنگی، مسئله علوم انسانی به صورتی جدی و بنیادی مطرح شد و به مدت دو سال برخی از کارهای نظری و معرفتی هم انجام شدند، اما در سال‌های بعد، این حرکت رو به سستی نهاد و این موضوع تا حد زیادی به حاشیه رفت.

سرانجام در سال ۸۸  رهبر معظم انقلاب در باره خطرناک بودن وجود حدود دو و نیم میلیون دانشجوی علوم انسانی هشدار دادند، زیرا متناسب با این جمعیت، نه متون علمی کافی در اختیار ماست و نه استاد دینی‌اندیش تربیت کرده‌ایم. پس از این هشدار بود که شورای تحول و ارتقای علوم انسانی اسلامی در شورای‌عالی انقلاب فرهنگی راه‌اندازی شد تا با بازبینی سرفصل‌های آموزشی و تولید متون‌ درسی و علمی مناسب برای علوم انسانی به آثار موجه و منطقی در این زمینه دست یابیم و معضل علوم انسانی تخفیف پیدا کند.

البته برخی از نیروهای فکری جبهه انقلاب، به‌صورت غیررسمی به این کارزار بزرگ وارد شده و نشست‌هائی را برگزار و نشریه‌ها و مقاله‌ها و کتاب‌هائی را تدوین و نقدهایی ارائه کرده بودند. با این ‌حال حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۹۲ در حکمی خطاب به شورای‌عالی انقلاب فرهنگی تصریح کردند که تلاش در زمینه علوم انسانی اسلامی هنوز به نتیجه مطلوب نرسیده و باید بازنگری و برنامه‌ریزی جدیدی صورت بگیرد. این سخن‌ نشانه امری تحول‌خواهانه و معطوف به عبور از گذشته و طراحی و تعریف منطق‌های نوین برای حل این مسئله و در عین حال متضمن نوعی انتقاد و نارضایتی از راه پیموده شده بود.

ایشان در سال ۹۳ نیز در جریان دیدار با اعضای شورای‌عالی انقلاب فرهنگی تأکید کردند که اساسی‌ترین اقدام در زمینه تولید علوم انسانی اسلامی، تعریف و تدوین مبانی فلسفی تحول در این علوم است. از آن تاریخ تا کنون با استقرار نیروهای تکنوکرات در قدرت سیاسی، حرکت این جریان کند بوده، نه کاملاً متوقف شده و نه پیشروی درخور توجهی داشته است. از سوی ‌دیگر، خود شورای تحول و ارتقای علوم انسانی هم از کاستی‌ها و نقص‌هائی رنج می‌برد.

بنابراین همچنان در این زمینه با چندین گره ناگشوده روبرو هستیم که گشوده شدن آنها نیازمند اراده‌های قوی و انقلابی هستند تا با تدارک تسهیلات‌ ساختاری و حمایت قاطع و باور راسخ، فعالیت در این زمینه از حالت رخوت و سستی خارج شود و جهش علمی لازم رقم بخورد. همان ‌طورکه در قلمروی علوم طبیعی و فنی، مساعدت‌ها و همراهی‌های ساختاری موجب شدند تا عقب‌ماندگی‌های فراوان و شکاف‌های عمیق، با استفاده از راه‌های میان‌بُر برطرف شوند، در اینجا نیز اگر نیروهای قوی و انقلابی متولی کار شوند، رویدادهای خیره‌کننده و شگفت‌انگیزی روی خواهند داد.

نیروهای حاکمیتی همچنان از تبعات فرهنگی بسیار گسترده آموزش علوم انسانی غربی در دانشگاه‌ها بی‌خبر یا به آنها بی‌اعتنا هستند و تهدیدات جریان تثبیت‌ شده بازتولید علوم انسانی غربی در دانشگاه‌ها را جدی نمی‌گیرند؛ در حالی‌که نگرش غرب به علوم انسانی، دگرگونی‌های عمیقی را در نگرش‌ها و جهان‌بینی افراد موجب می‌شوند و ما را در مرداب تجدد فرو می‌برند. چنانچه این اراده در درون ساختار رسمی شکل بگیرد، نیروهای سکولار دانشگاهی و حوزوی تضعیف خواهند شد و در مقام بازدارندگی و مانع‌تراشی، به حاشیه خواهند رفت.

 

۹ . ستیزه‌ آشکار با شعائر و نمودهای دینی

در سال‌های اخیر و در قالب یک روند هدایت ‌شده و دارای اتاق فرمان در آن سوی مرزها، ناهماهنگی آگاهانه و ستیزه‌جویانه‌ای با شعائر و نمودهای دینی شکل گرفته و یا پُررنگ شده است. از آن جمله می‌توان به پارتی‌های شبانه، ازدواج‌های سفید، مدلینگ در فضای مجازی، سگ‌گردانی، کشف حجاب و…. اشاره کرد. بیش از همه، کشف حجاب نگاه‌ها و ذهن‌ها را به خود متوجه کرده است. مواضع ساختارشکنانه و لیبرالیستی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۶ از یک ‌سو و خط‌دهی برخی از نیروهای سیاسی در رسانه‌های فارسی‌زبان وابسته به بیگانگان موجب شدند که موضوع ساختگی حجاب اجباری مطرح شود.

متأسفانه مسئله حجاب در دهه‌های گذشته، همواره گرفتار سیاست‌ها و نگرش‌های غلطی بوده است که آسیب‌های جدی به این مسئله زده و آن را زخمی و ناسور کرده‌اند.

از این ‌رو باید گفت که مسئله حجاب و پوشش به یک مسئله فرهنگی پیچیده و چندضلعی تبدیل شده و با وجود دغدغه‌های فراوان در مورد آن، پیشرفتی نداشته است.

 

۱۰ . فقر عمومی در سواد رسانه‌ای

سواد رسانه‌ای در نگاه نخست، ساده و ابتدایی به نظر می‌رسد، اما در واقع اهمیت فراوانی دارد و ساحت‌ها و عرصه‌های مختلف زندگی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. سواد رسانه‌ای یعنی اینکه مخاطب رسانه بتواند پیام‌ها و مضمون‌های ارائه‌شده از رسانه‌ها را فارغ از القائات آشکار و پنهان آنها تجزیه ‌و تحلیل کند و خود به شکلی مستقل و غیراحساسی، دست به انتخاب و گزینش بزند و حق را از باطل و صدق را از کذب تشخیص بدهد. اگر مخاطب رسانه‌های جدید، منفعل و مرعوب و مسخر باشد، رسانه‌ها او را به سمت‌ و ‌سویی که خود می‌خواهند می‌کشانند و جامعه را گرفتار تلاطم‌ها و نوسان‌های مخرب خواهند کرد. حال ‌آنکه اگر افراد جامعه، تحلیل مستقل و تشخیص متمایزی داشته باشند و بتوانند به‌عنوان مخاطبی فعال و صاحب اندیشه و فکر با  رسانه مواجه شوند و منطق گزینش آگاهانه و هوشیارانه را در پیش بگیرند، این قبیل خطرها و تهدیدها، دفع خواهند شد. تجربه تاریخی انقلاب اسلامی نشان می‌دهد که جبهه دشمن، همواره از شگردها و خدعه‌های رسانه‌ای برای پیشبرد نقشه‌های خود استفاده کرده و عده‌ای از مردم نیز به دلیل فقر در سواد رسانه‌ای، گرفتار القائاتی شده‌اند که هرگز ریشه در واقعیت نداشته‌اند.

فتنه‌های سال ۷۸ و ۸۸ و برخی از تلاطم‌ها و تنش‌های انتخاباتی ریشه در همین مسئله داشتند. به فرمایش حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، اگر جریان تحریف، مؤثر نیفتد، کاری از جریان تحریم ساخته نیست. این تحلیل نشان می‌دهد که کسانی در داخل و خارج می‌کوشند با وارونه نمایی و تحریف‌، ذهن مردم را دستخوش نوسان و کج‌فهمی کنند و بدین طریق، بر تصمیمات‌ و انتخاب‌های سیاسی آنها اثر بگذارند.

تحریف در ذات خود به سواد رسانه‌ای ارتباط دارد و لذا مقابله با آن نیز منوط به سواد رسانه‌ای است. از آنجا که جهان امروز جهان رسانه‌هاست و به ‌هیچ ‌روی نمی‌توان رسانه‌ها‌ را از زندگی روزمره حذف کرد و یا آنها را به حاشیه راند و از آنجا که مرزها و حریم‌ها تاحدود زیادی درهم ‌شکسته شده‌اند و دسترسی به ارتباطات و اطلاعات، بسیار آسان شده است، چاره‌ای جز تقویت سواد رسانه‌ای نیست، زیرا در غیر این ‌صورت، ذهن مردم از آن سوی مرزها و توسط قدرت‌های بیگانه، مهندسی و هدایت خواهد شد و بر جامعه ما همان خواهد گذشت که آنها می‌خواهند.

29آوریل/21

حکمرانی درفضای مجازی

اشاره:

بخش مهمی از زیست انسانی در فضای مجازی اتفاق می‌افتد. فضای مجازی بسان فضای حقیقی نقشی پررنگ در زندگی انسان‌ها دارد و مازاد بر تسهیل سبک زندگی با آسیب‌هایی نیز همراه است. آسیب‌های فرهنگی و اخلاقی برآمده از بستر فضای مجازی هستند. بر همین اساس ارایه راه‌حلی برای رهائی از آسیب‌های فضای مجازی ضرورتی غیر قابل اجتناب است. رویکرد نگارنده در بهره‌وری بهتر وارایه سبک زیست مسلمانی با روش «فقه فضای مجازی» است که با اجتهاد سه‌گانه به تبیین چگونگی سبک زندگی در این بخش می‌پردازد. اجتهاد بخش اول به معرفی فضای مجازی مطلوب اختصاص دارد. در اجتهاد قسم دوم به بازشناسی فضای مجازی موجود پرداخته می‌شود و در اجتهاد قسم سوم راه‌حل برای حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب ارائه می‌شود.

 

الف: سبک زندگی در فضای مجازی

زندگی انسان امروز آمیخته با فضای مجازی است، بهگونه‌ای که بخشی از فعالیت‌های روزمره اعم از اقتصادی، آموزشی و… به وسیله فضای مجازی انجام میشود. بر همین اساس فضای مجازی مثل فضای حقیقی نقش پررنگی در زندگی انسان‌ها دارد و شاید بتوان گفت تأثیر فضای مجازی پررنگ‌تر از فضای حقیقی است. مخصوصاً درایام بیماری کرونا که بیشتر بخش‌های آموزشی به فضای مجازی منتقل شدند.

فضای مجازی ویژگی‌هایی دارد که آن را توانمندتر از فضای حقیقی می‌کند. زمان، مکان و پیوستگی در فضای مجازی بهگونه‌ دیگری رقم می‌خورد. در فضای مجازی پویائی زمانی وجود دارد و روز وشب در آن معنا ندارد و هر زمان که به اینترنت وصل می‌شوید، هزاران نفر را می‌بینید که آنلاین هستند. فضای مجازی فاصله جغرافیایی را از بین برده و جهان متکثر را به جهانی واحد تبدیل کرده است.

گمنامی و سیال بودن هویت کاربران، ویژگی دیگر فضای مجازی است و در آن هویت، جنس، سن، طبقه و سایر ویژگیهای افراد، پنهانند. بنابراین زمان و مکان که ویژگی اصلی فضای حقیقی است، در فضای مجازی تغییر می‌کنند و در نگاهی ژرف، زیست انسانی در این فضا معنای دیگری پیدا می‌کند و به خاطر این تغییر، امکان بروز فساد و جنگ نرم‌افزاری بهمراتب بیشتر از فضای حقیقی است. دشمنان جهان اسلام با استفاده از ظرفیت فضای مجازی به جنگ نرم پرداخته‌اند. «راشورون» خاخام یهودی در سال ۱۸۶۹ در سخنرانی خود در شهر پراگ اعلام کرد که پس از طلا، دستگاه‌های خبررسانی، دومین ابزار یهود برای استیلا بر جهان هستند. مجله نشنال ونگارد در مورد کنترل رسانه‌ها توسط یهود می‌نویسد: «کنترل یهود بر رسانه‌های گروهی مهم‌ترین واقعیت زندگی، نه تنها در آمریکا که در سراسر جهان است.»

از سوی دیگر آسیب‌های ناشی از فضای مجازی که هویت خانواده‌ها را نشانه گرفتهاند، قابل اغماض نیستند. خانم گالیا نورکو متخصص دیجیتال، در مقاله‌ای به آسیب‌های ششگانه فضای مجازی که می‌توانند یک فرد، سازمان یا کشور را تحت تأثیر قرار دهند می‌پردازد. نویسنده در میان آسیب‌های جسمی، اقتصادی و روانی، مهم‌ترین و سخت‌ترین آنها را آسیب‌های فرهنگی می‌داند و می‌نویسد: «اندازه‌گیری آسیب فرهنگی سخت‌ترین سنجش است و بهتر است با افزایش نابسامانی‌های اجتماعی توضیح داده شود. یک مثال خوب در این مورد گسترش اطلاعات نادرست در اینترنت است که به خشونت در دنیای واقعی منجر میشود، همان‌ طور که در هند، سریلانکا و میانمار رخ داد.»

 

ب: فقه فضای مجازی و الگوی حِکمی اجتهادی

راهکار رهائی از آسیب‌های فضای مجازی در گرو ارایه سبک زندگی دینی در فضای مجازی است. سبک زندگی دینی در فضای مجازی با دو روش و هنجار قابل دسترسی است. به نظر نگارنده  تبیین هر دو بخش در مدل الگوی «فقه فضای مجازی و الگوی حِکمی اجتهادی» به دست می‌آید. به بیان دیگر امتداد فقه نظام ولایی به سوی فقه‌های مضاف همانند فقه فضای مجازی حرکت می‌کند و می‌توان با تبیین فقه فضای مجازی الگوی زیست مسلمانی در این بخش را تکمیل کرد.

«فقه نظام ولایی» به ‌عنوان «رویکردی حاکم بر فقه» در نظر گرفته می‌شود و رویکرد حاکم بر کلّ آن ولایی است. چنانکه امام خمینی(ره) نه تنها شأن عالم‌بودن اهل‌بیت(ع) را در نظر داشتند، بلکه شأن ولایی(حاکمیت و حکمرانی) ایشان را نیز مد نظر قرار دادند. فقیه دو شأن دارد: شأن فقاهت و شأن ولایت. شأن فقاهت شأن کشف احکام شرعی و دستاورد آن حکم تکلیفی و وضعی است. شأن ولایت، شأن جعل است که دستاوردش حکم ولایی است. فقه نظام ولایی مازاد بر دارا بودن احکام اشیا به تبیین احکام رفتاری راهبردی و ساختاری هم می‌پردازد. بنابراین در فقه نظام ولایی، احکام در شش حوزه بررسی میشوند که عبارتند از:

  1. احکام اشیا ۲٫ احکام فعل رفتاری ۳٫ احکام فعل اجتماعی ۴٫ احکام نهاد ۵٫ احکام ساختار و ۶٫ احکام سازمان.

روش‌شناسی فقه نظام ولایی در فقه فضای مجازی با سه نوع اجتهاد پیوند دارد: هدف اجتهاد قسم اول، فهم جامع و روشمند نصوص دینی و تطبیق بر شئون زندگی است. در این اجتهاد می‌خواهیم به انسان مطلوب در نگاه دینی دسترسی پیدا کنیم.

هدف اجتهاد قسم دوم، اجتهاد پایشی برای شناخت موضوعات خارجی با روش شجره‎ای است. اینکه فقیه کاری به موضوع ندارد همه جا درست نیست. موضوعات خارجی را باید درست شناخت. برخی در بحث حجاب الزامی می‎گویند مردم به حجاب اجباری قائل نیستند. در تحقیقات میدانی انجام شده، روش تحقیقشان غلط است. هدف این اجتهاد، اجتهاد پایشی است.

هدف  استراتژی اجتهاد قسم سوم، نقد وضعیت موجود و امر انسانیِ محقق و تغییر آن به وضعیت امر مطلوب اسلامی است. در این زمینه میتوان به چند روشهای ذیل اشاره کرد:

روش انتقادی، روش رفتارسازی، روش راهبردسازی، روش ساختارسازی.

 

ج: معناشناسی فقه فضای مجازی

فقه فضای مجازی به دو معنای متفاوت کاربرد دارد. گاهی مقصود از فقه فضای مجازی، احکام شرعی فعالیت‌هایی هستند که در درون فضای مجازی صورت می‌گیرند. احکامی نظیر رشوه در فضای مجازی، سرقت‌های مجازی، امر به معروف و نهی از منکر در فضای مجازی. این یک نوع نگاه است و فقیه بر اساس قواعد و ادله‌ای که در اختیار دارد، می‌تواند بحث‌های مربوط به عبادات، معاملات، سیاسات، احکام قضایی و… را در فضای مجازی بیان کند.

گاهی معنای وسیعی از آن لحاظ می‌شود که مراد از آن، نگاه کلان‌تر به فقه است. یعنی نگاه حکمرانی داشتن و به لحاظ حکمرانی در فضای مجازی وارد شدن که در این بخش نمای کل فضای مجازی مد نظر قرار میگیرد و با سه عملیات راهبردی، رفتاری و بیان احکام ساختاری به تبیین توصیفی و هنجازی فقه حاکم در فضای مجازی پرداخته می‌شود .

 

د: راهکارهای فقه فضای مجازی

تحلیل فقه فضای مجازی با روش فقه نظام ولایی در سه ساحت از اجتهاد امکان‌پذیر است. در اجتهاد بخش اول به تبیین چیستی فضای مجازی مطلوب در نگاه دین پرداخته می‌شود. در اجتهاد در بخش دوم به شناسائی فقه فضای مجازی درنفس الامر پرداخته می‌شود و در اجتهاد قسم سوم رسیدن از فضای محقق به فضای مطلوب دنبال می‌شود.

 

  1. ۱. اجتهاد قسم اول و کشف فضای مجازی مطلوب

روش تفسیر شبکه‌ای در اجتهاد قسم اول، حکمرانی مطلوبی را بیان می‌کند. فضای مجازی مطلوب و راهکارهای رسیدن به آن کدامند؟ توصیف فضای مجازی مطلوب فرع بر تصویر فضای مجازی مطلوب است. یعنی در مرحله اول باید فضای مجازی مطلوب را شناخت و سپس با روش تفسیر شبکه‌ای به تبیین نظام مطلوب پرداخت.

روش تفسیر شبکه‌ای بیانگر یک نظام حکمرانی برآمده از قرآن و روایات است. قرآن کریم واژه حکم را با دو بخش کتاب و نبوت پیوند میزند. این حکم با احکام جامع اعم از فردی و اجتماعی نیز که حدود الهی را بیان می‌کنند و ذیل طاغوت و ولایت قرار می‌گیرند، پیوند پیدا می‌کند. این احکام جامع، در ولایت، اطاعت از خدا و رسول و اولوالامر مطرحند و در طاغوت، اطاعت از غیر خدا مطرح می‌شود.

 

  1. اجتهاد قسم دوم و بررسی فضای مجازی موجود

بعد از شناسایی فضای مجازی مطلوب در مرحله دوم به بررسی فضای مجازی موجود پرداخته می‌شود و اینکه فضای مجازی موجود چیست و در معرض چه آسیب‌هایی است؟ امروزه چهار دسته علوم نوین یعنی علوم شناختی، نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی و اطلاعات و ارتباطات بر زندگی انسان‌ها حاکم و همه دربردارنده مبنای هستی‌شناختی، انسان‌شناختی و معرفت‌شناختی هستند. ۶۰ درصد از افراد ۱۲ سال به بالا در جهان عضو یکی از شبکه‌های اجتماعی هستند.

شبکه‌ها و فضای مجازی، دسترسی آزاد را فراهم میآورند، سرعت زیادی دارند و مشارکت در آنها زیاد است. اینها حتی حریم خصوصی را نیز از بین بردهاند و در قبال قوانین مدنی ملت ـ دولت‌ها محدودیتی ندارند. اجتهاد قسم دوم با به کارگیری روش منظومه‌ای کمک‌رسانی، شناختی جامع و منظومه‌ای از فضای مجازی به دست می‌دهد که میتوان از طریق آن به مولفه‌ها، مبانی و دستاوردهای فضای مجازی دسترسی پیدا کرد. چنانچه فقیه شناخت جامعی از فضای مجازی موجود پیدا کند و تصویر مطلوبی از حکمرانی مطلوب به دست آورد، می‌تواند بگوید فقه حکمرانی فضای مجازی چگونه تحصیل می‌شود.

فضای مجازی موجود را میتوان با روش منظومه‌ای شناخت. در توصیف وضع موجود سه پارادایم حاکم وجود دارند: تبیینی، تفسیری و انتقادی. در پارادایم تبیینی، علل و عوامل حاکم بر انسان محقق بررسی می‌شوند. در پارادایم تفسیری، به منظور معناکاوی، انگیزه‌ها و علل و عوامل درونی انسان مطالعه می‌شوند. بنابراین در پارادایم تبیینی، علت‌کاوی و در پارادایم تفسیری معناکاوی صورت می‌گیرد. بر این باوریم که پدیده محقَق را باید با روش منظومه‌ای شناخت. یعنی آن را تک ‌بعدی نبینیم؛ علاوه بر دستاوردهای فضای مجازی، مبانی آن را نیز ببینیم و مولفه‌های درونی آن را نیز مشاهده کنیم. اگر نظام و منظومه‌ای که این فضا را تشکیل داده، دیده شود، می‌توانیم با روش منظومه‌ای به شناخت جامعی برسیم.

 

  1. ۳. اجتهاد قسم سوم رسیدن به انسان مطلوب

بعد از شناخت انسان‌شناسی مطلوب در اجتهاد قسم اول و انسان شناسی موجود در اجتهاد قسم دوم به تبیین اجتهاد در قسم سوم یعنی رسیدن از انسان موجود به انسان مطلوب می‌پردازیم. راهکاری که با روش‌های انتقادی، رفتارسازی، راهبردسازی و روش ساختارسازی می‌توان به آن دسترسی پیدا کرد.

خلاصه و نتیجه‌گیری

  1. زمان و مکان که ویژگی اصلی فضای حقیقی است دچار تغییر می‌شود و در نگاهی ژرف زیست انسانی در آنجا معنای دیگری پیدا می‌کند. بر اساس تغییر زیست انسانی امکان بروز فساد و جنگ نرم‌افزاری بهمراتب بیشتر از فضای حقیقی است.
  2. راهکار رهائی از آسیب‌های فضای مجازی در گرو ارائه سبک زندگی دینی در این فضاست. سبک زندگی دینی در فضای مجازی با دو روش و هنجار قابل دسترسی است. به نظر نگارنده تبیین هر دو بخش از مدل الگوی «فقه فضای مجازی و الگوی حِکمی اجتهادی» به دست می‌آید.
  3. روش‌شناسی فقه نظام ولایی در فقه فضای مجازی، با سه نوع اجتهاد پیوند دارد: هدف از اجتهاد قسم اول فهم جامع و روشمند نصوص دینی است. هدف اجتهاد قسم دوم پایشی برای شناخت موضوعات خارجی است و هدف اجتهاد قسم سوم نقد وضعیت موجود و امر انسانیِ محقق و تغییر آن به وضعیت امر مطلوب اسلامی است.
  4. مراد از فقه فضای مجازی نگاه کلان‌تر به فقه است. یعنی نگاه حکمرانی داشتن و به لحاظ حکمرانی در فضای مجازی وارد شدن که در این بخش نمای کل فضای مجازی در نظر گرفته و با سه عملیات راهبردی، رفتاری و بیان احکام ساختاری به تبیین توصیفی و هنجازی فقه حاکم در فضای مجازی پرداخته می‌شود.
  5. تحلیل فقه فضای مجازی با روش فقه نظام ولایی در سه ساحت از اجتهاد امکان‌پذیر است. در اجتهاد بخش اول به تبیین چیستی فضای مجازی مطلوب در نگاه دین پرداخته می‌شود. در اجتهاد در بخش دوم به شناسایی فقه فضای مجازی در نفس‌الامر پرداخته می‌شود و در اجتهاد قسم سوم رسیدن از فضای محقق به فضای مطلوب دنبال می‌شود.

 به کوشش: قاسم بابایی