Tag Archives: شبکه های اجتماعی

29دسامبر/21

در فضای مجازی هم خدا ناظر است

اشاره

با گسترش زیرساخت‌های فضای مجازی و افزایش امکانات بهره‌گیری از آن، تحولی چشمگیر در زندگی اقتصادی و اجتماعی پدید آمد. ولی این تحول در زمینه اخلاق رسانه‌ای و آداب رفتاری ایجاد نشد و همین امر سبب کمرنگ شدن  برخی از باورهای ارزشی کاربران شده است. در اینجا به نکاتی از آن اشاره می‌شود:

 

۱٫ شناخت خود را از خداوند به‌روزرسانی کنید

کاربر وقتی از پنجره نمایشگر به فضای مجازی نگاه می‌کند، انگار خود را در  فضای امنی تصور می‌کند. از پشت پنجره بدون اینکه کسی او را ببیند هر کاری که بخواهد انجام می‌دهد و گاهی در خیال و تصورات ذهنی خود فرو می‌رود و بازخوردی از رفتار خوب و بد خود پیدا نمی‌کند. به نظر می‌رسد که کاربران می‌بایست باورهای گزاره‌های تازه‌ای را به باورهای خود اضافه کنند:

کاربر در برابر صفحه نمایش فضای مجازی قرار می‌گیرد و با حرکت دادن ماوس و کلیک کردن، صفحه‌ای را انتخاب می‌کند و یا متنی را بر می‌دارد یا می‌چسباند و چه بسا اگر خطا و گناهی باشد، نگاهی به اطراف می‌اندازد و چون خود را  تنها می‌بیند، نفس راحتی می‌کشد و تصور می‌کند کسی متوجه او نیست و  خبردار نمی‌شود و لذا خطری را متوجه آبروی خود نمی‌بیند.

شاید مقصر والدین باشند که ما را با خدایی آشنا نکرده‌اند که همه چیز را می‌بیند(۱) و همه جا در کنارمان هست(۲) و از رگ گردن به انسان نزدیک‌تر است(۳) و سفارش شده است که در خلوت که هستید از خداوند پروا کنید و گناه نکنید؛ او شما را می‌بیند و داور حقیقی اوست.(۴) باور کنیم که خداوند دانا و توانا در خلوت و جلوت، ما را می‌بیند. ما باید شناخت بهتری از خداوند پیدا کنیم تا رفتارهای پاک و  عفیفانه  داشته باشیم.

 

۲٫ ناخواسته گناهکار نشوید!

در این فضا گاهی تنها یک بردار و بچسبان کردن، انسان را در ردیف گناهکاران جای می‌دهد. افراد در اطلاع‌رسانی و خبر دادن در این فضا مجاز نیستند بدون ملاحظه و بررسی، هر خبری را به دیگران  برسانند، مثلاً  اگر خبر خطا و گناه انسان مسلمانی که دیگران از آن بی خبرند و یا خبری را که خوشایند او نیست، برای دیگران، پست بگذارد، زیرا با این عمل در ردیف غیبت‌کنندگان و یا پخش‌کنندگان گناه قرار می‌گیرد(۵) و خداوند عذاب دنیا و آخرت را برای این دسته از افراد وعده داده است و کیفر آن مانند کسی است که گناه را انجام داده است.(۶)

گفته شده در روز قیامت ندا داده می‌شود که یاران ستمکاران کجا هستند؟ آن کسی که دواتی برای ستم کنندگان تهیه می‌کرد یا  سرکیسه‌ای را برای آنها می‌دوخت یا قلمی را برای آنها تیز می‌کرد، همه اینها با هم محشور می‌شوند.(۷)

 

  1. گناهان تراریخته!

در گذشته باور این مسئله سخت بود که زمانی فرا خواهد رسید که انسان با فشار کلیدی گناهکار و یا با گذاشتن یک علامت لایک (پسندکردن) با گناه دیگران شریک می‌شود. یعنی اگر مردی در مشرق به قتل برسد و کسی در مغرب با یک لایک آن را پسند کند، او نیز در پیشگاه خداوند قاتل است!(۸) و یا با پسند یک کار خوب، در پاداش الهی او شریک می‌شود. پس در این فضا باید مواظب تشویق‌ها و پسندها بود.(۹)

گناه در فضای حقیقی به قول امروزی‌ها «ارگانیک» است؛ یعنی خداوند سبحان، با اظهار پشیمانی و جبران آسیب‌های وارده به دیگران آن را می‌بخشد. اما گناهی که در فضای مجازی تراریخته می‌شود یعنی همیشه در دسترس دیگران است و ممکن است با هر بار خواندن آن بر آسیب‌های به افراد و جامعه افزوده شود. البته خداوند سبحان بخشنده و مهربان است و هر جا که انسان ماهیت عمل خود را دریافت و  به سوی خداوند بازگشت، در‌های توبه باز است،  اما سخن از خساراتی است که با گناهان در این فضا جاری می‌شوند.

گفته شده است که هر کسی که مطلب گمراه کننده‌ای را ثبت کند، به اندازه عمل‌کنندگان به آن برای او هم گناه می‌نویسند.(۱۰)

 

۴٫ مواظب دستور غذایی ذهنتان باشید

دانستن اخبار تازه و جالب مانند خوردن غذاهای چرب و خوشمزه باب طبع انسان است؛ با این تفاوت که در غذا انسان زود سیر می‌شود؛ اما ذهن انسان همیشه جا برای دریافت اخبار به‌خصوص خبرهای اشتهابرانگیز دارد.

این اشتها و حس کنجکاوی انسان را وادار به وبگردی در شبکه‌ها و پایگاه‌های خبری می‌کند تا اخبار هیجان‌برانگیز درباره احوال دیگران را پیدا کند و آنها را به دیگران انتقال دهد تا تعجب آنها را برانگیزد و او از ایجاد این حس در دیگران لذت ببرد. همین امر انسان را به حیطه آبروی دیگران سوق می‌دهد، در حالی که خداوند هشدار داده که مومنین دنبال نقطه ضعف هم نباشند و پشت سرهم بدگویی نکنند و از خیال‌پردازی در باره  یکدیگر خودداری کنند که اینها گناه است.(۱۱) و در روایت آمده است که هر کسی ماجرایی را که به ضرر مومنی است  به دیگری انتقال دهد تا آبروى او را بریزد و او را از چشم مردم بیندازد، خدا او را از تحت سرپرستی‌اش بیرون می‌اندازد.(۱۲)

 

  1. مواظب نوامیس دین و جامعه باشیم

با انقلاب ارتباطات و انفجار اطلاعات، مرزها و دیوار کنار زده شدند و هرکسی به درون حریم‌های سرک می‌کشد. در این میان بیگانگان با هر انگیزه‌ای خواه دینی و مذهبی و خواه سیاسی و اقتصادی، در صدد به دست آوردن خبر هستند تا آنها را علیه دین و جامعه  به کار بگیرند و ضربه بزنند.  هر گاه که دیوار خانه‌ای فرو ریخت و یا در خانه باز بود، باید مراقبت‌ها بیشتر شود تا دزد وارد نشود و بیگانه‌ای به حریم ناموسمان سرک نکشد.

در قرآن آمده که مومنین نباید از بیگانگان یعنی کسانی که دشمنی آنها از حرف زدنشان پیداست، محرم اسرار بگیرند. آنها از هیچ شرّ و فسادى درباره شما کوتاهى نمى‏کنند و دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید.(۱۳)  این یعنی رابطه حرام و اگر به خاطر این رابطه، ضرری به کسی برسد و جان کسی به خطر بیفتد در روز قیامت می‌گویند تو شریک جانیان بوده‌ای.(۱۴)

  1. پیشنه‌ای برای آیندگان

آثار خطا در فضای حقیقی پس از چندی فراموش می‌شوند؛ اما در فضای مجازی تا مدت‌ها و شاید سال‌ها باقی بمانند. یکی از راه‌های تشخیص شخصیت افراد، برای استخدام و تعاملات اجتماعی و اقتصادی و خانوادگی، بررسی فعالیت‌های او در فضای مجازی است.

کاربران پیش از آنکه مطلبی را به اشتراک بگذارند، بهتر است نخست فکر کنند که اگر خانواده و یا مردمی که مرا می‌شناسند و یا فرزندانم در آینده آن را ببیند قضاوتشان درباره من چگونه خواهد بود و آیا من سبب خجالت و شرم آنها نمی‌شوم. نهایت دوراندیشی است که انسان از خداوند بخواهد که او را با آنچه از اسرار نهانش می‌داند رسوا نسازد.(۱۵)

بزرگان سفارش کرده‌اند که اگر می‌خواهی عزیز باشی مطلبت را نگه‌دار تا مهار تو به دست مردم نیفتد.(۱۶) و سبب تهدید تو در آینده نشوند و پرونده‌ات را نزد جامعه و آیندگان خراب نکنند.

 

توصیه‌ها:

۱. بدانید که هر مطلب و محتوایی را که در فضای مجازی  بردار و چسبان می‌کنید، مسئولیت آن‌جهانی آن، بر دوش شماست و چیزی به پرونده شما اضافه می‌کند. پس با تأمل و فکر  عمل کنید.

  1. عضو گروهی که هیچ‌یک از افراد آن را نمی‌شناسید و یا اهداف آن را نمی‌دانید نشوید و وقت خود را تلف نکنید.
  2. بدانید یک مطلب خلاف اخلاق و اشتراک گذاشتن فایل‌های مربوط به آبروی اشخاص ممکن است زندگی و خانواده‌ای را نابود و یا انسانی را از جامعه منزوی کند. پس همیشه به عواقب کار دقت کنید و بدانید خداوند همیشه حاضر و ناظر و داور است و ممکن است خودتان را به همین مصیبت گرفتار کند.

۴٫هر کسی باید به اندازه‌ای که می‌تواند در خوبی‌های جامعه مؤثر باشد. پس سعی کنید سهم خود را در ترویج ارزش‌های دینی بپردازید.

 

پی‌نوشت‌ها:

۱- (علق/۱۴): اَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى.

۲- (انفال/۲۴): وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ.

۳- (ق/ ۱۶):

۴- نهج البلاغه (للصبحی صالح)؛ ص۵۳۲، حکمت [۳۳۰] ۳۲۴  و عیون الحکم و المواعظ (للیثی)؛ ص۹۰، ح ۲۱۳۶ و وسائل الشیعه؛ ج‏۱۵؛ ص۲۳۹، ح ۲۰۳۷۸- ۱۱ وَ قَالَ ع‏ اتَّقُوا مَعَاصِیَ‏ اللَّهِ‏ فِی‏ الْخَلَوَاتِ‏ فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاکِم‏.

۵- (نور/۲۴): اِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَهُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ.

۶- وسائل‏الشیعه، ج ۱۲، ص ۲۹۶٫

۷- وسائل الشیعه، ج‏۱۷، ص ۱۸۰، ح ۲۲۲۹۹- ۱۱٫

۸- ابن بابویه، محمدبن على، عیون أخبار الرضا «ع»، ۲جلد، نشر جهان – تهران، چاپ: اول، ۱۳۷۸ق. ج‏۱، ص۲۷۳، ح ۵، رُوِیَ عَنِ الصَّادِقِ(ع) … لَوْ أَنَّ رَجُلًا قُتِلَ بِالْمَشْرِقِ فَرَضِیَ بِقَتْلِهِ رَجُلٌ فِی الْمَغْرِبِ لَکَانَ الرَّاضِی‏ «۳» عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شَرِیکَ الْقَاتِلِ …

۹- شریف الرضی، محمدبن حسین، نهج البلاغه (للصبحی صالح) – قم، چاپ: اول، ۱۴۱۴ ق.؛ ص۴۹۹، حکمت [۱۴۸] ۱۵۴ وَ قَالَ ع‏ الرَّاضِی‏ بِفِعْلِ‏ قَوْمٍ‏ کَالدَّاخِلِ فِیهِ مَعَهُمْ.

۱۰- وسائل الشیعه؛ ج‏۱۶؛ ص۱۷۳، ح ۲۱۲۷۱- ۲-: «۱» أَبِی جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: مَنْ عَلَّمَ بَابَ هُدًى فَلَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ لَا یُنْقَصُ أُولَئِکَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَیْئاً وَ مَنْ‏ عَلَّمَ‏ بَابَ‏ ضَلَالٍ‏ کَانَ عَلَیْهِ مِثْلُ أَوْزَارِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ لَا یُنْقَصُ أُولَئِکَ مِنْ أَوْزَارِهِمْ شَیْئاً.

۱۱- (الحجرات/۱۲): «یا ایُّها الذینَ آمَنُوا اجتَنِبُوا کثیراً مِنَ الظَّنِّ انَّ بَعضَ الظَّن إثمٌ و لاتَجَسَّسُوا و لایَغتَب بَعضُکم بَعضاً.»

۱۲- کلینى، محمدبن یعقوب، الکافی (ط – الإسلامیه) – تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق؛ ج‏۲؛ ص۳۵۸ ح۱: لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع)‏ مَنْ‏ رَوَى‏ عَلَى‏ مُؤْمِنٍ‏ رِوَایَهً یُرِیدُ بِهَا شَیْنَهُ وَ هَدْمَ مُرُوءَتِهِ لِیَسْقُطَ مِنْ أَعْیُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلَایَتِهِ إِلَى وَلَایَهِ الشَّیْطَانِ فَلَا یَقْبَلُهُ الشَّیْطَانُ.

۱۳- (آل‏عمران/۱۱۸): یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَهً مِنْ دُونِکُمْ لا یَأْلُونَکُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ …

۱۴- الکافی، ج ۲، ص ۳۷۲ – یُحْشَرُ الْعَبْدُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ مَا نَدِیَ دَماً فَیُدْفَعُ إِلَیْهِ شِبْهُ الْمِحْجَمَهِ أَوْ فَوْقَ ذَلِکَ فَیُقَالُ لَهُ‏ هَذَا سَهْمُکَ مِنْ دَمِ فُلَانٍ فَیَقُولُ یَا رَبِّ إِنَّکَ لَتَعْلَمُ أَنَّکَ قَبَضْتَنِی وَ مَا سَفَکْتُ دَماً فَیَقُولُ بَلَى سَمِعْتَ مِنْ فُلَانٍ رِوَایَهَ کَذَا وَ کَذَا فَرَوَیْتَهَا عَلَیْهِ فَنُقِلَتْ حَتَّى صَارَتْ إِلَى فُلَانٍ الْجَبَّارِ فَقَتَلَهُ عَلَیْهَا وَ هَذَا سَهْمُکَ مِنْ دَمِهِ»

۱۵- فرازی از دعای کمیل: و لا تفضحنی بخفی‏ما اطلعت علیه من سری.

۱۶- کلینى، الکافی (ط – الإسلامیه) – تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق.؛ ج‏۲؛ ص۱۱۳ ح ۴- حَضَرْتُ أَبَا الْحَسَنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ قَالَ لَهُ رَجُلٌ أَوْصِنِی فَقَالَ لَهُ احْفَظْ لِسَانَکَ تَعِزَّ وَ لَا تُمَکِّنِ‏ النَّاسَ‏ مِنْ قِیَادِکَ فَتَذِلَّ رَقَبَتُکَ‏.

29آوریل/21

حکمرانی درفضای مجازی

اشاره:

بخش مهمی از زیست انسانی در فضای مجازی اتفاق می‌افتد. فضای مجازی بسان فضای حقیقی نقشی پررنگ در زندگی انسان‌ها دارد و مازاد بر تسهیل سبک زندگی با آسیب‌هایی نیز همراه است. آسیب‌های فرهنگی و اخلاقی برآمده از بستر فضای مجازی هستند. بر همین اساس ارایه راه‌حلی برای رهائی از آسیب‌های فضای مجازی ضرورتی غیر قابل اجتناب است. رویکرد نگارنده در بهره‌وری بهتر وارایه سبک زیست مسلمانی با روش «فقه فضای مجازی» است که با اجتهاد سه‌گانه به تبیین چگونگی سبک زندگی در این بخش می‌پردازد. اجتهاد بخش اول به معرفی فضای مجازی مطلوب اختصاص دارد. در اجتهاد قسم دوم به بازشناسی فضای مجازی موجود پرداخته می‌شود و در اجتهاد قسم سوم راه‌حل برای حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب ارائه می‌شود.

 

الف: سبک زندگی در فضای مجازی

زندگی انسان امروز آمیخته با فضای مجازی است، بهگونه‌ای که بخشی از فعالیت‌های روزمره اعم از اقتصادی، آموزشی و… به وسیله فضای مجازی انجام میشود. بر همین اساس فضای مجازی مثل فضای حقیقی نقش پررنگی در زندگی انسان‌ها دارد و شاید بتوان گفت تأثیر فضای مجازی پررنگ‌تر از فضای حقیقی است. مخصوصاً درایام بیماری کرونا که بیشتر بخش‌های آموزشی به فضای مجازی منتقل شدند.

فضای مجازی ویژگی‌هایی دارد که آن را توانمندتر از فضای حقیقی می‌کند. زمان، مکان و پیوستگی در فضای مجازی بهگونه‌ دیگری رقم می‌خورد. در فضای مجازی پویائی زمانی وجود دارد و روز وشب در آن معنا ندارد و هر زمان که به اینترنت وصل می‌شوید، هزاران نفر را می‌بینید که آنلاین هستند. فضای مجازی فاصله جغرافیایی را از بین برده و جهان متکثر را به جهانی واحد تبدیل کرده است.

گمنامی و سیال بودن هویت کاربران، ویژگی دیگر فضای مجازی است و در آن هویت، جنس، سن، طبقه و سایر ویژگیهای افراد، پنهانند. بنابراین زمان و مکان که ویژگی اصلی فضای حقیقی است، در فضای مجازی تغییر می‌کنند و در نگاهی ژرف، زیست انسانی در این فضا معنای دیگری پیدا می‌کند و به خاطر این تغییر، امکان بروز فساد و جنگ نرم‌افزاری بهمراتب بیشتر از فضای حقیقی است. دشمنان جهان اسلام با استفاده از ظرفیت فضای مجازی به جنگ نرم پرداخته‌اند. «راشورون» خاخام یهودی در سال ۱۸۶۹ در سخنرانی خود در شهر پراگ اعلام کرد که پس از طلا، دستگاه‌های خبررسانی، دومین ابزار یهود برای استیلا بر جهان هستند. مجله نشنال ونگارد در مورد کنترل رسانه‌ها توسط یهود می‌نویسد: «کنترل یهود بر رسانه‌های گروهی مهم‌ترین واقعیت زندگی، نه تنها در آمریکا که در سراسر جهان است.»

از سوی دیگر آسیب‌های ناشی از فضای مجازی که هویت خانواده‌ها را نشانه گرفتهاند، قابل اغماض نیستند. خانم گالیا نورکو متخصص دیجیتال، در مقاله‌ای به آسیب‌های ششگانه فضای مجازی که می‌توانند یک فرد، سازمان یا کشور را تحت تأثیر قرار دهند می‌پردازد. نویسنده در میان آسیب‌های جسمی، اقتصادی و روانی، مهم‌ترین و سخت‌ترین آنها را آسیب‌های فرهنگی می‌داند و می‌نویسد: «اندازه‌گیری آسیب فرهنگی سخت‌ترین سنجش است و بهتر است با افزایش نابسامانی‌های اجتماعی توضیح داده شود. یک مثال خوب در این مورد گسترش اطلاعات نادرست در اینترنت است که به خشونت در دنیای واقعی منجر میشود، همان‌ طور که در هند، سریلانکا و میانمار رخ داد.»

 

ب: فقه فضای مجازی و الگوی حِکمی اجتهادی

راهکار رهائی از آسیب‌های فضای مجازی در گرو ارایه سبک زندگی دینی در فضای مجازی است. سبک زندگی دینی در فضای مجازی با دو روش و هنجار قابل دسترسی است. به نظر نگارنده  تبیین هر دو بخش در مدل الگوی «فقه فضای مجازی و الگوی حِکمی اجتهادی» به دست می‌آید. به بیان دیگر امتداد فقه نظام ولایی به سوی فقه‌های مضاف همانند فقه فضای مجازی حرکت می‌کند و می‌توان با تبیین فقه فضای مجازی الگوی زیست مسلمانی در این بخش را تکمیل کرد.

«فقه نظام ولایی» به ‌عنوان «رویکردی حاکم بر فقه» در نظر گرفته می‌شود و رویکرد حاکم بر کلّ آن ولایی است. چنانکه امام خمینی(ره) نه تنها شأن عالم‌بودن اهل‌بیت(ع) را در نظر داشتند، بلکه شأن ولایی(حاکمیت و حکمرانی) ایشان را نیز مد نظر قرار دادند. فقیه دو شأن دارد: شأن فقاهت و شأن ولایت. شأن فقاهت شأن کشف احکام شرعی و دستاورد آن حکم تکلیفی و وضعی است. شأن ولایت، شأن جعل است که دستاوردش حکم ولایی است. فقه نظام ولایی مازاد بر دارا بودن احکام اشیا به تبیین احکام رفتاری راهبردی و ساختاری هم می‌پردازد. بنابراین در فقه نظام ولایی، احکام در شش حوزه بررسی میشوند که عبارتند از:

  1. احکام اشیا ۲٫ احکام فعل رفتاری ۳٫ احکام فعل اجتماعی ۴٫ احکام نهاد ۵٫ احکام ساختار و ۶٫ احکام سازمان.

روش‌شناسی فقه نظام ولایی در فقه فضای مجازی با سه نوع اجتهاد پیوند دارد: هدف اجتهاد قسم اول، فهم جامع و روشمند نصوص دینی و تطبیق بر شئون زندگی است. در این اجتهاد می‌خواهیم به انسان مطلوب در نگاه دینی دسترسی پیدا کنیم.

هدف اجتهاد قسم دوم، اجتهاد پایشی برای شناخت موضوعات خارجی با روش شجره‎ای است. اینکه فقیه کاری به موضوع ندارد همه جا درست نیست. موضوعات خارجی را باید درست شناخت. برخی در بحث حجاب الزامی می‎گویند مردم به حجاب اجباری قائل نیستند. در تحقیقات میدانی انجام شده، روش تحقیقشان غلط است. هدف این اجتهاد، اجتهاد پایشی است.

هدف  استراتژی اجتهاد قسم سوم، نقد وضعیت موجود و امر انسانیِ محقق و تغییر آن به وضعیت امر مطلوب اسلامی است. در این زمینه میتوان به چند روشهای ذیل اشاره کرد:

روش انتقادی، روش رفتارسازی، روش راهبردسازی، روش ساختارسازی.

 

ج: معناشناسی فقه فضای مجازی

فقه فضای مجازی به دو معنای متفاوت کاربرد دارد. گاهی مقصود از فقه فضای مجازی، احکام شرعی فعالیت‌هایی هستند که در درون فضای مجازی صورت می‌گیرند. احکامی نظیر رشوه در فضای مجازی، سرقت‌های مجازی، امر به معروف و نهی از منکر در فضای مجازی. این یک نوع نگاه است و فقیه بر اساس قواعد و ادله‌ای که در اختیار دارد، می‌تواند بحث‌های مربوط به عبادات، معاملات، سیاسات، احکام قضایی و… را در فضای مجازی بیان کند.

گاهی معنای وسیعی از آن لحاظ می‌شود که مراد از آن، نگاه کلان‌تر به فقه است. یعنی نگاه حکمرانی داشتن و به لحاظ حکمرانی در فضای مجازی وارد شدن که در این بخش نمای کل فضای مجازی مد نظر قرار میگیرد و با سه عملیات راهبردی، رفتاری و بیان احکام ساختاری به تبیین توصیفی و هنجازی فقه حاکم در فضای مجازی پرداخته می‌شود .

 

د: راهکارهای فقه فضای مجازی

تحلیل فقه فضای مجازی با روش فقه نظام ولایی در سه ساحت از اجتهاد امکان‌پذیر است. در اجتهاد بخش اول به تبیین چیستی فضای مجازی مطلوب در نگاه دین پرداخته می‌شود. در اجتهاد در بخش دوم به شناسائی فقه فضای مجازی درنفس الامر پرداخته می‌شود و در اجتهاد قسم سوم رسیدن از فضای محقق به فضای مطلوب دنبال می‌شود.

 

  1. ۱. اجتهاد قسم اول و کشف فضای مجازی مطلوب

روش تفسیر شبکه‌ای در اجتهاد قسم اول، حکمرانی مطلوبی را بیان می‌کند. فضای مجازی مطلوب و راهکارهای رسیدن به آن کدامند؟ توصیف فضای مجازی مطلوب فرع بر تصویر فضای مجازی مطلوب است. یعنی در مرحله اول باید فضای مجازی مطلوب را شناخت و سپس با روش تفسیر شبکه‌ای به تبیین نظام مطلوب پرداخت.

روش تفسیر شبکه‌ای بیانگر یک نظام حکمرانی برآمده از قرآن و روایات است. قرآن کریم واژه حکم را با دو بخش کتاب و نبوت پیوند میزند. این حکم با احکام جامع اعم از فردی و اجتماعی نیز که حدود الهی را بیان می‌کنند و ذیل طاغوت و ولایت قرار می‌گیرند، پیوند پیدا می‌کند. این احکام جامع، در ولایت، اطاعت از خدا و رسول و اولوالامر مطرحند و در طاغوت، اطاعت از غیر خدا مطرح می‌شود.

 

  1. اجتهاد قسم دوم و بررسی فضای مجازی موجود

بعد از شناسایی فضای مجازی مطلوب در مرحله دوم به بررسی فضای مجازی موجود پرداخته می‌شود و اینکه فضای مجازی موجود چیست و در معرض چه آسیب‌هایی است؟ امروزه چهار دسته علوم نوین یعنی علوم شناختی، نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی و اطلاعات و ارتباطات بر زندگی انسان‌ها حاکم و همه دربردارنده مبنای هستی‌شناختی، انسان‌شناختی و معرفت‌شناختی هستند. ۶۰ درصد از افراد ۱۲ سال به بالا در جهان عضو یکی از شبکه‌های اجتماعی هستند.

شبکه‌ها و فضای مجازی، دسترسی آزاد را فراهم میآورند، سرعت زیادی دارند و مشارکت در آنها زیاد است. اینها حتی حریم خصوصی را نیز از بین بردهاند و در قبال قوانین مدنی ملت ـ دولت‌ها محدودیتی ندارند. اجتهاد قسم دوم با به کارگیری روش منظومه‌ای کمک‌رسانی، شناختی جامع و منظومه‌ای از فضای مجازی به دست می‌دهد که میتوان از طریق آن به مولفه‌ها، مبانی و دستاوردهای فضای مجازی دسترسی پیدا کرد. چنانچه فقیه شناخت جامعی از فضای مجازی موجود پیدا کند و تصویر مطلوبی از حکمرانی مطلوب به دست آورد، می‌تواند بگوید فقه حکمرانی فضای مجازی چگونه تحصیل می‌شود.

فضای مجازی موجود را میتوان با روش منظومه‌ای شناخت. در توصیف وضع موجود سه پارادایم حاکم وجود دارند: تبیینی، تفسیری و انتقادی. در پارادایم تبیینی، علل و عوامل حاکم بر انسان محقق بررسی می‌شوند. در پارادایم تفسیری، به منظور معناکاوی، انگیزه‌ها و علل و عوامل درونی انسان مطالعه می‌شوند. بنابراین در پارادایم تبیینی، علت‌کاوی و در پارادایم تفسیری معناکاوی صورت می‌گیرد. بر این باوریم که پدیده محقَق را باید با روش منظومه‌ای شناخت. یعنی آن را تک ‌بعدی نبینیم؛ علاوه بر دستاوردهای فضای مجازی، مبانی آن را نیز ببینیم و مولفه‌های درونی آن را نیز مشاهده کنیم. اگر نظام و منظومه‌ای که این فضا را تشکیل داده، دیده شود، می‌توانیم با روش منظومه‌ای به شناخت جامعی برسیم.

 

  1. ۳. اجتهاد قسم سوم رسیدن به انسان مطلوب

بعد از شناخت انسان‌شناسی مطلوب در اجتهاد قسم اول و انسان شناسی موجود در اجتهاد قسم دوم به تبیین اجتهاد در قسم سوم یعنی رسیدن از انسان موجود به انسان مطلوب می‌پردازیم. راهکاری که با روش‌های انتقادی، رفتارسازی، راهبردسازی و روش ساختارسازی می‌توان به آن دسترسی پیدا کرد.

خلاصه و نتیجه‌گیری

  1. زمان و مکان که ویژگی اصلی فضای حقیقی است دچار تغییر می‌شود و در نگاهی ژرف زیست انسانی در آنجا معنای دیگری پیدا می‌کند. بر اساس تغییر زیست انسانی امکان بروز فساد و جنگ نرم‌افزاری بهمراتب بیشتر از فضای حقیقی است.
  2. راهکار رهائی از آسیب‌های فضای مجازی در گرو ارائه سبک زندگی دینی در این فضاست. سبک زندگی دینی در فضای مجازی با دو روش و هنجار قابل دسترسی است. به نظر نگارنده تبیین هر دو بخش از مدل الگوی «فقه فضای مجازی و الگوی حِکمی اجتهادی» به دست می‌آید.
  3. روش‌شناسی فقه نظام ولایی در فقه فضای مجازی، با سه نوع اجتهاد پیوند دارد: هدف از اجتهاد قسم اول فهم جامع و روشمند نصوص دینی است. هدف اجتهاد قسم دوم پایشی برای شناخت موضوعات خارجی است و هدف اجتهاد قسم سوم نقد وضعیت موجود و امر انسانیِ محقق و تغییر آن به وضعیت امر مطلوب اسلامی است.
  4. مراد از فقه فضای مجازی نگاه کلان‌تر به فقه است. یعنی نگاه حکمرانی داشتن و به لحاظ حکمرانی در فضای مجازی وارد شدن که در این بخش نمای کل فضای مجازی در نظر گرفته و با سه عملیات راهبردی، رفتاری و بیان احکام ساختاری به تبیین توصیفی و هنجازی فقه حاکم در فضای مجازی پرداخته می‌شود.
  5. تحلیل فقه فضای مجازی با روش فقه نظام ولایی در سه ساحت از اجتهاد امکان‌پذیر است. در اجتهاد بخش اول به تبیین چیستی فضای مجازی مطلوب در نگاه دین پرداخته می‌شود. در اجتهاد در بخش دوم به شناسایی فقه فضای مجازی در نفس‌الامر پرداخته می‌شود و در اجتهاد قسم سوم رسیدن از فضای محقق به فضای مطلوب دنبال می‌شود.

 به کوشش: قاسم بابایی

10اکتبر/20

هجـوم خامـوش

نزاع بین حق و باطل از حضور نخستین بشر در روی زمین آغاز شده و در طی زمان نه تنها کمرنگ نشده، بلکه پیچیده‌تر شده است. در دهه‌های اخیر جهان شاهد تغییر شکل جنگ، از جنگ سخت به سمت جنگ‌های نیمه سخت و نرم بوده است. جمهوری اسلامی که از ابتدای حرکت خود از این دشمنی‌ها ایمن نبوده است، بیشترین مواجهه را با جنگ نرم تجربه کرده است.

در این نوشتار قصد داریم به طور اجمالی با ماهیت، ویژگی‌ها و روش‌های جنگ نرم به‌ویژه در بستر فضای مجازی آشنا شویم.

ماهیت جنگ نرم

جنگ نرم (soft war) واژگان نوینی است که در دهه‌های اخیر وارد فضای سیاسی جهان شده است. ظاهراً این واژه نخستین بار توسط جوزف نای (Joseph Samuel Nye Jr.) در کنار سایر شیوه‌های رویارویی با حاکمیت‌ها مطرح شده است. فهم مختصات قدرت سخت (hard war) به دریافت بهتر تعریف و مقصود قدرت نرم کمک می‌کند. قدرت سخت بر تهدیدها(چماق) یا تطمیع‌ها(هویج) مبتنی است و از ابزارهای نظامی، پلیسی، تشویق‌ها و تحریم‌های مالی، توانایی استخدام و اخراج کمک می‌گیرد.(۱) اما در مقابل گاهی می‌توان با تدوین برنامه و جذب دیگران، بدون تهدید یا پرداخت پول به نتایج دلخواه دست یافت. در این صورت از قدرت نرم استفاده شده است که به جای مجبور کردن افراد، آنها را همراه می‌کند. بنابراین قدرت نرم به جای تأکید بر پول و فشار به توانایی شکل دهی اولویت‌های دیگران تکیه می‌کند.(۲)

در قدرت نرم مردم ترغیب می‌شوند تا همان کاری را که صاحبان قدرت نرم مدنظر دارند انجام دهند، از این رو ممکن است کشوری تنها به دلیل آنکه کشورهای دیگر ارزش‌های او را تحسین می‌کنند به نتایج دلخواه خود دست یابد و سایر کشورها آن را الگوی خود قرار دهند.(۳)

طبق این دیدگاه جنگ نرم به معنای «توانایی تغییر در علایق و ترجیحات دیگران» یا «قدرت جذب»(۴) یا «توانایی کسب مطلوبیت از طریق جاذبه نه از طریق اجبار یا تطمیع»(۵) است. این امر تنها در حوزه سیاسی مطرح نیست، بلکه تاجران موفق نیز می‌دانند که مدیریت تنها دستور دادن نیست، بلکه مستلزم الگو بودن و جذب کردن افراد به سمت کاری است که آنها دوست دارند. پلیس نیز سعی در جذاب و دوست معرفی کردن خود دارد تا جامعه، او را در رسیدن به اهدافش کمک کند.(۶)

به تعبیر دیگر در  جنگ نرم مهاجم سعی می‌کند با برنامه‌ریزی دقیق و استفاده از تمام ابزارهای ممکن چنان بر باورها، احساسات و رفتارهای جامعه هدف تأثیر بگذارد تا مردم را ناخودآگاه به نیروهای خودی تبدیل کند که بدون هیچ فشاری مانند مهاجمان بیندیشند، دوست داشته باشند و رفتار کنند.(۷)

ویژگى‏هاى جنگ نرم‏

برخی از ویژگى‏هاى جنگ نرم عبارتند از:

۱- جنگ نرم در پى تغییر قالب‏هاى ماهوى جامعه و ساختار سیاسى است. در این جنگ، باورها و ارزش‏هاى اساسی جامعه مورد هجوم در معرض تغییر است. با تغییر باورهاى اساسى جامعه، قالب‏هاى تفکر و اندیشه دگرگون می‌شود و مدل‏هاى رفتارى جدیدى شکل مى‏گیرند. مدل‏هاى رفتارى جدید به گونه‏اى هستند که به جاى رفتارهاى حمایتى از ساختار سیاسى، رفتارهاى چالشى جایگزین می‌شوند و این رفتارها به سمت ساختارشکنى جهت مى‏یابند.

۲- جنگ نرم آرام، تدریجى و زیر سطحى است. جنگ نرم، دفعى، شتابان و پرتحرک و مقطعی نیست. این جنگ به صورت آرام شروع می‌شود و به صورت تدریجى به سمت جلو حرکت می‌‏کند.

۳- جنگ نرم نمادساز است. در این جنگ تلاش مى‏شود تصویرى شکست خورده، ناامید و مأیوس از حریف ارائه شود و در مقابل مهاجم، با نمادسازى و تصویرسازى، خود را پیروز و موفق نشان مى‏دهد. برای نمونه پیام‌های مستقیم و غیرمستقیم رسانه‌ها به‌ویژه در فضای مجازی مملو از نمادسازی از تفکر غربی و ضعیف نشان دادن قابلیت‌ها و توانمندی‌های خودی است.

۴- پایدار و بادوام است. هدف اصلى جنگ نرم تغییر باورها و اعتقادات است. تغییر مجدد و بازگشت به حالت اولیه به‌راحتى میسر نمى‏شود. در جنگ نظامى، یک سرزمین تصرف شده را ظرف چند ساعت مى‏توان بازپس گرفت. اما در جنگ نرم، تغییر و برگرداندن قلوب و اندیشه‌های تصرف شده دشوار و زمانبر است.

۵- جنگ نرم هیجان‌ساز است. در جنگ نرم با استفاده از نمادسازى‏، اسطوره‌‏سازى و خلق ارزش‌‏هاى جدید، از احساسات جامعه هدف، نهایت سوءاستفاده انجام می‌‏گیرد. تلاش مى‏شود از احساسات و عواطف جامعه هدف به عنوان پلى براى نفوذ در افکار و اندیشه‏‌ها براى ایجاد تغییر و دگرگونى در باورها استفاده شود. احساسات و عواطف به دلیل تحریک‏پذیرى، زمینه‌‏هاى خلق بحران را فراهم می‌‏سازند. برای نمونه در فضای مجازی، کوچک‌ترین گزارش احساسی و هیجانی (حتی قبل از اثبات صدق آن) به موجی از گفتگوهای توئیتری و غیره تبدیل می‌شود.

۶- جنگ نرم آسیب‌محور است. آسیب‏‌هاى اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى و سیاسى، میدان مانور جنگ نرم هستند. مهاجمان در جنگ نرم با شناسایى نقاط آسیب جامعه هدف، در حوزه‌‏هاى ذکر شده، فعالیت‌‏هاى خود را سامان می‌دهند و با خلق آسیب‏هاى جدید، بر دامنه تحرکات خود می‌‏افزایند. مشارکت گسترده افراد و گروه‌ها در فضای مجازی، فرصت بزرگ‌نمایی چند ده برابری از آسیب‌ها را بیشتر و حتی امکان راستی‌آزمایی را در ذهن مخاطب منتفی می‌سازد.

۷- جنگ نرم چند وجهى است. پر دامنه بودن و برخوردارى از وجوه مختلف از دیگر ویژگی‌‏هاى جنگ نرم است. در این جنگ از تمام علوم، فنون، شیوه‏‌هاى شناخته شده و ارزش‌‏هاى موجود استفاده می‏شود. استفاده از این وجوه مختلف، به‌ویژه در فضای مجازی بیش از دیگر محورها برجسته است.

۸- جنگ نرم تضادآفرین است. جنگ نرم از محیط‌هاى آسیب‏دار در جامعه هدف شروع مى‏شود و با ایجاد گسل‏هاى متعدد در بخش‌‏هاى گوناگون جامعه و از طریق متفاوت کردن باورها، ارزش‌‏ها و شکل‏دهى به رفتارهاى جدید، اعضاى یک جامعه را در برابر هم قرار می‌‏دهد. تضادهاى به وجود آمده از طریق جنگ نرم، همبستگى اجتماعى و وحدت ملى را بر هم مى‏زند و زمینه‏‌هاى بروز بحران و درگیری‌‏هاى داخلى را فراهم می‌‏سازد. بنابراین تخریب وحدت ملى یکى از پیامدها و ویژگی‌هاى جنگ نرم است.

۹- جنگ نرم تردیدآفرین است. در جنگ نرم، ایجاد تردید و بدبینى نسبت به بسیارى از مسائل، یک اصل و قاعده است. این جنگ با ایجاد ناامیدى و یأس شروع می‌‏شود. براى توفیق در این جنگ، با تکیه بر سنّت‌‏ها، البته با نوپردازى به صورت ظریف و آرام، در باورها و اعتقادات اساسى تردید ایجاد و به‌مرور بر دامنه این تردیدها افزوده می‌شود تا در نهایت به ایجاد تغییرات اساسى در باورها و ارزش‏‌ها دست یابد.

 

تفاوت‌های جنگ نرم و جنگ سخت

بین جنگ نرم و جنگ سخت دو تفاوت جدی وجود دارند:

۱- تفاوت در روش؛ چنانکه اشاره شد راه دستیابی به مطلوب در جنگ سخت تهدید و تشویق است، ولی در جنگ نرم اولویت‌های جامعه هدف طوری چیده می‌شوند که ناخودآگاه به آنچه صاحب قدرت نرم می‌خواهد معتقد می‌شوند و همان را انجام دهد.(۸)

۲- در قدرت سخت مبنای کار اجبار است ولی در جنگ نرم مبنای فعالیت‌ها اقناع است.(۹)

امتیازات جنگ نرم نسبت به جنگ سخت(۱۰)

از جمله امتیازات جنگ نرم نسبت به جنگ سخت می توان به موارد ذیل  اشاره کرد:

۱- خسارت کمتر: جنگ نرم خسارت‌های مادی و معنوی کمتری برای نیروی مهاجم دارد. در جنگ نظامی هر قدر نیروی مهاجم قوی باشد، خسارت مادی و مهم‌تر از آن تلفات نیروی انسانی خواهد داشت. لکن در جنگ نرم این خسارت به‌مراتب کمتر است. همچنین خسارت‌های معنوی جنگ سخت اعم از اقناع افکار عمومی داخلی و خارجی و پاسخ‌گویی به رسانه‌ها بسیار بیشتر از جنگ نرم است.

۲- پنهان بودن: جنگ سخت به دلیل بروز و ظهور آشکار خود به‌سرعت توجه و مقاومت سطوح مختلف جامعه هدف را برمی‌انگیزد، ولی جنگ نرم به دلیل پنهان و بی‌سر و صدا بودن عمیق‌ترین حملات را بر اعتقادات و فرهنگ جامعه هدف وارد می‌سازد، بدون آنکه دولت مورد تهاجم و افکار عمومی داخلی و خارجی نشانی از دخالت او بیابند.

۳- وسیع‌تر بودن گستره نتایج: غایت جنگ سخت تصرف بخشی از کشور یا سرنگونی قدرت حاکم است، ولی در جنگ نرم مجموعه ارزش‌ها و علایق جامعه مورد هدف است که هیچ‌گاه با جنگ نظامی تحصیل نمی‌شوند.

۴- عمیق‌تر بودن تأثیر: جنگ نرم هرچند حرکتی آهسته است، اما تأثیری عمیق‌تر بر جامعه هدف دارد، زیرا زیرساخت‌های فکری و رفتاری جامعه را تغییر می‌دهد. جبران حملات مهاجمان در جنگ سخت آسان، ولی در جنگ نرم بسیار دشوار است.

۵- کاهش امکان مقابله: از آنجا که در جنگ نرم از ابزارهای تکنولوژیکی استفاده فراوان می‌شود، مقابله با آن برای جوامعی که چنین امکانی ندارند بسیار دشوار است.

۶- مساعدتر بودن زمینه موفقیت: جذابیت پنهان و آشکار ابزارهای جنگ نرم حس اعتماد و همدلی را بین عموم مردم و افکار عمومی پدید می‌آورند و سبب می‌شوند که نیروی مهاجم با کمترین مقاومتی به اهداف خود نائل شود.

۷- ماهیت تفرقه‌انگیز: جنگ سخت به دلیل ماهیت خشن و تبعات سوء آشکار سبب شکل گرفتن حس وحدت و یکپارچگی بین اقشار مختلف مردم علیه دشمن مهاجم می‌شود و این امر پیروزی را برای نیروی مهاجم دشوار می‌سازد، ولی پنهانی و آهسته بودن جنگ نرم مانع از پیدایش چنین اجماع و اقناعی در برابر دشمن می‌شود و حتی بر سر وجود چنین جنگ و یا مصادیق آن بین نخبگان جامعه اختلاف نظر پدید می‌آید. این امر توفیق نیروی مهاجم را دو چندان می‌کند.

 

اهداف جنگ نرم‏

یکی از سئوالات مطرح در جنگ نرم این است که اساساً جنگ نرم برای  چه اهدافی طراحی شده است؟ در بررسی به عمل آمده به این نتیجه می‌رسیم که از جمله اهداف مهم جنگ نرم موارد ذیل هستند:

۱- ایجاد تغییر در اعتقادات، باورها و ارزش‌ها: مهم‌ترین و اصلى‏ترین هدف جنگ نرم را باید ایجاد تغییر و دگرگونى در باورها و اعتقادات جامعه هدف جنگ نرم دانست. اعتقادات و باورها، اساس حرکت یک جامعه به شمار می‌‏آیند. هرنوع اختلال در مسیر حرکت یک جامعه مستلزم تغییر در باورهای ایشان است. این تغییر که معمولاً به شکل نامحسوس صورت می‌گیرد، بسیار زیان‌بارتر از تغییرات رفتاری است.

۲- ایجاد تغییر در رفتار: رفتارهاى یک جامعه مبتنى بر اعتقادات، باورها و ارزش‌های آنانند. با تغییرات اساسى در این مبانى، مدل‏‌هاى رفتارى در حوزه‏هاى گوناگون تغییر می‌‏کنند. همان طور که رفتار از باور متأثر است، باور نیز از رفتار تأثیر می‌پذیرد. از این رو ترویج برخی گونه‌های خاص رفتاری در قالب سبک زندگی به همراه ساختن افراد با اعتقادات جامعه الگو منجر می‌شود.

۳- ایجاد تغییر در ساختار سیاسى‏: هدف نهایى جنگ نرم ایجاد تغییر و دگرگونى در ساختارهاى سیاسى جامعه و جایگزین کردن ساختارهاى جدید است. اهداف ذکر شده در یک فرآیند و به صورت خطى دنبال مى‏شود. با ایجاد تغییر در باورها، ارزش‌ها و رفتارهاى یک جامعه، به صورت طبیعى مدل رفتارهاى حمایتى از ساختار سیاسى موجود تغییر می‌کند و مدل‌‏هاى چالشى جایگزین آن می‌‏شود. مردم در شرایطى با نظام سیاسى خود به چالش بر مى‏خیزند که دیگر آن را مشروع ندانند و از نظر آنان مسئولان سیاسى مقبولیت خود را از دست داده باشند. بنابراین مشروعیت‌‏زدایى و مقبولیت‌‏زدایى براى ایجاد بحران و ناآرامى و بى‏ثبات‏سازى در جامعه هدف، از کارویژه‏‌هاى اصلى جنگ نرم به حساب می‌آید. با از دست رفتن مشروعیت و مقبولیت یک نظام سیاسى در بین مردم، زمینه‌‏هاى لازم براى تغییر آن ساختار و نظام سیاسى و جایگزین شدن یک نظام و ساختار جدید به‌راحتی فراهم می‌‏شود.

 

فضای مجازی مهم‌ترین بستر برای جنگ نرم

فضای مجازی در حال حاضر مساعدترین بستر برای تحقق جنگ نرم علیه آرمان‌ها و ارزش‌های جمهوری اسلامی است. پیش از آسیب‌های ظاهری جنگ نرم، باید به مبنایی‌ترین خطر آن توجه کرد. آسیب تغییر در بنیان‌های معرفت‌شناختی جامعه بیش از دیگر آسیب‌های آن است. زندگی مجازی در حال متحول ساختن معنای صدق و کذب است. در مبانی معرفت شناختی، مطابقت با واقع معنای صدق و اثبات گزاره‌ها به کمک بدیهیات عقلی یا دیگر منابع معتبر مانند تجربه و نقل موثق، معیار احراز این مطابقت است. اما زندگی در فضای مجازی سبب شده است تعداد تأییدها و دنبال کنندگان، ملاک صدق یک گزاره تلقی شود.

نسبی‌گرایی و کثرت‌گرایی معرفت‌شناختی آسیب دیگر مبنایی است که در فضای مجازی طنین دارد. اگرچه فراوانی دیدگاه‌های خاص در بسیاری موارد ساختگی و غیرواقعی است، لکن فراوانی بی‌نظیر دیدگاه‌های متعارض و ناتوانی در تشخیص حق و باطل، ذهن مخاطب را به سمت کثرت‌گرایی یا نسبیت‌گرایی سوق می‌دهد.

با تغییر در بنیان‌های معرفتی مخاطبان فضای مجازی، باورهای رسمی از دین نیز مورد تردید قرار می‌گیرند و رفته رفته، اسلام فقاهتی و انقلابی تنها یک قرائت در کنار دیگر قرائت‌ها و غیرقابل ترجیح بر آنها به شمار می‌آید. فرآیند ناگوار یادشده درباره ارزش‌های حاکم اخلاقی و ساختار سیاسی نیز هدف‌گذاری شده است. اگر باورهای اساسی مردم در حوزه دین، اخلاق و ارزش‌های سیاسی تغییر کند، مهم‌ترین هدف جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی محقق شده است. اینها آسیب‌های مهم در ساحت بنیان‌های فکری و عقیدتی هستند.

در حوزه رفتارها نیز تکرار نمادهای سبک زندگی مادی مبتنی بر محوریت لذات مادی، شاخص رفتارهای فردی و اجتماعی را با شیبی ملایم به این سمت سوق می‌دهد. بشر کنونی تا واپسین لحظات بیداری خویش متأثر از داده‌های فضای مجازی است و فرصتی برای خلوت با خود و خالق خویش را ندارد و زمینه خودفراموشی و غفلت از حقایق زندگی بیشتر فراهم می‌شود.

فراوانی محتواهای خلاف اخلاق، حساسیت افراد را به منکر کاهش می‌دهد و حتی اگر خود از چنین محتوایی استفاده نکنند، به دلیل فراگیری آن، از احساس نفرت و انزجارشان از این امور رفته رفته کاسته می‌شود.

در ساحت سیاسی اجتماعی نیز فضای مجازی بستری مساعد برای جنگ نرم است. کاربران فضای مجازی با انبوهی از اطلاعات مواجه می‌شوند که فاقد عمق و تحلیل‌اند و نتیجه آن زودباوری و سطحی‌نگری مخاطبان است. این امر افراد را برای پذیرش شایعات و سوء استفاده دشمن از آسیب‌های اجتماعی و سیاسی بیش از فضای حقیقی مستعد می‌کند. تردیدآفرینی و تضادآفرینی که از مهم‌ترین ویژگی‌های جنگ نرم است، در فضای مجازی ساده‌تر از فضای حقیقی قابل تحقق است. نتیجه این امر سلب اعتماد مردم از حاکمان و کارآمدی نظام مستقر است که  در درازمدت می‌تواند به اندازه تغییر ساختار سیاسی خطرناک باشد.

موارد یادشده به معنای نادیده گرفتن امتیازات فضای مجازی نیست، لکن از آنجا که موضوع بحث جنگ نرم است، سیر مطالب این نوشتار بر آسیب‌ها و چالش‌های فعلی و آتی متمرکز شده است.

 

 

پی‌نوشت‌ها:

۱٫جوزف نای، رهبری و قدرت هوشمند، ترجمه محمدرضا گلشن پژوه و الهام شوشتری زاده،تهران، موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرارمعاصر تهران،۱۳۸۷، ص۷۰٫۱٫

  1. همان، ص۷۰-۷۱٫
  2. جوزف نای، قدرت نرم ، ابزارهای موفقیت در سیاست بین الملل، ترجمه سید محسن روحانی و مهدی ذوالفقاری، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، ۱۳۸۹، ص ۴۳٫
  3. جوزف نای، منابع قدرت نرم ، ترجمه ناصر بلیغ، فصلنامه مطالعات بسیج، سال دهم ، شماره ۳۶، پاییز ۱۳۸۶، ص۱۱۰٫
  4. جوزف نای، قدرت نرم ، ابزارهای موفقیت در سیاست بین الملل، ص۲۴

۶٫همان

  1. احمد حسین شریفی، جنگ نرم، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۹، ص۲۷٫
  2. جوزف نای، قدرت نرم ، ابزارهای موفقیت در سیاست بین الملل، ص۴۵٫
  3. جوزف نای، قدرت نرم و رهبری، ترجمه عسکر قهرمانپور، فصلنامه عملیات روانی، شماره۲۱، بهار ۱۳۸۸، ص۱۲۶-۱۲۷٫
  4. مرکز پژوهش‌های فرهنگی و اجتماعی صدرا، جنگ نرم و وضعیت کنونی ما، تهران،۱۳۹۰،صص۹۰-۹۳٫