اشاره:
تحولات عراق در سال گذشته، چالشهای فراوانی را فراروی دولت جدید عراق، آمریکا، کشورهای منطقه و مقاومت قرار داده است. عبور از این چالشها نیازمند دقت، درایت و آیندهنگری است تا پیامدهای تلاشهای حشدالشعبی و بزرگانی چون سردار سلیمانی و مهدی المهندس در معرض خطر قرار نگیرد. بنابراین رصد لحظه به لحظه این تغییر و تحولات و چارهاندیشی بهموقع برای خنثی کردن آنها به وظیفه تاریخی مقاومت تبدیل شده است تا این جریان تاریخساز بتواند به هدف مقدس خود که کوتاه کردن دست امریکا از عراق و منطقه است منجر شود.
سال گذشته در چنین روزهایی نیروهای نظامی واشنگتن بنا به دستور مستقیم ترامپ رئیسجمهور آمریکا در جاده فرودگاه بغداد دست به اقدامی جنایتکارانه زد و سردار قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس فرماندهان پیروز بر جریانهای تروریستی تکفیری در عراق را ترور کرد. ایران بلافاصله به این اقدام پاسخ نظامی داد و پایگاه آمریکایی عینالاسد را موشکباران کرد و پارلمان عراق طی جلسه فوری خروج کامل نیروهای آمریکایی را از خاک عراق تصویب کرد. از سال گذشته تا کنون هرچند امریکا حضور خود را به دو پایگاه محدود کرده و تعداد نیروهای خود را به ۲۵۰۰ نفر تقلیل داده است، اما به بهانه ادامه جنگ علیه تروریسم، با رفتارهای قلدرمآبانه حاضر به عقبنشینی نظامی از عراق نیست. نیروهای مقاومت عراقی نیز از سال گذشته تا کنون دهها عملیات علیه نیروهای اشغالگر آمریکایی انجام دادهاند و اکنون نیز اعلام میکنند که تا خروج کامل آمریکا از عراق، مقاومت ادامه خواهد داشت.
از سال گذشته تا اکنون چند تغییر در معادلات عراق اتفاق افتاده که در فهم تحولات این کشور اهمیت زیادی دارد. استعفای عادل عبدالمهدی، نخستوزیر عراق و روی کار آمدن مصطفی الکاظمی یکی از تحولاتی است که آمریکا به صورت غیرمستقیم مدیریت کرده است. به دنبال تظاهرات گسترده ضد فساد طبقه سیاسی در عراق، دهها سازمان جامعه مدنی که آمریکا در دو دهه اخیر در عراق به وجود آورده و با امکانات مالی شیخنشینهای عرب نهادینه ساخته و با تسلط بر فضای مجازی، آنان را تغذیه کرده است، بر این جریان اعتراضی مردمی سوار شده و فساد ناشی در دولتهای ساخته و پرداخته اشغالگران آمریکایی را به ایران و رهبران شیعه نسبت دادهاند. با استعفای آقای عادل عبدالمهدی نخستوزیر، نامزد آمریکا، مصطفی الکاظمی به بالاترین مقام یعنی نخستوزیری عراق رسیده است. طبق این سناریو، آمریکا تصمیم داشت با روی کار آوردن کاظمی انتخابات جدیدی را برگزار کند و با تغییر پارلمان ضد آمریکایی فعلی همراهان با آمریکا را به قدرت برساند و کار را در عراق به نفع خود یکسره کند. گفته میشود که آمریکا برای اجرای این سناریو از فقر مادی و سیاسی مردم عراق سوءاستفاده ودهها میلیارد دلار هزینه کرده تا اشغال نظامی عراق به اشغال کامل اجتماعی تبدیل شود.
گستاخی آمریکا در ترور فرماندهان پیروز بر تروریسم، بهویژه ابومهدی المهندس که جانشین فرمانده حشدالشعبی، یعنی نیروهای مسلح رسمی و مردمی بود که زیر نظر نخستوزیر عراق فعالیت میکرد، شوک مهم سیاسی بزرگی را در عراق ایجاد کرد و مردم این کشور بهرغم مخالفت با فساد، این توهین به صاحبخانه را برنتابیدند و حضور گسترده و میلیونی مردم عراق در تشییع شهدا در کاظمین، بغداد، کربلا، و نجف نشان داد که جریان مردمی طرفدار مرجعیت و حشدالشعبی بهمراتب مؤثرتر از جریانی است که آمریکا به ضرب و زور رسانهها و فضای مجازی و تشکلهای قائم به ریخت و پاش پولی ایجاد کرده است. این اقدام معادلات عراق را تغییر داد. پس از حادثه تشییع فرماندهان شهید عراق، بسیاری از نیروهای سیاسی بهویژه جریان صدر به رهبری مقتدی صدر از میدانهای اعتراض و تحصن خارج شدند و حساب خود را از نیروهای طرفدار آمریکا جدا کردند.
به قدرت رسیدن مصطفی کاظمی با کمک نیروهای آمریکایی هرچند یک موفقیت آنی برای آمریکا بود، اما معلوم نیست که اهداف آمریکا را تامین و صحنه عراق را به نفع آمریکا یکسره کند. کاظمی پس از به قدرت رسیدن از تظاهرکنندگان خواست تا مراکز تجمع و تحصن را جمعآوری کنند و دستور داد تا با هرگونه مخالفت با این فرمان برخورد شود. نیروهای پلیس در شهر ناصریه به نیروها و عشایر معترضی که حاضر به پایان دادن به اعتراض نبودند حملهور شدند و تعدادی از آنان را به قتل رساندند. این حوادث این واقعیت را نشان داد که جریان اعتراضی به فساد تنها ابزاری برای رسیدن نامزد موردنظر آمریکا به قدرت بوده و پس از انجام نقش وظیفهای خود باید از بین میرفته است. این رفتار از سوی بسیاری از گروههای معترض توهینی به شعور مردم عراق تلقی و به بروز چند دستگی در میان معترضان منجر شد.
دومین خواسته موج اعتراضات مردمی در عراق انجام انتخابات زودرس بود که آقای کاظمی فرمان برگزاری آن را در اواسط خرداد سال آینده اعلام کرد. اعتراض کنندگان اعلام کردند که مجلس نماینده واقعی آنان نیست و باید نمایندگان واقعی مردم در پارلمان حضور یابند و اهداف مردم را تامین کنند و ریشه فساد را بخشکانند. آمریکا امیدوار بود که با انتخابات زودرس از شرایط هیجانی مردم و نارضایتی گسترده اجتماعی به نفع خود استفاده کند و با تاسیس احزاب جدید طرفدار آمریکا در عراق شرایط را در این کشور به نفع خود تغییر دهد. سقوط وحشتناک قیمت نفت که نزدیک به نود در صد از بودجه عراق را تامین میکند، بسیاری از نقشههای آمریکا را برهم زد. کسری شدید بودجه موجب شد که دولت آقای کاظمی حتی از تامین بودجه جاری و پرداخت حقوق کارکنان دولت نیز ناتوان شود. تاخیر سه ماهه پرداخت حقوق موجب شد نقشه آمریکا برای فشار بر مناطق شیعهنشین به دیگر مناطق سرایت کند و تظاهرات کردها در سلیمانیه و حلبچه در دو هفته اخیر و به آتش کشیدن دفاتر احزاب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی و تصاویر ملا مصطفی بارزانی و واکنش نیروهای پیشمرگه محلی در کشتن تعدادی از تظاهرکنندگان حوادثی است که نشان میدهد نقشههای آمریکا با چالشهای جدی روبرو شده است. تلاش سریع دولت آقای کاظمی برای گرفتن وام از صندوق بینالمللی پول نیز نمیتواند به اقتصاد بیمار و بحرانزده عراق کمک کند.
در سالهای گذشته دولت عراق با گرفتن وام از صندوق بینالمللی ممکن است که نیازهای آنی خود را تامین کرده باشد، اما تراکم این بدهیها و افزایش میزان سود آنها موجب شده که فشار جدیدی بر بودجه عراق وارد شود و بدون راه حل اساسی برای اقتصاد این کشور و بدون چشمانداز افزایش قابل توجه قیمت نفت در بازارهای جهانی در آینده نزدیک، این شرایط به علتی برای بروز بحرانهای اقتصادی پی در پی تبدیل خواهد شد.
روی آوردن دولت آقای کاظمی به کاهش قیمت دینار عراق نیز که اخیراً فرآیند آن آغاز شده است، بازی خطرناکی است که احتمالاً نتایج منفی بسیاری برای جریان آمریکایی در عراق خواهد داشت. فقیر کردن مردم و کاهش رفاه اجتماعی و قطع حقوق برخی از خانوادههای آسیب دیده از رژیم گذشته نمیتواند بدون پیامد اجتماعی در آینده باشد.
یکی دیگر از سناریوهای آمریکا از به قدرت رساندن کاظمی، ایجاد حزبی جدید است که افکار لیبرالی غربی را ترویج دهد و در انتخابات آتی قدرت را کسب کند و حضور سیاسی آمریکا در این کشور را نهادینه سازد و آمریکا را ازتحمل هزینههای سنگین حضور نظامی در این کشور معاف کند. در چهارچوب این سناریو قرار است الکاظمی دست به تشکیل حزبی جدید بزند که «رائد حوجی»، مدیر دفتر نخستوزیر دبیر آن خواهد بود.
تا کنون نامی برای این حزب انتخاب نشده است، ولی گفته میشود که ممکن است از نام «تجمع ملی» استفاده شود. کاظمی در دوران رژیم گذشته صدام در چهارچوب حزب کنگره ملی به ریاست «احمد چلبی» در لندن فعال بود و بعید نیست از همحزبیهای قدیم نیز در تشکل جدید استفاده کند. آنچه مسلم است ایجاد حزبی ایدئولوژیک در چند ماه آینده امکان پذیر نیست و ایجاد حزب شخصی برای کسب انتخابات، عملاً الکاظمی را در مقابل احزابی قرار میدهد که تاکنون از او حمایت کرده و او را به قدرت رساندهاند.
مقتدا صدر که الکاظمی را پیشنهاد داده در آینده به دلیل رقابتهای سیاسی در مقابل کاظمی قرار خواهد گرفت. بسیاری از کارشناسان معتقدند که زمان کافی برای اجرای این سناریو وجود ندارد و به همین علت الکاظمی ناگزیر است تاریخ انتخابات را تا مهرماه به عقب بیندازد تا زمان کافی برای اجرای این سناریو پیدا کند و ستاد انتخابات در این زمینه با کاظمی همراه است. فراهم کردن زمان مناسب برای کاظمی الزاماً پیروزیساز برای او نیست چرا که مردم بر اساس عملکرد رأی میدهند و نه بر اساس بمباران تبلیغاتی متکی بر پولهایی که از جیب مردم به سرقت رفته است.