Tag Archives: سازش

03ژانویه/21

ضربه در مقابل ضربه

اشاره:

این‌روزها تیترها و تحلیل‌های برخی از روزنامه‌ها و سایت‌های غرب‌گرایان چیزی جز دعوت نظام و مردم انقلابی به صلح و سازش با شیطان بزرگ نیست. پیوند زدن انتخابات آمریکای جهانخوار و بدعهد  با برخی از مشکلات اقتصادی، تداعی‌کنندۀ حرف و حدیث‌های کسانی‌است که پس از رحلت حضرت امام(ره) تنها راه حل برخی از مشکلات پس از جنگ تحمیلی و تحریم‌ها را دست برداشتن از روحیۀ انقلابی و برقراری ارتباط با آمریکا می‌دانستند.

در آن مقطع حاج‌ سید احمد خمینی با تاکید بر اینکه مبارزه با آمریکا یکی از اصول مسلم انقلاب اسلامی است، با تبعیت از مواضع قاطع استکبارستیزی رهبر انقلاب مقتدرانه در برابر غرب‌گرایان و خط سازش ایستاد.

بازخوانی مواضع مرحوم حاج ‌سید احمد آقا در آن برهه، در حقیقت تبیین مواضع انقلابی برای نسل کنونی و آشکارسازی عمق نگاه راهبردی فرزند خلف امام که مشاوری امین برای امام بود، در مسئله ارتباط با امریکا و تبعات جبران‌ناپذیر آن است که فاصلۀ فکری و عملی او را با برخی از مدعیان خط امام در مورد آمریکا روشن می‌سازد.

 

در شب چهاردهم خرداد ۱۳۶۸ وقتی یادگار امام، برای آخرین بار صورت به صورت آفتاب جماران گذاشت و شانه‌هایش شروع به لرزیدن کرد، شانه‌های امت اسلام و همه پابرهنگان جهان هم لرزید؛ اما دست‌ها و پاهای پیروان مکتب امام در برابر شیطان بزرگ هرگز نلرزید.

آن شب بر شانه‌های امین امام و پیروان مکتب امام بار دیگری هم سنگینی می‌کرد و آن همراهی کردن با رهبری بعد از امام در حوادث پس از رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی بود. مرحوم حاج سید احمد خمینی این بار سنگین را به مقصد رساند تا آنجا که امام خامنه‌ای در باره فصل زندگی او پس از رحلت امام فرمودند:

«… در هر حال موضعی که ایشان بعد از رحلت امام اتخاذ کردند، خیلی ارزشمند بود. من معتقدم که یکی از بهترین فصول زندگی ایشان عندالله همین فصل اخیر است که ایشان واقعاً راه خدا، راه حق و راه صحیح را متقرباً الی الله پیمودند؛ با آنکه یقیناً از ایشان توقعات گوناگون بود و ایشان هم یقیناً در اطرافشان وسوسه‌هایی بود؛ اما ایشان محکم ایستاد و همان اصولی را که مورد نظر شریف امام «ره» با قاطعیت تمام ابراز کرد.»(۱)

یکی از اصولی که مرحوم حاج احمد خمینی با قاطعیت تمام بر سر آن ایستادند، ایستادگی و عدم نرمش در برابر قدرت‌های زورگو و مقابله با تحریف امام و مکتب امام در این خصوص بود تا جایی که در تاریخ ۱/۳/۱۳۷۳ در دیدار با اعضای ستاد مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی نسبت به خط تحریف مکتب امام، به‌ویژه در مسائل اقتصادی و سیاست خارجی هشدار دادند و گفتند:

«… بزرگداشت امام(ره) حقیقتاً باید بزرگداشت تفکر امام در ابعاد گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی باشد. گاهی دیده می‌شود که دیدگاه امام در مسائل اقتصادی و سیاست خارجی به صورتی ترسیم می‌شود که مسلماً نظر و دیدگاه امام نیست. امام در سیاست خارجی قائل به ایستادگی و عدم نرمش در برابر قدرت‌های زورگو بودند… در این ایستادگی و مبارزه راهی غیر از راه امام خمینی(ره) نداریم. اگر راه دیگری را انتخاب کنیم، دشمنان تا نابودی ما ساکت نخواهند نشست و مسلماً در کوتاه‌ترین زمان شکست خواهیم خورد.»(۲)

یادگار امام خمینی(ره) در تاریخ ۲۹/۸/۱۳۷۲ در اجتماع فرماندهان نیروی مقاومت بسیج با مردود شمردن زمزمه سازش با آمریکا به خط سازش با آمریکا هشدار دادند که از حرکت انحرافی خود دست بردارند و مواضع انقلابی امام خامنه‌ای را معطوف به آرمان‌های انقلاب خواندند:

«… زمزمه سازش با آمریکا از ناحیه هر کسی که باشد مردود است. امروز مانند گذشته دشمن اصلی ما آمریکاست. اگر بعضی خیال می‌کنند با چشم‌پوشی از آرمان‌های انقلابی و اسلامی، آمریکا با ما کنار می‌آید و می‌توانیم در پاره‌ای از مسائل پیروز شویم، این‌گونه تحلیل‌های اشتباه و ساده‌لوحانه مخالف مواضع و دستورات رهبری است و قطعاً محکوم. این عده که خط سازش با آمریکا را دنبال می‌کنند باید دست از مواضع انحرافی بردارند، زیرا کسانی در این نظام اسلامی می‌توانند کار و خدمت کنند که با نظام و رهبری هماهنگ باشند. دشمن اصلی ملت ما لحظه‌ای کینه خود را نسبت به آرمان‌های الهی امام پنهان نکرده است. آمریکا تلاش می‌کند که اسلام امام خمینی(ره) به عنوان عامل تحرک انقلابی در جهان شکست بخورد و یا حداقل منزوی شود. همه تلاش رهبر انقلاب بر این نکته معطوف شده است که نشان دهند آرمان‌های انقلاب و امام لحظه‌ای فراموش نخواهند شد.»(۳)

در باور امین امام و خلف صالح ایشان، سرانجام  گرایش به غرب چیزی جز خفت و خواری و مسخ هویت دینی و انقلابی نبود. ایشان در تاریخ ۵/۶/۱۳۷۲ در دیدار با کارکنان وزارت تعاون می‌گوید:

«تجربه نشان داده است که گرایش به غرب موجب خفت و خواری و بندگی مبارزین و انقلابیون مسلمان خواهد شد. بعضی‌ها خیال می‌کنند با گرایش به غرب می‌توانند مشکلات خود را حل کنند یا لااقل با کسب امتیازی از جهان غرب، خود یا دیگران را بفریبند. آمریکا و استکبار جهانی زمانی به دیگران امتیازی پیش‌پاافتاده خواهند داد که آنها را از هویت حقیقی‌شان مسخ کنند و اثری از اسلام و هویت انقلابی‌شان باقی نماند.»(۴)

یادگار امام خمینی(ره) به‌شدت با هرگونه ملاقات و گفت‌وگوی مسئولان نظام در هر سطحی و تحت هر عنوانی به مخالفت برمی‌خاستند و در این مسیر به سیره امام راحل تأسّی می‌کردند. حساسیت ایشان در مورد روبه‌رو شدن مسئولان نظام با مقامات آمریکایی پشت یک میز تا آنجا بود که پس از رحلت امام به «سوره برائت» امام و به تنها اعلامیه بدون «بسم‌الله الرحمن الرحیم» امام راحل استناد می‌کردند.

بعد از اشغال لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام، قرار شد هیئتی به سرپرستی «رمزی کلارک» به ایران سفر و با امام خمینی ملاقات کند. حاج سید احمد آقا واکنش امام را در سال ۱۳۷۰، یک روز قبل از روز ۱۳ آبان در دیدار با دانشجویان و دانش‌آموزان این گونه نقل می‌کنند:

«… حضرت امام به‌محض اطلاع، اعلامیه‌ای صادر فرمودند و در آن هیئت آمریکایی را نپذیرفتند و به همه اعضای شورای انقلاب، هیئت دولت موقت و سایر مسئولین تذکر دادند که هیچ کس حق ندارد با این هیئت آمریکایی ملاقات کند. نکته قابل توجه در این اعلامیه، آن است که تنها اعلامیه بدون « بِسمِ‌اللّهِ الرَّحمَنِ الرَّحیم» حضرت امام(ره) است. همانند سوره برائت در قرآن کریم. حضرت امام در این اعلامیه، به پیروی از سوره برائت، آن را بدون « بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیم» شروع کردند.»(۵)

امین امام با درک درست از سیاست و توجیه خط سازش با آمریکا در پیوند زدن مشکلات داخلی با سیاست خارجی نظام در برابر زورگویان به‌ویژه با شیطان بزرگ در دیدار با نیروهای مقاومت بسیج(۶ ) کلید قفل مشکلات را در داخل تحلیل کردند و گفتند:

«… دولتمردان باید عوامل نابسامانی را به‌خوبی بشناسند و برای حل آنها چاره‌ای اساسی بیندیشند. مسئولین موظفند در زمینه حسن اجرای طرح‌های رفاهی و اقتصادی قدم پیش بگذارند و عوامل اخلال در مراکز اجرایی را در روند سالم‌سازی دستگاه‌های اجرایی حذف کنند. نظام و انقلاب ما در زمینه طرح‌های رفاه عمومی با مشکل قانونی روبه‌رو نیست و بحمدالله از مترقی‌ترین قوانین معاصر برخوردار است.»(۷)

پس از رحلت حضرت امام، یادگار امام بارها بر این نکته تأکید می‌کردند که آمریکایی‌ها هیچ امتیازی به ایران نخواهند داد، مگر با ذبح اسلام در جلوی پای آنان و ما باید متکی به مردم و پشتیبان ولایت فقیه باشیم و فریب سیاست قدم به قدم آمریکایی‌ها را نخوریم. ایشان در تاریخ ۵/۲/۱۳۷۳ در دیدار گروهی از کارگران گفتند:

«آمریکا به خون اسلام و مردم ما تشنه است. غرب هیچ امتیازی به ما نخواهد داد، مگر اینکه اسلام محمد«ص» را در مقابلش ذبح کنیم. همه بدانند که آنها به چیزی غیر از نابودی اسلام راضی نیستند. آنها یک قدم به نفع ما برنمی‌دارند، الا اینکه از تمام آرمان‌های اسلامی‌ دست برداریم. این سخن صریح امام است که روزی که غرب از ما تعریف کند، باید در خودمان شک کنیم و خدا آن روز را نیاورد. ما باید متکی به مردم و کارشناسان و فرهنگ خودمان باشیم. گول غرب را نخوریم، غرب قدم به قدم پیش می‌آید، ولی اگر ما به وصیت امام عمل کنیم و پشتیبان ولایت فقیه باشیم، مطمئن باشید که هیچ قدرتی نمی‌تواند ما را شکست بدهد، و الا غرب ممکن است با حرکت خزنده‌اش روزی به اهدافش برسد.»(۸)

مرحوم حاج سید احمد خمینی تنها راه مقابله با  غرب و آمریکا را کنار نهادن دیپلماسی احتیاط و در پیش گرفتن شیوه تهاجمی امام خمینی می‌دیدند؛ همان شیوه‌ای که رهبری معظم انقلاب بدون هیچ ابهامی آن را دنبال می‌کنند. ایشان به مناسبت روز پاسدار در تاریخ ۹/۱۱/۱۳۷۰ می‌نویسند:

«امروز باید هشیار باشیم و بدانیم که دیپلماسی احتیاط عامل گستاخی اردوگاه استکباری غرب در برخورد با ارزش‌های انقلاب و نظام است. تجربه سیزده ساله انقلاب اسلامی به همه ما اثبات کرده است که جهان استکباری هرگز با ما شوخی ندارد و برای نابودی جاذبه‌ها و ارزش‌های اصیل انقلاب اسلامی از هیچ وسیله‌ای دریغ نمی‌کند. در برابر این شیوه عمل استکبار، دیپلماسی ما باید تهاجمی باشد. اگر قرار است که انقلاب اسلامی و آرمان‌های امام با قدرت و سربلندی ندای حق‌طلبی خود را به گوش جهانیان برساند، این هدف هرگز با دیپلماسی نرمش و احتیاط امکان‌پذیر نیست. راه ما راه امام و راهی روشن و عاری از هرگونه ابهام است که رهبری انقلاب دنبال‌کننده آن هستند. دیپلماسی احتیاط در شرایطی که استکبار غرب از هر وسیله‌ای برای نابودی ما استفاده می‌کند نمی‌تواند ادامه‌دهنده راه امام و انقلاب اسلامی باشد.»(۹)

این شناخت ایشان از ماهیت مزوّرانه و بی‌رحمانه آمریکا نسبت به اسلام، ایران و انقلاب که برگرفته از شناخت درست امام خمینی بود، ایشان را به همان باوری رساند که امام به آن رسیده بودند و رهبری معظم انقلاب هم آن را دنبال کردند و آن هم سیاست تهاجمی نسبت به دشمنان و در رأس آنان آمریکا بود. ایشان در تاریخ ۲۷/۶/۱۳۷۰ در دیدار فرماندهان و مسئولان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به صراحت گفتند:

«… آگاه باشید که اگر سیاست تهاجمی نداشته باشیم، از دشمنانی که به خون این مردم مظلوم تشنه‌اند ضربه خواهیم خورد.»(۱۰)

حساسیت یادگار امام نسبت به خط سازش تا بدانجا بود که ایشان حتی مقایسه ایران انقلابی با دولت سرسپرده و شیرده عربستان سعودی را در راستای ضربه زدن شدید به باورهای اسلامی و انقلابی مردم تحلیل می‌کردند. ایشان در تاریخ ۳/۳/۱۳۷۱ در دیدار با مسئولان قضایی کشور گفتند:

«طرح عباراتی از این قبیل که: «جمهوری اسلامی ایران و عربستان  سعودی دو بال اسلامند.» هیچ اعتراضی را از سوی مسئولین سیاست خارجی نظام در پی نداشت، ضربه شدیدی به باورهای مردمی می‌زند که می‌روند تا با کسب هویت اصیل اسلامی خویش، غرب را همانند شرق متزلزل کنند و خون‌ پاک صدها هزار شهیدی را که با پول عربستان سعودی و کمک شیخ‌نشین‌ها در زمان حیات خمینی کبیر بر خاک میهن عزیز ما ریخته شد پایمال خواهد کرد.»(۱۱)

مرحوم حاج سید احمد خمینی پس از رحلت امام خواهان ضربه متقابل در برابر هرگونه حرکت آمریکایی‌ها با نظام اسلامی و نمایندگان و مسئولان نظام در هر جای دنیا بودند. این روحانی انقلابی و لبریز از غیرت دینی و ملی، به دنبال برخورد غیر انسانی مقامات آمریکا با یکی از اعضای هیئت اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در واشینگتن که برای حضور در یکی از مجامع سازمان بین‌المللی به آنجا رفته بود، در تاریخ ۱۹/۲/۱۳۷۲ فریاد برآوردند:

«… ما باید سیاست ضربه در مقابل ضربه را برای خودمان پابرجا بدانیم تا آنان جرئت نکنند یک مقام و نماینده ایرانی را این گونه شکنجه دهند. ملت ما راه خود را یافته است و بهای استقلال و آزادی خود را زیر انواع فشارها و تهدیدات می‌پردازد و هرگز زیر بار ذلت و سلطه جهانخواران نخواهد رفت…»(۱۲)

امام خمینی در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۰ در نامه‌ای به نوه‌شان موضعشان را در خصوص منتسبین به خود این گونه بیان کردند که:

«… من میل دارم کسانی که به من مربوط هستند، در این کوران‌های سیاسی وارد نشوند… امر شرعی می‌کنم که در این بازی‌های سیاسی وارد نشوی و واجب شرعی است که از این برخوردها احتراز کنی.»(۱۳)

اما نگاهشان به مرحوم حاج سید احمدآقا به گونه دیگری بود و فرمودند:

«اینجانب در پیشگاه مقدس حق شهادت می‌دهم که از اول انقلاب تا کنون و از پیش انقلاب و از زمانی که وارد این نحو مسائل سیاسی شده است، از او رفتاری و یا گفتاری که برخلاف مسیر انقلاب اسلامی ایران باشد ندیده‌ام.»(۱۴)

 

پی‌نوشت‌ها:

۱- شاهد یاران، یادگار ماندگار، سال سوم، شماره ۱۷، ص۶٫

۲- دیدگاه‌ها، منتخبی از مواضع حجت‌الاسلام و المسلمین حاج سیداحمد خمینی، مؤسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی، ص ۱۱۱٫

۳- همان مدرک، ص ۱۰۹٫

۴- همان مدرک، ص ۱۰۹٫

۵- همان مدرک، ص ۲۰۰٫

۶- ۲۸/۴/۱۳۷۰

۷- همان مدرک، ص ۱۴۲٫

۸- همان مدرک، ص ۱۰۳ و ۱۰۴٫

۹- همان مدرک، ص ۱۰۲٫

۱۰- همان مدرک، ص ۱۰۲٫

۱۱- همان مدرک، ص ۱۰۵٫

۱۲- همان مدرک، ص ۱۰۸٫

۱۳- صحیفه امام خمینی، ج ۱۴، ص ۳۴۵٫

۱۴- امام خمینی، یکشنبه ۲۳ آبان ۱۳۶۱، شاهد یاران، شماره ۱۷، ص ۲٫

10اکتبر/20

خیانت جدید امارات و بحرین به آرمان ملت فلسطین

از زمان اشغال سرزمین فلسطین و تأسیس رژیم جعلی اسرائیل در ۱۵ مه ۱۹۴۸ میلادی توسط صهیونیست‌های جنایتکار، تلاش‌های گوناگونی با حمایت قدرت‌های استکباری برای برقراری به اصطلاح صلح و عادی‌سازی روابط میان متجاوزان با ملت فلسطین و اعراب مسلمان انجام شده‌اند که غالباً نتایجی جز شکست به همراه نداشته است. هدف اصلی این تلاش‌های سازشکارانه به‌ویژه از دهه ۷۰ میلادی تا کنون مشروعیت بخشیدن به رژیم اشغالگر اسرائیل بوده است. به بهانه‌ اعلام سازش جدید میان امارات با رژیم اشغالگر قدس که تحت حمایت آمریکا انجام شد، ابتدا روند تاریخی و سپس نتایج و پیامدهای مذاکرات سازشکارانه از جمله سازش امارات با رژیم صهیونیستی را  مرور می‌کنیم:

 

  1. طرح صلح راجرز و سادات (۱۹۷۰-۱۹۷۲)

به دنبال جنگ شش روزه میان اعراب و رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۶۷، در اکتبر سال ۱۹۶۹، «ویلیام راجرز» وزیر امورخارجه آمریکا و انور سادات رئیس‌جمهور مصر با حمایت شورای امنیت سازمان ملل متحد پیشنهادهایی را موسوم به طرح صلح راجرز که شامل آتش‌بس ۹۰ روزه و عقب‌نشینی اسرائیل به مرزهای سال ۱۹۶۷ بود برای برقراری صلح در خاورمیانه ارائه دادند. این پیشنهادات گرچه از عقب‌نشینی رژیم صهیونیستی سخن به میان می‌آوردند، اما به‌گونه‏ای تنظیم شده بودند که پذیرش آنها به معنای تأیید موجودیت رژیم اسراییل باشد. با این حال رژیم صهیونیستی نیز از ورود به مذاکره با مصر بر اساس طرح راجرز خودداری کرد و هرگز حاضر به عقب‌نشینی نشد.

 

  1. کنفرانس مادرید (۱۹۹۱)

به دنبال شروع نخستین انتفاضه فلسطینیان در پاییز سال ۱۹۸۷ آمریکا تلاش کرد تا با توسل به اقدامات به ظاهر صلح‌جویانه، اما در عمل سازش اعراب برای حفظ موجودیت اسراییل، انتفاضه ملت فلسطین را فرو بنشاند. از این رو در این مقطع کنفرانس سازش مادرید با حمایت قدرت‌های استکباری (دولت آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی به میزبانی اسپانیا) به راه افتاد. هدف اصلی این کنفرانس بررسی و حتی‌الامکان خاموش کردن آتش انتفاضه اول فلسطین  که در آن مقطع وارد چهارمین سال خود شده بود، اعلام شد. کنفرانس مادرید از ۳۰ اکتبر ۱۹۹۱ آغاز شد و به مدت سه روز ادامه یافت. این کنفرانس که در زمره‌ اولین تلاش‌های بین‌المللی برای به جریان انداختن روند به اصطلاح صلح خاورمیانه بود و در آن، سران اسرائیل، سازمان آزادی‌بخش فلسطین و همچنین کشورهای عربی حضور داشتند، هرگز به اهداف اعلامی خود دست نیافت و صلح و آرامش را به سرزمین‌های اشغالی و منطقه‌ خاورمیانه که تحت تأثیر اقدامات تجاوزکارانه‌ رژیم صهیونیستی قرار داشت بازنگرداند.

 

  1. پیمان اسلو (۱۹۹۳)

دو سال پس از تلاش‌های آمریکا برای به سازش کشاندن ملت فلسطین و خاموش کردن انتفاضه در کنفرانس مادرید، مجدداً چند سری مذاکره‌ مخفیانه بین مذاکره کنندگان فلسطینی و رژیم صهیونیستی به میزبانی نروژ در ۲۰ آگوست ۱۹۹۳ انجام گرفت. در نهایت طی جلساتی که در یک مراسم رسمی در واشنگتن دی سی در ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۳ با حضور یاسر عرفات، رئیس وقت ساف؛ اسحاق رابین، نخست‌وزیر رژیم اشغالگر قدس و بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت آمریکا و برخی دیگر از سران کشورها انجام شد تلاش شد تا با گنجاندن وعده‌ عقب‌نشینی محدود اسرائیل از بخش‌هایی از غزه و کرانه‌ باختری و قول تشکیل دولت فلسطینی، زمینه‌ موفقیت آن فراهم شد؛ اما اسرائیل هرگز به آن عمل نکرد و در نهایت نیز پس از ترور اسحاق رابین به دست یک جوان یهودی به شکست انجامید.

 

  1. توافقنامه‌های سازشکارانه طی سال‌های ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۹

به دنبال شدت گرفتن عملیات شهادت‌طلبانه از سوی حماس و جهاد اسلامی در سال ۱۹۹۶ تا سال ۱۹۹۹ توافقاتی بین اسرائیل با یاسر عرفات با هدف به اصطلاح بازگرداندن صلح و آرامش به منطقه انجام شد. اما نتایج این تلاش‌ها که در قالب توافقنامه‌ هبرون، شرم‌الشیخ و… تحقق یافت به چیزی جز تقویت نیروهای متجاوز و افزایش خشونت علیه فلسطینیان نینجامید.

 

 

  1. مذاکرات کمپ دیوید۲

در سال ۲۰۰۰ میلادی یک سری مذاکرات میان بیل کلینتون رئیس جمهور وقت آمریکا، ایهود باراک نخست وزیر وقت رژیم اشغالگر قدس و یاسر عرفات رئیس وقت تشکیلات خودگردان فلسطین با هدف حل اختلافات اسرائیل و حکومت خودگردان در فلسطین اشغالی و برقراری صلح در کمپ دیوید انجام ش؛ اما این مذاکرات و توافقنامه‌های در پی آنها همچون گذشته در نهایت با شکست مواجه شدند و بار دیگر اثبات شد که رژیم صهیونیستى هرگز به وعده‌های خود عمل نمی‌کند و حاضر نیست حتی حداقل حقوق ملت فلسطین را نیز به رسمیت شناسد.

 

  1. طرح صلح اتحادیه عرب در اجلاس بیروت

در مارس سال ۲۰۰۲ در اجلاس سران دولت‌های عربی در بیروت طرحی ارائه شد که به موجب آن ضمن رسمیت بخشیدن به موجودیت اسرائیل، از آن دولت جعلی خواسته شد تا فقط تا مرزهای ۱۹۶۷ عقب‌نشینی کند و در مقابل، جهان عرب نیز این کشور را به رسمیت می‌شناخت؛ اما این طرح سازشکارانه نیز همچون طرح‌ها و توافقات پیشین به نتیجه‌ای نرسید، زیرا اسرائیل در برابر این ضعف کشورهای عربی اعلام کرد قصد هیچ‌گونه عقب‌نشینی ندارد و حق بازگشت آوارگان فلسطینی را نیز به رسمیت نمی‌شناسد.

 

  1. نقشه‌ راه

نقشه‌ راه نام طرح دیگری است که پس از شکست طرح اتحادیه عرب در سال‌های ۲۰۰۲-۲۰۰۳ پس از انتصاب محمود عباس به عنوان اولین نخست‌وزیر تشکیلات خودگردان فلسطین از سوی گروه چهارگانه ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه و سازمان ملل متحد پیشنهاد شد. این طرح که هدف آن تشکیل دو کشور فلسطین و اسرائیل در کنار هم، خلع سلاح گروه‌های فلسطینی و آزادی اسرای فلسطینی و اسرائیلی عنوان شد در شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز به تصویب رسید؛ اما سرانجام این طرح نیز بی‌نتیجه ماند، زیرا اسرائیل هیچ‌گاه به مفاد آن که از جمله ترک اراضی اشغالی از ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۰ و توقف فعالیت‌های اسکان و شهرک‌سازی بود پایبند نماند.

 

 

  1. پیمان ژنو

پس از شکست توافق موسوم به نقشه‌ راه، پیمان دیگری در دسامبر ۲۰۰۳ در ژنو به امضای یوسی بیلین، وزیر سابق دادگستری اسرائیل و یاسر عبدربه، وزیر سابق اطلاعات فلسطین به امضا رسید که در آن حاکمیت مشترک بیت‌المقدس و ابطال حق بازگشت فلسطینی‌ها مورد تأکید قرار گرفت. به موجب این پیمان، فلسطینی‌ها حق بازگشت میلیون‌ها پناهنده را که در جریان جنگ‌های قبلی سرزمین خود را ترک یا از آن اخراج شده بودند را می‌بایست واگذار می‌کردند و موجودیت اسرائیل را به رسمیت می‌شناختند. به‌رغم عقب‌نشینی‌های موجود در این طرح، اسرائیل باز هم آن را مطلوب نمی‌دانست! به دنبال امضای این پیمان، اعتراضاتی با حضور اعضای گروه‌های حماس و جهاد اسلامی در شمال نوار غزه برگزار شد و اعتراضات افزایش یافت.

 

  1. اجلاس شرم‌الشیخ دوم

به دنبال گسترش انتفاضه‌ مردم فلسطین، تلاش‌ها برای خاموش کردن قیام مردم مظلوم فلسطین نیز شدت گرفت. در این راستا در فوریه سال ۲۰۰۵ میلادی نشست دیگری در شرم‌الشیخ با حضور آریل شارون، نخست‌وزیر رژیم جعلی اسرائیل، محمود عباس، حسنی مبارک و ملک عبدالله  آغاز شد. این نشست که قرار بود رسماً به انتفاضه‌ دوم که سران رژیم اشغالگر قدس و حامیان آن را به وحشت انداخته بود پایان دهد، ننگ دیگری در کارنامه‌ سازشکاران به ثبت رساند و بر تجاوزات رژیم اشغالگر قدس تداوم بخشید.

 

  1. توافق سازش حاکمان امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی

از زمان نشست شرم‌الشیخ دوم تا کنون پیمان‌ها و قراردادهای سازشکارانه به بهانه‌ برقراری صلح از سوی مدعیان دفاع از حقوق ملت مظلوم فلسطین با رژیم کودک‌کش اسرائیل به امضا رسیده است. ویژگی مشترک تمام این توافقات و پیمان‌ها زیر پا نهادن حقوق ملت فلسطین و رسمیت بخشیدن به اشغالگری و تجاوز در این سرزمین بوده است. از این رو تا کنون هیچ یک از این طرح‌ها به سرانجام نرسیده‌اند و نخواهد رسید. جدیدترین توافق سازش را می‌توان توافقنامه‌ عادی‌سازی روابط میان حاکمان امارات و سپس بحرین با رژیم جعلی و متجاوز اسرائیل دانست که باید آن را خیانتی بزرگ به جهان اسلام و در راستای مذاکرات تاریخی سازش و عقب‌نشینی‌های پی در پی میان اعراب و اسراییل تلقی کرد. از جمله پیامدهای طبیعی این توافق را می‌توان افزایش جنایت‌های رژیم صهیونیستی علیه ملت مظلوم فلسطین دانست. همان‌ گونه که توافقات قبلی اعراب با اسرائیل به گستاخ‌تر شدن تل‌آویو برای گسترش شهرک‌سازی و تداوم اشغالگری منجر شد، اکنون نیز هرگونه عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی به معنای تداوم اشغال‌گری، به فراموشی سپردن حقوق ملت فلسطین و آوارگی آنان است. از این رو به دنبال این توافق نخست‌وزیر رژیم جعلی اسراییل در نخستین اظهارات خود با ابراز خشنودی از رسمیت بخشیده شدن به شهرک‌سازی‌ها در کرانه‌ باختری و پذیرش «قانونی بودن» این عمل تجاوزکارانه، تأکید کرد: «ما از حاکمیتمان و اراضی خود ابداً دست نمی‌کشیم!»

خیانت راهبردی امارات و بحرین در اعلام برقراری روابط رسمی دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی، بعد از برقراری روابط رسمی مصر در سال ۱۹۷۹ و اردن در سال ۱۹۹۴ با این رژیم غاصب، به عنوان جدیدترین خیانت کشورهای عربی به آرمان ملت فلسطین تلقی می‌شود. گرچه حاکمان این کشورها و برخی دیگر از سران عرب، پیش از این نیز روابط غیرعلنی و غیررسمی با رژیم صهیونیستی داشته‌اند و به دلیل ترس از انتقام ملت‌های اسلامی از آشکار کردن و اعلان رسمی آن خودداری ورزیده‌اند و بارها از طریق روابط مخفیانه‌ خود، از پشت به ملت فلسطین خنجر زده‌اند؛ اما امروز حاکمان فریب‌خورده‌ امارات و بحرین تحت تأثیر وعده‌های توخالی آمریکا و رژیم صهیونیستی جرئت علنی کردن این توافق را به خود می‌دهند!

در اشتباه راهبردی حاکمان امارات و بحرین همین بس که در اوج مشکلات سیاسی و اقتصادی آمریکا و رژیم صهیونیستی و شکست‌های پی در پی آنها در ابعاد سیاسی و نظامی دل به حمایت آنان بسته‌اند! اگر رژیم‌ مصر در سال ۱۹۷۸ در قالب پیمان کمپ دیوید و رژیم اردن در سال ۱۹۹۴ با اسرائیل پیمان صلح منعقد کردند، لااقل این بهانه را داشتند که اسرائیل در اوج قدرت و کشورهای عربی در اوج ضعف قرار دارند و کشورهای مصر و اردن نیز به امید کمک اقتصادی آمریکا زیر بار ننگ این عادی‌سازی روابط رفته‌اند؛ اما امروز آمریکا و رژیم صهیونیستی در اوج مشکلات سیاسی و اقتصادی قرار دارند و حتی در عرصه‌ نظامی شکست‌های پی در پی را متحمل شده‌اند و امارات و بحرین نیز نیازی به کمک اقتصادی آمریکا ندارند.

سرزمین‌های اشغالی امروز در شکننده‌ترین وضعیت خود و رژیم صهیونیستی در بدترین دوران ۷۲ ساله‌ عمر منحوس خود قرار دارد. طی یک سال گذشته، سرزمین‌های اشغالی شاهد برگزاری سه انتخابات پارلمانی بود که محصول آنها نهایتاً تشکیل کابینه‌ شکننده‌ ائتلافی بود و اکنون تنها پس از گذشت ۴ ماه، اختلاف‌ها در درون کابینه نتانیاهو شدت پیدا کرده و زمزمه‌های فروپاشی کابینه و برگزاری انتخابات چهارم پارلمانی نیز افزایش یافته‌اند. علاوه بر این، تظاهرات مردم در اعتراض به مشکلات اقتصادی و ناکامی کابینه‌ نتانیاهو در مقابله با شیوع کرونا نیز زمینه‌های شدت گرفتن تظاهرات بر ضد کابینه و شخص نتانیاهو را فراهم کرده است.

اکنون سئوال کلیدی این است: رژیمی که امروز بیش از هر زمان دیگر دچار ضعف و انزوا شده و از پس مشکلات عدیده‌ سیاسی و اقتصادی خود نیز برنمی‌آید و حامی اصلی آن یعنی دولت ایالات متحده نیز وضع بهتری ندارد، چگونه حاکمان عرب می‌توانند در برابر خشم جهان اسلام و ملت‌های مسلمان به حمایت این رژیم‌های ضعیف دل ببندند؟ ملت اسلام همواره با الگو گرفتن از نهضت حسینی، ایستادگی و مقاومت را اثربخش‌ترین راهبرد در برابر متجاوزان و ظالمان تشخیص داده است و هرگز تسلیم ظلم و تجاوز تسلیم نخواهد شد. امروز، عزت، افتخار و اقتدار جهان اسلام در گرو ایستادگی در مقابل نظام سلطه‌ جهانی است و هر حرکتی خلاف این مسیر خیانت به همه‌ ملت‌های مسلمان تلقی می‌شود.

از این رو جریان یکپارچه و قدرتمند مقاومت اسلامی به فرموده‌ رهبر معظم انقلاب توافق خیانتکاران به آرمان مقاومت برای آزادسازی قدس شریف و نخستین قبله‌گاه مسلمانان را هرگز نخواهد بخشید و حاکمان فریب‌خورده‌ امارات و بحرین را در صورت اصرار به تداوم خیانت به آرمان ملت فلسطین به انتقامی سخت وعده می‌دهد.

*عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

 

 

29آگوست/19

سرنوشت سازشکاران و خانه‌ عنکبوت

نگاهی به تاریخ و بررسی هزینه‌ها و فوائد کسانی که برای دستیابی به اهداف الهی مقاومت کردند در مقابل هزینه‌ها و سود مقطعی سازشکاران، نکات عبرت‌آموزی را در برابر دیدگان ما قرار می‌دهد. این بررسی در مقطع کنونی می‌تواند ما را با شناخت وظیفه فعلی و چشم‌انداز آینده آشنا کند.

خداوند در قرآن کریم با بیان سرگذشت اقوام و تمدن‌های پیشین، انسان‌ها را به تدبر در برخی از مخلوقات خود دعوت می‌کند تا انسان را در رسیدن به عزت و سعادت در دنیا و آخرت رهنمون سازد و تفاوت قرار گرفتن در سایه ولایت خدا با ولایت شیطان را آشکار سازد. یکی از تمثیلات قرآنی در ذیل توجه دادن انسان به مخلوقات پیرامونی انسان، اشاره به خانه عنکبوت در سوره‌ای به همین نام است. خداوند در سوره عنکبوت نه تنها مؤمنان، بلکه همه‌ انسان‌ها را مورد خطاب قرار می‌دهد و می‌فرماید:

«مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَولِیَاءَ کَمَثَلِ العَنکَبُوتِ اتَّخَذَت بَیتًا وَإِنَّ أَوهَنَ البُیُوتِ لَبَیتُ العَنکَبُوتِ لَو کانُوا یَعلَمُونَ»(۱) کسـانـى کـه غـیـر از خـدا را اولیـاء خود برگزیدند، همچون عنکبوتند که خانه‌اى براى خود انتخاب کرده‌اند و سست‌ترین خانه‌ها خانه عنکبوت است اگر مى‌دانستند.

خداوند در قرآن کریم خانه یا بیت عنکبوت را سست‌ترین خانه‌ها، نه فقط از جهت قوام فیزیکی، بلکه از جهت معنوی می‌داند، خانه‌ای که بین اعضای آن، هیـچ علقه و ارتباط عمیق خانوادگی وجود ندارد.

تحقیقات زیست‌شناسان نشان‌ می‌دهد که عنکبوت ماده، خانه را می‌سازد. (به‌خاطر همین، به‌رغم اینکه عنکبوت اسم جنس و مذکر است، اما فعل مونث به کار رفته است. اتخذت). سپس عنکبوت نر را به خانه دعوت می‌کند و بعد از کام‌جویی در یک غافلگیری عنکبوت نر را می‌کشد. این داستان به همین‌جا ختم نمی‌شود، بلکه بچه‌ها که یک جفت نر و ماده هستند بعد از بهره گرفتن از مادر و رفع نیاز از مادر، در یک غافلگیری مادر را می‌کشند و سپس هر کدام راه خود را در پیش می‌گیرند.

با عنایت به این مسئله، خداوند کسانی را که با غیر خدا دوستی می‌کنند و در صدد لانه‌گزینی و سکونت در پناه و سایه‌ ولایت شیطان هستند، به عنکبوتی که خانه می‌سازد تشبیه کرده است و در پایان می‌فرماید، «لَو کانُوا یَعلَمُون: اگر می‌دانستند.»

با نگاهی به سرنوشت پیوستگان تاریخ به جبهه طاغوت، به‌خوبی سکونت آنان در بیت عنکبوت بر همگان روشن می‌شود. همه کسانی که در برابر شیطان و جنود او، آمریکا و هم پیمانانش، سر فرود آوردند، یکی پس از دیگری به بدترین وضعیت موجود از سوی اربابان خود کنار گذاشته شدند. از عمر سعد و شمر و سایرین که با وعده‌های یزید و ابن‌زیاد با یزید سازش کردند و به جنگ حجت الهی رفتند تا رضاشاه و محمدرضا شاه پهلوی، صدام، بن‌لادن، بن‌علی، قذافی، مبارک، مرسی و…

از نمونه‌های دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد که سازش با بیت عنکبوت است و هیچ‌گاه دستاوردی برای تکیه‌کنندگان به آن نداشته است، پذیرش پیمان کمپ دیوید از سوی کشور مصر است که قریب به چهل سال از آن می‌گذرد، اما مردم مصر کمترین بهره‌ای را از این سیاست سازشکارانه نبردند و هنوز هم نتوانسته‌اند از زیر بار ذلت این سازش خارج شوند.

نمونه دیگر کشورهای ژاپن و آلمان هستند. دو کشور پیشرفته از لحاظ تکنولوژیک، اما ذلیل و زبون در برابر اشغالگری آمریکا که بعد از ۷۴ سال (از سال ۱۹۴۵ یعنی پایان جنگ جهانی دوم تا کنون) از اشغال کشورشان، هنوز توان اعتراض علیه آمریکا را ندارند. نمونه کنونی و قابل درک برای همگان حکایت عربستان سعودی و داستان ذلت‌بار ملقب کردن او به گاو شیرده به پاداش تکیه بر جبهه طاغوت به جای تکیه بر جبهه توحید است. خداوند در باره مقاومت در برابر دشمنان الهی می‌فرماید، «لَن یَضُرُّوکُم إِلّا أَذًى»(۲). هیچ ضرری جز  اذیت و آزار مقطعی از سوی آنها به مومنین نخواهد رسید و مومنین تمام تهدیدات و اذیت و آزارهای آنها را تبدیل به فرصت و در این مبارزه و چالش به سود شایانی دست پیدا خواهند کرد. وعده‌ای که هم اکنون نظام جمهوری اسلامی به واسطه ایمان رهبری انقلاب و مردمش به نصرت الهی آن را تجربه می‌کنند.

 

پی‌نوشت:

  1. عنکبوت/۴۱
  2. آل عمران/۱۱۱