Tag Archives: فرزند

17ژوئن/21

گذشت: راز آرامش

اشاره: در شماره‌های پیشین، هفده گام از مبحث «گام‌های موفقیت در زندگی مشترک» تقدیم و در ادامه در ابتدای گام هجدهم به  به لزوم چشم‌پوشی از خطا بر اساس آیات و روایات پرداخته شد و در ادامه به چگونگی روحیه گذشت اشاره می‌شود:

 

الف.چگونه روحیه گذشت، پیدا کنیم؟

تفکر عامل بسیار خوبی برای پیدا کردن روحیه گذشت است. شما که به اصل زندگی خویش علاقه‌مندید، اما اهل گذشت نیستید، آیا تا به حال فکر کرده‌اید که بسیاری از زندگی‌های خوب، به جهت نبودن روحیه گذشت در دو طرف، به تلخی انجامیده و یا به جدایی کشیده شده است؟ آیا می‌‌دانید اهل گذشت نبودن موجب می‌شود که پیوندهای عاطفی میان شما و همسرتان، سست شوند و آرام آرام به او بی‌علاقه شوید؟ آیا می‌دانید جایگاه شما در نگاه همسرتان در صورت وجود روحیه گذشت، دو صد چندان می‌شود و علاقه او به شما بیشتر خواهد شد؟ هر وقت که ‌خواستید بر سر مسئله‌ای که در آن حق با شماست با همسر خود به بحث و جدل بپردازید، حتماً به بهائی که برای این کار پرداخت می‌کنید، فکر کنید.

آثار گذشت کدامند؟

  1. گذشت نکردن موجب ماندگاری کینه‌ها می‌شود. کینه هم هر اندازه کهنه‌تر ‌شود، اثر تخریبی بیشتری خواهد داشت.
  2. عدم گذشت عزّت و شخصیت شما را پایمال می‌کند. به رفتار امام سجّاد(ع) با یکی از آشنایان خود دقت کنید و بگویید کدام‌یک محترم‌ترند؟ و چرا؟

برخی از اصحاب امام سجّاد(ع) نقل می‌کنند که مردی از خویشاوندان امام به ایشان دشنام داد. امام(ع) پاسخی ندادند و بعد از رفتن آن مرد به همراهانشان فرمودند: «شما گفته‌های این مرد را شنیدید. اکنون دوست دارم با من بیایید تا پاسخ مرا نیز بشنوید.»گفتند: «می‌آییم. ما نیز دوست داریم به او پاسخ بدهیم و حرفمان را به او بزنیم.»

امام سجّاد(ع) کفششان را پوشیدند و راه افتادند. در بین راه، این آیه از قرآن را تلاوت می‌فرمودند که: «کسانی که خشم خود را فرو مى‏برَند، از مردم در مى‏گذرند و خداوند، نیکوکاران را دوست دارد.»(۱) ما [با شنیدن این آیه] متوجه شدیم که امام(ع) پاسخ آن شخص را [آن طور که ما فکر می‌کردیم] نخواهند داد. امام رفتند تا به در خانۀ آن مرد رسیدند و فرمودند: «به صاحب خانه بگویید علی‌بن الحسین، بیرون در ایستاده.»

آن مرد شک نداشت که امام(ع) برای تلافی آمده است؛ اما امام سجاد(ع) با نرمی فرمودند: «برادر! تو اندکی پیش نزد من آمدی و آنچه می‌خواستی گفتی. اگر آنچه گفتی در من هست، من هم اکنون از خداوند آمرزش می‌طلبم و اگر در من نیست، از خدا می‌خواهم تو را بیامرزد.» آن مرد، میان دو چشمان امام را بوسید و گفت: «من چیزهایی را گفتم که در شما نبود و خود بدانچه گفتم، سزاوارترم.»(۲)

  1. انسان بدون گذشت به هدفش نمی‌رسد. اگر هدف شما آرامش در فضای زندگی‌ است، این هدف با گذشت به دست می‌آید، نه با جار و جنجال و انتقام گرفتن.
  2. بدون گذشت دل‌ها به هم نزدیک نمی‌شوند. مگر می‌شود زندگی آرامی را بدون دور بودن دل‌ها از هم فرض کرد؟ مگر می‌شود زن و شوهری در کنار هم احساس خوشبختی کنند، بدون اینکه دل‌هایشان به هم نزدیک باشند؟ صاحبان دل‌های فاصله گرفته از هم، در کنار یکدیگر احساس خوبی ندارند و دوست دارند جسم‌هایشان هم از یکدیگر فاصله داشته باشند. چه‌قدر تلخ بود نامه زنی که نوشته بود: «وقتی شوهرم به مأموریت می‌رود، به‌قدری خوشحالم که انگار دنیا را به من داده‌اند!»

گذشت، هم ضامن آرامش و هم عامل صمیمیت در فضای خانواده است. گاهی که احساس می‌کنید گذشت، برایتان کار سختی شده به فرزندانتان فکر کنید که با جدل شما و همسرتان، در معرض عقده‌ها و انحرافات تربیتی قرار می‌گیرند. شما که حقّتان را بیش از فرزندانتان دوست ندارید. پس، گذشت کنید.

  1. از همه اینها مهم‌تر اینکه گذشت به انسان آفرینش می‌دهد و به او در رسیدن به هدف خلقت، کمک می‌کند.
  2. مفهوم مقابلِ «گذشت» «انتقام» است. توجه به زشتیانتقام می‌تواند ما را تشویق به گذشت کند. کسی که اهلگذشت نباشد، لاجرم، اهل انتقام خواهد شد.(۳) رفتار ناشایست را نباید با رفتاری از همان جنس پاسخ داد. در این صورت، شما هم در قد و  اندازه کسی قرار خواهید گرفت که از او شکوه دارید.(۴) با پرهیز از مقابله به مثل، به شخصیت خود احترام بگذاریم.(۵) زیرا انسان وقتی انتقام می‌گیرد، شخصیتش خرد می‌شود.(۶)

البته این نکته را هم نباید فراموش کرد که گذشت از فردی که انسان با او رابطه عاطفی دارد، بسیار آسان‌تر از وقتی است که رابطه عاطفی وجود ندارد. زن و شوهر هر چه رابطه عاطفی خود را بیشتر تقویت کنند، راحت‌تر  از خطای هم چشم‌پوشی می‌کنند.

 

ب. خط قرمز گذشت

خط قرمز گذشت، اهمال در وظایف دینی است. این خط قرمز به شرایط و افراد بستگی ندارد. انسان حق ندارد برای هیچ کسی از وظایف دینی خود بگذرد.

در معارف دینی، پدر و مادر از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند و حقوق خاصی دارند. احترام آنها در هر حالی بر انسان واجب است که خود، حدیث مفصلی است و در این مجمل نمی‌گنجد. همین اندازه بگوییم که در قرآن، احترام به آنها در کنار عبودیت خداوند آمده است،(۷) اما همین قرآن، اطاعت از پدر و مادر را اگر به قیمت نافرمانی از خداوند تمام شود، نمی‌پذیرد.(۸) یعنی در انجام وظایف دینی، حتی در برابر پدر و مادر هم نمی‌توان گذشت کرد. در یک جمله می‌توان گفت در معارف دینی، خط قرمز گذشت، لطمه نخوردن به دین، معرفی شده است.(۹)

 

 پرسش‌های شما:

اشتباهات اوایل زندگی همسرم را نمی‌توانم فراموش کنم

سه سال است که ازدواج کرده‌ام. دوران نامزدی من یک سال طول کشید. اوایل زندگی، مشکلات فراوانی با همسرم داشتم. راهمان از هم دور بود، به همین دلیل در دوران نامزدی خیلی کم به دیدنم می‌آمد. او به حرف‌ خانواده‌اش خیلی گوش می‌داد. در گفتگوی زمان خواستگاری بنا شد که من درسم را ادامه بدهم؛ اما بعد از عقد، خانواده‌اش گفتند: «پسر ما توانایی اداره یک زندگی به همراه درس خواندن همسرش را ندارد».

ما چون فامیل بودیم، پایه ازدواجمان بر اساس اعتماد شکل گرفت؛ اما حالا احساس می‌کنم اینها دروغگو هستند. یک فرزند دارم؛ اما یک بار به خانه پدرم رفتم و تصمیم به طلاق گرفتم. البته همسرم خوب است و بعضی از  معیارهای مرا دارد. او فرد باایمانی است. من فقط در باره درسم خیلی حساس بودم و پیش خود می‌گفتم: «چرا به من دروغ گفتند؟» رفتار شوهرم نسبت به قبل خیلی فرق کرده و تلاش می‌کند چیزهایی را که در گذشته به من صدمه زده، جبران کند؛ ولی من هر کاری می‌کنم، نمی‌توانم فراموش کنم. همیشه گله می‌کنم و بهانه می‌گیرم. نشاط لازم برای زندگی با او را ندارم. امیدم به زندگی رنگ باخته.

 

ج. توحید، محور زندگی

محور تمام ابعاد زندگی از نگاه دین، توحید است. در مشاوره هم باید با محوریت توحید، پیش رفت. بدون خدا هیچ مشکلی در زندگی به‌طور کامل، حل شدنی نیست. بسیاری از راهکارهایی که خدا در آن جائی ندارد، مسکن موقتی هستند و درمان نیستند. شما هم اگر در این مشکل خدا را در نظر نگیرید، نمی‌توانید گذشته را فراموش کنید و اگر نتوانید گذشته را فراموش کنید، نمی‌توانید دست از گله و شکایت بردارید. اگر هدفتان در زندگی خدا باشد، وقتی این روایت را بشنوید، به‌راحتی گذشت می‌کنید.

پیامبر خوبی‌ها، رسول خدا(ص) فرمودند: «هر گاه خشمی برایتان پیش آمد، آن را با گذشت از خود دور کنید؛ زیرا در روز قیامت، منادی ندا می‌دهد: «هر کس که اجری بر عهده خدا دارد، به پا خیزد.» پس کسی جز گذشت‌کنندگان بر نخواهد خاست.(۱۰) آیا  سخن خداوند متعال را نشنیده‌اید که فرمود: «پس هر که گذشت و اصلاح کند، مزدش بر عهده خداست؟(۱۱)

 

د.همان طور برخورد کنیم که دوست داریم با ما برخورد کنند

یکی از گام‌های موفقیت در زندگی مشترک این است که همان طور با همسرمان برخورد کنیم که دوست داریم او با ما برخورد کند. این نکته، یکی از اصول اساسی اخلاق اسلامی است.(۱۲)

حال باید از این خانم پرسید: آیا شما دوست ندارید که اگر اشتباه بزرگی را انجام دادید، همسرتان شما را ببخشد و دیگر به رخ شما نکشد؟ آیا دوست دارید اگر شما را بخشید، گاهی آن مسئله را مثل پُتک بر سرتان بکوبد؟ اگر اشتباهی کردید و به اعتراف همسرتان آن را جبران کردید، چطور؟

 

ه.توجه به نعمت‌ها، فهمیدن اشتباه و جبران آن

به این نکته توجه کنید که پشیمانی همسر و بازگشت او از اشتباهش یک نعمت بزرگ است. اگر شکر این نعمت را به جای نیاورید، ممکن است از بین برود. شکر این نعمت هم فراموشی گذشته و به رخ نکشیدن خطاست. فکر نکنید که اگر قدر این نعمت را ندانید، برای شما باقی خواهد ماند. درست است که هم اکنون همسرتان گلایه‌ها و بهانه‌های شما را تحمل و با شما مدارا می‌کند؛ اما معلوم نیست این مدارا تا کی ادامه پیدا کند. ممکن است وقتی که همسرتان احساس کرد گذشته خود را به اندازه کافی جبران کرده است، دیگر دست از مدارا بردارد و ساز دیگری را کوک کند. پس هر چه زودتر، دست از این روش بردارید و به ظاهر هم که شده، گلایه و بهانه را کنار بگذارید.

 

و.گله یا سرزنش؟

شما نام رفتار خود را گله می‌گذارید؛ اما  نام اصلی کار شما سرزنش است. شما با گله خود، در حقیقت اشتباه گذشته کسی را دائماً به رخ‌اش می‌کشید و این یعنی سرزنش.(۱۳) مراقب باشید که ممکن است همسرتان بر اثر سرزنش‌های پی در پی شما، روی دنده لج بیفتد و دوباره به روش گذشته بازگردد.

امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «زیاده‌‌روی در سرزنش، آتش لجاجت را شعله‌ور می‌کند.»(۱۴) وقتی آتش لجاجت شعله‌ور شد، مدیریت رفتار و گفتار از دست فکر و اندیشه بیرون خواهد رفت و انتظار شنیدن حرف‌های زشت و رفتارهای عجیب بعید نخواهد بود.

به فرمایش امیر مؤمنان(ع): «لجاجت، اندیشه را از میان می‌برَد.»(۱۵)

و نیز : «لجوج، تدبیر ندارد.»(۱۶)

علاوه بر این، سرزنش آتش کینه را شعله‌ور می‌کند و دیگر محیطی که در آن قرار دارید، زندگی نام نخواهد داشت. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «زیاد سرزنش مکن؛ زیرا این کار، کینه و دشمنی را به دنبال خواهد داشت.»(۱۷)

کینه و دشمنی، محصول سرزنش و میوه تلخ لجاجت است. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «لجاجت به جنگ [ودعوا] منجر می‌شود و دل‌ها را پُر از کینه می‌کند.»(۱۸)

 

پی‌نوشت‌ها:

۱٫سورۀ آل عمران: ۳، آیۀ۱۳۴٫

۲٫الإرشاد، ج۲، ص۱۴۵٫

۳٫امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «کسی که صفت نیک گذشت را نداشته باشد، رفتار زشت انتقام را در پیش خواهد گرفت.» (غرر الحکم و درر الکلم، ص۶۵۰)

۴٫امام صادق(ع) فرمود: «هر کس [رفتار] شخص نابخرد را با نابخردی تلافی کند، به رفتاری که [از جانب آن نابخرد] با او شده، رضایت داده است؛ زیرا از رفتار او پیروی کرده است.» (الکافی، ج۲، ص۳۲۲).

۵٫امام صادق(ع) فرمود: «هر کس تو را گرامی داشت، او را گرامی بدار و هر کس که به تو بی‌احترامی کرد، خودت را [با پرهیز از رفتاری شبیه او] گرامی بدار.» (بحار الأنوار، ج۷۱، ص۱۶۷).

۶٫امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «همراه انتقام، آقایی نیست.» (غرر الحکم و درر الکلم، ص۷۷۰).

  1. «قَضى رَبُّکَ ألاّ تَعْبُدُوا إِلّا إِیّاهُ وَ بِالْوَالِدَینِ إِحْساناً إمّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أحَدُهُمَا أوْ کِلاهُمَا فَلاتَقُل لَهُمَا اُفٍّ‏ّ وَ لا تَنْهَرْهُمَا وَ قُل لَهُمَا قَوْلاً کَرِیماً؛ و پروردگار تو مقرّر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر [خود] احسان کنید. اگر یکى از آن دو یا هر دو، در کنار تو به سالخوردگى رسیدند، به آنها [حتى‏] «اُف» مگو و به آنان، پرخاش مکن و با آنها سخنى شایسته بگوى.» (سورۀ اسراء: ۱۷، آیۀ۲۳).

 

۸٫«وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بی‏ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً؛ و اگر [پدر و مادر] تو را وا دارند تا در بارۀ چیزى که تو را بدان دانشى نیست، به من شرک ورزى، از آنان فرمان مبر، و[لى‏] در دنیا به خوبى با آنان معاشرت کن‎.» (سورۀ لقمان: ۳۱، آیۀ۱۵).

۹٫امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «به نیکی پاداش ده و از بدی در گذر، مادام که به دین لطمه‌ای نزند و در قدرت اسلام، ضعفی پدید نیاورد.» (عیون الحکم و المواعظ، ص۲۲۳).

۱۰- بحار الأنوار، ج۷۴، ص۱۸۰٫

  1. «فَمَن عَفا وَ أَصلَحَ فَأَجرُهُ عَلَی اللَّهِ»(سورۀ شورا:۴۲، آیۀ۴۰).

۱۲٫در گام دوم از جلد دوم در این باره حرف زدیم.

۱۳٫در گام چهارم از جلد چهارم، به صورت مستقل به بحث سرزنش پرداخته‌ایم.

۱۴٫تحف العقول؛ ص ۸۴٫

۱۵٫نهج البلاغه، حکمت ۱۷۹٫

۱۶٫عیون الحکم و المواعظ، ص۴۱۰٫

۱۷٫بحار الأنوار، ج۷۱، ص۱۶۶٫

۱۸٫عیون الحکم و المواعظ، ص۵۲٫

17فوریه/21

لقمه حلال والدین، عاقبت بخیری فرزندان

اشاره: متن حاضر یکی دیگر از سخنرانی‌های عالم، فقیه و عارف بزرگ حضرت آیت‌الله حسن‌زاده آملی برگرفته شده و لذا لحن آن به جای لحن آثار مکتوب به سخنان ساده ایشان با مخاطب عام نزدیک‌تر است؛ لکن این متن نیز همچون دیگر آثار گرانبهای ایشان مشحون از نکات ارزنده اخلاقی فراوان است. که تقدیم خوانندگان محترم می‌گردد.  امید آنکه مخاطبان از این رهنمودهای ارزشمند بهره‌مند شوند.

رحم مادر بزرگ‌ترین کارخانه صنع الهی

حضرت امام زین‌العابدین«ع»فرموده است: «کاری نکنید که وقتی که سر مرز قرار گرفتید و دارید به سوی ابدیت رهسپار می‌شوید حسرت بخورید.»

همه ما انسان‌های ابدی هستیم. وجود و هویت شخصی ما ازلی نیست، اما علل ما ازلی هستند. وجود شخصی ما ازلی نیست، لکن ابدی است یعنی دیگر هستیم که هستیم، آن چنان که خودمان را ساختیم. پس ببینید که اینجا چگونه دارید خودتان را می‌سازید.

اولین روایتی که در کتاب «مصباح الانس»(۱) آمده، درباره صله رحم و قطع رحم است. جناب رسول‌الله«ص» در بیان صله رحم فرموده‌اند: «رحم مادر بزرگ‌ترین کارخانه صنع الهی است.» در رحم مادر انسان پرورده می‌شود و آنجا فرزند مثل کلیه و کبد عضوی از مادر است و از غذای مادر رشد می‌کند و پرورده می‌شود.

پدر و مادر باید مواظب باشند. آنها باید مواظب باشند که مادر چه لقمه‌ای بر می‌گیرد.

لقمه‌ای که مادر به دهان می‌گذارد بر طفل اثر می‌گذارد. اگر مادر در خوراکش در نیّاتش و حرف‌هایش بی‌باک باشد، قطع رحم کرده است. صله رحم مادر این است که به فرزند غذای حلال و طیـّب بدهد باید عصاره‌اش شیر بشود و اگر به جنینش غذای حرام بدهد، قطع رحم کرده است.

همینطور پدر اگر در کسب و کارش بی‌باک باشد قطع رحم کرده است.

و صله رحم دنیا این است که کار و فعالیت‌های سالم داشته باشید و غذای طیّب وحلال به دست بیاورید. والّا قطع رحم کرده‌اید.

مادر باید سر سفره حلال بنشیند، غذای پاک و حلال بخورد تا عصاره‌‌اش شیر بشود و طفل را بپروراند.

این صله‌رحم است.

اگر بی‌باکی کنند قطع رحم کرده‌اند. رسول خدا «ص» فرمودند: «نیّات مادر در فرزند اثر می‌گذارد.»

اگر پدر در کسب و کارش و مادر در خوراک، حرف و حالاتش بی باک باشند قطع رحم کرده‌اند. یکی از معانی حدیث شریف و لطیف حضرت خاتم«ص» این است که فرمودند: «السَّعیدُ مَن سَعِدَ فی بَطنِ اُمِّهِ، وَالشَّقِیُّ مَن شَقِیَ فی بَطنِ اُمِّهِ: خوشبخت کسى است که در رحم مادرش خوشبخت شده است و بدبخت، کسى است که در رحم مادرش بدبخت شده است.»(۲)

باید توجه بسیار به خوردن غذای حلال داشته باشید. غذای حلال، اثرات مثبت بسیار در وجود فرد به جا می‌گذارد و لقمه غیرحلال، اثرات منفی بسیار با خود همراه دارد.

حتی از لقمه شبهه‌ناک باید پرهیز کرد، چرا؟ چون مانع و حجابی برای رسیدن به قرب الهی و زیارت مولا می‌شود.

این فرموده رسول‌الله(ص) هشدار و توجه به پدران و مادران است که مواظب خودتان باشید و ببینید فرزندانتان را چگونه می‌سازید: «وَالشَّقِیُّ مَن شَقِیَ فی بَطنِ اُمِّهِ…» با غذای ناپاک، بچه شقی می‌شود. با نیات ناپاک، دامن هرزه و شیر آلوده، فرزند شقی می‌شود. حالا از آن رحم در آمده‌ایم و در این رحم دنیا هستیم و داریم خودمان را برای ابد می‌سازیم.

عالم الهی‌ می‌خواهد انسان را برای ابد درست بسازد. اگر مردم بیدار و هوشیار باشند و عقل، داور و حاکم باشد، عالم با این مردم چه کار می‌تواند داشته باشد؟ امام زین العابدین«ع» فرمود: «کاری نکنید که هنگام ارتحال که از این نشئه به سوی ابدیت می‌روید، به خودتان بگویید ای کاش عالم ما چوبدستی دستش بود و ما را به سوی سعادت ابدی سوق می‌داد.»

 

 

انبیاء و معصومین«ع» مهربان‌ترین‌اند به شما

مهربان‌تر از این سلسله و دلسوزتر از عالم الهی به حال شما کیست؟

یکی از اساتید ما «رضوان‌الله علیه» می‌فرمود: «در کوفه معاویه به عمروعاص پول می‌داد تا اراذل و اوباش را جمع کند تا مشت گره کنند و شعار زنده باد معاویه/ مرگ بر علی بدهند. وقت مرگ عمروعاص که رسید، رو کرد به فرزندانش و گفت: «من به اندازه کسی که از سوراخ سوزن هوا بگیرد در زحمتم. کاش پدرتان پشگل جمع می‌کرد و این پول‌ها را جمع نمی‌کرد. این هم سرانجام دنیا دوستی اهل دنیا!

بهتر از انبیا و معصومین«ع» چه کسی را می‌خواهید پیدا کنید که کارش انسان‌سازی باشد؟ انبیا برای انسان‌سازی مبعوث شدند. ارابه و درشکه و اینها را همه می‌توانند بسازند. این انسان‌سازی است که کار می‌برد و بزرگ‌ترین کار است.

إِنَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ المَلائِکَهُ…(۳) حرف از شناخت و استقامت است.

چه کسی به‌درستی آمد و نا امید برگشت؟ چه کسی خود را به‌درستی تفویض کرد و نتیجه نگرفت؟ چه کسی نهال وجود خود را کشیک کشید و نهالش به ثمر نرسید؟

خداوند رحمان در سوره مبارکه الأنفال آیه ۲۴ می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا استَجیبوا لِلَّهِ وَلِلرَّسولِ إِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم؛ وَاعلَموا أَنَّ اللَّهَ یَحولُ بَینَ المَرءِ وَقَلبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیهِ تُحشَرون : ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دعوت خدا و پیامبر«ص» را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد. و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل می‌شود و همه شما (در قیامت) نزد او گردآوری می‌شوید.»

اگر حیات ابدی طلب می‌کنید راه باز است دعوت هم کردند بسم‌الله بفرما.

 

قرآن سفرۀ رحمت الهی

نهال خودتان را به دست مربیان اصیل الهی، باغبانان الهی بسپارید تا ببینید که نهال شما شجره طیبه می‌شود: «‌اَصلُها ثابِتٌ وَ فرعُها فِی‌السَّماء*تُؤتی اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رَبِّها»(۴) ریشه‌اش در زمین و شاخه‌های آن در آسمان است و هر زمان میوه خود را به اذن پروردگارش می‌دهد.

و این سفره برای بنده و جنابعالی گسترده شد. سروران! قدر خودتان را بشناسید و در این رحم دوم نظام هستی خودتان را درست بپرورانید.

سوره ملک قرآن را باز کنید. ملائکه خیلی‌ها را سرزنش می‌کنند که چرا این جوری محشور شدید؟ «أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ»؟(۵) مگر شما مربی نداشتید؟ مسجد نداشتید؟ منبر، محراب، معلم، مدرس نداشتید؟ چرا این ‌جور، اشتر گاو پلنگ محشور شدید؟ علم و عمل و ملکات انسان، انسان‌سازند. شما چرا این طور کریه محشور شدید؟ جناب رسول الله«ص» فرمودند: «به‌قدری زننده هستند که صورت بوزینه، کفتار، میمون، از آن‌ها زیباتر است.»

«یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ: روزى که آدمى از برادرش و از مادرش و پدرش و از همسرش و پسرانش مى‏‌گریزد»(۶)

وقت را مغتنم بشمارید. از بزرگانتان استفاده کنید. خودتان را درست بسازید.

رسولُ اللّه«ص» فرمودند: «القرآنُ مَأدُبَهُ اللّه، فَتَعَلَّموا مَأدُبَتَهُ ما استَطَعتُم(۷): قرآن سفره ضیافت خداست. پس تا مى‌توانید از ضیافت او فراگیرید.»

قرآن سفره رحمت رحیمیه است که برای جنابعالی گسترده شده است. دست دراز کن و لقمه بردار. سید الاوصیاء امیرالمومنین«ع» فرمود: «کُلُّ وِعَاء یَضِیقُ بِمَا جُعِلَ فِیهِ إِلاَّ وِعَاءَ الْعِلْمِ، فَإِنَّهُ یَتَّسِعُ بِهِ»(۸) چه نکته دقیقی فرمودند. هر ظرفی، برکه، حوض، دریاچه، دریا، اقیانوس یک وقتی پر می‌شود و دیگر گنجایش ندارد، الا علم. ما کنار چنین سفره‌ای نشسته‌ایم. قرآن انسان‌ساز است.

جناب امیرالمومنین«ع» به پسرش محمد بن حنفیه فرمود: «پسر من! مبادا روز و شب بر تو بگذرد و در محضر قرآن نباشی، ولو پنجاه آیه.» و بدان که عدد درجات بهشت به عدد آیات قرآن است و در ماورای این نشئه و در روز قیامت، جنابعالی همان قدر بهشتی هستی که قرآنی هستی. گفته‌اند: « اقْرَأْ وَ اَرَّق: بخوان و بالا برو.» هر اندازه که اهل قرآنی و هر اندازه که این حقایق در شما پیاده شد، به همان اندازه اهل درجات بهشتی.

در هیچ مرحله از قرآن توقف نکنید. مبادا بگویی من به قله‌اش رسیدم. به هرجا رسیدی باز برو؛ بالاترها خبرهایی هست. نفاد پذیر نیست. این حرف را خود قرآن به دهن ما گذاشت.

قدر خود بشناس و مشمر سرسری

خویش را که از هرچه گویند برتری

امام صادق علیه السلام فرمود: «تَرْکُ لُقْمَهِ حَرَامٍ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنْ صَلَاهِ أَلْفَیْ رَکعَهٍ تَطَوُّعاً؛ ترک لقمه حرام نزد خدا بهتر از خواندن هزار رکعت نماز مستحبی است»(۹)

محاسبه و مراقبه را در تمام اعمال و گفتار و کردارتان باید داشته باشید، نه سالی یک مرتبه، نه ماهی یک مرتبه؛ بلکه شبانه روزی یک مرتبه

عزیزان!خودتان را حساب کنید تا مصداق «یدخلون الجنه‌یرزقون فی‌ها بغیرحساب»(۱۰) بوده باشید و بی‌حساب به شما داده شود.

از بدی‌ها استغفار کنید و از خوبی‌ها حمد کنید، که محاسبه، مراقبه می‌آورد و مراقبه، حضور و حضور، فتوح به دنبال دارد!

از همسرتان تشکر کنید هرچند غذایی که پخته شور یا بد شده است. وقتی از غذا ابراز رضایت می‌کنید همسرتان خوشحال می‌شود و این خوشحالی همسرت باعث رشد و پیشرفت معنوی شما می‌شود. یک بار من در جوانی در خانه با خانواده بد اخلاقی کردم در عالم معنا به من گفتند: بیست سال ناله‌های تو بی‌اثر شد.

 

پی‌نوشت:

  1. مصباح الانس سومین کتاب درسی عرفانی حوزه‌های علمیه
  2. نهج الفصاحه ، ص۵۳۰)

۳٫فصلت/ ۳۰

۴٫ابراهیم/۲۴ و ۲۵

۵٫ملک/۸

۶٫عبس/ آیات ۳۳-۳۴-۳۵

  1. مجمع البیان، ج۱،ص۱۶

۸٫نهج‌البلاغه حکمت ۲۰۵

۹٫وسائل الشیعه، حر عاملی، ج‏‏۱۷، ص‏۲۴

۱۰٫آیه ۴۰ سوره مبارکه غافر