Tag Archives: مومن

30آگوست/21

فداکاری در راه هدف، گواه ایمان راسخ

اشاره:

ایمان به معبود و آفریدگار جهان، همچون شجره‌ای طیبه در جان انسان مومن تجلی می‌یابد. مهم‌ترین آثار و برکات این شجره طیبه در حیات دنیایی، عزمی راسخ و قلبی استوار به وعده الهی است که او را به جهاد با مال و جان در راه خدا دعوت می‌کند و به مجاهدان و فداکاران این راه، مدال زینت بندگی و لباس «صادقون» می‌پوشاند.

سرآغاز سخن

خداوند در سوره‌های مختلف قرآن کریم برای مومنان اوصافی را بیان کرده است. در سوره توبه ویژگی‌هایی همچون «عابد»، «حامد»، «تائب»، «ساجد»، «آمر به معروف و ناهی از منکر»، «حافظ حدود الله»  و یا در سوره مومنون سایر خصوصیات شخصیتی نظیر «خشوع در نماز»، «پرداخت کننده زکات»، «عفیف و پاکدامن»، «اجتناب کننده از لغو» را برای مومنان برشمرده است. با دقت در این آیات می‌توان دریافت که سرچشمه این جایگاه و منزلت، ایمانی استوار و راسخ است که این چنین آثار سازنده‌ای را به دنبال دارد. خداوند در سوره حجرات به یکی دیگر از این آثار اشاره کرده و می‌فرماید:

«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أُولئِکَ هُمُ الصّادِقُونَ‌:  افراد باایمان کسانى هستند که به خدا و پیامبر او ایمان ‌آورند و تردیدى به خود راه ندهند؛ در راه خدا با مال و جان خود جهاد کنند. آنان راستگویانند.»

در این آیه، خداوند از چهره مؤمن واقعی پرده بر می‌دارد و به آنها مدال بندگی شایسته و صادق در عقیده و عمل اهدا می‌کند.

 

  1. مؤمنان صادق

قرآن کریم در این آیه برای شناخت مؤمنان به بیان چند خصوصیت اشاره کرده تا کسانی که از این ویژگی‌ها دور هستند، خود را مؤمن صادق ندانند و ننامند. خصوصیات چهارگانه مؤمن صادق عبارتند از:

  1. ایمان به خداوند
  2. ایمان به رسول خدا (ص)
  3. تردید ناپذیری در ایمان (ایمان راسخ)
  4. جهاد با مال و جان در راه خداوند

خداوند کسانی را که این مراحل و مراتب را در وجودش پرورش داده، «صادقون» می‌نامد.  اما چه ارتباطی در این مراتب هست که مؤمن با زینت‌بخشی جان خود به آنها به مقام «صادقون» نائل می‌آید؟ ارتباط میان این مراحل را می‌توان این چنین دریافت که ایمان به چیزی از علم به مقتضای آن جدا نیست. همچون کسی که یقین به سمّ و مهلک بودن آن دارد، پس حتماً از آن اجتناب می‌کند. بنابراین اگر کسی در ایمانش به خداوند و پیامبر(ص) صادق باشد، اهل جهاد با مال و جان در راه خداست و در غیر این صورت، صادق نامیدن او خطاست.

 

  1. جانبازى و فداکارى محکم ترین دلیل ایمان

خداوند از میان اعمال صالح به جهاد با مال و جان اشاره کرده که محکم‌ترین دلیل بر صدق ایمان و اخلاص مجاهد است. کسی که حاضر است برای اهداف اسلام جانفشانی کند، به هدفش ایمان دارد و از هرگونه تریدی در آن به دور است.

امام صادق (ع) در حقیقت ایمان و عمل متناسب با آن می فرماید:

«الإیمان إقرار وعمل، والإسلام إقرار بلا عمل:  ایمان با اقرار به زبان و همراهی عمل با آن است. و اما اسلام در اقرار به زبان، بدون عمل نیز محقق می‌شود.»

آنجا که ایمان و اراده در صحنۀ‌ عمل رخ نمایی می‌کند، دیگر جای نفاق نیست و تنها اهل صدق و صفا ثابت‌قدم می‌مانند. چه بسیار منافقان که در تاریخ اسلام اهل نماز و روزه بودند، اما هنگامی که نوبت به جان فشانی و بذل مال ‌رسید، دیگر خبری از حضور آنها در میدان عمل نبود.

سید‌الشهدا (ع) در مواجه با چنین مردمی به هنگام ورود به کربلا فرمودند:

«الناس عبید الدنیا، والدین لعق على ألسنتهم، یحوطونه ما درّت معائشهم، فإذا مُحِّصوا بالبلاء قلّ الدیّانون:  مردم بردگان دنیا هستند و دین لقلقه زبان آنان است. تا روزى که محور، منافع آنان باشد بر گرد آن مى‌چرخند؛ پس آنگاه که به آزمایش گرفتار آمدند، دینداران اندکند.»

از آنجا که اعمال و رفتار هر فردى زاده طرز تفکر و عقیده اوست، شخص با ایمان همواره با جان و مال و شئون دیگر خود در راه هدف، کوشش و فداکارى مى‌کند.

 

  1. محبت و علاقه ایمانی، سرچشمه فداکاری

اعتقاد و ایمان به چیزی، آن چنان امواج دریای محبت و علاقه انسان را خروشان و بی‌قرار می‌کند که گاه بی‌اختیار به آن عشق می‌ورزد. ناگفته پیداست که عشق، یک احساس باطنى و درونى است که وجودش با تحرک و جنبش درآمیخته است. هرگز استدلال و منطق، قدرت و تحرکى را که این «احساس» در درون انسان به وجود مى‌آورد و طوفان و هیجانی که این عاطفۀ انسانى در محیط زندگى تولید مى‌کند، نمی‌تواند ایجاد کند.

گاه مى‌شود که ده‌ها منطق و برهان در برابر احساس درونى به زانو درمى‌آیند و شکست می‌خورند، ولى هنگامى که همان «احساس» با احساس تندتر و شدیدترى روبه‌رو شود، بى‌اختیار اثر خود را از دست می‌دهد و انسان تسلیم احساس قوى‌تر مى‌شود. مثلاً گاهى با هیچ منطق و برهانى از افرادى که علاقۀ زیادی به مال و ثروت دارند، نمى‌توان یک ریال هم گرفت، ولى هنگامى که فرزندشان دچار بیمارى مى‌شود، غریزه علاقه به کودک بر حس علاقه به مال، پیروز مى‌شود و احیاناً نیمى از زندگى خود را در راه بهبود فرزند بیمارشان صرف مى‌کنند.

اگر در طول تاریخ مردان فداکارى را مى‌یابیم که در راه پیشبرد اهداف خود، سر از پا نشناخته و دیوانه‌وار همۀ شئون خود را فداى هدف کردند، به این دلیل است که آنان از صمیم دل به هدف خود ایمان داشتند و ایمان ‌چنان علاقه و شوری را در روان آنان به وجود آورد که بدون محاسبه، همه چیز را فداى هدفشان کردند و بدون اختیار به ‌سوى هدف کشیده ‌شدند.

 

  1. فداکاری در راه آرمان‌های معنوی، گرانمایه‌تر از مادیات

خردمندان، ارزش پیروزی و موفقیت در اهداف و آرمان‌های معنوی را بیش از تن و جان و مقامات مادی می‌دانند. این پیروزی از آنِ کسانی است که در راه هدف، از زندگی و موقعیت‌های موهوم مادی می‌گذرند تا به اهداف خود جامه عمل بپوشانند. اگر هدف انسان، ارتقا به مناصب و مقامات مادی باشد، فداکاری و دست از زندگی شستن و پشت پا زدن به موقعیت‌های اجتماعی، کار جنون‌آمیزی است. ما اگر چنان به هدف عشق می‌ورزد که آن را بیش از تن و زندگی مادی خود می‌خواهد، در این صورت فداکاری و از دست دادن جان و مال، اولاد و خانواده و اقوام و اعتبار مادی، رمز موفقیت خواهد بود.

کسانی که با عینک مادی‌گری به زندگی می‌نگرند و همه‌ چیز را برای ماده و مادیات می‌خواهند، نمی‌توانند فداکاری پیامبران و پیشوایان الهی و رادمردان بزرگ و سیاستمداران دلسوز و دارندگان آرمان‌های معنوی و مکتب‌های فلسفی روحی روانی را درست تفسیر کنند. اما کسی که ارزش و هدف و آرمان خود را بالاتر از ماده و مادیات می‌داند، آرامش و لذت خود را در تحقق آرمان خود می‌بیند و با چهرۀ باز و علاقه فراوان، جان خود را به خطر می‌اندازد.

 

  1. نمونه‌هایی از مجاهدان راستین در تاریخ اسلام

تاریخ اسلام، صحنه درخشش مجاهدانی است که با اقتدا به پیامبر اسلام(ص) در راه اعتلای ایمان و قرآن و اسلام از جان و مال خود مضایقه نکردند.

به گواه قرآن کریم، پیامبر خدا(ص) به همراه اهل بیت(ع) به مباهله با مسیحیان نجرانی رفت و نیز کلام وحی از شبی می‌گوید که تروریست‌های قریش خواستند پیامبر(ص) را در خوابگاهشان به قتل برسانند و امیر مومنان(ع) با روحی آرام در رختخواب پیامبر(ص) آرامید تا پیامبر(ص) زنده بمانند، ولو ایشان کشته شود. تاریخ اسلام شاهد است که «سعد ربیع»، از یاران فداکار پیامبر اسلام«ص» با دلى لبریز از ایمان و اخلاص در جنگ احد با دوازده زخم در حال احتضار روى زمین افتاد. پیامبر«ص» شخصى را مأمور کردند که از حال وى تحقیق کند و از او خبر صحیحى بیاورد. زید بن ثابت او را در میان کشتگان میدان اُحد یافت و از حال او پرسید. او در پاسخ زید گفت: «به پیامبر(ص) بگو از زندگى «سعد» جز اندکی باقى نمانده است. اى پیامبر خدا! خدا به تو بهترین پاداشی را که سزاوار یک پیامبر است بدهد.» و نیز افزود: «سلام مرا به یاران پیامبر«ص» برسان و بگو هرگاه به پیامبر«ص» آسیبى برسد و شما زنده بمانید، در پیشگاه خداوند معذور نخواهید بود.»

سالار شهیدان و سرور آزادمردان با خون خود و یاران با وفایش سرزمین کربلا را رنگین کردند تا آوای توحید همچنان در گوش جهانیان طنین‌انداز باشد. اینها همه و همه از روی عشق و علاقه به هدف بود.

این نمونه‌ها بیانگر آنند که فرد باایمان، ‌چنان غرق در جلال و جمال محبوب و هدف خود مى‌شود که در پاى آن جان مى‌سپارد و همه چیز را فراموش مى‌کند.

 

  1. مجاهدان عصر آزادی

از نیمه قرن بیستم به بعد، عصر آزادى ملل استثمارزدۀ جهان آغاز شده است. ملت‌هایى که سالیان دراز در زنجیرهاى استعمار بودند، براثر بیدارى و هوشیارى، خود را از بندها رهانیدند و به جهان آزاد راه یافتند، ولى موفقیت از آنِ ملت‌هایى بوده است که از روى ایمان، گام در این راه نهاده و با خودگذشتگى همه‌جانبه، دولت‌های استعمارى را به زانو درآورده‌اند. فداکاری‌هاى ملت آزادۀ الجزایر و کشورهاى آفریقایى و… نمونه بارزى براى این موضوع است.

بزرگ‌ترین خطر براى امپریالیسم بین‌المللى ملت‌هاى رشید و باایمانی هستند که با تکیه بر ایمان و اهداف معنوى، به ‌پا خاسته‌اند و حتى با تیر و سنگ هم که شده، استعمارگران را از خاک خود بیرون مى‌رانند و تا جان بر لب دارند از پا نمى‌نشینند و سرانجام، پیروزى با آنهاست.

امروز انقلاب اسلامى ایران و رویکرد مردم به خدا و آیین او موج عظیمى را در منطقه پدید آورده است. این روح بیدارى و گرایش به نظام الهى، روند قهرى و طبیعى خود را طى خواهد کرد و قیام  اسلامى دیر یا زود همه ‌جا را در مى‌نوردد، و با یک خیزش، کاخ‌نشینان را به خاک مذلت مى‌نشاند و زمین را ارزانى صالحان مى‌کند: «وَ لَقَد کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُونَ‌».

نتیجه‌گیری

مؤمنان صادق و راستین به خداوند و پیامبر اسلام(ص) از ایمان راسخ برخوردارند و همین بینش، ایشان را به عشق و محبت و جهاد در راه هدف با جان و مال رهنمون است.

30آوریل/21

صله رحم پل مهربانی به سوی محبت الهی

اشاره:

رابطه انسان با خانواده و پایبندی به صله رحم یکی از شاخص‌های مهم سبک زندگی اسلامی است که در پرتو آن زندگی اجتماعی و محبت در میان خانواده‌ها پررونق‌تر می‌شود. صله رحم مرتبط با محبت الهی است. بر همین اساس قوی‌تر بودن صله رحم تأثیرگذار در محبت الهی است. صله رحم دارای مراتب تشکیکی است که از محبت و پیوند با والدین تا محبت و پیوند با اهل‌بیت«ع» را شامل است. پایبندی به صله رحم تأثیر شگرفی در افزایش عمر انسان دارد و به مقیاس پایبندی به آن عمر نیز افزایش پیدا می‌کند.

 

الف: رابطه صله رحم با محبت الهی

صله رحم در بردارنده دو واژه «صله» به معنای پیوستن و«رحم» در معنای استعاره‌ای به معنی قرابت و خویشاوندی است. صله رحم در زیرمجموعه «محبت بین مؤمنین» قرار می‌گیرد. محبت الهی مراتبی دارد و راه رسیدن به ولایت و محبت الهی از طریق ولی الهی است. مرتبه بعدی تحقق ولایت و محبت ولی الهی و قدم عملی آن، محبت مؤمنین به همدیگر است. در حقیقت اطاعت از ولی الهی، انسان را به اطاعت از خدا و محبت ولی الهی انسان را به محبت خدا می‌رساند. حقیقت ولایت الهی و معصومین«ع» در ارتباطات محبت‌آمیز مؤمنین با یکدیگر جلوه می‌کند که تجلّی حقیقت ولایت خداوندند.

بنابراین اهمیت صله رحم در رسیدن انسان به محبت الهی است که واسطه آن در مرحل اول محبت و ولایت اهل بیت(ع)و در مرحله ثانی حفظ رابطه بین مؤمنین است. بر همین اساس صله رحم هر قدر قوی‌تر باشد قرب به خداوند بیشتر و حقیقت وجودی انسان کامل‌تر می‌شود.

 

ب: مراتب صله رحم

صله رحم در مجموعه محبت با مؤمنین قرار می‌گیرد و به دو بخش واجب و مستحب تقسیم می‌شود. صله رحم واجب در بخش خویشاوندان نسبی است که از زمان تولد شکل می‌گیرد و شامل پدر، مادر، فرزندان، برادر، خواهر، عمو، عمه، دایی، خاله، پدربزرگ و مادربزرگ و فرزندان است. به فرمایش مراجع بزرگوار صله رحم شامل کسانی است که با انسان در یک رحم شریکند و از اقارب به شمار می‌آیند.

۱٫ صله رحم نسبت به والدین

پدر و مادر در میان  اقوام یاد شده از اهمیت بالایی برخوردارند، به گونه‌ای که قرآن کریم بعد از توحید ودوری از شرک، مهم‌ترین فریضه را احترام به پدر و مادر می‌داند. «قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً:(۱) بگو بیایید تا برایتان‌ بخوانم آنچه را که پروردگارتان بر شما حرام کرده، اینکه چیزى را با او شریک نکنید و با پدر و مادر به نیکى رفتار کنید.»

رابطه محبت‌آمیز با والدین نقش مهمی در طولانی شدن عمر دارد، به گونه‌ای که باید با والدینی که دیندار هم ‌نیستند، حفظ حرمت کرد. یکی از یاران پیغمبر(ص) خدمت حضرت آمد و درخواست کرد که به مصاف پدرش که در صف کفر قرار داشت، به مبارزه برود، پیغمبر اجازه ندادند و فرمودند: «پدرت کافر و مهدورالدم است و باید کشته شود، اما شما که مسلمان ومؤمن هستی این کار را نکن، زیرا عمرت کم می‌شود.» اما آن جوان مسلمان سه بار از پیغمبر(ص) درخواست جنگ می‌کند و می‌گوید: «اگر اجازه بدهید، راضی هستم عمرم کم بشود، اما این کافر را بکشم.» آنگاه پیغمبر(ص) به او اجازه می‌دهند. او نیز به جنگ پدر می‌رود و او را می‌کشد و خودش هم مدتی بعد از دنیا می‌رود.

صله رحم و خدمت به والدین جبران‌کننده زحمات آنها نیست، زیرا اهداف پدران و مادران با فرزندان در خدمت متفاوتند. کسی خدمت پیامبر اکرم(ص) آمد و عرض کرد: « پدر و مادر من پیر و از کارافتاده‌اند و من همان خدمتی را که آنان در طفولیت در حق من کردند،‌ به آنها می‌کنم، آیا حق آنها را ادا کرده‌ام؟» حضرت فرمودند: «خیر. آنها در حالی که بقای تو را می‌خواستند، به تو محبت و خدمت می‌کردند و تو در حالی که می‌دانی آنها می‌میرند به آنها خدمت و محبت می‌کنی.»(۲)

اهمیت تکریم والدین هنگامی معلوم می‌شود که انسان ارتباط عمیق میان این آثار و احسان به والدین را بداند. نظام علیتی دقیق بین احسان به والدین و این امور بسیار بدیهی است و برکات خدمت به والدین در طول زمان خود را نشان می‌دهند. در مورد مقام معظم رهبری نقل شده است که ایشان در حوزه علمیه قم مشغول به تحصیل بودند. در آن مقطع پدر ایشان مشکل بینایی پیدا کرده و مایل بود که ایشان به مشهد بروند. مقام معظم رهبری در این باره از استادشان مشورت خواستند و استادشان گفت: «آن خدایی که در قم شما را رشد می‌دهد، در مشهد هم می‌تواند این کار را بکند.» ایشان به خاطر رعایت حرمت پدر و مادرشان به مشهد رفتند و خداوند برکات فراوانی را شامل حال ایشان کرد.

  1. صله رحم نسبت به اهل‌بیت(ع)

صله رحم دایره وسیعی دارد و ورای رابطه با خویشاوندان شامل مؤمنین و اولیای الهی، اهل بیت(ع)، عالمان دینی و برادران دینی نیز می‌شود. البته صله با اهل‌بیت(ع) اصل، پایه و اساس است، به گونه‌ای که برخی روایات صله را بر دو بخش صله طینی (رحم ارحامی) و صله دینی (رحم ال محمد«ص») تقسیم می‌کنند.

از حضرات معصومین«ع» نقل شده است که حقیقت رحم امت، ما هستیم که شما را به رحم حقیقی عالم و رحمت الهی می‌رسانیم. همچنانکه در بخش اخوت، ولایت مؤمنین به ولایت اولیای الهی می‌رسد و ولایت آنها سبب‌ساز رسیدن به ولایت الهی است؛ در این بخش نیز می‌توان از طریق صله رحم به رحم حقیقی عالم که اهل‌بیت«ع» هستند، به رحمت الهی ‌رسید. بر همین اساس اگر پدر یا ارحام، واسطه فیض در تولد انسان هستند، پیامبر(ص) و علی(ع) پدران واقعی این امت و واسطه فیض حقیقی هستند: «انا و علی ابوا هذه الامه من و علب پدران این امت هستیم.»(۳) اگر پدر ظاهری زمینه‌ساز تولد دنیایی است، اهل‌بیت(ع) واسطه تولد و رشد و بقا هستند.

امام صادق(ع) می‌فرماید: «رَحم آویخته به عرش است.» و : «خدایا! بپیوند به کسی که با من پیوند برقرار کرده و قطع کن از کسی که پیوند با مرا قطع کرده.» این رحم اهل‌بیت محمّد«ص» است.(۴) تمام ارحام متعلق به این رحم هستند و رحم آل محمد«ع»، یعنی اهل بیت(ع)، متعلق به عرش الهی و رحمت رحمانی الهی است.

 

ج: عواقب ترک صله رحم

همان‌ طور که ارتباط درون انسان با بیرون، سبب حیات و بقای انسان است، ارتباطات بیرونی نیز سبب بقای انسانیت‌اند. قطع رحم سبب هلاکت و کوتاهی عمر است. صله رحم وصال رحمان را جلب می‌کند، زیرا شاخه‌ای از آن است.

مردى خدمت پیغمبر(ص) عرض کرد: «یا رسول‌اللَّه! فامیل من تصمیم گرفته‏اند به من حمله کنند و از من ببُرند و دشنامم دهند. آیا من حق دارم آنان را ترک گویم؟» فرمودند: «در آن صورت خدا همه شما را ترک می‌کند.» عرض کرد: «پس چه کنم؟» فرمودند: «تَصِلُ مَنْ قَطَعَکَ وَ تُعْطِی مَنْ حَرَمَکَ وَ تَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَکَ فَإِنَّکَ إِذَا فَعَلْتَ ذَلِکَ کَانَ لَکَ مِنَ اللَّهِ عَلَیْهِمْ ظَهِیر؛(۵) بپیوند با هر که از تو ببرد و عطا کن به هر که محرومت کند و در گذر از هر که به تو ستم کند، زیرا چون چنین کنى، خدا تو را بر آنها یارى دهد.»

 

د: برکات پایبندی به صله رحم

صله رحم کارکردهای فراوانی دارد که عمده‌ترین آنها افزایش عمر است. پیامبراکرم(ص) می‌فرمایند: «صِلَهُ الرَّحِمِ تَزِیدُ فِی الْعُمُرِ وَ تَنْفِی الْفَقْر:(۶) صله رحم عمر را زیاد می‌کند و فقر را می‌زداید.»

این یک تعبیر حقیقی و واقعی است، چون رحم به لحاظ وجودی، حقیقتی متصل به وجود انسان است و اگر انسان بخواهد آن را قطع کند، با عالم وجود قطع ارتباط کرده است؛ لذا قاطع رحم عمر و روزی‌اش کم می‌شود.

امام صادق(ع) می‌فرماید: «صِلَهُ الْأَرْحَامِ تُحَسِّنُ الْخُلُقَ وَ تُسَمِّحُ الْکَفَّ وَ تُطَیِّبُ النَّفْسَ وَ تَزِیدُ فِی الرِّزْقِ وَ تُنْسِئُ فِی الْأَجَلِ؛(۷) صله أرحام خلق را نیکو و دست را با سخاوت و نفس را پاکیزه و روزى را زیاد کند و اجل را تأخیر می‌اندازد.»

تمام آثار صله رحم طینی (خویشاوندی) در رحم دینی (ارتباط با اهل‌بیت«ع») هم محقق است، بلکه آثارش در آنجا مضاعف می‌شود. اگر در رحم عادی، صله رحم سهولت حساب و زیادی عمر و وسعت روزی و… را به دنبال دارد، صله رحم دینی ورود به بهشت، وسعت روزی، زیادی عمر و سهولت حساب را به‌نحو کامل به همراه دارد.

ائمه اطهار(ع) در بخش صله رحم رعایت الاقرب فالاقرب رابه ما گوشزد می‌کنند. با این نگاه می‌توان فهمید که خدای سبحان به ما از همه نزدیک‌تر است، بنابراین باید رعایت وصل و ارتباط و محبت با خداوند بیشتر شود. از این رو باید بیشترین قرب را به خدای سبحان داشت.

امام صادق(ع) می‌فرماید: «صِلْ رَحِمَکَ وَ لَوْ بِشَرْبَهٍ مِنْ مَاءٍ وَ أَفْضَلُ مَا تُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ کَفُّ الْأَذَى عَنْهَا وَ صِلَهُ الرَّحِمِ مَنْسَأَهٌ فِی الْأَجَلِ مَحْبَبَهٌ فِی الْأَهْل(۸): با رحم خود صله کن، اگر چه به یک جرعه آب باشد و بهترین صله رحم، آزار نرسانیدن به اوست. صله رحم مرگ را به تأخیر می‌اندازد و دوستى را به خانواده می‌آورد.»

برخی از روایات ارزش صله رحم را بالاتر از عبادت در مسجد دانسته‌اند. پیامبر اکرم می‌فرمایند: «جلوس المرء عند عیاله أحب إلى الله تعالى من اعتکاف فی مسجدی هذا:(۹) نشستن با اعضای خانواده در نزد خدا از اعتکاف در مسجد من محبوب‌تر است.»

شخصی به نام مَیسِر از امام باقر یا امام صادق «ع» نقل کرده که آن حضرت فرمود: «‌ای مَیسِر! گمان می‌کنم به خویشان خود نیکی می‌کنی؟» گفتم: «آری فدایت شوم! من در نوجوانی در بازار کار می‌کردم و دو درهم مزد می‌گرفتم. یک درهم آن را به عمّه‌ام و درهم دیگر را به خاله‌ام می‌دادم.» امام فرمود: «به خدا سوگند تا کنون دوبار مرگت فرا رسیده، ولی به خاطر صله رحم به تأخیر افتاده است.»(۱۰)

 

خلاصه و نتیجه‌گیری

  1. صله رحم در بردارنده دو واژه «صله» به معنای پیوستن و«رحم »در معنای استعاره‌ای به معنی قرابت و خویشاوندی است. صله رحم در زیر مجموعه «محبت بین مؤمنین» قرار می‌گیرد، بر همین اساس هر مقدار صله رحم قوی‌تر باشد، قرب به خداوند بیشتر و حقیقت وجودی انسان کامل‌تر می‌شود.
  2. پدر و مادر در میان اقوام از احترام بالاتری برخوردارند، به گونه‌ای که قرآن کریم بعد از توحید و دوری از شرک، مهم‌ترین فریضه را احترام به پدر و مادر می‌داند.
  3. صله رحم دایره وسیعی دارد که مازاد بر داشتن رابطه با خویشاوندان شامل مؤمنین، اولیاء الهی نیز می‌شود. بر اساس روایات وارده می‌توان به صله با اهل بیت(ع)، عالمان دینی و برادران دینی اشاره کرد
  4. قطع رحم هلاکت و کوتاهی عمر را به دنبال دارد و پایبندی به صله رحم باعث افزایش در عمر است.

 

پاورقی:

  1. انعام، آیه ۱۵۱٫
  2. سید علیخان حسینی مدنی، ریاض السالکین، ج ۴، ص ۶۵٫ قم نشر اسلامی،۱۴۰۴ق.
  3. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۹۵٫ تهران نشر اسلامیه.
  4. کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج۲، ص ۱۵۱٫ تهران نشر اسلامیه ۱۳۶۲٫
  5. کلینی، محمدبن یعقوب الکافی، ج ۲، ص ۱۵۰٫ تهران نشر اسلامیه ۱۳۶۲٫
  6. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۰، ص ۲۷۴٫ تهران نشر اسلامیه.
  7. کلینی، محمدبن یعقوب ا لکافی، ج۲، ص ۱۵۱٫ تهران نشر اسلامیه ۱۳۶۲٫
  8. کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج۲، ص ۱۵۱٫ تهران نشر اسلامیه ۱۳۶۲٫
  9. ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام ج۲، ص۱۲۱٫ قم نشر فقیه.

۱۰٫ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۰۰. تهران نشر اسلامیه.