Tag Archives: برجام

29دسامبر/21

سیاست خارجی دولت سیزدهم؛ بایسته‌ها و اولویت‌ها

مقدمه

اصل محوری در سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران که رهبر انقلاب آن را بر پایه سه عنصر مهم «عـزت، حـکـمـت و مـصـلحـت» قرار داد، عملاً در مرحله اجرا توسط برخی دولت‌ها به‌درستی رعایت نشد و متأسفانه هزینه‌هایی نیز برای کشور به دنبال داشت. این هزینه‌ها غالباً ناشی از اعتماد نابجا به غرب و گاه مواضع نادرست در برابر قدرت‌های غربی و دولت‌هایی بوده که دشمنی آنان با جمهوری اسلامی ایران در طول چهار دهه گذشته بارها به اثبات رسیده است. اکنون با روی کار آمدن دولت انقلابی و مردمی آقای رئیسی، انتظار به‌حق، تغییر این رویکرد در عرصه سیاست خارجی و سیاست‌گذاری در چهارچوب اهداف انقلاب و ارزش‌های نظام اسلامی است.

در راستای تحقق این هدف در نوشتار حاضر، بایسته‌ها و اولویت‌های سیاست خارجی در مقطع کنونی بررسی خواهد شد.

 

الف.الگوی سیاست خارجی نظام اسلامی

سـیـاسـت خارجى به‌عنوان یکى از مناقشه برانگیزترین حوزه‌هاى سیاست‌گذارى در دنیای امروز، به خط‌مشی و روشی اطلاق می‌شود کـه دولت‌هـا در بـرخـورد بـا امـور و مسائل خارجی در راستای حفظ حاکمیت، تولید امنیت و پیشبرد اهداف و منافع ملی در عرصه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و سایر ابعاد حکومتی خویش اتخاذ مى‌کنند.

حوزه سیاست خارجی و چگونگی تنظیم روابط خارجی دولت اسلامی با بازیگران عرصه نظام بین‌الملل یکی از مهم‌ترین حوزه‌هایی است که با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و بـه مـوازات ایجاد تغییرات بنیادین در چهارچوب حکومت و اداره کشور، دستخوش تحولات عمیق شد. در این مقطع الگوی جدیدی از سوگیری‌های سیاست در عرصه روابط خارجی پدیدار شد که داعیه‌دار آن نظام اسلامی با گفتمان عدالت‌خواهی، سلطه‌ستیزی و مبارزه با استکبار در ابعاد مختلف آن مبتنی بر مبانی نظری، ساختاری و نقد هنجارهای بین‌المللی بود.

با شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی به عنوان الگویی از یک نظام سیاسی مشروع در عصر غیبت، بنیانگذار جمهوری اسلامی حـضرت امام خمینى(ره) سیاست خارجی این نظام را مـنـطـبـق بـر اصـول و ارزش‌هـاى اسـلامـى بنا نهاد و بر ضرورت انطباق تصمیمات اتخاذ شده در عرصه سیاست خارجى با موازین و معیارهاى شرعى تأکید کرد. سـیـاسـت خـارجـى جمهوری اسلامی در انـدیـشه سیاسى حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نیز در استمرار همان تفکر امام قرار داشته است و ایـشـان در بـیـان اصـول سـیـاسـت خـارجـى نظام جمهوری اسلامی مـعـتـقـد بـه حـمـایـت از هـویـت دینی این نـظـام و پـافـشـارى بر ارزش‌هـای اسلامی در قالب سـه اصـل «عـزت، حـکـمـت و مـصـلحـت» به عنوان یک مثلث الزامى براى چهارچوب ارتباطات بین‌المللى نظام اسلامی است.(۱)

بر اساس روایات اسلامی، روابط خارجی دولت اسلامی هرگز نباید به‌گونه‌ای باشد که به عزت نظام اسلامی خدشه‌ای وارد شود.(۲) از این رو امام علی(ع) به کارگزاران خود می‌فرماید: «باید در رفتارتان احتیاج و بى‏نیازى را درهم آمیزید و میان حسن معاشرت و نرمى در گفتار با عزت و نزهت دینى پیوند زنید.» (۳) حـکـمـت و مصلحت نیز به تعبیر رهبر انقلاب به معنای «سنجیده کار کردن، تصمیم حکیمانه گرفتن در سیاست خارجى و ارتباطات جهانى و مصلحت انقلاب را در همه ابعاد آن رعایت کردن» است.(۴)

 

ب.اولویت‌های سیاست خارجی دولت سیزدهم

با وجود الگوی تبیین شده در سیاست خارجی نظام اسلامی، متأسفانه برخی از مسئولان نظام جمهوری اسلامی در مقاطع مختلف، اصول یاد شده را به‌دقت رعایت نکرده و با برخی از اقدامات خارج از اصول خود، خواسته یا ناخواسته هزینه‌هایی را بر کشور تحمیل کرده‌اند. از این رو در این شرایط تبیین اولویت‌های سیاست خارجی حائز اهمیت است. برخی از مهم‌ترین آنها عبارتند از:

 

  1. افزایش اقتدار و حفظ استقلال نظام اسلامی

انقلاب اسلامی با از هم گسستن زنجیره وابستگی، ایران را به کشوری مستقل، مقتدر و شکوهمند تبدیل کرد. اقتدار امروز ایران، ثمره خون ده‌ها هزار شهید سرافرازی است که خون خود را در راه استقلال، عزت و آزادی این سرزمین به زمین ریخته‌اند. باید این استقلال را پاس داشت و بر اقتدار این کشور افزود. تجربه چهار دهه گذشته نشان داده هر جا ایران مقتدرانه عمل کرده، دشمن را به عقب‌نشینی وادار کرده است و هر جا ضعف نشان داده، دشمنان را به طمع واداشته است. سال‌هاست جمهوری اسلامی ایران تحت انواع تحریم‌های ظالمانه قرار دارد. دشمنان حتی از تحریم دارویی و غذایی ملت ایران نیز ابایی نداشته‌اند.

در اوج فراگیری بیماری کرونا مانع از ورود واکسن و تجهیزات و داروهای مورد نیاز به ایران شدند؛ اما به‌محض اینکه جوانان غیرتمند ایرانی تحت شدیدترین فشارها و تحریم‌ها توانستند ابزارهای مورد نیاز کشور در مقابله با کرونا به‌ویژه واکسن این ویروس را تولید کنند و وزارت بهداشت از راه‌اندازی خط تولید چند واکسن ایرانی خبر داد، آمریکا تصمیم به لغو تحریم‌های دارویی مرتبط با کرونا گرفت و با ژستی بشردوستانه در رسانه‌های جهانی اعلام کرد: «آمریکا خرید اقلام مرتبط با کرونا را برای ایران مجاز کرد!» این تجربه و ده‌ها تجربه دیگر ثابت می‌کند که تحریم‌ها تنها در صورت خوداتکایی و قدرتمند شدن ایران لغو می‌شوند و این تنها نسخه رهایی ملت ایران از تحریم‌های ظالمانه آمریکاست. نسخه‌ای که اعتبار آن پیش از این در خصوص موضوعات دیگری نیز سنجیده شده است؛ پس ایران راهی جز قدرتمند شدن و خوداتکایی ندارد.

 

  1. استفاده از تجربه شکست سیاست سازش و اعتماد به غرب

در طول چهار دهه گذشته بارها اشتباه بودن تفکر کسانی که برای بهبود وضع اداره کشور و حل مشکلات داخلی پیشنهاد داده‌اند که جمهوری اسلامی از معارضه با قدرت‌های ظالم دست بردارد و با مماشات و سازش با نظام ظالمانه‌ بین‌الملل بر حل مشکلات داخلی متمرکز شود، به اثبات رسیده است. فضای کلی حاکم بر سیاست خارجی دولت یازدهم و دوازدهم مبتنی بر دیدگاهی بود که برخورد قدرت‌های غربی با جمهوری اسلامی ایران در ماجرای هسته‌ای را ناشی از نگرانی‌های واقعی آنان از گسترش سلاح اتمی ارزیابی می‌کرد. بر مبنای این رویکرد تصور می‌شد در صورتی که جمهوری اسلامی ایران بتواند اهداف صلح‌آمیز فعالیت‌های هسته‌ای خود را برای غرب ثابت کند، قدرت‌های غربی نیز دلیلی بر تداوم دشمنی با نظام جمهوری اسلامی ایران نخواهند داشت. از این رو دولت گذشته با اعتماد به غرب در صدد مصالحه و سازش با آن برای حل مسالمت‌آمیز پرونده هسته‌ای و رفع تحریم‌ها برآمد؛ اما نتیجه مصالحه و اعتماد به غرب، نه تنها به برداشته شدن تحریم‌ها نینجامید که افزایش تحریم‌ها را نیز به دنبال داشت.

وقایع افغانستان در روزهای اخیر شاهدی دیگر بر تجربه شکست اعتماد به غرب است. آمریکا در طول ۲۰ سال اشغال افغانستان به مردم ستمدیده این کشور به دروغ نوید برقراری امنیت، آزادی و دموکراسی را داد. در این میان برخی نیز تصور می‌کردند آمریکا برای نجات مردم ستمدیده از جنگ‌های طولانی و برقراری امنیت آمده است. فکر می‌کردند پیمان‌های استراتژیک و امنیتی با آمریکا نجات‌بخش افغانستان است. تصور می‌کردند حمایت‌های ظاهری آمریکا از آنها پایدار و همیشگی خواهد ماند، در حالی که تمام این تصورات اشتباه از آب درآمدند و وضعیت امروز افغانستان نتیجه غم‌انگیز همین اعتماد ساده‌لوحانه به آمریکاست.

 

  1. تقویت روابط دوستانه با کشورهای اسلامی

رویکرد قرآن کریم در تشریح ارتباط دو گروه از مسلمانان با یکدیگر بر مبنای رابطه برادرانه و دوستانه است. از این رو پیامبر اکرم(ص) پس از تأسیس حکومت اسلامی در مدینه، به دستور قرآن کریم(۵) دشمنی دیرینه میان قبایل آن شهر را به دوستی بدل کرد و میان دو قبیله بزرگ اوس و خزرج، عقد برادری منعقد ساخت. این سیاست یکی از لوازم شکل‌گیری وحدت امت اسلامی در برابر دشمنان اسلام و غلبه بر توطئه‌های آنان است. اجرای این سیاست به عنوان یک اصل اسلامی و قرآنی از آن رو حائز اهمیت است که علت اصلی مشکلات جهان اسلام در طول قرن‌ها را می‌توان فقدان وحدت بین مذاهب و گروه‌های اسلامی دانست. از این رو تحقق این هدف در شرایط کنونی جهان اسلام، رمز پیروزی و اقتدار امت اسلامی است. چنانکه رهبر انقلاب تأکید می‌فرماید: «امروز اتحاد اسلامى، برادرى اسلامى، همبستگى اسلامى، یکى از لازم‌ترین و واجب‌ترین وظایف همه‌ جوامع اسلامى است و بایستى همه به این وظیفه ملتزم باشیم.» (۶)

 

  1. تقویت روابط استراتژیک با کشورهای جهان

قرآن کریم مسلمانان را از ارتباط دوستانه و عادلانه با دولت‌ها و کشورهای غیرمسلمان غیرمتخاصم نهی نکرده است.(۷) در اسلام، معیار برقراری ارتباط مسلمانان با غیرمسلمانان، تمسک بر مشترکات انسانی است.(۸) این مشترکات در حکومت اسلامی غالباً در مسائل سیاسی – اعتقادی است و لذا حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تشریح سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای جهان می‌فرماید: «هر کشورى در هر کجاى دنیا با سیاست‌هاى اصولى کشور ما مثل ضدیت با صهیونیسم، ضدیت با استکبار جهانى، ضدیت با کفر جهانى، همکارى داشته باشد او با ما دوست است، با ما برادر است…»(۹) از این رو ایشان در تبیین دلیل رابطه جمهوری اسلامی ایران با اتحاد جماهیر شوروی سابق، به وجود برخی از همین مسائل مشترک میان دو کشور اشاره می‌کند.(۱۰)

 

  1. اجتناب از دوستی با دشمنان نظام اسلامی

همچنانکه گذشت ارتباط مسلمانان با غیرمسلمانان و حتی نیکی کردن و احترام نهادن به آنان اصالتاً مشروع است؛ اما این اصل شامل غیرمسلمانانی که دشمنی خود علیه مسلمانان و نظام اسلامی را آشکار کرده باشند، نمی‌شود؛ زیرا قرآن کریم ارتباط دوستانه با چنین افرادی را نهی کرده است: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِم بِالْمَوَدَّهِ وَقَدْ کَفَرُوا وَقَدْ کَفَرُوا بِمَا جَاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ»(۱۱)؛ «اى کسانى که ایمان آورده‌اید، دشمن من و دشمن خود را به دوستى و سرپرستى برنگزینید. شما با آنان طرح دوستى مى‌ریزید و حال آنکه ایشان به سخن حقى که بر شما آمده است، ایمان ندارند.» در قرآن کریم خداوند تمایل به دوستی با بیگانگان و دشمنان اسلام را از خصلت منافقان دانسته است.(۱۲) وظیفه نظام اسلامی اعلام برائت از این دشمنان متخاصم است.(۱۳) از دیدگاه اسلام، هرگونه رابطه قلبی و ابراز محبت و صمیمیت با این دشمنان مردود است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَهً مِّن دُونِکُمْ لَا یَأْلُونَکُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیَاتِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُون(۱۴) اى کسانى که ایمان آورده‏اید بیگانگان را دوست و همراز خود مگیرید، آنان از هیچ نابکارى در حق شما کوتاهى نمى‏ورزند. آنها آرزو دارند که در رنج بیفتید دشمنى از لحن و سخن‌شان آشکار است و آنچه سینه‏های‌شان نهان مى‏دارد بزرگ‌تر است در حقیقت ما نشانه‏هاى دشمنى آنان را براى شما بیان کردیم اگر تعقل کنید.»

در روایات وارده از اهل بیت(ع) نیز به‌طور آشکار موضع دین در نفی ستم، مقابله با ظلم و عدم دوستی با ظالم بیان شده است.(۱۵) از این رو یکی از بارزترین جلوه‌های مبارزاتی در سیره سیاسی پیشوایان معصوم، قطع رابطه و عدم همکاری با دستگاه طاغوت و به رسمیت نشناختن این دستگاه از سوی ایشان بود.(۱۶) به لحاظ عقلی نیز هرگونه تلاش برای برقراری رابطه دوستانه با گروه‌ها یا نظام‌های سلطه‌جو و عهدشکن غیرمنطقی است، زیرا آنان همواره به دنبال سلطه و زیان رساندن هستند و لذا هرگونه رابطه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی با آنان به زیان مسلمانان تمام خواهد شد.

 

  1. مقاومت در برابر استکبار

این اصل را باید از مهم‌ترین اصول سیاست خارجی نظام اسلامی در مواجهه با استکبار به شمار آورد. سیاست خارجی نظام اسلامی در برابر گروه‌ها و نظام‌های متخاصم، سلطه‌گر و مستکبر بر مبنای مقاومت و ایستادگی است. قرآن کریم تنها راه ارتباط با پیشوایان پیمان‌شکن کافر را که به هیچ عهد و پیمانی پایبند نیستند، ایستادگی و جنگ با آنان تا زمان دست کشیدن از خصومت می‌داند.(۱۷) حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به ضرورت مقاومت نظام جمهوری اسلامی در برابر استکبار به رهبری آمریکا، تأکید می‌کند کسی نباید در اصل این ضرورت تردید و تصور کند سازش با آمریکا می‌تواند مشکلات نظام سیاسی را کمتر کند؛ زیرا دولت‌هایی که تسلیم زیاده‌خواهی‌های آمریکا شده‌اند، متحمل خسارات بیشتری شده‌اند.(۱۸)

به دلیل پیچیدگی دستگاه استکبار، جنس مقاومت و راه‌های مبارزه با دشمنان نظام اسلامی به شیوه‌های متفاوت انجام می‌شود؛ گاه به صورت مبارزه مسلحانه و گاه به صورت مبارزه نرم و انعطاف‌پذیر که در اصطلاح رهبر انقلاب از آن با عنوان «نرمش قهرمانانه» یاد شده است. نرمش قهرمانانه مورد نظر ایشان به معنای تسلیم شدن در برابر ظلم نیست و با اصل مقاومت در برابر استکبار منافاتی ندارد. این مفهوم برای جهت دادن به دیپلماسی موفق است. اسلام ضمن تاکید بر اصول و قاطعیت در برابر دشمن، به انعطاف در چهارچوب همان اصول و مصالح نظام اسلامی نیز سفارش کرده است. همچنانکه رسول خدا(ص) هر جا مصلحت اسلام و مسلمین ایجاب می‌کرد بی‌آنکه اصول را نادیده بگیرند، انعطاف لازم را نشان می‌دادند. انعطافی که در چهارچوب عقلانیت و مصلحت قرار داشت. یکی از مصادیق بارز این نوع انعطاف در زمان رسول خدا(ص) در ماجرای صلح حدیبیه نمایان است. پیامبر اسلام(ص) پس از صلح با مشرکان مکه، زمینه تسریع گسترش ندای اسلام در سراسر جهان را فراهم کردند و در نهایت نیز مشرکان مکه را به تسلیم واداشتند و به تعبیر قرآن کریم موجب فتح مبین برای مسلمین شدند: « إِنَّا فَتَحنَا لَکَ فَتحا مُّبِینا.»(۱۹)

 

  1. انتخاب کارگزاران شایسته و توانمند در سیاست خارجی

دیپلمات‌های نظام اسلامی، سفرا و نمایندگان این نظام در خارج از کشور هستند، از این رو آنان باید افرادی مهذب با ویژگی‌های مناسب با یک سفیر اسلامی باشند. از مهم‌ترین ویژگی‌های یک مسئول، برخورداری از علم و آگاهی کافی نسبت به لوازم مسئولیتی است که به او واگذار می‌شود. خداوند یکی از دلایل واگذاری مسئولیت فرماندهی و رهبری به طالوت را علم و آگاهی او به مسئولیت می‌داند: « قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُ بَسْطَهً فِی الْعِلْمِ»(۲۰)؛ حضرت یوسف نیز یکی از دلایل داوطلبی خود برای پذیرش منصب خزانه‌داری کشور مصر را علم به این موضوع اعلام می‌کند: « قَالَ اجْعَلْنِی عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ»(۲۱)

در روایتی رسول خدا(ص) می‌فرمایند: « مَنْ عَمِلَ عَلى غَیْرِ عِلْمٍ کَانَ مَا یُفْسِدُ أکْثَرَ مِمَّا یُصْلِح»(۲۲)؛ «کسی که کاری را بدون علم و آگاهی انجام دهد فساد عملش بیشتر از منفعت آن است.» در روایت دیگر امام صادق (ع) می‌فرماید: «العامِلُ عَلى غَیرِ بَصیرَهٍ کالسّائرِ عَلى غَیرِ طَریق، فَلا یَزیدُهُ سُرعَهُ السَّیرِ إلاّ بُعدا»(۲۳): «کسى که بدون بینش و آگاهى عمل کند، چون کسى است که به بیراهه می‌رود و هر چه بیشتر بشتابد از راه اصلى دورتر مى‌شود.»

کارگزاران سیاست خارجی می‌بایست به قوانین، واقعیت‌ها، اهداف، و به‌طور کلی ماهیت واقعی نظام اسلامی آگاهی و تسلط داشته باشند و برای اجرای کامل قوانین کشور خود اهتمام ورزند؛ زیرا آنان بدون درک صحیح از این مسائل نمی‌توانند از منافع نظام اسلامی در عرصه بین‌المللی دفاع کنند. از مهم‌ترین ویژگی‌های یک دیپلمات مسلمان، دشمن‌شناسی، بصیرت و هوشیاری در برابر دسیسه‌های دشمنان است.

 

نتیجه‌گیری

تجربه چهار دهه فعالیت بین المللی جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که هزینه تسلیم در برابر قدرت‌های زورگو به‌مراتب بیشتر از هزینه ایستادگی در برابر آنهاست. بارها تجربه کرده‌ایم که اگر ما در سیاست خارجی خود شیوه مماشات و سازش با نظام سلطه را در پیش گیریم، دشمنان ما را به حال خود رها نخواهند کرد؛ زیرا آنان با اساس و ماهیت مستقل نظام اسلامی مشکل دارند و تا نابودی کامل آن دست از توطئه‌چینی و فتنه‌انگیزی برنخواهند داشت. بنابراین برای دفاع از موجودیت و حیثیت و شرافت خویش چاره‌ای جز در پیش گرفتن سیاست انقلابی و قاطع در برابر دشمنی‌ها نداریم که اگر غیر از این عمل کنیم دشمنان را گستاخ‌تر می‌کنیم و چاره‌ای جز عقب‌نشینی‌های بیشتر و بیشتر در برابر آنان نخواهیم داشت. وحشت گسترده‌ای که این روزها با روی کار آمدن دولت انقلابی و مردمی در ایران در اردوگاه دشمنان حاکم شده، گواه بر این است که آنان در برابر عزم انقلابی یک ملت استوار و شجاع چاره‌ای جز عقب‌نشینی نخواهند داشت.

 

پی‌نوشت

  1. بیانات آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار مسئولان وزارت امور خارجه، ۱۸/۴/۱۳۷۰٫
  2. وسائل الشیعه، ج۲۶، ص ۱۲۵٫
  3. موسوعه الامام على علیه السلام، ج‏۴، ص ۳۳۷٫
  4. بیانات آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار مسئولان وزارت امور خارجه، ۱۸/۴/۱۳۷۰٫
  5. حجرات، ۱۰٫
  6. بیانات آیت‌الله خامنه‌ای، ۲۱/۷/۱۳۹۳٫
  7. ممتحنه، ۸٫
  8. آل عمران، ۶۴٫
  9. مصاحبه آیت‌الله خامنه‌ای با خبرنگار مجله‏ سروش، ۲۶/۱۲/۱۳۶۰٫
  10. مصاحبه آیت‌الله خامنه‌ای با روزنامه‏ تهران تایمز پیرامون مسائل جنگ تحمیلى، ۲۷/۷/۱۳۶۶٫
  11. ممتحنه، ۱٫
  12. نساء، ۸۸-۸۹٫
  13. توبه، ۱-۳٫
  14. آل عمران، ۱۱۸٫
  15. الکافی، ج۲، باب الظلم.
  16. مستدرک الوسایل، ج۲، ص۴۳۸٫
  17. توبه، ۱۲٫
  18. بیانات آیت‌الله خامنه‌ای به مناسبت میلاد حضرت محمد(ص) و ولادت حضرت امام جعفرصادق(ع)، ۱۳/۸/۱۳۹۹٫
  19. فتح، ۱٫
  20. بقره، ۲۴۷٫
  21. یوسف، ۵۵٫
  22. الکافی، ج۱، ص۴۴٫

۲۳٫ همان، ص۴۳٫

30آگوست/21

جنایت علیه بشریت – بررسی تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا و اروپا علیه جمهوری اسلامی ایران

۱٫موضوع تحریم اشخاص حقیقی و حقوقی در حقوق بین‌الملل پدیده‌ای نوظهوری است. در زبان انگلیسی برای تحریم چند واژه وجود دارند که مهم‌تر از همه واژه sanction با چند معناست. یک معنای آن تحریم و دیگری به معنای ضمانت اجراست. در حوزه بحث ما این دو معنا بیشتر کاربرد دارند. تحریم اقدام علیه دولت دیگر به منظور الزام او به انجام تعهدات بین‌المللی‌ است. به عبارت دیگر وقتی دولتی یکی از تعهدات بین‌المللی‌اش را در برابر کشورهای دیگر نقض می‌کند و آنها از این اقدام  متضرر ‌می‌شوند، آن دولت را تحریم می‌کنند. ممکن است تحریم در قبال تهدید صلح و امنیت جهانی باشد که البته در این مورد باید شورای امنیت تصمیم بگیرد.

در هر حال اگر شورای امنیت یا دولتی، دولت دیگری را تحریم کنند، کشور متضرر در ابتدا باید از تمام راه‌های موجود در حقوق بین‌الملل استفاده کرده باشد و کشورها نمی‌توانند بدون طی این مقدمات، کشور دیگری را تحریم کنند. اصل برابری دولت‌ها در حقوق بین‌الملل، یک اصل مسلم و شناخته شده است که طبق آن حاکمیت دولت‌ها برابر شمرده شده‌اند، لذا یک دولت نمی‌تواند دولت دیگری را تحریم و بر دولتی دیگر اعمال محدودیت یا دولتی را به واسطه نقض تعهد، از حقوق خودش محروم کند. اصل مصونیت دولت‌ها نیز بیانگر این مهم است.

بنابراین در ابتدا این شورای امنیت است که در شرایطی خاص و بر اساس فصل هفتم منشور ملل متحد می‌تواند کشوری را تحریم کند. حال اگر اقدام کشوری در حوزه روابط با سایر دولت‌ها نقض تعهد شناخته شود و موجبات ایجاد خسارت را فراهم کند و دولت مقابل هم همه راه‌های پیش‌بینی شده در حقوق بین‌الملل را طی کرده و به نتیجه نرسیده باشد، تحت شرایط خاصی می‌تواند آن کشور را تحریم کند. این تحریم از نوع اقدام متقابل است، یعنی کشورها به عنوان یک قاعده کلی نمی‌توانند یکدیگر را تحریم کنند، مگر اینکه در فرایند اقدام متقابل قرار گیرند. بنابراین دولت‌ها برای توقف یک دولت از نقض تعهد می‌توانند با شرایط گفته شده، آن کشور را تحریم کنند. این تحریم یک کشور علیه کشور دیگر است.

تحریم شورای امنیت در قالب فصل هفتم منشور ملل متحد تعریف می‌شود. مسئولیت صلح و امنیت بین‌المللی به شورای امنیت سپرده شده است؛ بنابراین اگر شورا احراز کرد که صلح و امنیت بین‌المللی توسط دولتی در معرض تهدید قرار گرفته است، می‌تواند از ابزار تحریم استفاده کند که آن هم ساز و کار خاص خودش را دارد.

۲- تحریم‌های سنتی به تحریم‌های یک‌جانبه و چند جانبه تقسیم می‌شوند. تحریم سنتی تحریمی است که کشوری علیه کشور دیگر انجام می‌دهد، به گونه‌ای که تمام ارکان یک کشور یا دولت تحت‌الشعاع قرار می‌گیرند. در نگاه نو به مسئله تحریم، تحریم هوشمند یا هدفمند که پدیده نوظهوری است، شکل گرفته است. ممکن است با تحریم یک دولت، مردم و اتباع آن کشور هم که محق نیستند، آسیب ببینند. در این نوع تحریم، در حقیقت مسئولین دولت به جای دولت مسئول تحریم می‌شوند. این اشخاص ممکن است مسئولین دولتی یا افراد دیگری از جمله دانشمندان باشند.

این موضوع چون قدمت زیادی ندارد، اجرای آن معمولاً با نقض برخی از اصول حقوق بین‌الملل همراه است. مثلاً تحریم مسئولین دولت ممکن است موجب نقض حریم شخصی، اصل برابری حاکمیت دولت، اصل مصونیت دیپلماتیک و کنسولی، اصل مصونیت اموال دولتی و تعهدات دولت میزبان در موافقت‌نامه مقرّ برای دیپلمات‌ها…شود. در مورد اشخاصی چون دانشمندان ممکن است حق مالکیت خصوصی، حق رفت و آمد و دسترسی به عدالت نقض شود.

اینها موارد کلی این مسئله هستند، اما در مورد ایران، همه دنیا شاهدند که شکل‌گیری پرونده هسته‌ای ما به گونه‌ای سیاسی اتفاق افتاده؛ یک فرآیند حقوقی را طی نکرده است و در این پرونده بیشتر سیاست بر حقوق غلبه داشته است. پرونده هسته‌ای ایران نباید از آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به شورای امنیت می‌رفت و آن مراحل را طی می‌کرد؛ اما یکباره و با یک اقدام سیاسی ناشی از اراده قدرت‌های بزرگ، به‌ویژه آمریکا و اروپا، پرونده ما به شورای امنیت فرستاده شد؛ در حالی که این مسئله باید در آژانس بررسی می‌شد.

مهم‌ترین غفلت این بود که دولت باید قوی‌تر عمل می‌کرد و اجازه این اقدام را نمی‌داد. با وجود اعتراض دولت ایران، پرونده هسته‌ای با یک اقدام سیاسی به شورای امنیت رفت. در طول این مدت هم مهم‌ترین ادعای ما این بوده است که مقررات و قواعد بین‌المللی را نقض نکرده‌ایم. از آن‌طرف هم قدرت‌های بزرگ به‌ویژه آمریکا و اروپا ادعا  می‌کنند که نقض کرده‌ایم. این آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بود که باید در این مورد تصمیم می‌گرفت.

در مورد برجام هم آژانس مکرراً پایبندی ما به مقررات و معاهدات بین‌المللی در مورد مسائل هسته‌ای و برجام را تأیید کرد. با وجود این، همان طور که دنیا هم شاهد بود، تعهدات طرف مقابل اجرا نشدند. ما تعهداتمان را کامل انجام دادیم، در حالی که آنها انجام ندادند و خروج یک‌جانبه آمریکا را شاهد بودیم. اروپایی‌ها در این قضیه تعلل کردند و دنبال بهانه‌هائی چون مسائل هسته‌ای و موشکی ما بودند و به دنبال آن تحریم‌ها علیه اشخاص حقیقی کشور ما شکل گرفتند؛ در حالی که مبنای تحریم اشخاص حقیقی در کشور ما یک امر اثبات نشده است. آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها همیشه این را مبنا را فرض می‌گیرند که ایران در مسائل هسته‌ای و موشکی قصد انجام فعالیت غیرصلح‌آمیز را دارد و ما هم انکار می‌کنیم. البته بیانیه‌های آژانس به عنوان مرجع تعیین‌کننده تا به حال خلاف این امر را نشان داده است و ابهامات رفع شده‌اند.

۳- در تحریم‌های هوشمند از یک سو ادعا می‌شود که مردم آسیب نمی‌بینند و از سوی دیگر حقوق اشخاص پایمال و ضایع می‌شوند. این تحریم‌ها از ابتدا با هدف مبارزه با تروریسم شکل گرفتند،  ولی در  با این فرض موهوم که ایران در فعالیت‌های هسته‌ای خود به دنبال بمب هسته‌ای است و مسیر حرکتش صلح‌آمیز نیست، هدف این تحریم‌ها قرار گرفته‌اند. البته این صرفاً یک ادعا و فرض است و نیاز به بررسی و راستی‌آزمایی دارد. ما این فعالیت‌ها را در چهارچوب مقررات انجام می‌دهیم و صلح‌آمیز هم هستند. این موضوعی است که نهاد متکفل آن بارها بررسی و راستی‌آزمایی کرده است.

بنابراین غیرصلح‌آمیز بودن فعالیت‌های هسته‌ای ایران فرض و ادعای باطلی است. لذا آثار مبتنی بر آن هم بلااثرند و تحریم نباید صورت بگیرد. ولی متأسفانه کشورهای بزرگ اعتنایی به این مسائل ندارند و هدف آنها صرفاً تأمین منافع نامشروعشان و بازداشتن ایران از مسیر خود است.  مسائل موشکی مورد ادعای آنان در برجام نیامده و موضوع مذاکره ما نبوده است؛ ولی آنها ادعا دارند که این مسئله در برجام آمده است که این ادعا رد می‌شود. در برجام اصطلاح (call upon) فراخواندن آمده و از ایران خواسته شده است، اما هیچ الزامی برای مذاکره در باره موشک‌ها وجود ندارد. بر خلاف ادعای آنها، موشک‌های تولیدی ما قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای را ندارند.

به هر حال این موضوع، هم از نظر حقوق بین‌الملل و هم از نظر حقوق بشر قابل بررسی است و همه حقوق‌دانان اذعان دارند که اگر شورای امنیت هم بخواهد این تحریم‌ها را انجام دهد، باید محدود به قواعد آمره و منشور ملل متحد باشند و طبیعتاً در این قطع‌نامه‌ها نباید خدشه‌ای به اصل مصونیت دیپلماتیک و یا مثلاً به اصل تعهد کشور میزبان در موافقت‌نامه مقرّ وارد شود. آمریکا موافقت‌نامه مقر را امضا کرده و متعهد شده که دیپلمات‌های عضو سازمان را در کشور خود بپذیرد و مانع ورود و خروج و تردد آنها نشود و اختیارات آنها را محدود نکند؛ در حالی که اینک وضعیت اصل مصونیت دیپلماتیک در حاشیه قرار گرفته است.

همچنین احترام به حقوق بشر و تضمین آن از اهداف منشور محسوب می‌شود و اهمیت زیادی دارد و   قطع‌نامه‌های شورای امنیت، نباید حقوق مصوبه در حقوق بشر را در مورد فرد یا افرادی تضییع کنند. تحریم کشورها علیه یکدیگر هم جز از راه اقدام متقابل که فرآیند خودش را دارد، قابل اعمال نیست. بنابراین اجرا و اعمال این تحریم‌ها، جایگاه نهادهای بین‌المللی را تضعیف می‌کند.

سازمان ملل از یک سو نهادهای بین‌المللی قضائی ایجاد کرده است تا در مورد اختلافات کشورها داوری و آنها را رفع و رجوع کند و از سوی دیگر خودش در جای نهادهای قضائی می‌نشیند و به‌شکلی یک‌طرفه در امری قضاوت می‌کند که هنوز در موردش بررسی‌های لازم انجام نشده‌اند. به عنوان مثال وقتی دیوان بین‌المللی دادگستری یا دیوان کیفری بین‌المللی و یا نهادهای ملی و منطقه‌ای در هر کشور باید به بررسی و ارزیابی مسائل و اختلافات کشورها وادعاهای هر کشور علیه کشور دیگر بپردازند و در باره آنها قضاوت کنند، طبیعتاً معنا ندارد که  کشوری، خود را در جایگاه هریک از این محاکم قرار دهد و رأی صادر کند.

از این روی چنین به نظر می‌رسد که مسیر اعتراض به اجرای این تحریم‌ها در نهادهای ملی و منطقه‌ای حقوق بشری باز است و می‌توان زمینه و امکانی را فراهم کرد که از طریق معاهدات حقوق بشری، افرادی که به خاطر این تحریم‌ها خسارت و ضرری از سوی کشور عضو اتحادیه اروپا دیده‌اند، در دادگاه اروپایی حقوق بشر یا در دیوان دادگستری اروپایی طرح دعوا کنند؛ زیرا تضمین حقوق بشر، از یک قاعده عرفی بین‌المللی با قاطعیت تبدیل به یک تعهد بین‌المللی غیر قابل تخطی شده است.

این تحریم‌ها در واقع شکل دیگر به کارگیری سلاح در جنگ هستند؛ منتهی در جنگ سلاح گرم  و نتیجه‌اش ترور فیزیکی فرد است و نتیجه تحریم‌ها ترور شخصیت فرد و محرومیت از حقوقش است. اگر موضوع تحریم‌ها را هم از ناحیه شورای امنیت و هم کشورها و از منظر کسانی که براساس اسناد حقوق بشر آن را مشروع می‌دانند، بررسی کنیم، باید بگوییم این امر نامحدود نیست. یعنی حتی شورای امنیت هم نمی‌تواند به شکل نامحدود تحریم کند، بلکه برعکس، امروزه حقوق بین‌الملل در ذات خود به سمت محدود کردن تحریم‌ها می‌روند و لذا برای استانداردسازی حقوق بین‌الملل، حرکت جهانی باید به گونه‌ای باشد که تحریم‌ها شکل نگیرند. درست است که باید با پدیده تروریسم برخورد کرد؛ اما نباید این بهانه‌ای در دست کشورها یا قدرت‌هایی باشد که بر سازمان ملل استیلا دارند و حقوق دولت‌ها و اشخاص را تضییع می‌کنند.

۴- تحریم غیرقانونی، ظالمانه است و تحریم غیرمشروع ،آثار جنایت‌باری را به‌دنبال دارد که یکی از آنها از بین رفتن بیماران خاصی است که داروهای‌شان به‌ خاطر تحریم به دستشان نمی‌رسد و این جنایتی است که غرب با اعمال تحریم‌های ظالمانه مرتکب شده است. جنایت مگر چیست جز کشتن افراد بیگناه؟ آمریکا و اتحادیه اروپا در مورد ایران این جنایت را مرتکب شده‌اند که باید پاسخگو باشند و تحت تعقیب قرار گیرند و محاکمه و مجازات شوند.

داروهای بیماران هموفیلی، تالاسمی، بیماران کلیوی، ‌ام اس، ‌ای‌بی، (بیماران پروانه‌ای) دیابت، سرطان و… که در دسته بیماری‌های خاص یا صعب‌العلاج قرار می‌گیرند، شامل این تحریم‌ها شده‌اند. آمریکایی‌ها بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ما را در ابعاد مختلف تحریم کردند. این تحریم‌ها در سال‌های اخیر به اوج خود رسیده‌اند. آنها مدعی هستند که دارو و غذا برای ایران تحریم نیست، اما برای همه دنیا واضح است که اگر امکان ارسال پول و ارز به خارج از کشور وجود نداشته باشد و در ارسال ارز هیچ فرقی بین دارو و سایر محصولات قائل نشده باشند، تحریم دارو و تجهیزات پزشکی صورت گرفته است.

نکته مهم اینجاست که این تحریم‌ها تنها مختص به دارو نیستند و تجهیزات پزشکی نیز تحت تأثیر این تحریم‌ها قرار گرفته‌اند. هم اکنون  حدود ۹۵ درصد دستگاه‌های دیالیزی کشور وارداتی هستند؛ محصولاتی که عمدتاً از کشور آلمان وارد ایران می‌شوند و اعمال تحریم‌ها باعث شده که در روند واردات این محصولات خلل ایجاد شود. این در حالی است که جامعه جهانی باید راهی برای برون‌رفت از این مسئله داشته باشد تا بیماران، خارج از سیاست‌های جوامع اروپایی و آمریکایی، از امکانات درمانی و دارویی لازم برخوردار شوند.

متأسفانه شرکت‌های متعدد خارجی اعلام کرده‌اند که به دلیل تحریم‌ها، قادر به فروش تجهیزات پزشکی به ایران نیستند. تجهیزات پزشکی و داروها کالاهایی هستند که عموم کشورها باید در راستای انسان‌دوستی و سلامت در اختیار سایر کشورها قرار دهند. اغلب شرکت‌ها نیز در این زمینه مایل به همکاری با ما هستند، اما متأسفانه فشار آمریکا بر برخی از این شرکت‌ها باعث شده تا آنها فروش کالاهای خود به ما را ممنوع اعلام کنند.

کارشناسان مسائل حقوق بین‌الملل معتقدند تحریم بانکی و مشکلات ارزی در عمل دسترسی به داروها را برای بیماران خاص با دشواری مواجه کرده است و دست‌های پشت پرده شرکت‌های دارویی را از ورود داروهای خاص به ایران منع می‌کنند. نمونه واضح آن شرکت «مون لی که» سوئد است که در طی یک نامه‌نگاری رسمی با «خانه ای بی» ایران اظهار کرد به دلیل تحریم از واردات پانسمان‌های مخصوص به ایران منع شده است. این عوام‌فریبی جهانی مبنی بر استثنای داروها از لیست تحریم‌ها در عمل باعث جان باختن هموطنان ما می‌شود. تحریم‌ها، تهیه دارو برای بیماران مبتلا به سرطان خون را نیز با مشکل مواجه کرده است.

در این میان اقشار آسیب‌پذیر جامعه بیشترین بار هزینه‌های هنگفت دارو درمانی را به دوش می‌کشند. جدا از هزینه‌های داروها، انجام هر وعده عمل دیالیز ۴ تا ۵ میلیون ریال هزینه مستقیم به همراه دارد. براساس آمار وزارت بهداشت و درمان هم اکنون حدود ۳۲ هزار بیمار دیالیزی در کشور وجود دارند که باید تحت عمل دیالیز قرار بگیرند. هزینه تنها بخشی از مشکلات افراد دیالیزی است، در حال حاضر اغلب دستگاه‌های دیالیز به علت اعمال تحریم‌ها و وارد نشدن دستگاه‌های جدید، از کیفیت لازم برخوردار نیستند.

۵- تحریم بانکی ایران و محدودیت‌های ارزی یکی از عوامل نرسیدن یا دشواری در رسیدن مکمل‌های دارویی بیماران پروانه‌ای است. یکی از پمادهای بسیار تأثیرگذار بیماران پروانه‌ای که در صورت دسترسی این بیماران به آن فرآیند ترمیم زخم‌ها و تاول‌های‌شان تسریع می‌شود، متاسفانه در ایران وجود ندارد. موارد زیادی از این مکمل‌هایی دارویی و پمادها وجود دارند که به دلیل تحریم‌های اقتصادی و تحریم بانکی امکان واردات آن به ایران وجود ندارد.

با شروع تحریم‌های مجدد و خروج یک‌جانبه آمریکا شوک بزرگی به جامعه بیماران خاص ایران وارد شد. در حالی که مدعیان حقوق بشر معتقدند تحریم‌های آمریکا علیه ایران حق سلامت و دسترسی به دارو و درمان را به هیچ عنوان تحت تأثیر قرار نداده است، بیماران خاص برای تأمین داروهای مورد نیاز خود در بازارها سردرگم هستند.

۶- براساس دستور موقت دیوان بین‌المللی دادگستری در لاهه (ICJ) در ۱۱ مهر ۱۳۹۷ دولت آمریکا ملزم شده است تا نسبت به لغو تحریم‌های یک‌جانبه خود در حوزه‌های دارویی و تجهیزات پزشکی، مواد غذایی و برخی حوزه‌های دیگر اقدام کند؛ اما با گذشت یک سال از این موضوع تنها این تحریم‌ها در مورد کاغذ رفع شده‌اند و سیاستمداران آمریکایی بدون توجه به سلامت و حق بیماران برای دسترسی به دارو و تجهیزات پزشکی با تهدید شرکت‌های خارجی در حال مانع‌تراشی برای فروش محصولات این شرکت‌ها به ایران هستند.

بنابراین، این ادعا که دارو در زمره کالاهای تحریم شده نیست، فریب و دروغی آشکار است و راه خرید داروها مسدود است. علاوه بر سختی دسترسی به داروهای خارجی، مجموعه‌ای از قوانین دیگر مانند تحریم‌های بیمه و حمل ‌ونقل،  تأمین دارو را دچار مشکلات اساسی  کرده‌اند. لذا تحریم‌های فلج‌کننده و کمرشکن و همه‌جانبه آمریکا و اروپا که در تاریخ بشر مشابهی نداشته است، از منظر حقوق بشر و حقوق بین‌الملل، غیرقانونی، غیرمشروع  و ظالمانه هستند و در واقع نوعی جنایت محسوب می‌شوند.

03ژانویه/21

نقدی بر امام صلح نامیدن دومین امام«ع»

وقتی به زندگی امام حسن مجتبی«ع» ‌می‌نگریم، مظلومیت تنها بر دوران حیات ایشان سایه نیفکنده است، ‌بلکه هنوز هم شاهد نشانه‌هایی از مظلومیت تحمیل شده بر ایشان هستیم. گفته‌ها و شنیده‌های ماه‌های اخیر گواه مدعاست.

سخن در نوع مواجهه دوست با دشمن و جبهه حق با باطل است. ‌صف‌بندی این دو جبهه همچنان باقی است و پیروان حق زمانی زمینگیر می‌شوند که ترسوهای جبهه خودی مقهور شاخ و شانه کشیدن‌های جبهه باطل و نفوذی‌های آن می‌شوند.

اصولاً چه شباهتی میان فضای حاکم بر کوفه و جبهه مرعوب و خود فروختۀ عراق و حجاز سال ۴۰ هجری و فضای جاری در ایران‌زمین و جبهه پرافتخار مقاومت در منطقه در سال ۱۴۴۲ هجری وجود دارد؟

امام مجتبی«ع»‌ با جریان مخالف و قوی‌ای روبرو بودند که از دوران خلیفه سوم نضج گرفته و امویان را بر گرده فرهنگ و سیاست نشانده بود. این جریان با در اختیار داشتن امکانات وسیع و گسترده در سطح جهان اسلام به عنوان مانعی جدی سر برآورده بود. رهبر معظم انقلاب درباره این جریان منحرف می‌فرمایند:

«اگر کسی بخواهد قدری دور از ملاحظات اعتقادی و صرفاً متکی به شواهد تاریخی حرف بزند، شاید بتواند ادعا کند که این جریان حتّی در دوران اسلام به وجود نیامده بود؛ بلکه ادامه‌ وضعیت دوران نهضت پیامبر«ص» در مکه بود.

در دوران خلافت عثمان، ابوسفیان که در آن ‌وقت نابینا شده بود، با دوستانش دور هم نشسته بودند. او پرسید که چه کسانی در جلسه هستند؟ پاسخ شنید که فلانی و فلانی و فلانی. وقتی مطمئن شد که همه خودی هستند و بیگانه‌ای در جلسه نیست، به آنها خطاب کرد و گفت: «تلقّفنّها تلقّف الکره». یعنی مثل توپ، حکومت را به هم پاس بدهید و نگذارید از دست شما خارج بشود! این قضیه را هم تواریخ سنی و هم شیعه نقل کرده‌اند. اینها مسایل اعتقادی نیستند و من فقط جنبۀ تاریخی آن را مطرح می‌کنم. البته ابوسفیان در آن ‌وقت اسلام آورده بود؛ منتهی اسلام او اسلام بعد از قدرت بود و نه اسلام دوره ضعف و فتور.

این جریان در زمان امام حسن مجتبی ‌«ع» به اوج قدرت خود رسید و در هیئت معاویه در مقابل امام «ع» ایستاد. معاویه معارضه را شروع کرد؛ راه را بر حکومت اسلامی بست؛ مشکلاتی را فراهم کرد و عملاً مانع از پیشروی  حکومت اسلامی شد.»(۱)

پول‌های کثیف و وعده‌ها و حتی تهدیدها، فرهنگ اموی را در جهان اسلام منتشر کرد و توان قدرت‌نمائی را از همان معدود مردان نامی هم سلب کرد. در چنین شرایطی، هر امام دیگری هم  همان راهی را انتخاب می‌کرد که امام مجتبی«ع»‌ انتخاب کردند. ‌از این‌رو «امام صلح نامیدن سومین امام» جفایی نابخشودنی است.

شبیه‌سازی دوران معاصر با آن عصر نیز خطایی راهبردی است و به ضعف درتصمیم‌گیری‌ها می‌انجامد. اکنون نه یک جریان قوی در برابر اراده پولادین مردان ایران‌زمین عرض اندام می‌کند و نه مردم زمینگیر و مستاصل و بی‌اراده شده‌اند. مشکل فعلی جامعه، وجود ترسوهایی است که به وادادگی خود در برابر دشمن، نام عقلانیت می‌نهند و نرمش و مذاکره و کوتاه آمدن و امتیازدهی‌های یک‌سویه را دنبال می‌کنند.

لیکن مردم فهیم که ضعف‌های جاری اقتصادی را در سستی متولیان و راحت‌طلبی و حتی فساد برخی از مسئولان می‌دانند؛ دشمن را به‌درستی شناخته‌اند؛ در برابر درشت‌گویی‌های او مقاومت می‌کنند‌ و بهترین ارزیاب مدیران خدوم و دشمن‌شناس هستند.‌ خیزش بی‌مانند ملت ایران در بدرقه سردار دل‌ها حاج قاسم سلیمانی نمونه عینی ارزش‌گذاری درست ملت بعد از گذشت۴۰ سال از حیات انقلاب است.

ملت ایران در اوج سختی‌های اقتصادی در تشییع مدیری که به اقتدار ایران می‌اندیشید و شکوه کشور را در گرو مقابله با تهدیدهای فرامرزی و منطقه‌ای می‌دانست و جان خویش را نیز به عنوان یک خدمتگذار صدیق ملت تقدیم کرد، حماسه‌ای به یاد ماندنی خلق کرد و نشان داد که با سنجه پیشوای حکیم خویش، راه را از بی‌راه تمیز می‌دهد. این ملت با ترسوهایی که با نقاب مذاکره و عقلانیت خوش‌رقصی می‌کنند بیگانه است و  میان خادم و خائن فرق می‌گذارد.

دشمن همواره در مسیر دشمنی خود تغییر چهره می‌دهد. گاه تیغش را عیان می‌سازد و گاه پس لبخند، دندان خدعه بر هم می‌ساید. مواجهه با این دشمن دغل، مردانی را می‌طلبد که مصداق این فراز از فرمایش امام زین‌العابدین(ع)‌ باشند که:‌ «به هنگام برخورد با دشمن یاد دنیای دلفریب را از خاطرشان ببر و اندیشه‌های مال فتنه‌انگیز را از دل‌هاشان محو کن.»(۲)

 

پی نوشت:

۱٫از بیانات مقام معظم رهبری، ۲۲فرودین ۱۳۶۹٫

۲٫صحیفه سجادیه ، فرازی از دعای بیستم و هفتم .

01سپتامبر/20

جمهوری اسلامی و طرح «صلح مسلح»

 الف) بدون تردید ایجاد امنیت و حفاظت از آن در برابر تهدیدات خارجی از اهداف اولیه حکومت‌ها از ابتدای تاریخ تا کنون بوده و گذشت زمان نه تنها از اهمیت این هدف نکاسته، بلکه با توجه به رشد فناوری و در پی آن افزایش مخاطرات و تهدیدات بین‌المللی و پیچیده‌تر شدن روش‌های تهاجم و برتری‌طلبی در دنیای معاصر، حفظ امنیت به اولویت بسیاری از نظام‌های سیاسی معاصر تبدیل شده است.

ب) رشد فناوری جنگ و تسلیحات، باعث تحول در خطرات و تهدیدات نظامی و افزایش بی‌سابقه جنس و نوع تهدیدات نظامی شده است. اگر در چند دهه پیش، روحیه و قدرت جنگاوری سربازان مجهز به تسلیحات مناسب، موجب برتری یک کشور در عرصه نظامی (اعم از دفاع یا تهاجم) می‌شد، امروز با تغییر ابزارها و تجهیزات نظامی، حرف آخر را نه نیروی انسانی، بلکه تسلیحات متکی به دانش روز می‌زند. وقتی یک نیروی عادی نظامی می‌تواند در یک مکان امن و راحت و هزاران کیلومتر دورتر از صحنه نبرد، با حرکات ساده دست و هدایت یک پهپاد، ضربات کاری و موثری را به دشمن وارد کند و یا با فشردن یک دکمه و شلیک موشک، دشمن را به بن‌بست بکشاند، دیگر نمی‌توان با اتکا به تعداد و جنگاوری سربازان از امنیت دفاع کرد‌. همچنان که در عصر جاسوسی ماهواره‌ای دیگر حفاظت از اسرار نظامی با مخفی‌کاری و پنهان‌سازی ممکن و کارآمد نخواهد بود.

ج) اگر در روزگار پیشین، مساحت و تعداد سربازان و شمار تسلیحات برای تبدیل شدن به یک قدرت نظامی موثر (برای دفاع با تهاجم) ضروری محسوب می‌شد، امروزه برخورداری از دانش و فناوری از جمله شروط اساسی اقتدار نظامی به حساب می‌آید. چه بسا کشوری که از مساحت و سربازان بسیار برخوردار باشد، اما در جنگ، حرفی برای گفتن نداشته باشد و در حفظ امنیت و دفاع ناکام بماند. به عنوان مثال آرژانتین در جنگ با انگلستان بر سر جزایر مالویناس در سال ۱۹۸۲، با وجود مساحت و سربازانی بیشتر از انگلیس و به‌رغم اینکه سربازان آرژانتینی از خاک خود دفاع می‌کردند و نیروهای انگلیسی بیش از ده هزار کیلومتر دورتر از کشورشان می‌جنگیدند، مجبور به قبول شکست شد و بخش مهم و ارزشمندی از خاک خود، یعنی جزایر مالویناس را از دست داد.

شرط اساسی دیگر برای کسب اقتدار در عرصه نظامی، داشتن «اراده معطوف به قدرت» و خودباوری است. به این معنی که یک کشور، علاوه بر داشتن دانش و فناوری خودبنیاد و مستقل، باید از اراده لازم برای نبرد در هنگام لزوم برخوردار و به خود و توانایی‌های خود مطمئن باشد. به تعبیر دیگر حاکمیت نباید خودکم‌بین باشد و دشمن و رقبا را برتر از خود ببیند. مقصود از «اراده معطوف به قدرت» این است که یک جامعه، از سطح رهبران و نخبگان سیاسی تا عامه مردم، تمایل، اراده و جرئت تبدیل شدن به یک قدرت نظامی را داشته و حاضر به تحمل هزینه‌های مختلف و احتمالی آن باشند. بدون تحقق این شرط، برخورداری از بالاترین حد از دانش و فناوری هم موجب دستیابی به اقتدار نظامی نخواهد شد.

به عنوان نمونه ژاپن در دوران معاصر (از ۱۹۸۰ تا امروز) با وجود در اختیار داشتن سطح بالایی از دانش فنی و فن‌آوری، فاقد «اراده معطوف به قدرت» و به همین دلیل فاقد توان دفاعی لازم در برابر تهدیدات احتمالی و در عرصه دفاعی کاملاً متکی به کمک‌های نظامی آمریکاست. البته ژاپن در یکی دو سال اخیر در چند مورد با تهدید جدی از جانب کره شمالی روبرو شد، ولی آمریکا به تعهدات خود در دفاع از ژاپن عمل نکرد و همین امر باعث شد تا دولت ژاپن حرکت به سوی تقویت بنیه نظامی خود را آغاز کند. از سوی دیگر کره شمالی به‌رغم آنکه به اندازه ژاپن از دانش و فناوری برخوردار نیست، به دلیل برخورداری از «اراده معطوف به قدرت» توانسته است به سطح بالایی از قدرت دفاعی برسد تا آنجا که در برابر تهدیدات نظامی آمریکا تسلیم نشده، بلکه بر عکس، آمریکا را به حملات تلافی‌جویانه و پیش‌دستانه تهدید و در دفاع از خود در برابر تحرکات نظامی آمریکا موفق عمل کرده است. این در حالی است که کره شمالی هم از نظر مساحت و هم از نظر جمعیت و امکانات مالی، قابل مقایسه با آمریکا نیست.

د) ایران در صورتی که نخواهد مانند عربستان تسلیم مطالبات قدرت‌های بزرگ و مسلط بر جهان شود و به دنبال کسب منافع مشروع و جایگاه واقعی خود در خلیج فارس و منطقه غرب آسیا باشد، هدف دشمنی و تهدیدات متنوع قدرت‌های بین‌المللی قرار خواهد گرفت و در این صورت باید توان دفاع از امنیت و منافع قانونی خود را چه به عنوان نظام جمهوری اسلامی و چه حتی به عنوان یک نظام غیردینی و سکولار، اما مستقل و مادی‌گرا مانند چین داشته باشد.

از آنجا که ایران با داشتن بیشترین نوار ساحلی در خلیج فارس، بیشترین سهم قانونی را برای بهره‌برداری ازمنافع مادی و راهبردی خلیج فارس دارد؛ همین امر نقطه تقابل آن با قدرت‌های برتری‌طلب حاکم به نظام بین‌الملل است. چون این قدرت‌ها برای تداوم تسلط خود بر جهان نیازمند تسلط دائم بر خلیج فارس به عنوان یکی از کلیدی‌ترین نقاط جهانند و یک ایران مستقل و توانمند، حتی در ساختاری غیر از جمهوری اسلامی، مانعی جدی برای تحقق و تثبیت برنامه‌های آنان به حساب می‌آید. (و این نکات فارغ از تضاد بنیادین انقلاب اسلامی با ساختار استکباری و تمامیت‌خواه حاکم بر جهان امروز است؛ زیرا ستیز جمهوری اسلامی با جهان کفر و شرک و قدرت‌های فرعونی معاصر یک وظیفه دینی است و ربطی به منافع مادی ندارد. مقصود این نوشتار این است که حتی اگر یک نظام مادی بر ایران حاکم باشد، اما منافع و جایگاه حقیقی ایران را دنبال کند، گرفتار دشمنی و کینه قدرت‌های مسلط بر جهان خواهد شد.)

ه) نظام جمهوری اسلامی و رهبری آن از ابتدای تاسیس با وقوف به این حقیقت که حرکت به سمت تبدیل ایران به یک کشور مستقل و با عزت، حتماً و بدون تردید با دشمنی و ممانعت مستکبران جهان روبرو خواهد شد، تلاش در مسیر دستیابی کشور به توان دفاعی لازم برای حفاظت از امنیت و منافع اعتقادی و ملی را آغاز کردند. تحمیل جنگ به جمهوری اسلامی از جانب رژیم صدام و حمایت قدرتمندان جهان از نظام متجاوز بعثی، موجب تقویت دیدگاه رهبری نظام در خصوص لزوم دستیابی به قدرت خودبنیاد دفاعی شد. قدرت خصوصاً در عرصه دفاعی هنگامی به بروز و ظهور می‌رسد که درون‌زا و خودبنیاد باشد. خرید تسلیحات و تجهیزات نظامی برای تبدیل شدن کشور به یک قدرت برتر، نه ممکن است و نه مطلوب، زیرا فروشندگان سلاح در جهان، همان قدرت‌های برتری‌طلب و مستکبر جهانی‌اند که هیچ‌گاه تجهیزات و امکانات نظامی اساسی و کلیدی خود را برای فروش به هیچ ‌کسی، حتی دوستان و متحدان خود عرضه نکرده و نخواهند کرد، چون عرضه یک سلاح به بازار فروش، به معنای شریک ساختن خریدار در برتری برآمده از آن سلاح است و به همین دلیل هیچ قدرتی مرتکب این خطا نمی‌شود.

از سوی دیگر فروش سلاح به کشور دیگر به معنای خروج آن اسلحه از دایره ابهام است و نقاط ضعف و قوت آن را آشکار خواهد کرد. به همین دلیل قدرت‌های برتر هیچ‌گاه تجهیزات نظامی راهبردی و کلیدی خود را نمی‌فروشند و حتی تسلیحات متعارف را نیز به شکل ناقص و با اعمال تغییرات می‌فروشند تا توانایی و کیفیت و نقاط ضعف و قوت سلاح، به دست سایر کشورها نیفتد.

از سوی دیگر هزینه خرید سلاح بسیار بالاست و تامین اقلام نظامی مورد نیاز برای کشوری مانند ایران از طریق واردات، نیازمند سه تا چهار برابر شدن بودجه‌های دفاعی است واین امر مساوی توقف و تعطیلی در سایر حوزه‌های ضروری کشور مانند آموزش و بهداشت و… خواهد شد. حال آنکه تهیه سلاح و تجهیزات نظامی در داخل کشور علاوه بر مزیت و صرفه بالای اقتصادی و ایجاد اشتغال پایدار برای تعداد فراوانی از نیروهای متخصص، موجب برتری و مزیت راهبردی نیز خواهد شد، زیرا مزایا و نقاط ضعف احتمالی تجهیزات و تسلیحات تولید داخل، صرفاً در دست نیروهای خودی باقی خواهد ماند و همین امر یکی از موجبات برتری بر دشمنان در نبردها و تنش‌های احتمالی خواهد بود.

و) تجربه جنگ‌های جهانی و نبردهای منطقه‌ای مانند جنگ ویتنام، جنگ‌های رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی، جنگ تحمیلی ۸ ساله رژیم بعث، علیه جمهوری اسلامی ایران، جنگ‌های حوزه بالکان مانند جنگ بوسنی و هرزگوین، نبردهای محور مقاومت با رژیم صهیونیستی و جنگ‌های آمریکا با رژیم صدام نشان می‌دهد که یک ملت برای حفظ امنیت و منافع خود به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند و نباید به حقوق بین‌الملل و نظام حاکم بر سازمان‌های بین‌المللی تکیه کند. امید بستن به رعایت قوانین بین‌المللی از جانب قدرت‌های برتر و یا ورود کشورها به  اتحادیه‌ها و ائتلاف‌های بین‌المللی با هدف برخورداری از امنیت جمعی نیز ناکارآمدی خود را نشان داده است. در چنین وضعیتی کشورهایی در موقعیت ایران، برای حفظ امنیت و ثبات خود تنها دو مسیر را در پیش‌رو دارند:

نخست پذیرش برتری قدرت‌های بزرگ و قرار گرفتن به عنوان زیر مجموعه این قدرت‌ها و در نتیجه حفظ امنیت به قیمت از دست دادن منافع ملی. مانند عربستان یا کره جنوبی که خود را در زیر مجموعه امنیتی آمریکا قرار داده‌اند و در مقابل او و به‌ناچار، منافع آمریکا را بر منافع خود ترجیح می‌دهند. و دوم تلاش برای دستیابی به استقلال و تبدیل شدن به قدرتی خودبنیاد و توانمند در حفظ امنیت و منافع اعتقادی و ملی.

ز) جمهوری اسلامی بر اساس باورهای خود و مبتنی بر نگرش واقع‌بینانه به صحنه و روابط بین‌الملل به این نتیجه دست یافته است که تنها راه حفاظت از صلح و امنیت در عین حراست از منافع اعتقادی و ملی، تحقق الگوی «صلح مسلح» است. الگویی که تاکید می‌کند برای حفاظت از صلح باید هزینه‌های ایجاد جنگ برای طرف متجاوز را به حداکثر رساند. در این الگو توانایی‌های نیروهای مسلح با هدف بازدارندگی از جنگ، به صورت دائمی و بر مبنای تهدیدات موجود و به صورت دانش بنیان و خوداتکا، به روز و در قالب رزمایش‌ها و در صورت لزوم به صورت بهره‌برداری محدود به‌کار گرفته می‌شود. این مهم به همراه اراده معطوف به قدرت ترکیبی از قدرت نظامی و سیاسی ایجاد می‌کند که نتیجه آن حفظ صلح و ثبات بدون ورود به جنگ است و به همین دلیل به آن «صلح مسلح» گفته می‌شود.

این الگو کاملاً با روش قرآنی حفاظت از صلح انطباق دارد. قرآن کریم در آیات متعددی از جمله آیه ۶۰ از سوره انفال به مومنان دستور می‌دهد با هدف بازدارندگی و ایجاد ترس در دشمنان جامعه اسلامی و مخالفان دین خدا تا حد توانایی خود در افزایش قدرت نظامی بکوشند. از نظر قرآن کریم دشمنان جامعه اسلامی فقط زمانی دست از تهدید و خصومت برخواهند داشت که در ترس دائم از قدرت نظامی جامعه اسلامی باشندو. در غیر این ‌صورت هیچ تضمینی برای حفاظت از امنیت و ثبات جامعه اسلامی وجود ندارد.

از آنجا که جمهوری اسلامی به عنوان حکومتی مبتنی بر تعالیم دینی بنای کشور گشایی و تهاجم به جوامع دیگر را ندارد، لذا نوع جنگ‌افزارها و تجهیزاتی را که در الگوی صلح مسلح به کار گرفته می‌شوند، «دفاعی» تعریف می‌کند و بر این تعریف پایبند است.

ح) بیش از سی سال از حضور مستقیم نیروهای مسلح آمریکا و کشورهای متحد آن (انگلیس، فرانسه و..) در خلیج فارس می‌گذرد. این نیروها در اوج جنگ تحمیلی صدام علیه جمهوری اسلامی ایران و با هدف حمایت از صدام و ممانعت از برتری جمهوری اسلامی ایران در جنگ، وارد خلیج فارس شدند و به دلیل ضعف جمهوری اسلامی در عرصه نبردهای دریایی، اقدامات متعددی را برای وادارسازی جمهوری اسلامی ایران به تسلیم انجام دادند. از جمله این اقدامات می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

حمله به سکوهای استخراج نفت متعلق به ایران و نابودی حداقل سه سکوی ایرانی، حمله به کشتی‌ها و شناورهای مختلف ایرانی از جمله شناورهای ایران‌اجر، سبلان و… غرق کردن تعدادی از آنها و سرانجام حمله به هواپیمای مسافربری ایرانی و سرنگونی آن بر فراز آب‌های جزیره ایرانی هنگام. اما پس از خاتمه جنگ تحمیلی و پس از اجرای تدابیر فرماندهی کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در تحقق الگوی صلح مسلح، نیروهای آمریکا و متحدان آن دیگر فرصتی را برای وارد آوردن ضربه‌های نظامی به جمهوری اسلامی ایران به دست نیاوردند، بلکه هرگاه تعرضی از جانب این نیروها به مرزها و حریم‌های امنیتی جمهوری اسلامی صورت گرفت با پاسخ در خور و قاطعانه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران روبه‌رو شدند. مواردی مانند اسارت نظامیان انگلیسی پس از تجاوز به محدوده آبهای جمهوری اسلامی ایران در اروند رود، اسارت نظامیان آمریکایی پس از تجاوز به مرزها و حریم آبی جمهوری اسلامی ایران در اروند رود و جزیره فارسی (۲ مورد)، سرنگونی تعدادی از پهپادهای شناسایی و تهاجمی متعلق به امریکا و … در محدوده آسمان جمهوری اسلامی ایران، سرنگونی بزرگ‌ترین و گران قیمت‌ترین پهپاد امریکایی موسوم به «گلوبال هاوک» پس از نقض حریم هوایی کشور در ابتدای تنگه هرمز و توقیف و بازداشت طولانی مدت نفتکش انگلیسی در خروجی تنگه هرمز و ده‌ها نمونه دیگر.

پاسخ  این پرسش را که چرا نیروهای نظامی امریکا به‌رغم حضور در خلیج فارس و کشورهای همسایه ایران مانند عراق و افغانستان، امکان تهاجم به جمهوری اسلامی ایران را نیافتند، باید در تحقق الگوی «صلح مسلح» توسط جمهوری اسلامی جستجو کرد. واقعیت نظام بین‌الملل این است که قدرت‌های بزرگ تنها با زبان قدرت آشنا هستند و حتی در صورت اجبار به کشور صاحب قدرت احترام نیز می‌گذارند.

علت این موضوع  که پس از سرنگونی پهپاد غول پیکر آمریکایی توسط سامانه ایرانی «سوم خرداد»، نیروهای مسلح امریکا چرا حاضر به اعمال قدرت علیه جمهوری اسلامی ایران نشدند و صرفاً تماشاچی باقی ماندند و حتی ترامپ از نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بابت عدم شلیک به هواپیمای جاسوسی سرنشین‌دار امریکایی تشکر کرد، باید ناشی از درک طرف امریکایی دانست. وقتی نیروهای مسلح امریکا به این ارزیابی رسیدند که جمهوری اسلامی ایران به‌حدی از توان و آمادگی نظامی رسیده که قادر است پهپاد فوق پیشرفته و رادار گریز گلوبال هاوک را شناسایی و منهدم کند ـ امری که آمریکایی‌ها با صراحت آن را غیرممکن می‌دانستند و حتی نیروهای مسلح روسیه هم انجام آن را در توان خود نمی‌دیدند ـ تصمیم گرفتند از درگیری با جمهوری اسلامی ایران اجتناب کنند.

اگر جمهوری اسلامی ایران در سال جاری و در چهارچوب قوانین بین‌المللی با ونزوئلا وارد تجارت آزاد شد  و در حالی که هر دو کشور توسط آمریکا در تحریم شدید قرار دارند و دولت آمریکا تهدید کرده بود به‌محض رسیدن این نفتکش‌ها به آ‌ب‌های دریای کارائیب، آنها را هدف قرار خواهد داد، توانست نفتکش‌های خود را با عبور از حوزه نفوذ آمریکا به سواحل ونزوئلا برساند؛ ناشی از اعمال قدرتی بود که در سال ۹۸ و با سرنگونی پرنده آمریکایی و توقیف نفتکش انگلیسی انجام داد، چرا که نظامیان و دولتمردان آمریکایی به این نتیجه رسیده‌اند که جمهوری اسلامی ایران هم اراده دفاع از امنیت خود را دارد و هم توانایی آن را و به همین دلیل طی سال‌های اخیر ترجیح داده‌اند از درگیری نظامی مستقیم با آن اجتناب کنند و با روش‌های دیگری مانند ترور، جنگ نیابتی توسط گروه‌های تجزیه‌طلب و تکفیری در مناطق مرزی و فشار اقتصادی به جمهوری اسلامی فشار وارد کنند.

و) دستیابی به «صلح مسلح» از جمله دستاوردهای جدی انقلاب اسلامی و ناشی از پیاده‌سازی رهنمودهای قرآنی در حوزه دفاعی است. امری که به اذعان کارشناسان بین‌المللی ناشی از ایمان رهبری انقلاب اسلامی به باورهای دینی و تلاش برای حل و فصل مسائل و مشکلات موجود با تکیه به راه حل‌های برآمده از ایمان و توان بومی مردم ایران است. اتفاقی که اگر در عرصه‌های اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی رخ داده بود، دیگر شاهد بسیاری از معضلات فعلی در جامعه ایرانی نبودیم.

13مارس/19

شکست آمریکا در جهانی‌سازی تحریم‌ها علیه ایران

یکی از نام آشناترین و پرکاربردترین واژه‌ها و ابزارهای سیاسی در عرصه مناسبات ایران و غرب، به‌ویژه در حدود چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، واژه «تحریم» است. قدمت به‌کارگیری این واژه سیاسی به عنوان ابزار ضدایرانی به ماه­های آغازین پیروزی انقلاب اسلامی برمی‌گردد. در واقع یکی از اقدامات گسترده و چشمگیر آمریکا و غرب علیه جمهوری اسلامی ایران در کنار دیگر اقدامات گسترده آنها، همچون تهدید و تطمیع (سیاست چماق و هویج)، تهدید به استفاده از نیروی نظامی و قهرآمیز، عملیات پنهان در چهارچوب اقدامات ستیزه‌جویانه، تحریم اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بوده است.

تاریخ گواهی می­دهد اول خرداد ۱۳۵۹ اولین باری است که دولت آمریکا بر ضد حکومت نوپا و انقلابی ایران به‌طور رسمی مجموعه اقدامات تنبیهی و به زبان ساده­تر تحریم‌های اقتصادی را اعمال کرد. تحریم­‌های ضد ایرانی از آن تاریخ تا کنون چندین بار درگیر فراز و فرود و گسترش دامنه اجرایی شده‌اند. یکی از مهم‌ترین بهانه‌های گسترش دامنه تحریم‌ها بر ضد ایران مقطع «ارجاع پرونده هسته­ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل» است، به‌طوری که پس از این تاریخ شورای امنیت و اتحادیه اروپایی به مجموعه تحریمگران جمهوری اسلامی اضافه شدند؛ اما همین تحریم­‌ها با پایان مذاکرات هسته­ای و دستیابی به «برجام» دستخوش تغییرات زیادی شدند، به‌گونه­ای که بخشی از آنها به‌طور کامل در هفته اول دستیابی به برجام لغو شدند (تحریم­‌های شورای امنیت)؛ بخشی دیگر پس از یک سال به‌طور نسبی لغو شدند (تحریم­‌های هسته­ای اتحادیه اروپایی) و برخی دیگر نیز متوقف گردیدند. (تحریم‌های هسته‌ای آمریکا).

اما این تحریم‌ها که در پی حصول توافق هسته‌ای موسوم به «برجام» کاهش یافته بودند، بعد از تصمیم دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا برای خروج از این توافق احیا و دور جدید تحریم‌های آمریکا علیه ایران اجرا شدند و صنایع گاز و نفت کشور را هدف گرفتند. تحریم‌های تکمیلی آمریکا که صادرات نفت را نیز شامل می‌شود از پنجم نوامبر ۲۰۱۸ اجرا شدند. در این راستا، برایان هوک، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران هشدار داد، «کسانی که بخواهند مکانیزم محدودیت‌های علیه ایران را دور بزنند، بلافاصله تحریم خواهند شد.»(۱)

هدف ترامپ از خروج از توافق هسته‌ای، راضی کردن رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس ـ رژیم آل سعود و امارات ـ و نیز صفرکردن صادرات نفت ایران و رساندن اقتصاد کشور به نقطه فروپاشی، مجبور کردن ایران به دست کشیدن از منافعش در منطقه و در نهایت ـ طبق گفته برخی مقامات سیاسی و امنیتی آمریکا ـ براندازی نظام حاکم ایران است. البته مقام‌های کاخ سفید رسماً پیگیری سیاست براندازی نظام ایران را تکذیب و ادعا کرده‌اند هدفشان وادار کردن ایران به حضور در میز مذاکره برای گفت‌وگو بر سر یک توافق جدید است.

اما برخلاف تلاش دولت آمریکا برای صفر کردن صادرات نفت ایران، «صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی کرده است تلاش‌های دولت آمریکا در این زمینه به نتیجه نخواهد رسید و ایران در سال ۲۰۱۹ نیز ۱٫۲ میلیون بشکه در روز نفت صادر خواهد کرد.»(۲)

دلیل آن ‌را باید در این نکته جست‌وجو کرد که «دور تازه تحریم‌های آمریکا تفاوت قابل ملاحظه‌ای با دوره‌های قبل دارد و آن ایستادگی آشکار کشورهای اروپایی در برابر زیاده‌خواهی‌های آمریکاست. اتحادیه اروپا، به‌ویژه سه کشور حاضر در توافق هسته‌ای با ایران از همان روزهای نخست خروج آمریکا از توافق هسته‌ای با ایران اعلام کردند به این توافق پایبند خواهند ماند و این بار کاخ سفید اجماع اروپا را در تحریم ایران از دست داد. در این راستا بسیاری از کشورهای جهان حتی با وجود دوستی نزدیک و وابستگی غیرقابل انکار به آمریکا در بحث تحریم‌ها علیه ایران چندان با زیاده‌خواهی‌های دونالد ترامپ همراهی نکردند.

همسایگان ایران کم و بیش در برابر تحریم‌ها موضع منفی گرفتند. شرق و جنوب شرق آسیا توانستند کاخ سفید را به معافیت نفتی از تحریم متقاعد کنند و اروپا، روسیه و چین در پی راهکار عملی برای متعهد ماندن به توافق هسته‌ای هستند. این همراهی نکردن جهان با سیاست‌های آمریکا در قبال ایران در نوع خود کم‌نظیر و حامل پیام‌های پیدا و پنهان بسیاری است که پرداختن به آنها می‌تواند دلایل منطقی این کشورها در حفظ ظرفیت‌های اقتصادی و سیاسی ایران را مشخص سازد.

رایزنی‌های کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا برای گرفتن معافیت از تحریم‌ها برگ دیگری بر دفتر ناکارآمدی تحریم‌های آمریکا افزود. تایوان، ژاپن، چین، کره جنوبی و هند کشورهایی هستند که در فهرست معافیت نفتی از تحریم‌ها قرار دارند. در این میان کره جنوبی اعلام کرد از شرکت‌های خود در ایران که به سبب تحریم‌ها متضرر شده‌اند حمایت خواهد کرد. ترکیه، همسایه شمال غربی ایران هم در انتقاد از تحریم‌ها علیه ایران از پیشگامان بود. ایران نیمی از نفت این کشور را تامین می‌کند و قطع واردات نفت، اقتصاد ترکیه را با مشکلات بسیاری روبرو خواهد کرد.»(۳)

پس از این عدم همراهی کشورهای فوق‌الذکر، مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا اطلاع داد که واشنگتن کشورهای چین، هند، ایتالیا، یونان، ژاپن، کره جنوبی، تایوان و ترکیه را موقتاً از این تحریم‌ها معاف می‌کند.(۴)

روسیه دیگر متحد استراتژیک ایران نیز در تعهد بر برجام باقی ماند و تا مرز منافع ملی خود از ایران حمایت کرد. روس‌ها تحریم‌های آمریکا را مطلقاً نامشروع و ناقض قطعنامه‌های سازمان ملل دانستند. ولادیمر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه تحریم‌ها علیه ایران را غیر قانونی خواند. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه این کشور هم در واکنش به تحریم‌ها اعلام کرد: «مسکو با وجود تحریم‌ها راه‌هایی برای جلب همکاری با ایران پیدا خواهد کرد. روس‌ها که خود در فهرست تحریم‌های آمریکا قرار دارند، تلاش می‌کنند تا ساز و کار تازه و مستقلی را برای تجارت با ایران تدوین کنند.»

گرچه عدم تبعیت بسیاری از کشورهای منطقه از تحریم‌های آمریکا حائز اهمیت است؛ اما به سبب پیشینه ارتباطی آنان با ایران ـ هم از منظر سیاسی و هم وابستگی اقتصادی آنها به نفت ایران ـ این عدم تبعیت در قیاس با ناهمسازی اتحادیه اروپا با تحریم‌های آمریکا در درجه دوم اهمیت قرار می‌گیرد.(۵)

در این راستا، خبرگزاری رویترز در یادداشتی، پنج دلیل ذیل را برای شکست سیاست دولت دونالد ترامپ در جهانی سازی تحریم‌ها علیه ایران برشمرده است:

۱ـ صادرات نفت صفر، ممکن نیست: مقام‌های دولت آمریکا در شروع تحریم‌ها علیه ایران به‌صراحت اعلام کردند قصد دارند صادرات نفت ایران را به صفر برسانند. رویترز نوشت، «اکنون مشخص شده که این طرح غیرعملی است، زیرا هیچ جایگزینی برای صادرات ۲.۵ میلیون بشکه نفت ایران در روز وجود ندارد. با آنکه عربستان سعودی ادعا کرده کمبود نفت در بازارها را جبران کرده، کارشناسان معتقدند که ریاض و متحدانش از ظرفیت لازم برای جبران کمبود نفت ایران برخوردار نیستند.»

اکنون که صادرات نفت ایران به حدود ۱.۵ میلیون بشکه در روز کاهش پیدا کرده، بهای جهانی نفت تا حدود ۷۶ دلار به ازای هر بشکه افزایش یافته است. در صورتی که پیش‌بینی‌ها درباره افزایش قیمت نفت به ۱۰۰ دلار صحت داشته باشند، این افزایش بها، کاهش میزان صادرات نفت را جبران خواهد کرد.

۲ـ جنگ‌های آمریکا در چند جبهه: رویترز نوشت، «جنگ تجاری آمریکا با چین و اعمال تحریم‌های اقتصادی علیه روسیه باعث می‌شود این دو کشور تمایل کمتری برای همکاری با واشنگتن در خصوص ایران داشته باشند.

علاوه بر این، کاخ سفید نمی‌تواند امیدی به همکاری اتحادیه اروپا داشته باشد. بروکسل به‌شدت از تصمیم ترامپ برای خروج از برجام و احیای تحریم‌ها انتقاد کرده است؛ ضمن آنکه، اتحادیه اروپا، تحریم‌های فراسرزمینی آمریکا را تهدیدی علیه هویت و استقلال خودش می‌بیند.»

برونو لی، وزیر دارایی فرانسه اخیراً گفته است: «بحران با ایران برای اروپا فرصتی خواهد بود تا نهادهای مستقل مالی خودش داشته باشد تا بتوانیم با هر کسی که می‌خواهیم تجارت کنیم.»

کارشناسان می‌گویند تحریم‌ها در شرایطی اثرگذارند که بر سر آنها اجماع وجود داشته باشد. چنین اجماعی در خصوص تحریم‌های فعلی وجود ندارد.

۳ـ آغازی برای پایان دلار: رویترز به عنوان دلیل سوم نوشت: «تحریم‌های آمریکا بستر لازم را برای ایجاد تغییرات تاریخی در نظام مالی جهانی ایجاد کرده است. در دهه‌های گذشته، دلار ارز مسلط در بازارهای مالی بین‌المللی بوده، اما با خروج آمریکا از برجام، کشورهایی مانند روسیه، چین، هند و ترکیه ترغیب شده‌اند برای تجارت با ایران به ارزهای خودشان رو بیاورند.در صورتی که اروپایی‌ها در ایجاد یک نظام مالی مستقل از دلار آمریکا موفق شوند، کشورهای دیگر می‌توانند در تجارت با ایران از «یورو» استفاده کنند و به این ترتیب پایان سلطه دلار در بازارهای جهانی را رقم بزنند.»

۴ـ مقابله با یکجانبه‌گرایی آمریکایی: کشورهای باقیمانده در توافق هسته‌ای با ایران، این توافق را روشی برای مقابله با یکجانبه‌گرایی آمریکا می‌بینند، زیرا از نگاه آنها برجام حاصل چندجانبه‌گرایی است و این دولت آمریکا است که با خروج از آن یکجانبه عمل کرده است. هر نوع تسلیم در برابر آمریکا در این موضوع باعث خواهد شد که آمریکا در موضع فعلی مصرتر شود.

۵ـ حمایت متحدان آمریکا از برجام: متحدان آمریکا از جمله اتحادیه اروپا و ژاپن کماکان از توافق هسته‌ای برجام حمایت می‌کنند. تنها برخی از متحدان آمریکا در منطقه از جمله عربستان سعودی، امارات و رژیم صهیونیستی حامی اقدام ترامپ در خروج از برجام و احیای تحریم‌ها هستند. سایر متحدان آمریکا در منطقه اعم از ترکیه، عمان و عراق هم از برجام حمایت می‌کنند.

از سوی دیگر سایر تحولات در منطقه هم به نفع آمریکا و متحدانش نیست. در سوریه، بشار اسد، رئیس‌جمهور این کشور که مورد حمایت ایران و روسیه است در حال پیروزی در جنگ این کشور است. عملیات آمریکا در افغانستان شکست خورده و عربستان سعودی در جنگ یمن عملاً کاری پیش نبرده است.

رویترز نوشت: «در شش دهه گذشته، ایالات متحده قدرت هژمونیک منطقه بوده است، اما رویکرد غیرواقع‌بینانه ترامپ و آینده برجام ممکن است با ایجاد شکاف در روابط آمریکا و اروپا و متحد کردن قدرت‌های بلوک شرق، اروپا و قدرت‌های منطقه‌ای نظیر ایران، ترکیه و عراق این معادلات را به هم بزند.»(۶)

در همین زمینه، پایگاه آمریکایی میدل ایست مانیتور در گزارشی به امکان‌سنجی موفقیت تحریم‌های آمریکا علیه ایران پرداخته و نوشته است: «دور بعدی تحریم‌های اقتصادی علیه ایران که در چهارم نوامبر آغاز خواهد شد، بهطور عمده صنعت نفت و گاز این کشور را هدف قرار خواهد داد. این تحریم‌ها پس از امضای «توافق جامع مشترک»(۷) ـ که معمولا به عنوان معاهده هسته‌ای ایران شناخته می‌شود ـ کاهش یافت، اما شش ماه پیش دونالد ترامپ با خروج از توافق هسته‌ای از اعمال مجدد تحریم‌ها علیه ایران خبر داد؛ تحریم‌هایی که بخشی از آنها سه ماه پیش اعمال شدند و در چهارم نوامبر نیز دور جدید آنها آغاز می‌شود.

احتمالا تحریم‌های آمریکا علیه ایران به پنج دلیل با شکست مواجه می‌شوند:

نخست: در حالی که ایالات متحده قصد دارد صادرات نفت ایران را به صفر برساند، مشخص شده که این کار غیرعملی است؛ زیرا جایگزین مناسب برای ۲٫۵ میلیون بشکه در روز در صادرات نفت ایران وجود ندارد. کارشناسان بر این باورند که عربستان سعودی قبلاً ادعا کرده بود که برای جبران هر کمبودی آماده است؛ اما ریاض و متحدانش توانایی کامل برای جایگزینی نفت ایران را ندارند. در حال حاضر صادرات نفت ایران به حدود ۱٫۵ میلیون بشکه در روز کاهش یافته است، حال آنکه با کاهش صادرات نفت ایران، قیمت نفت به ۷۶ دلار رسیده و پیش بینی می‌شود به ۱۰۰ دلار در هر بشکه برسد. مسئله‌ای که باعث می‌شود حتی اگر صادرات نفت ایران به یک میلیون هم بشکه برسد، درآمدهای نفتی ایران کاهش پیدا نخواهد کرد.

دوم: جنگ تجاری ترامپ با چین و تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه روسیه باعث می‌شود پکن و مسکو تمایلی برای کار با واشنگتن علیه ایران نداشته باشند. علاوه بر این کاخ سفید نمی‌تواند روی همکاری با اتحادیه اروپا حساب باز کند، در حالی که بروکسل، برجام را یکی از دستاوردهای سیاست خارجی خود می‌داند. همچنین اتحادیه اروپا به ‌طور فزاینده‌ای تحریم‌های فراسرزمینی را تهدیدی برای هویت و استقلال خود می‌داند.

در همین زمینه، برونو لومر، وزیر دارایی فرانسه اعلام کرد: «اتحادیه اروپا در حال بررسی راه‌هایی است که خسارت شرکت‌هایی که با ایران همکاری می‌کنند و به دنبال تحریم‌های آمریکا در ارتباط با برنامه هسته‌ای ایران متحمل ضرر می‌شوند، جبران شود و فرانسه این موضوع را پیگیری می‌کند.»

لومر با اشاره به قوانینی که به سال ۱۹۹۶ باز می‌گردند، به رادیو اروپا گفت: «فرانسه می‌خواهد که اروپا در این زمینه موضع محکمی داشته باشد. آیا ما می‌پذیریم که آمریکا پلیس اقتصادی این سیاره است؟ پاسخ اروپایی‌ها باید به روشنی منفی باشد.»

سوم: تحریم‌های آمریکا زمینه‌ساز تغییر تاریخی در نظام مالی جهانی شده است.  چندین دهه است که دلار آمریکا بر بازارهای مالی بین‌المللی غالب است . خروج آمریکا از برجام، کشورهایی مانند روسیه، چین، هند و ترکیه را به استفاده از ارزهای محلی خود برای تجارت با ایران تشویق کرده است. اگر اروپا موفق به ایجاد یک سیستم مالی جدا از دلار آمریکا شود، دیگر کشورها می‌توانند از یورو در تجارت با ایران استفاده کنند و سلطه ایالات متحده بر بازارهای جهانی را کاهش دهند.

چهارم: طرفین باقیمانده در برجام، این توافق را به عنوان ابزاری برای مقابله با یکجانبه‌گرایی آمریکا مورد توجه قرار داده‌اند. برجام یک توافق چندجانبه است که توسط قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد پشتیبانی می‌شود، ولی  دولت ترامپ آن را یکجانبه ترک کرده و برای مجازات سایر کشورها در صورت اجرای آن تلاش می‌کند.

پنجم: متحدان قدرتمند ایالات متحده مانند اتحادیه اروپا و ژاپن همچنان از برجام پشتیبانی می‌کنند. تنها تعدادی از متحدان منطقه‌ای ـ یعنی عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اسرائیل ـ از تصمیم ترامپ برای خروج از این معامله حمایت کردند، در حالی که سایر بازیکنان منطقه‌ای همچون ترکیه، عمان و عراق همچنان از این توافق حمایت می‌کنند. همزمان، تحولات در سایر بحران‌های منطقه‌ای به نفع ایالات متحده و متحدان آن در جریان نیست: بشار اسد با حمایت روسیه و ایران برنده جنگ داخلی می‌شود؛ کمپین ایالات متحده در افغانستان شکست خورده است. عربستان سعودی قادر به شکست حوثی‌های حمایت شده از تهران در یمن نیست و قطر نیز بر محاصره‌های تحت رهبری سعودی فائق آمده است. این تحولات باعث می‌شوند که تهران راه‌حل‌هایی را برای مقابله با تحریم‌های اعمال شده توسط واشنگتن پیدا کند. دور بعدی تحریم‌های ایالات متحده علیه ایران احتمال بروز تنش‌های خاورمیانه را افزایش می‌دهد و بعید است که واشنگتن به اهدافش در مورد ایران دست یابد.(۸)

روزنامه مصری الاهرام نیز در گزارشی با عنوان «شکست زودهنگام تحریم‌های آمریکا علیه ایران» آورده است: «در فاصله اندک باقیمانده به اجرای تحریم‌های آمریکا علیه ایران، برعکس هراس‌افکنی سابق آمریکا مبنی بر عزم جدی واشنگتن برای در تنگنا قرار دادن کامل ایران، مقامات آمریکایی اعلام کردند که واشنگتن مایل نیست کشورهای دوست و متحد زیان ببینند و درک می‌کند که برخی از کشورهای نزدیک از نظر جغرافیایی به ایران نمی‌توانند از خرید نفت ایران صرفنظر کنند.

آمریکایی‌ها با وجود شکست سعی دارند وانمود کنند که اوضاع در دست آمریکاست و امتناع و سرپیچی از سیاست‌های آمریکا در کار نبوده است و  واشنگتن به این کشورها اجازه داده است که در تحریم نفتی مشارکت نکنند. این در حالی است که آمریکا از هیچ تلاشی برای قانع کردن این کشورها برای مشارکت در تحریم، خواه با تهدید یا تشویق دریغ نکرد، اما راه به جایی نبرد.

کشورهای عضو اتحادیه اروپا، هند، پاکستان و کره جنوبی بر ادامه واردات نفت از ایران تاکید کردند. در عین حال چین و روسیه برای بازاریابی نفت و غلبه بر تحریم‌ها به ایران کمک خواهند کرد. روسیه اعلام کرده است که فروش نفت ایران را در بورسش خواهد گذاشت و چین از عزم خود برای افزایش خرید نفت ایران خبر داده است. این یعنی که تحریم‌های آمریکا راه به جایی نخواهند برد.

ایران درباره برنامه‌های موشکی یا تعدیل سیاست‌هایش زیر بار خواسته‌های آمریکا نخواهد رفت، زیرا بر این باور است که آمریکا جز زبان زور زبان دیگری را نمی‌داند. ایران ۴۰ سال در معرض تحریم‌ها بوده و تحریم‌ها برای چند سال دیگر گزندی به آن نمی‌رسانند، به‌ویژه که ترامپ با مشکلات داخلی روبروست و نظرسنجی‌ها حاکی از احتمال برنده شدن دموکرات‌ها در انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره آمریکاست که مخالف خروج آمریکا از توافق هسته‌ای با ایران هستند و کنگره با ساختار جدیدش حتی اگر نتواند ترامپ را براندازد، مانعی در برابر سیاست‌های او خواهد بود.

«در هر رویارویی‌ای که آمریکا در منطقه وارد آن شده است ایران از آن برنده خارج شده است و هم اکنون بیش از قبل مورد حمایت متحدان قوی بین‌المللی است که در رأس آنها روسیه و چین قرار دارند. گویا ایران نوک پیکان در جنگی است که جز با تسلیم در برابر هیمنه یکجانبه آمریکا یا اعلام نظام جهانی جدید چند قطبی به پایان نخواهد رسید.»(۹)

عبد الباری عطوان، تحلیلگر مشهور جهان عرب نیز در این مورد نوشت: «بسته دوم و مهم‌تر تحریم‌های آمریکا علیه ایران که یکشنبه شب اجرا خواهد شد و مربوط به حوزه انرژی (نفت و گاز) و (بانک‌ها) است، بزرگ‌ترین آزمایش قدرت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکاست. بیشتر شاخص‌ها نشان می‌دهند که احتمال شکست ترامپ در این آزمایش، بیش از احتمال پیروزی است.

اعلام دولت آمریکا در معاف کردن هشت کشور از پیروی از تحریم‌ها علیه ایران مفهومش این است که تهدیدهای ترامپ مبنی بر به صفر رساندن صادرات نفت ایران صرفا بمب صوتی بوده است و صادرات نفت ایران ادامه پیدا خواهد کرد و این خود مقدمه اولیه شکست ترامپ است.

تحریم‌های آمریکا که از زمان روی کار آمدن ترامپ مثل موش زاد و ولد می‌کنند، به همان سرعت هم ارزش و تاثیرگذاری خود را از دست دادند؛ چون بسیاری از کشورهای بزرگ دنیا نظیر روسیه، چین، هند، اتحادیه اروپا، ترکیه و… را به ائتلاف علیه سلطه دلار بر اقتصاد جهان و استفاده از سیستم مبادلات تجاری با ارزهای بومی نظیر روبل روسیه، یوان چین، یورو اروپا و ین ژاپن واداشت.

موضوع قابل توجه این است که روسیه برای فروش همه تولیدات تسلیحاتی خود با واحد پول روبل تصمیمی راهبردی گرفت و تازه‌ترین معاملات فروش موشک‌های «اس ۴۰۰ » به هند و قبل از آن به ترکیه هم با واحد پول روبل صورت گرفت. اما چین هم در بیشتر معاملات خود، به‌خصوص در زمینه انرژی به ارزهای دیگری غیر دلار به‌خصوص «یوان» اتکا کرده است. اتحادیه اروپا هم تصمیم گرفت برای حفظ مبادلات تجاری خود با ایران که به مبلغ سالیانه بیست میلیارد دلار می‌رسد، نهاد مالی جدیدی را با اتکا به «یورو» تأسیس کند.

آمریکا با اعمال این تحریم‌ها به متحدان خود ضرر می‌رساند و موجب ایجاد فضای پر هرج و مرج اقتصادی در سطح جهان می‌شود. تحریم صادرات نفت ایران منجر به افزایش قیمت‌ها در بازارهای جهانی می‌شود و این مسئله بر اقتصاد کشورهای مصرف‌کننده نفت، به‌خصوص در اروپا که در حال حاضر با زمستانی بسیار سرد روبرو هستند و بالطبع نیاز به واردات نفت بیشتری دارند، تأثیر خواهد گذاشت.

درست است که دولت ترامپ روی همکاری عربستان و روسیه برای جبران خلأ بازار ناشی از عدم صادرات نفت ایران حساب کرده است که تقریبا معادل یک میلیون بشکه نفت است، اما این محاسبه شاید خطا باشد، چون خود عربستان از لحاظ فنی قادر به همکاری فوری و افزایش صادراتش نیست. این قضیه درباره روسیه هم صدق می‌کند، چون میانگین تولید نفت روسیه از چاه‌های سیبری در چهار ماه آتی به دلیل یخبندان این منطقه به پانصد هزار بشکه کاهش پیدا می‌کند و روسیه حتی اگر هم بخواهد در این زمینه همکاری کند این همکاری مجانی نخواهد بود و روسیه خواهان امتیازدهی آمریکا، به‌خصوص در رفع تحریم‌ها علیه کشورش به دلیل قضیه اوکراین و تسلط کامل یا جزیی بر شبه جزیره کریمه خواهد بود.

با نگاهی گذرا به صفحه وزارت خارجه ایران در توئیتر، فیس بوک و … و شروط ۱۲ گانه‌ آمریکا برای رفع تحریم‌های ایران، این نکته آشکار خواهد شد که تحریم‌ها را بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل وضع کرده است، نه مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا یا ترامپ، رئیس‌جمهور این کشور. ایران ۴۰ سال است که فشار تحریم‌ها را تحمل کرده و توانسته با هوشیاری از آن به نفع خود و برای رسیدن به خودکفایی و ساخت صنایع نظامی پیشرفته و تبدیل شدن به یک کشور بزرگ در منطقه استفاده کند.

بنابراین تحریم‌های جدید آمریکا هم بی‌اثر خواهند بود و ایران از آنها به نفع خود استفاده خواهد کرد. از سوی دیگر این تحریم‌ها دشمنان بیشتری را برای آمریکا در خاورمیانه و جهان خلق خواهند کرد و تشکیل ائتلاف ناتوی عربی که احتمالاً اسرائیل رهبری آن را برعهده دارد و نوک پیکان هر حمله احتمالی آن علیه ایران خواهد است، نابودی رژیم‌های شریک این ائتلاف و در رأس آن اسرائیل را رقم خواهد زد، به گونه‌ای که جنگ آتی آخرین جنگ در منطقه خواهد بود.

تحریم مجدد ایران به معنای ورود آمریکا و متحدانش به تونلی تاریک است که احتمالاً از آن  شکست خورده بیرون می‌آیند. منظور از متحدان آمریکا، اسرائیل و متحدان عرب قدیمی و جدیدی است که فرش قرمز برای نتانیاهو پهن کرده‌اند و یا خواهند کرد.»(۱۰)

پی‌نوشت‌ها

۱ـ خبرگزاری اسپوتنیک به نقل از تسنیم، “صندوق بین‌المللی پول از ذخایر ارزی حدود ۱۰۰ میلیارد دلاری در سال جاری و ناکامی آمریکا در صفر کردن صادرات نفت ایران طی امسال و سال آینده خبر داد”، ۱۶/۱۱/۲۰۱۸٫

۲ـ همان.

۳ـ خبرگزاری ایرنا، “تلاش برای قطب زدایی از جهان ادامه دارد”، ۱۳/۱۱/۲۰۱۸٫

۴ـ خبرگزاری اسپوتنیک به نقل از تسنیم، “صندوق بین‌المللی پول از ذخایر ارزی حدود ۱۰۰ میلیارد دلاری در سال جاری و ناکامی آمریکا در صفر کردن صادرات نفت ایران طی امسال و سال آینده خبر داد”، ۱۶/۱۱/۲۰۱۸٫

۵ـ خبرگزاری ایرنا، “تلاش برای قطب زدایی از جهان ادامه دارد”، ۱۳/۱۱/۲۰۱۸٫

۶ـ شبکه العالم-ایران، به نقل از: خبرگزاری فارس، ۱۱/۸/۱۳۹۷٫

۷- JCPOA

۸ـ تابناک،«پنج دلیلی که منجر به شکست تحریم‌های ۱۳ آبان آمریکا علیه ایران می‌شود!»، ۱۰/۸/۱۳۹۷، کد خبر: ۸۴۷۹۸۷

۹ـ مشرق نیوز، “شکست زودهنگام تحریم‌های ترامپ علیه ایران“، ۱۳/۸/۱۳۹۷، کد خبر: ۹۰۸۳۶۲٫

۱۰ـ همان.