آئین نامه
ی حزب الله لبنان
یک سند تاریخی مهم که برای اولین بار منتشر می
شود.
حزب الله
در لبنان جزئی از امت بزرگ اسلامی است که با الهام از رهبریهاو رهنمودهای حضرت
امام خمینی مدظله العالی به صورت بزرگترین قدرت در صحنه لبنان تجلی یافته وحرکت
عظیمی را علیه آمریکا واسرائیل وهم پیمانان آنان به وجود آورده است .حزب الله
وحرکت عظیم آن در حقیقت پرتوی از انقلاب اسلامی است که از مساجد ومراکز روحانی نشأت
گرفته وبا برخورداری از ویژگیهای عمیق وحیات بخش اسلام راستین به دور از تنگ
نظریها وخود محوریهای حزبی وگروهی،توده های وسیعی از مردم لبنان را دربر گرفته است
.
علیرغم
سیاستهای دیرینه استعماری در لبنان که همواره سعی داشت شیعه وسنّی را دشمن همدیگر
قلمداد کرده وهر یک از آنها را به مسیحیان مارونی به عنوان دوست وپشتیبان متمایل
سازد .اکنون در پرتو حرکت حزب الله وانقلاب اسلامی این توطئه شوم به کلی خنثی شده
وشیعه وسنی در حالی که دشمنان مشترک خود را شناخته اند چنان صفوف خود را فشرده
کرده ودر مقابل تمام قدرتهای شیطانی ایستاده اند که نموداری از آن را درصحنه
تظاهرات عظیم صیدا بعداز اولین گام پیروزی علیه اسرائیل غاصب شاهد بودیم .
حزب الله
در پرتو اسلام ورهبری امام امت وصفوف به هم فشرده ،قاطعیت،خلوص وشهادت طلبی خود نه
آنکه فقط در صحنه لبنان به عنوان نیرومند ترین قدرت تجلی کرده است که علیرغم
امکانات محدود مادی و نظامی خود در مقایسه با ارتش به اصطلاح آسیب ناپذیر اسرائیل
غاصب،امروز به عنوان جدی ترین خطر برای موجودیت اسرائیل مطرح شده است .
طبیعی است
که دشمنان سیلی خورده اسلام در برابر سرسختی وانعطاف ناپذیری حزب الله لبنان،اکنون
تمام سعی خود را در لبنان علیه آن بکار گرفته اند وتمام وسائل ارتباط جمعی استکبار
جهانی سعی در اخفاء وتحریف موجودیت حزب الله می نمایند وتمام اخبار مربوط به
عملیات وحضور فعال را در صحنه لبنان در پرده ابهام قرار می دهند ـ درست به
همانگونه ای که با انقلاب اسلامی در ایران وجمهوری اسلامی بر خورد کرده ومی کنند ـ
اینک اسرائیل وآمریکا وهم پیمانان آنها تنها وحشت وهراسی که در لبنان دارند از حزب
الله است وانقلاب اسلامی واین ترس ووحشت بیانگر میزان قدرت ونفوذ وکاربرد حزب الله
است .
طبق
اطلاعات دقیق از منابع نزدیک به حزب الله به ویژه در جنوب اشغال شده لبنان کمترین
احتماًل وسوء ظن در مورد ارتباط وتمایل یک فرد با حزب الله، برای دستگیر شدن او
توسط نیروهای اشغالگر کافی است .وهمین چندی پیش بود که چند نفر از پزشکان جنوب را
دستگیر کرده بودند در بازجوئی به آنها گفته شده بود که دلیل دستگیری شما این بود
که ما شنیده ایم که شما به حزب الله وابستگی دارید !
در جنوب
هر کس دستگیر می شود اولین سؤال از اواین است که از کی تقلید می کنی ؟!آیا مقلد
امام خمینی هستی ؟ودومین سوال این است که آیا با حزب الله ارتباطی داری ؟!
سخن درباره حزب الله لبنان در این چند جمله نمی
گنجد .در این مختصر بهتر است این حرکت اسلامی وآرمآنهای اصیل آن را در متن پیام
حزب الله لبنان جستجو کنیم .پیامی که تمام وسائل ارتباط جمعی استکباری آنرا سانسور
کردند ولی به لطف خداوند نسخه ای از آن به پاسدار اسلام رسید که با ملاحظه آن خود
را موظف دیدیم آن را ترجمه ودر اختیار امت حزب الله قرار دهیم .باشد که ضمن شناخت
بیشتر حزب الله لبنان نکات وتذکرات جالبی نیز برای ما در بر داشته وهر چه بیشتر
قدر انقلاب اسلامی و رهبری بزرگ ان را شناخته و در راه شکوفاتر شدن و صدور ان در
صحنه ی جهانی تلاش کنیم.
نامه ی
سرگشاده ی حزب الله لبنان به تمام مستضعفین لبنان و جهان،به مناسبت بزرگداشت اولین
سالگرد شهادت شیخ شهیدان، راغب حرب «ره»
بِسمِ
اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
«و قُلَ
الحقُّ من رَبّکم فَمَن شاءَ فلیومن وَ مَن شاءَ فلیَکفر…»
ما چه
کسانی هستیم و هویت ما چیست؟
ای
مستضعفین ازاده!
ما
فرزندان امت حزب الله در لبنان،به شما درود می فرستیم و از راه شما،تمام جهانیان
را مخاطب می سازیم.ما هیچ کس را دراین پیام استثناء نمی کنیم،تمام شخصیتها،نهادها،احزاب،سازمانهاوبنیادهای
سیاسی،انسانی وتبلیغاتی را مخاطب قرار می دهیم زیرا، دوست داریم که همه صدای مارا
بشنوند وگفتارمان را دریابند و نقشه هایمان را خوب درک کنند وطرحمان رابررسی
نمایند.
ما
فرزندان امت حزب الله خودمان را جزئی از امت اسلامی در جهان می دانیم که با
وحشیانه ترین هجوم استکبار از غرب و شرق مواجه است و انگیزه ی انان این است که
مارا از محتوای مکتبیمان تهي سازند، همان محتوايي که دا بر آن ارزاني داشته که
بهترين امتها باشیم،به معروف امر کنیم واز منکر نهی نماييم و به خدای یگانه ایمان
اوریم،و انگیزه ی دیگر دشمنان این است که ذخایر و ثروت های ما را به یغما ببرند و
نیروهای ما را به نفع خود استثمار نموده و از آن پس تمام امور ما را زیر سیطره ی
خود قرار دهند.
ما فرزندان
همان امت حزب الله هستیم که پیشگامان ما را خداوند در ایران پیروز کرد و دگر بار
حکومت مرکز اسلام را در جهان بنیاد نهاد…ما تعهّد می کنیم که اوامر و دستور های
یک رهبری حکیم و عادل که در ولی فقیه جامع الشرائط منحصر می شود،را اطاعت کنیم و
در زمان حاضر چنین رهبری مجسّم می شود و امام ایة الله روح الله موسوی خمینی دام
ظله، برانگیزنده ی انقلاب مسلمان و برپادارنده ی نهضت والای آنان.
و به همین مناسبت،ما در لبنان یک حزب محدود و یا
یک چهارچوب سیاسی تنگ نیستیم بلکه ما امتی هستیم که با تمام مسلمانان در سراسر گیتی
رابطه ای مکتبی،سیاسی و متین داریم و آن اسلام است که خداوند پیامش را توسط خاتم
انبیاء محمد(ص)تکمیل کرد و ان را برای جهانیان برگزید که از ان پیروی کنند،
همانگونه که در قرآن کریم می فرماید:«اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینُکُم و اَتمَیتُ
علیکم نعمتی و رضیتُ لکمُ الأسلامَ دینا»
و از این
رو،انچه به مسلمانان در افغانستان،عراق،فیلیپین و…می گذرد،در حقیقت لطمه ای است
که بر بدن امت اسلامی که ما قسمتی جداناپذیر از ان هستیم وارد می اید ولذا بنابر
وظیفه ی شرعی که داریم برای مقابله با ان ـ طبق برنامه ی سیاسی کلی که رهبری ولایت
فقیه ان را اختیار می کندـ قیام می کنیم.
و اما
فرهنگ،سرچشمه ی اصلی آن قرآن کریم و سنّت معصومین و احکام و فتواهایی است که از
سوی فقیه و مرجع تقلیدمان صادر می شود… واین ها روشن و واضح است و برای همگان ـ
بی استثناءـ قابل فهم می باشد و هیچ نیازی به فلسفه بافی و بررسی اضافی ندارد،
بلکه تنها نیازی که دارد تعهد و به کارگیری آن است و بس.
و اما نیروی نظامی ما، هیچ کس اندازه و گستردگی
آن را نمی داند زیرا ما دارای یک دستگاه نظامی،جدایی از سایر قسمت های بدنمان نمی
باشیم،بلکه هریک از ما رزمنده ایی جنگجو است هنگامی که(جهاد)او را فرامی خواند و
هریک از ما وظیفه ی خود را در نبرد به عهده می گیرد بنابر وظیفه ی شرعی که دارد و
در چهارچوب عمل به دستورات رهبر و ولّی فقیه…و خداوند پشت و پناه ما است که ما
را با لطف خود تأیید می کند و در قلب دشمنانمان ایجاد هراس می نماید و مارا بر آنها
پیروز می گرداند.
جهان
استکبار در جنگ با ما هماهنگ است
ای
مستضعفین آزاده!
حکومت های
جهان استکباری ستمگر در غرب و شرق،در جنگ و نبرد با ما متحد شده اند و هماره دست
نشاندگانشان را بر علیه ما می شورانند و در پی بدنامی ما و تهمت زدن به ما هستند
که از این راه،ناجوان مردانه بین ما و سایر مستضعفین پاکدل جدایی بیندازند و کوشش
بر این دارند که ان همه برنامه ها و خدمات بزرگ و پر اهمیت را که در مقابله با
امریکا و هم پیمانانش انجام داده ایم نادیده بگیرند.
آمریکا از
راه دست پروردگان محلی خود کوشش کرد به مردم چنین وانمود کند که آن جوانمردانی که
قدرت و هیبت او را در لبنان شکستند و او را ذلیل و خوار از لبنان بیرون راندند و
نقشه های شومش را در این دیار زیر پا گذاشتند جز چند افراطی خرابکار نیستند و هیچ
انگیزه ایی جز منفجر کردن مغازه های مشروب فروشی وقمار خانه ها را ندارند.
ولی ما
یقین داشتیم که مانند چنین القاءاتی،امت ما را فریب نمی دهد زیرا دنیا می داند:کسی
که خود را برای مقابله با امریکا و استکبار جهانی اماده می کند، دست به چنین
کارهای حاشیه ایی نمی زند و دم را نمی گیرد که از سر غافل بماند.
تمام
مصیبت های ما از آمریکا است.
ما خواهان
برکندن منکر از ریشه هایش هستیم.و اولین ریشه های منکرآمریکا است. وهیچ کوششی برای
کشاندن ما به کارهای جزئی وحاشیه ایی و بازماندن از رودر رویی با امریکا،به ثمر
نمی رسد.
وهمانا
رهبر مان امام خمینی چندین بار تأکید کردند که آمریکا سبب مصیبت های ما است و
آمریکا(ام الخبائث)است. وما که با آن می جنگیم،در حقیقت کاری جز پیگیری حق شرعی
خود در دفاع از اسلام و شوکت امتمان،انجام نمی دهیم.
ما به
صراحت و روشنی اعلام می کنیم:ما امتی هستیم که به جز خدا از هیچ قدرتی هراس نداریم
و ظلم و ستم و ذلت را نمی پذیریم.و همانا امریکا و هم پیمانانش از کشور های پیمان
اتلانتیک شمالی و رژیم صهیونستی اشغالگر سرزمین مقدس اسلامی فلسطین،همه ی این ها
به ما ظلم کرده و پیوسته ظلم و ستم روا می دارند و همواره در پی تحقیق و تضعیف ما
هستند.بنابراین،ما در حال آمادگی بی وقفه و روزافزون بلای ردّ ستم و دفاع از دین و
موجودیت و شرافت خویش می باشیم.
آنها به
کشور ما یورش بردند، روستاهای ما را ویران کردند کودکان ما را کشتند،حریم ما را
هتک کردند وبر گرده ما جلّادهائی ستم پیشه مسلّط کردند که چه جنایتهای هولناکی بر
امت ما مرتکب شدند وهنوز هم آن خونخواران سنگدل را که هم پیمان اسرائیل می باشند،
یاری می دهند وما را در به دست گرفتن سر نوشت خویش،با اراده واختیار خودمان منع می
کنند .
هان!
بمبهای آنان مانند باران بر خانواده هاي ما مي باريد، آنگاه که صهیونیستها بیروت
را محاصره کرده وبه کشورمان یورش برده بودند .هواپیماهای آنان پیوسته، شبانه روز
مردم بی دفاع ما، زنان وکودکان و حتی زخمیهای مارا بمباران می کردند ولی در همان
حال، منطقه های فالانژهای مزدور از بمباران دشمن در امان بود بلکه
مراکزی برای راهنمائی نیروهای آنان به شمار می آمد .
وما در آن
حال، از وجدان جهان استمداد می طلبیدیم که به یاریمان بشتابند ولی نه از آن چیزی
شنیدیم ونه اثری دیدیم!
این
وجدانی که در ایام محنت، از ما گریزان بود،در
روزی که فالانژهای خونخوار در شهر (زحله )محاصره شده بودند،به حالت بیدار وآماده
باش در آمد!!وهمچنین هنگامی که همدستان اسرائیل در (دیرالقمر)محاصره شدند.واین
مسئله ما را به شگفتی وا داشت ویقین کردیم که این وجدان جهانی به حرکت در نمی آید
مگر با در خواست قدرتمندان و برای اجابت منافع استکبار ومستکبران.
اسرائیلیها وفلانژها چندین هزار از پدران، فرزندان، زنان وبرادران ما را در
صبرا وشاتیلا در یک شب به خاک وخون کشیدند و از هیچ سازمان بین المللی صدای
اعتراضی به این کشتار وحشیانه که هماهنگ با نیروهای آتلانتیک بود بلند نشد، همان
نیروهائی که چندی قبل از کمپها بیرون رفتند و این شکست خوردگان پذیرفتند که آن
کمپها را تحت حمایت گرگ قرار داده و به دستور روباه آمریکائی فیلیپ حبیب سر نهند .
آری! این جنایتها بر ما وارد آمد تا ما را بیشتر بر عقیده خود پابرجا و استوار
کند که قران فرمود: «وَ لَتَجَدَنَ اَشَدَ الناسِ عَداوَةً لِلَذینَ آمَنُوا
الیَهودَ وَ الَذینَ اَشرَکوا»
چاره ای جز رو در روئی نداریم
و بین گونه در یافتیم که ستم از بین نمی رود مگر با قربانی دادن ..وشرافت به
دست نمیآید جز با بذل خون، وآزادی داده نمی شود بلکه گرفته می شود با بذل جان
وازاین روی،دین وآزادی وشرافت را بر زندگی ننگین وخضوع همیشگی در برابر آمریکا وهم
پیمانانش وصهیونیستها وهم پیمانانشان (فالانژها)ترجیح دادیم .وبرای آزادی کشورمان
وبیرون راندن استعمارگران واشغالگران وبه دست گرفتن سرنوشتمان،قیام کردیم .
ودیگر توان صبر کردن بیش از آنکه صبر کرده ایم نداریم واینک بیش از ده سال بر
محنت ما می گذرد وجز طمع کاران وتملق گویان ویا ناتوانان ندیده ایم !
هماهنگی صهیونیستی کتائبی
صد هزار قربانی،آمار تقریبی جنایتهای آمریکا واسرائیل وکتائب (فالانژ )در بین
ما است. آواره شدن نیم میلیون مسلمان تقریباً و ویرانی منطقه های آنان در (تبعه )،(برج
حمود)(دکوانه)،(تل الزعتر)،(سبینه) (حی الغوارنه )و(بلا جبیل) که هنوز هم از
خویشاوندان ما هر کس در آنجا مانده است با مصیبت ومحنت به سر می برد،بی آنکه حتی
یک سازمان بین المللی هم برای نجات آنها اقدام کند!.
و همچنین اشغال صهیونیستی که در اشغال سرزمین های مسلمانان همواره به پیش می
تازند تا انجا که بیش از یک سوم مساحت لبنان را تحت اشغال خود دراورده اند با
هماهنگی کامل از پیش،با کتائبی ها و فالانژهایی که با جلوگیری از ورود اشغالگران
مخالفت کردند و در اجرای برخی از طرح های اسرائیل مشارکت فعال نمودند که نقشه ان
را عملی ساخته و انچه می خواهد به ان بپردازند،در ازای رساندن انان به کرسی ریاست
و حکومت!!.و اینچنین هم شد.چرا که بشیر جمیل خونخوار به کرسی صدارت با همیاری
اسماعیل و نفت فروشان عرب!!و رهبران دوست نمای فالانژ از نمایندگان مسلمانان (در
مجلس لبنان)،دست یافت…ولی ملت ما نتوانست براین ذلّت سکوت کند، لذا خواب های
صهیونیست ها و همکارانشان را اشفته کرد و باز هم امریکا بر حماقت خود اصرار ورزید
و امین جمیل را برای جانشینی برادر به گور
سپرده اش برگزید که از اولین خدمت هایش می توان شمرد:
ویران کردن خانه های اوارگان،یورش بردن بر مساجد مسلمانان،دستور دادن به ارتش
که تمام کوی و برزن های مناطق مستضعف نشین را برسر اهالیش خراب کنند،درخواست از
نیروهای پیمان اتلانتیک که بر علیه ما بشورند و امضای عهدنامه ی منحوس(17مه)که
لبنان را تحت الحمایه ی اسرائیل و مستعمره ی امریکا قرار می دهد.
دشمنان اصلی ما
و ملت ما نتوانست تمام این خیانت هارا تحمل کند و لذا بنابر رودر رویی(ائمه ی
کفر)(امریکا،فرانسه و اسرائیل)گذاشت. واولین کیفر سخت را در 18 اوریل و سپس
در29اکتبر1983به انان داد و به راستی جنگی بی امان بر علیه نیروهای اشغالگر اسرائیلی
اغاز کرده بود،که دراین میان، دو مرکز مهم حاکمان نظامی را ویران کرد و مقاومت
اسلامی را ـ چه از نظر مردمی و چه از نظر نظامی ـ انچنان گسترش داد که دشمن را
ناچار به فرار گام به گام نمود و این گریز مفتضحانه ای که اسرائیل مجبور به
پذیرفتن ان شد،برای اولین بار در تاریخ انچه به آن(نبرد اعراب با اسرائیل)گفته می
شود،صورت می پذیرد.
و برای حقیقت اعلام می کنیم :فرزندان امت
حزب الله این بار دشمنان اصلی خود را در منطقه خوب می شناسند:اسرائیل،امریکا،فرانسه
و کتائب(فالانژ)
اهداف ما در لبنان
امت حزب الله اکنون در حال مقابله و پیشروی برای کوبیدن دشمنان است تا اینکه
این اهداف را محقق نماید.
1ـ اسرائیل به کلی از لبنان بیرون رود تا اینکه مقدمه ای باشد برای بیرون رفتن
ان از عالم وجود و ازادی قدس شریف از چنگال های اشغالگران.
2ـ امریکا و فرانسه و همپیمانانشان از لبنان خارج شوند و هر نفوذی از هر کشور
استعمارگری در کشور پایان پذیرد.
3ـ فالانژها تسلیم عدالت شوند و دربرابر جنایت هایی که نسبت به مسلمانان و
مسیحیان و با تشویق امریکا و اسرائیل انجام دادند،همگی محاکمه شوند.
4ـ به تمام فرزندان این مرزو بوم فرصت انتخاب سرنوشت و اختیار نوع رژیمی که می
خواهند،با ازادی کامل داده شود. و مخفی نماند که ما هیچ گاه تعهّدمان را نسبت به
حکم فرمایی اسلام،پوشیده نمی دانیم وهمه را دعوت می کینم که رژیم اسلامی را
برگزینند زیرا اینچنین نظامی می تواند وحدت،عدالت،و شرافت را برای همگان تأمين کند
ومانع سیطره ی جدید استعمارگران در کشورمان شود.
ای دوستان !!
این بود اهداف ما در لبنان، این ها هم دشمنان ماهستند(که ذکر کردیم)و اما
دوستان ما:تمام ملت های مستضعف جهان دوستان مان هستند،و اینان همان هایی می باشند
که با دشمنان ما درستیزند و کوشش براین دارند که به ما اسیبی نرسد،چه افراد وچه
احزاب و چه سازمان ها،و ماهم به انان توجه کرده و به این سخن مخاطبشان قرار می
دهیم.
ای رزمندگان!در هر جای لبنان باشید و هر ایده و اندیشه ای داشته باشید!ما و
شما در انگیزه هایی بزرگ ومهم، مشترک هستیم،که این اهداف خلاصه می شود در :
ضرورت ساقط کردن و از بین بردن قدرت و سیطره ی امریکا در کشور و بیرون راندن
اشغالگر صهیونیست که بر گرده ی بندگان خدا سوار شده اند و کوبیدن تمام فعالیت های
فالانژ ها در رابطه با امور اداره ی کشور،گرچه در روش های مقابله و سطح ان با شما
اختلاف داریم.
پس بیایید،دست از خصومت فیما بین خودمان برداریم و در مسائل جزیی اختلاف نکنیم
و باب رفاقت را هرچه گسترده تر برای تحقق ارمان های بزرگ،بگشاییم.
پس هیچ مهم نیست که یک حزب بالخصوص، خیابانی را زیر سیطره ی خود قرار دهد بلکه
مهم این است که توده های ملت با ان حزب
بجوشد و هماهنگ باشد و مهم نیست که زور نمایی نظامی به هموطنان نشان داده شود!بلکه
مهم این است که عملیات نظامی بر علیه اسرائیل فزون تر شود.
ومهم نیست که پیام های زیبا بسازیم و دعوت به برقراری کنفرانس ها کنیم!بلکه
مهم است که از لبنان،گورستانی برای طرح های امریکایی بسازیم…
در هر صورت ما از شما (دوستان) هیچ نوع تحریک و سبک شمردن عقاید و هیچ گونه
ستمی نسبت به امت و شرافتمان را نمی توانیم قبول کنیم و با شما پیمان می بندیم که
هر اشکال و اعتراضی که داشته باشید،به بهترین وجهی(بالتی هیَ احسن)حل کنیم و
استدعا داریم ما را به انچه که از حرکت در مسیر اهدافمان باز می دارد،مشغول نکنید.
و دران صورت خواهید دید که ما خواهان
روابط با شما هستیم و قطعا روابط ما و شما افزون تر خواهد شد به همان اندازه که در
نظرات و اندیشه هامان،تقارب و نزدیکی پیدا شود و به همان اندازه که حس کردیم شما
ازادانه فکر می کنید و به همان اندازه که مصلحت اسلام و مسلمین اقتضای بهبودی و
بهتر شدن این روابط را داشته باشد.
ای جنگجویان مستضعف!
شما خواهان حق شدید ولی به بیراهه رفتید… وهرکه خواهان حق شد و راه را به
خطا رفت مانند ان کس نیست که خواهان باطل بود و به ان دست یافت.از این روی ما
دستمان را به سوی شما دراز می کنیم و مخلصانه می گوییم:«ای قوم!دعوت خدارا پاسخ
بگویید»و(خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به انچه زنده تان می کند
دعوت می کنند).
متعهد به اسلامیم ولی آنرا با زور تحمیل نمی کنیم
ای مستضعفان آزاده !
ما امتی هستیم که پیام اسلام را پذیرفتیم واز مستضعفان وتمام مردم می خواهیم
این پیام آسمانی را بررسی کنند زیرا می تواند تأمين کننده عدالت وصلح وامنیت در
جهان باشد.
وپروردگار ما می فرماید «لا اِکراهَ
فِی الدّیِن قَد تَبَیََن َالرُشدُ مِن الغَی….» واز این روی،ما نمی خواهیم
اسلام را بر کسی تحمیل کنیم وبه همین جهت خوش نداریم،دیگران نظامهای فکری خود را
بر ما تحمیل کنند …وما خواهان آن نیستیم که
اسلام با زور در لبنان حکومت کنند همانگونه که مارونّیت سیاسی !امروز حکومت می
کند .
ولی تأکید میکنیم که ما اسلام را در عقیده و نظام و اندیشه قبول داریم وهمگان
را دعوت به شناخت ان و روی اوردن به ان می کنیم،همچنان که انان را به پذیرش کامل
ان و تعهّد به بکار بستن دستوراتش در سطح فردی،سیاسی اجتماعی، می خواهیم.
واگر بگذارند که ملت ما به اختیار
خود،رژیم دلخواه خود را انتخاب کند،هیچ نظامی را بر اسلام ترجیح نخواهد داد.
و از این روی،مردم را دعوت می کنیم که
خود، نظام اسلام را ـ ازادانه ـ پذیرا شوند و نه اینکه ان را به زور بر آنها تحمیل
کنیم، همانگونه که برخی چنین مارا متهم می سازند.
واعلام می کنیم :ما امیدواریم لبنان،جزء تفکیک ناپذیری از نقشه ی سیاسی پیکار
با امریکا و استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل،در اید و اسلام و رهبری عادلانه
اش بر ان حکم فرما شود.
و این ارزو،ارزوی يک امت است و نه یک
حزب و ارمان یک ملت است نه یک گروه کمترین ارزوی ما در لبنان
و به این جهت کمترین ارزویی که دل به
ان بسته،و در راه محقق شدنش، شرعاً کوشش داریم این است که:
لبنان را از پیروی و تبعیت غرب و شرق برهانیم و صهیونیسم اشغالگر را ـ تا اخر
ـ از زمین های مان طرد کنیم و نظامی را که ملت با اختیار و اراده ی خود،می
پسندد،برقرار نماییم
چرا با رژیم مبارزه می کنیم؟
این برنامه ی ما است نسبت به انچه در لبنان می خواهیم،و در پرتو همین برنامه و
ارمان،به دو سبب، با رژیم حاکم بر کشورمبارزه می کنیم :
1ـ این رژیم دست نشانده ی استکیار جهانی و جزئی از نقشه سیاسی دشمن با اسلام
است.
2ـ در اصل ترکیبی ظالمانه داشته و هیچ راهی برای اصلاح و یا کم و زیاد کردن ان
نیست بلکه باید از ریشه ان را دگرگون کرد.«وَ مَن لم یحکُم بما اَنزَلَ اللهُ
فاولئکَ همُ الظالمونَ».
نظر ما نسبت به مخالفان رژیم
و در پرتو همان دو عامل،نظر خود را نسبت به هر گروه مخالف با رژیم، بیان می
کنیم : هر گروه مخالفی که در مسیر خطهای قرمزی که نیروهای استکباری تحمیل کرده اند،
حرکت می کند، چیزی جز یک مبارزه صوری وظاهری نیست،ودر نهایت چاره ای جز وحدت
وهماهنگی با رژیم حاکم ندارد .
وضمناً هر مبارزه ای که در چارچوب
محافظت وعمل به قانون اساسی فعلی حرکت کند ومتعهد باشد که هیچ تغییر اساسی و اصلی در پایه های رژیم،
نباید ایجاد شود!آن هم مبارزه ای صوری است که هیچگاه نمی تواند منافع توده های
محروم ومستضعف را تأمين نماید .وهر مبارزه ای که در مسیری حرکت می کند که هیئت
حاکم خواهان آن است، بی گمان مبارزه ای پنداری وخیالی است که جز خدمت به رژیم چیز
دیگری نمی خواهد .
واز سوئی دیگر هر طرحی که به عنوان اصلاح سیاسی در پرتو این نظام گروه گرای
پلید،مطرح می شود،ما را به آن کاری نیست،همچنان که کوچکترین اهمیتی برای برقراری
هر دولت یا همکاری هر شخصیت در هر وزارتخانه ای که جزئی از رژیم ستمگر را تشکیل می
دهد،قائل نیستیم.
پیامی به مسیحیان لبنان
ای مستضعفین شرافتمند !
ما با کلماتی چند شما مسیحیان لبنانی را وعلی الخصوص مارونیها را مخاطب قرار
می دهیم :
سیاستی که رهبران مارونیّت سیاسی، تحت
عنوان «جبهه لبنان» و«نیروهای لبنان» دنبال می کنند، امکان دارد که صلح وامنیت را
برای مسیحیان در لبنان فراهم سازد زیرا این سیاستی است که بر گروه گرائی وامتیازات
طبقاتی وپیمان با استعمار واسرائیل، طرح ریزی واستوار شده است .
ومحنت لبنان ثابت کرد که امتیازهای
گروهی، عامل اصلی انفجار بزرگی بود که کشور را به ویرانی کشاند، وپیمان با آمریکا
وفرانسه واسرائیل هیچ سودی برای مسیحیان نداشت، آنروز که به همکاری اینان نیاز
داشتند.
از آن گذشته، امروز وقت آن رسیده است،که مسیحیان متعصب از لاک پیوستگی گروهی
واندیشیدن به مصالح شخصی بر حسب منافع دیگران، به در آیند و دعوت آسمانی را لبیک
گفته وبه جای دست بردن به سلاح، نزدعقل خود به داوری بنشینند وقناعت را به جای
گروه گرائی بر گزینند .
ما بر این باوریم که پیامبر خدا حضرت
عیسی مسیح (ع) ازاین همه جنایتی که
فالانژها به نام او وبه نام شما مرتکب شدند، بیزار است .واز این سیاست احمقانه ای
که رهبران شما برای حکمراندن بر ما وشما تبعیت می کنند نیز بیزار است چنانکه
پیامبر خدا حضرت محمد(ص) نیز بیزار است از انانکه به نام مسلمانان، نامبرده می
شوند وهیچ تعهدی نسبت به احکام الهی ندارند وبرای اجرای این احکام بر ما وشما نمی
کوشند .
پس اگر حسابهای خود را بررسی کنید وبفهمید که مصلحت شما همان است که
خودتان انتخاب کنید نه آنچه با زور آتش
وآهن بر شما تحمیل می شود، آنجا است که ما دعوت خود را تکرار می کنیم و همانگونه
که خداوند به ما امر مي کند، به شما می گوییم :
«قُل یا اهلَ الکِتابِ تَعالَوا اِلی کَلِمَةٍ سَواء ٍبَینَنا وَبَینَکُم
اِلاَّ نَعبُدَ اِلا الله وَلا نُشرِکَ
بِهِ شَیئاٍ وَلا یَتَخِذُ بَعضُنا بَعضاً اَرباباً مِن دونِ اللهِ فَاِن
تَوَلَّوا فقولوا اشهِدُوا بِأنا مُسلِمُونَ ».
ای مسیحیان لبنان !
اگر بر شما دشوار می آید که مسلمانان در بعضی از امور حکومت با شما همکاری می
کنند،به خدا سوگند بر ما هم سخت است که
ببینیم آنها در حکومت یک ستمگری که به ما وشما ظلم روا داشته، مشارکت دارند
…واگر خواهان عدالت هستید، کی از خداوند سزاوار تر به عدل است وهمانا او پیام
اسلام در راستای بر انگیخته شدن پیامبران،از آسمان نازل کرد تا اینکه بین مردم با
عدل وقسط حکومت کنند وحق هر صاحب حقی را به او برسانند .
واگر کسی شما را اغوا کرده ومسائل را وارونه جلوه داده وشما را از ما ترسانده
که نکند در برابر جنایتهای فالانژها در حق ما ، عکس العملی از خود نشان دهیم، به
نظر می رسد که هیچ جائی برای چنین ترس وواهمه ای نباشد زیرا افراد بی آزار شما
هنوز هم با ما ودر بین ما زندگی می کنند وهیچ وقت این صفا ومسالمت از بین نرفته
ونمی رود .
واگر ما با فالانژها در ستیزیم برای اینکه آنها سدی جلوی چشمان شما درست کرده
اند که حق را نبینید و شما را از راه خدا دور می کنند ودر زمین به ظلم وستم
مشغولند وهان ! چه جنایتهای بزرگی مرتکب شده اند .ولی ما برای شما خیر وخوبی می
خواهیم وشما را به اسلام دعوت می کنیم که در دنیا وآخرت سعادتمند باشید، واگر
نخواستید راهی جز این نیست که پیمان خود را با مسلمانان به هم نزنید ودر ظلم وستم
بر علیه آنان، با دشمنانشان همکاری وهمیاری نکنید .
ای مسیحیان
اندیشه های خود را از رسوبات پلید گروه گرایی پاک سازی کنید ومغزهای خود را از
اسارت عصبیّت ودر لاک خود فرو رفتن جدا سازید وچشمهای خود را بر اسلامی که شما را
به آن می خوانیم بگشائید که در آن نجات شما وسعادت وخیر دنیا وآخرت شما نهفته است
.وما این دعوت خود را به تمام مستضعفین غیر مسلمان ارائه می دهیم واما آنانکه از
راه گروه گرائی به اسلام پیوسته اند، دعوت به تعهد عملی نسبت به اسلام می کنیم واز
آنان می خواهیم دست از این عصبیتهای جاهلانه ای که دین از آنها بیزار است، بر
دارند .
وبه همگان تأکید میکنیم که این زمان، زمان پیروزی اسلام وحق است وزمان شکست
کفر بر باطل .پس به قافله حق ملحق شوید پیش از آنکه روزی رسد که ستمگر دستان خود
را بگزد وبگوید: «یا لَیتَنی اتَخَذَت مَعَ الرََّسُولِ سَبیلاً .یا وَیلَتی
لَیتَنی لَم اَتَخِذ فُلاناً خَلیلاً،لَقَد اَضَلَنِی عَن ِالذِکرِ بَعدَ اِذ
جاءَنی وَکان َالشَیطانُ لِلاِنسانِ خَذُولاٍ».
داستان ما با استکبار جهانی
ای مستضعفین با شرافت !
واما داستان ما با استکبار جهانی، در چند کلمه خلاصه می شود :ما معتقدیم
درگیری ایدئولوژی بین آمریکا وشوروی از دیر زمانی است که خاتمه یافته ودیگر تجدید
نخواهد شد .چرا که هر دو گروه در تحقق سعادت برای بشریّت،شکست خوردند زیرا آن ایده
ای که به مردم ارائه دادند،گرچه از نظر ظاهر به سرمایه داری وکمونیست تقسیم می شود،ولی
در محتوای مادی با هم توافق داشتند واین محتوای مادی از حل مشکلات انسانیت ناتوان
ماند .
پس نه سرمایه دار ی غربی ونه سوسیالیسم شرقی توانستند در ارائه طرحی عادلانه
ومطمئن پیروزی کسب کنند ونتوانستند توازن بین فرد واجتماع وفطرت بشری ومصلحت عمومی
را برقرار سازند وهر دو طرف ناچار،اعتراف
به این حقیقت کردند ودانستند که دیگر مجالی برای درگیری فکری بین دو قطب نمانده
است. واز این روی
،درگیری را در منافع ومصالح خود خلاصه کردند،گرچه با دروغ،افکار عمومی را نسبت
به اختلاف ایدئولوژی مشغول کرده اند.
و در پرتو،این حقیقت ما بر این باوریم که نزاع فکری بین دو قطب به کلی از بین
رفته و به جای ان نزاع بر سر منافع و میزان نفوذ در کشورهای جهان،جایگزین شده است.
بنابراین،کشور مستضعف،جایگاه نزاع آنها شده و ملت های مستضعف هیزم معرکه اند .
و از این روی ما در برابر هر دخالت استعماری ـ چه غربی و چه شرقی ـ در امور
مستضعفین و کشورهای انان ایستادگی میکنیم و هر دخالت و طمعی در منافع خود را سرکوب
می نمائيم.
و در همان حال که جنایت های امریکا در
ویتنام،ایران،نیکاراگوئه،گرینادا،فلسطین،لبنان و…را محکوم می کنیم،اشغال
افغانستان را از سوی شوروی و همچنین دخالت در امور ایران و همکاری با عراق
جنایتکار و …را نیز محکوم می کنیم .و اما در لبنان و منطقه ی فلسطین:در اینجا
نبرد مهم و اساسی ما با امریکا است که بالاترین نفوذ را در کشورهای استکبار جهانی
دارد،و پس از آن اسرائیل،دست پرورده ی صهیونیسم بین الملل.و بعد از آنها موظف
هستیم که با هم پیمانان امریکا از کشورهای پيمان انلانتیک شمالی که در همکاری با
امریکا و برعلیه ملت های منطقه گرفتار شده اند،به نبرد بی امان بپردازیم.و از همین
جا به کشورهای دیگری که تاکنون در این دام گرفتار نشده اند هشدار می دهیم که در
مسیر خدمت به تحقق منافع امریکا و با قیمت دستبرد به ازادی ملت ما و منافعش،گرفتار
نشوند.
اسرائیل باید از بین برود ما اسرائیل را سرنیزه ی امریکا در جهان اسلام می
دانیم.واین دشمنی است غاصب که باید با ان جنگید تا حق غصب شده به اهلش بازگردد.
و این دشمن،خطر بزرگی برای اینده ی نسل های ما و سرنوشت امت ما به حساب می اید
خصوصاً که فکر توسعه طلبی شدیدی در سر می پروراند و عملاً در فلسطین اشغالی این
نقشه را به اجرا در اورده و می کوشد که همچنان به پیش بتازد تا اینکه دولت اسرائیل
بزرگ! را از فرات تا نیل بنیان گذارد…
و از این روی،مقابله ی ما با این رژیم باید به ازبین بردن ان بیانجامد و به
این جهت هر قرارداد و هر توافق نامه ای برای اتش بس و یا هر عهدنامه صلح و سازش(چه
منفرد و چه غیر منفرد)با اسرائیل،از نظر ما بی ارزش است.
و کلیه ی طرح های وساطت و میانجیگری بین ماو اسرائیل را به شدت محکوم
کرده،واسطه ها را با خود دشمن می دانیم زیرا این میانجیگری چیزی جز اعتراف به
مشروعیت اشغال صهیونیستی نسبت به فلسطین نیست.و به همین مناسبت قرارداد کمپ دیوید
را رد می کنیم،و همچنین طرح فهد،طرح فاس،طرح ریگان،طرح برژنف،طرح فرانسوی ـ مصری و
هر طرحی که متضم اعتراف ـ هرچند ضمنی ـ به رژیم صهیونیستی است را قوّیاً رد می کنیم.
و در این میان نیز یاداور می شویم که تمام کشورها و سازمان های منحرفی را که دل
برای راه حل های ذلت بار مسالمت امیز!با دشمن می سوزانند و زمین را با صلح می
فروشند!محکوم می کنیم و ان را خیانتی به خون های ملت مسلمان فلسطین و مشکل فلسطین
می دانیم.
و از سوئی دیگر،ان دعوتی که از سوی یهودیت برای سکونت گزیدن در جنوب لبنان
اخیراً بلند شد،و همچنین مهاجرت یهودیان اتیوپی و دیگران به فلسطین اشغالی را جزئی
از نقشه ی توسعه طلبانه ی اسرائیل در جهان
اسلام می دانیم.و این بهترین دلیل برای
خطری است که در اثر اعتراف به این رژیم و زندگی با ان،ایجاد میشود.
حرکت پایداری اسلامی روزافزون
هنگامی که از اسرائیل سخن به میان می اوریم،لازم است که نظري به پدیده ی مقاومت و پایداری اسلام بیافکنیم که از منطقه
های اشغالی لبنان آغاز شد که یک تحول تاریخی و مدنیت نوینی را بر جریان پیکار با
دشمن صهیونیستی به وجود آورد.
این مقاومت و پایداری اسلامی که جالب ترین و زیبا ترین قهرمانی ها و رزم هارا
بر علیه نیروهای اشغالگرترسیم کرده و می کند و با ایمان جهادگرانش،افسانه ی «اسرائیل
مغلوب نمی شود!»را در هم شکند و توانست رژیم غاصب را در دامی واقعی بیافکند و ان
را از نظر انسانی،نظامی و اقتصادی بیچاره کندتا آن جا که رهبرانش ناچار به اعتراف
شدند که در برابر نبردی قوی و خرد کننده از سوی مسلمانان قرار گرفتهاند .
این پایداری اسلامی، به خواست خداوند،باید به پیش برود و رشد و تکامل بیابد و
از همه ی مسلمانان در تمام کشورهای جهان،هرگونه تأیید، همکاری،کمک و مشارکتی فعّال
دریافت نماید تا اینکه بتواند این غده ی سرطانی ریشه کن نموده و نابود سازد…
پیام درخواست همکاری گسترده
ما فرصت را غنیمت شمرده،پیام گرمی به تمام فرزندان مسلمان جهان می فرستیم و در
این پیام از آنان می خواهیم که با برادرانشان در لبنان همکاری کنند،چه به صورت
مستقیم و چه از راه کمک به رزمندگان مسلمان؛چرا که کارزار با اسرائیل،مسؤلیت و وظیفه ی تمام مسلمانان در تمام سرزمین ها است
و این تنها وظیفه ی فرزندان جبل عامل و بقاع غربی نیست.
پایداری اسلامی با خون شهیدانش و پیکار قهرمانانش،دشمن رابرای اولین بار در
تاریخ جنگ با آن،وادار کرد که تصمیم به عقب نشینی و بیرون رفتن از لبنان بگیرد،با
اینکه نه تحت تأثیر امریکا قرار گرفته بود و نه تحت تأثیر هیچ نیروی دیگری بلکه
قضیه درست به عکس است چرا که این تصمیم،امریکا را سخت متاثر کرد،و این نقطه عطفی
در تاریخ نبرد دژخیمان صهیونیست است.
رزمندگان مسلمان که با همکاری تمام اقشار دفاع مقدس خود را دنبال می کنند
بانوان نیز سلاح «سنگ»و«روغن داغ»و کودکان با «فریاد»و«مشت های گره خورده»و
پیرمردان با سلاح«بدن های ناتوان»و«عصای درشت»وجوانان با سلاح«تفنگ»و«اراده ی
آهنین»و ایمان همگی آنان،ثابت کرد که اگر ملت را به خود واگذارید،می تواند معجزه
ها بیافریند که آفرید.
نیروهای بین المللي و فعّالیت مشکوک
نیروهای بین المللي که استکبار جهانی می کوشد انها را بر سرزمین های مسلمانان
در مناطقی که دشمن از آن ها بیرون خواهدرفت بگمارد که سدی متین در برابر حرکت
پایداری باشد و امنیت اسرائیل و نیروهای اشغالگرش را حفظ کند،نیروهایی است شریک
جرم و مردود و شاید ناچار شویم که با آنها همانگونه معامله کنیم که با نیروهای
اشغالگر صهیونیسم معامله می کنیم.
و باید همگان بدانند که تعهد های رژیم کتائبی وازده،به هیچ نحو رزمندگان حرکت
پایداری اسلامی را متعهد و ملتزم نمیکند و بر کشور ها است که خوب بیندیشند پیش از
آنکه در مردابی غرق شوند که اسرائیل درآن غرق شد.
رژیم های شکست خورده ی غربی و اما رژیم های عربی که برای صلح با دشمن صهیونیستی،سرودست
می شکنند، رژیم های ناتوان و عاجز از دریافت بلند همّتی ها و آرمان های امت هستند
و نمیتوانند به جنگ با رژیم اشغالگر فلسطین فکر کنند زیرا تحت الحمایه ی استعمار
بوده اند و استعمار ان نظام های پوسیده را به وجود آورده است.برخی از حاکمان مرتجع
خصوصاً در کشورهای نفت خیز،بی شرمانه از کشورهایشان پایگاهائی برای آمریکا و
انگلیس می سازند و خجالت نمی کشند از اینکه بر کارشناسان خارجی آن چنان اعتماد
کنندکه ان ها در منصب های رسمی و مهم نصب کرده و هرچه از اداره های کاخ سفید به آن
ها برسد من جمله سیاست تاراج بردن ثروت ها و ذخایر ملت هایشان و تقسیم آن بر
استعمارگران را اجرا می کنند.
یکی از آنان ادعا می کند که نگهبان شریعت مقدس اسلام است!تا اینکه از این راه
خیانت خود را بپوشاند و تسلیم اراده ی آمریکا شود و در همان حال،بردن یک کتاب
اسلامی به کشورش را امری حرام!و ممنوع می داند.
و در نتیجه سیاست عقب نشینی و شکستی که این نظام های مرتجع در رابطه با
اسرائیل دنبال می کنند،اسرائیل توانست بسیاری را قانع کند که خود یک واقعیت است و
هیچ امکان اعتراف نکردن به آن نمانده است بلکه باید همه اعتراف کنند که لازم است
امنیت آن را تأمين نمايند!!
و همین سیاست شکست بود که سادات معدوم را جرأت داد چنان خیانت بزرگی را مرتکب
شود و مبادرت به صلح با اسرائیل بورزد و قرارداد ننگین را با آن امضا نماید.
و همین سیاست شکست است که الان برسر شورای همکاری خلیج پرتو افکنده و بر محور
مصر،عراق و نظام های عرفاتی حکم فرما است.
و سیاست شکست که در برابر امریکا است که وضعیت حکام مرتجع را نسبت به جنگ
تحمیلی عراق بر جمهوری اسلامی ایران،تعیین میکند، و همین سیاست است که کمک های بی
حساب برای صدام مزدور فراهم می سازد به خیال خامی که رژیم تکریتی صهیونیسم زده
بتواند بر انقلاب اسلامی ایران فائق آیدو از حرکت گسترده ی ان با معیارهای انقلابی
و اسلامیش،جلوگیری به عمل آورد!!
و همین سیاست شکست است که رژیم های مرتجع را به در جهل فرو بردن مردم و بی
عرضه نمودن آنان و از بین بردن شخصیت اسلامیشان و سرکوب کردن هر حرکت اسلامی با
انگیزه ی نبرد با آمریکا و هم پیمانانش را در کشورهایشان وا می دارد.و همین سیاست
است که آن را به هراس از بیداری مستضعفین و جلوگیری از دخالت آنان در امور سیاسی
وا می دارد چرا که در این کارها خطری بس بزرگ است که موجودیت آن رژیم هارا تهدید
می کند،و همین بیداری مستضعفين است که آن هارا نسبت به فساد حاکمان و روابط مشکوک
ان ها متوجه می سازد و آن ملت هارا با حرکتهاي آزادی بخش در سراسر جهان پیوند می
دهد.
ما در این رژیم های مرتجع سّدی می بینیم که خواهان خواب کردن ملت های اسلامی و
وحدتشان می باشد و آن ها را مسئول ناکام ماندن کوشش هایی می دانیم که به نبرد با
دشمن صهیونیستی،تداوم می بخشد.
و امید واثق به ملت های مسلمان داریم که در بیشتر کشور های اسلامی علناً به
مخالفت با آن رژیم ها پرداخته و توانستند مخفیانه به عالم انقلاب ها سری بزنند و
از تجربه های آنان به ویژه انقلاب اسلامی پیروزمند،بهره ها ببرند.و خواهدآمد آن
روزی که این رژیم های پوسیده در برابر مشت های مستضعفین سقوط کند همانگون که عرش
طاغوت در ايران به زیر افکنده شد.
و ما که اکنون نبردی سهمگین بر علیه امریکا و اسرائیل و نقشه های شومشان در
منطقه را دنبال می کنیم لازم است که این رژیم های مرتجع را از شناکردن برعکس
مسیرسیل مردم انقلابی وقیام کننده بر علیه استعمار و صهیونیسم،برحذر داریم.و بر
آنان است که از پایداری و مقاومت اسلامی در لبنان،درس های بزرگی بگیرند در
اصرار بر کارزار با دشمن تا شکست مفتضحانه ی آن .
و همچنین ما به این رژیم ها هشدار می دهیم که خود را درگیر طرح های ذلت بار
جدید و طرح های جابرانه ای که انقلاب اسلامی جوان را هدف قرار داده است،نکنند چرا
که این کار رهبران اين رژیم ها را به همان
روز سیاهی می کشاند که انور سادات و پیش از او،نوری سعید و دیگران را به کام خود
فرو برد.
جبهه ی جهانی مستضعفین
و به تمام ملت های عربی و اسلامی اعلام می کنیم که تجربه ی مسلمانان در ایران
اسلامی،بهانه ای برای کسی باقی نگذاشت چرا که ثابت کرد ـ بی آنکه جائی برای شک
باشد ـ که سینه های برهنه ای که با اراده و ایمان مسلّح است،قادر می باشد ـ به
خواست خدای بزرگ ـ که تمام آهن های رژیم های طاغوتی و طغیان انان را درهم می شکند.
و از این روی،این ملت ها را دعوت می کنیم وحدت صفوف خود را حفظ کنند و اهداف و
آرمان هایشان را تبیین نمايند و برای شکستن قید و بندی که اراده آن ها را قفل کرده
است به پاخیزند و حکومت های دست نشانده ای را که بر انان حکومت می رانند،ساقط
نمایند.
و به تمام مستضعفین جهان اصرار می کنیم که لازم است یک جبهه ی جهانی برای خود تأسیس
کنند که تمام حرکاتهاي آزادی بخش را به هدف همکاری کامل و برای تأمين فعالیت لازم
برای تحرک گسترده تر و توضیح نقاط ضعف دشمنان،دربرگیرد.
پس در جایی که جهان استثمارگر با تمام حکومت ها ورژیم هایش برای جنگ با
مستضعفین اتحاد می کنند،بر مستضعفین است که برای مقابله با نقشه های نیروهای
استکبار جهانی گرد هم آیند و باهم مجتمع شوند.
و بر تمام ملت های مستضعف خصوصاً ملت های عرب و مسلمان است که درک کنند به این
که تنها اسلام می تواند اندیشه ی مقاومت و رد ستم باشد و این در حالی است که تجربه
ثابت کرده به اینکه اندیشه های مصنوعی ـ بنا به توافق آمریکا و شوروی ـ برای همیشه
محو و نابود شد.
الان وقت آن رسیده است که بدانیم:تمام اندیشه های غربی درباره ی اصالت و فطرت
انسان نمی تواند بلند پروازی های او را جوابگو باشد یا اینکه او را از سیاهیهاي
گمراهی و جاهلیت رهایی بخشد،و تنها اسلام است که قیام و پیشرفت و خلاقیت انسان را تأمين
می کند«یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ زَیتونَةٍ لا شَرقیَّةٍ و لا غربیَّةٍ یَکادُ زَیتُها
یُضییءُ وَ لو لَم تَمسسهُ نارُ،نورُ علی نورٍ،یَهدی اللهُ لنورهِ من یَشاءُ».
هان!وحدت مسلمین را دریابید
ای ملت های مسلمان!
دوری جویید از این فتنه ی استعماری پلیدی که وحدت شما را می خواهد بهم بزند و
در بین شما تخم جدائی بیفکند و عصبیت های سنی و شیعه را زنده نماید.
و بدانید که استعمار نتوانست بر ذخاير و اموال مسلمانان چیره شود مگر انگاه که
بین صفوف آنان جدائی و نفاق انداخت که گاهی سنیّان را بر شیعیان و گاهی شیعیان را
بر سنیان برانگیخت.و پس از آن،این مهم را به دست نشاندگانش از حاکمان این کشورها
واگذار کرد و گاهی هم ان را به علمای سوء(وعاظ السلاطین)و رهبران تحمیلی که بر
گرده ی بندگان سوار شدند، محوّل نمود.
پس شما را به وحدت می خوانیم،آن را حفظ کنید که وحدت سنگ خارائی است که تمام
نقشه های مستکبران را درهم می کوبد و چکشی است که طرح های ستمگران را له می کند،پس
سیاست«تفرقه بینداز،حکومت کن»!را نگذارید در وطن هایتان اعمال شود و با اجتماع
گرداگرد قران،آن را به دور افکنید : «وَاعتَصَمُوا بِحَبلِ اللهِ جمیعاً وَ
لاتَفَرَّقَوا».«اِنَّ الَّذینَ فَرَّقُوا دِینَهُم وَ کانُوا شیَعاً لستَ
مِنهُم…».«وَاذکُرُوا نِعمَتَ اللهِ عِلِیکُم اذ کُنتُم اَعداءً فألّفَ بَینَ
قُلوُبِکُم فَاَصبحتُم بِنِعمَته اِخواناً وش کُنتم عَلی شَفا حفرَةٍ مِنَ
النّارِفَأنقَذَکُم منها».»
ای علمای اسلام
و شما ای علمای اسلام!
مسئولیتتان به حجم مصیبت هائی که بر مسلمانان وارد می آید،خیلی بزرگ و دشوار
است،و شما بهترین کسانی هستید که به وظیفه ی رهبری کردن امت و هدایت ان ها به سوی
اسلام،عمل می کنید و آن ها را نسبت به نقشه هایی که دشمنان برای مسلط شدن بر انان
و بر ذخایرشان و به بندگی کشیدنشان،دردست اجرا دارند،اگاه می سازید.
و بدون شک می دانید که مسلمانان به شما به عنوان حاملان امانت از پیامبر اسلام(ص)و
به عنوان وارثان پیامبران می نگرند،پس الگوئی خوب برای تجاهر به حق و ایستادگی در
برابر ظالمان و ستمگران باشید و نمونه ی پارسایی و زهد ورزیدن به لذت ها و زینت
های زودگذر دنیا و شوق بهشت و شهادت در راه خدا باشید.«وَلَکُم فی رَسُولِ اللهِ
اُسوَةُحَسَنَة»
ای علمای اسلام
رهبرمان امام خمینی همواره برضرورت اصلاح خویشتن وتزکیه ی نفس خود قبل از
دیگران تاکید کردند و چندین بار متذکر شده اند که اگر یک مغازه دار بد باشد مردم
می گویند فلان آدم بد است و اگر یک کاسب غش کند و مردم را فریب دهد،مردم می گویند
فلان آدم فریب گر است ولی اگر فهمیدند یک عالم ـ خدای نخواسته ـ بد بود،نمی گویند
او بد است بلکه می گویند روحانیت فاسد است و یا به دین توهین می کنند!
پس ای علمای دین!مسئولیت شما بسیار سنگین است،خدای را بخوانید تا شما را در
انجام وظیفه یاری دهد…ودر آن صورت خواهید دید،مردم چگونه پیام هایتان را لبیک می
گویند.و بدانید که استعمار به نقش مهم شمادر بین مردم پی برده لذا شدیدترین سرنیزه
هایش را بر سینه ی روحانیون مبارز وارد کرده است.هموبود که نقشه های شیطانی را
برای مخفی نمودن امام سید موسی صدر به کار گرفت،پس از اینکه فهمید او در برابر
جنایت هایش ایستاده است.و همو بود که فیلسوف اسلام شیخ مرتضی مطهری را به شهادت
رساند و مرجع مسلمانان آیة الله سید محمد باقر صدر را شهید کرد زیرا از موضعگیری
او احساس خطر کرد که او گفته بود: «در امام خمینی ذوب شوید،همانگونه که او در
اسلام ذوب شده است».
و از طرفی دیگر،وعاظ السلاطین را در بین مردم پخش کرد که از خدا نمی ترسند و
در جائی که جای فتوا دادن نیست،فتوا می دهند و سازش با اسرائیل را جایز و جنگ با
ان را تحریم و خیانت حاکمان ستمگر را توجیه می نمایند.و بی شک استعمار دست به چنین
کاری نزد مگر پس از اینکه نقش مهم شما را در تأثیر گذاری بر مردم دانست.
و از این روی،یکی از مسئولیت های شما ای علمای اسلام این است که مسلمانان را
متعهد به احکام دین،تربیت کنید و آن خط مشی سیاسی که باید در آن گام نهند،برایشان
توضیح دهید و انان را به سوی عزت و شوکت هدایت نمایید.و به حوزه های علمیه اهمیت
به سزایی بدهید که رهبرانی مخلص و با ایمان تحویل جامعه دهند.
سخن آخر درباره ی سازمان های بین المللی
در پایان لازم است،سخنی درباره ی سازمان ها و هیئت های بین المللی،سازمان ملل
متحد و شورای امنیت و…داشته باشیم.ما اعلام می کنیم که این سازمان ها گرچه
تریبونی برای تمام ملت ها است ولی بی ارزش می باشد زیرا کشورهای استکبار جهانی بر
مقررات و قوانین آنها ـ چه از نظر اجرا یا عدم اجرا ـ مراقبت وتسلط دارند و بهترین
دلیل براین مدعا حق«وتو»است که در اختیار برخی دولت ها می باشد.
و از اینجا در حالی که از سازمان ها می خواهیم همچنان تریبونی آزادو مؤثر
بمانند،از کشورهایی که برای خود احترام قائل هستند،می خواهیم که طرحی برای لغو حق«وتو»پیشنهاد
کنند.و همچنین از آنها می خواهیم که طرحی برای طرد اسرائیل از سازمان ملل پیشنهاد
کنند زیرا اسرائیل،رژیمی است غاصب،گذشته از اینکه با انسانیت در ستیز است.
ای مستضعفین آزاده!
این آرمان ها و اهداف ما و برنامه ها و ائین هایی است که مسیر مارا تعیین می
کند.«فَمَن قَبِلَنا بِقَبُولِ الحَقّ فاللهُ اَولی بِالحَقِ وَ مَن رَدَّ عَلینا
نَصبِر حَتّی یَحکُمَ اللهُ بینَنا وبینَ القَومِ الظالَمینَ».
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته حزب الله